………………………….. ………………………….. …. مقدمه . . . . . . 1
………………………….. ………………………….. ………………………….. ………………………….. ………………………….. ……….
تاریخ و فرهنگ ایران . . . . . 1
………………………….. ………………………….. ………………………….. …………………………..
………………………….. ……
مفاهیم پایه گردشگری . . . . . 2
………………………….. ………………………….. ………………………….. ………………………….. ……………………
تاریخچۀ مسافرت و جهانگردی . . . . . 4
………………………….. ………………………….. ………………………….. ………………………..
تفاوت گردشگری در عصر سنت و عصر مدرن . . . . 6
………………………….. ………………………….. ………………………….. ……………….
مروری اجمالی بر تاریخچۀ سفر و سیاحت در ایران . . . . 9
………………………….. ………………………….. ………………………….. …………………………..
انواع گردشگری . . . . . ……… 13
………………………….. ………………………….. ………………………….. …………………………..
………………………….. ………………
باستان شناسی . . . . . . 11
………………………….. ………………………….. ………………………….. ………………………….. ………………………….
تاریخ ایران پیش از اسلام . . . . . 21
………………………….. ………………………….. ………………………….. ………………………….. ………………………….. ……………..
تبدیل تاریخ ها . . . . . . 24
………………………….. ………………………….. ………………………….. ………………………….. …………………….
اولین سکونت گاهها در ایران . . . . . 25
………………………….. ………………………….. ………………………….. ………………………….. ……………………….
معماری دوره تاریخی ایران . . . . . 21
………………………….. ………………………….. ………………………….. ………………………….. ………………………….. ………………
بناهای مذهبی . . . . . . 33
………………………….. ………………………….. ………………………….. …………………………..
مقدمه
تاریخ و فرهنگ ایران
تمدن : مصدر باب تفعل از واژه مدینه و مدن به معنی زندگانی و حیات شهری به کاار مای رو م معاا ی ایاژ واژه ر زباان
فارسی شهرگرایی یا شهری گری استم ولی ر زبان های عربی از زامان ابژ خلدون جامعه شناس عرب )قرن هشتم هم برابار
با چهار هم میلا ی( ر کتاب المقدمه معا ی واژه تمدن را الحضاره به کار بر ه که از واژه حضری ر مقابل بدوی و ابتدایی
گرفته شده و رست به معنای شهر نشینی استم ر زبان های اروپایی civilization معا ی تمدن و از واژه لاتینی civic به
معنی شهر اقتباس شده استم
بر روی هم می توان تمدن را عبارت از:
مجموعه کوشش ها، ستاور ها، سرمایه ها و اندوخته های ما ی انسان انست که ر طوی قرن ها و هزاره ها تاا باه اماروز
ا امه یافته و بزرگ تریژ مظهر و نمو آن صنعت و تکنولوژی استم
فرهنگ : فرهنگ بر خلاف تمدن واژه ای فارسی است که از و بخش فر به معنی جلو، باالا، شکوه و جلای و بخش و
هنگ )بیرون آور ن( و بر روی هم به معنی بیرون آورد ن آب از چاه است بعد از اسلام ایرانیان )هرچند کاه ر شااهنامه
فر وسی واژه فرهنگ را برای کمای یافتژ انسان به کار بر ه است( بیشتر واژه ا ب و جمع آن آ اب را استعمای می کر نادم
منتهی ر زبان عربی امروز معا ی واژه فرهنگ الثقافه است و ر زبان های اروپایی واژه culture به __________کار بر ه می شو م بار
روی هم هنوز ر میان جامعه شناسان، مر شناسان و فرهنگ شناسان رباره تعاریف فرهنگ اتفاق نظاری موجاو نیساتم
ا وار تیلر پدر مر شناسی معتقد است که هیچ یک از اقوا ابتدایی و اقوا عصر حجر را که بقایای آنها تا اوایل قرن بیستم
ر اقیانوسیه و آفریقا حضور اشته اند را نباید اقوا وحشی نامیدم زیرا همان اقوا ابتدایی نیز برای خو فرهنگی خاص اشاته
اندم به عقیده وی فرهنگ مجموعه ای از سرمایه ها و اندوخته های ما ی و معنوی انسان است که از یک نسل به نسل یگار
منتقل شده و بر روی هم مجموعه آ اب و رسو ، سنت ها، فولکور یا ا بیات عامه و تما مسائلی که به نحوی منبعث از یاژ
و مذهب است، می توان به عنوان فرهنگ و پدیده های فرهنگی انستم به نظر انشمندان تنها آن سته از سرمایه های ما ی
انسان ر شمار فرهنگ محسوب می شو که به گونه ای نشأت گرفته از ذوق هنری انسان باشدم برای نمونه هنرهای تجسمی
که به صورت پیکرها و مجسمه ها از جنس های مختلف سنگی، گچی، گلی، زریژ و سیمیژ و مفرغی ر ایا گذشاته تهیاه
شده استم با توجه به ایژ که توسط هنرمند زمانه خو ساخته شده بایستی ر شمار میراث هاای فرهنگای آن وره و زماناه
قلمدا گر م بدیژ ترتیب هنرها هرچند که مظاهر و نمو ما ی ارند و به عبارت یگار عینای و مشاهو ند (objective)
ولی با صنعت مغایر و متمایزند و همچون شعر و ا بیات زمینه های ذهنی (subjective) ارندم
به عبارت یگر صنعت و ابزارها و تکنولوژی صرفاً جهت استفا ه ما ی و زیبایی و هنر برای استفا ه معنوی انسان استم
مفاهیم پایه گردشگری
لغت گر شگری ) Tourism ( از کلمۀ Tour به معنای گشتژ اخذ شده که ریشه ر لغت لاتیژ Turns به معنای ور ز ن
، رفت و برگشت بیژ مبدأ و مقصد ، و چرخش ار که از یونانی به اسپانیایی و فرانسه ، و ر نهایت به انگلیسای راه یافتاه
است م
ر فرهنگ و بستر ، گر شگری : به سفری که ر آنجا مسافرتی به مقصدی انجا مای گیار و ساپس بازگشاتی باه محال
سکونت را ر بر ار ، اطلاق می گر م ر فرهنگ لغت لانگمن ) (LongMan.1988 ، گر شگری به معنای مسافرت و تفریح بارای سارگرمی ، معناا شاده ر
فرهنگ لاروس ) Larousse.1991 ( گر شگری به معنای مسافرت برای تفریح ) لذت یا رضاایت ( آماده اسات و ر
فرهنگ هخدا گر شگری، سفر به اقطار عالم به منظور شناخت م
سازمان جهانی جهانگر ی ) که بسیاری از ولت ها ر آن عضویت ارند ( راهی را برای ارائه تعریفی عمومی از جهانگر ی
نشان ا ه است م ر سای 1991 ، سازمان جهانی جهانگر ی و ولت کانا ا ، کنفرانس بیژ المللی ربارۀ مسافرت و آمارهای
جهانگر ی ر اتاوا ، کانا ا تشکیل ا ند که نظر و پیشنها هایی مربوط به جهانگر ی ) تعریف و طبقه بندی آن ( ارائه ا ند
م تعاریفی که ر زیر صورت گرفته ، مبتنی بر تعریف هایی هستند که سازمان جهانی جهانگر ی از جهاانگر ی و جهاانگر
– ) ارائه نمو ه است م )شکل 1 1
توریسم ، جهانگردی ، گردشگری : ” به عمل فر ی که به مسافرت می رو و ر آن مکان که خاار از محایط زنادگی –
وی است ، برای مدتی کمتر از یکسای ، جهت تفریح ، تجارت و یگر هدف ها اقامت نماید ، گفته می شو
توریست ، جهانگرد ، گردشنگر : واژۀ گر شگر نیز مانند گر شگری تعاریف متعاد ی ار ر واقاع ، هار تعریفای از –
گر شگری را که بپذیریم ، واژۀ گر شگر را هم باید بر همان اساس تعریف کنیم م سازمان جهاانی گر شاگری ر تعریفای
کامل گر شگر را چنیژ توصیف کر ه است :
” به کسیکه برای مدت زمانی ، دست کم یک شب و کمتر از یکسنا بنه کرنوری ینر از وان ینا منن سنکونت نود
مسافرت می کند و هدف او کار کردن و کسب درآمد نیست ، توریست گفته می شود . ”
ایژ تعریف شامل کسانی می شو که برای تفریح ، گذراندن تعطیلات ، یدار وستان و بستگان ، انجا ا ن امور تجاارت و
حرفه ای ، رمان و زیارت و یا تأمیژ هدف های یگر به مسافرت می روند توجه شو که باز یدهای یک روزه کاه گااه
آن را تفاار ماای نامنااد ، ر ایااژ تعریااف نماای گنجااد م همچناایژ تمااا کسااانیکه صاارفاً از ماارز خااار
می شوند مثل خدمه و کارکنان شرکت های هوایی و کشتیرانی ، مأموران نیروهای مسلح ، صحرانشینان ، کارگران مارزی ،
انشجویانی که برای تحصیل به کشورهای یگر می روند و سایر گروه هایی کاه هادف هاای یگاری ارناد گر شاگر
محسوب نمی شوند م
بازدید کننند – Visitor ( : گر شگری است که شب را ر یک اقامتگاه عمومی یا خصوصی ر محل مور باز ید به سر
نمی بر ) مسافرت یک روزه ( م
بازدیدکنندۀ یک شنهه : کسی که حداقل یک شب را ر یک اقامتگاه عمومی یا خصوصی ر محل مور باز ید ، باه سار –
بر م
مسافر – Traveler ( : کسی که بیژ و یا چند مکان سفر کندم
اگر معیار سنجش را کشور قرار هیم ، می توان عبارت های جهانگر ی ” بومی ” ) اخلی( ،جهانگر ی ” رون مارزی ” )
ملی ( و جهانگر ی ” برون مرزی ” ) بیژ المللی ( را به روش های مختلفی بیان نمو و سه سته بندی زیر را ارائه ا :
گردشگری دا لی : به ساکنان منطقه ای خاص اطلاق می شو که فقط ر منطقۀ مربوطه سفر می کنند م –
گردشگری ملی : به افرا ی غیر از ساکنان منطقه ای خاص گفته می شو کاه فقاط ر بایژ منااطو رون کشاور خاو –
مسافرت می کنند م
گردشگری بی المللی : به افرا ساکژ یک منطقه که به کشوری غیر از کشور محل سکونت خو سفر می کنند م –
مسافران
کارگران
مرزی
دیپلماتها
با هدف
در محاسبات آمار
قرار نمی گیرند .
در محاسبات آمار
قرار می گیرند .
سایر مسافران
بازدیدکنندگان
مهاجران
دائمی
مهاجران
موقت
کارکنان
نیروهای
مسلح
پناهندگان
مسافران
عبوری
تجارت و
بازرگانی
مذهبی و
زیارت
و کارهای
دیگر
تفریح
درمان
دیدار
دوستان و
آشنایان
شکل 1 1 ، طبقه بندی مسافران در صنعت –
) جهانگردی ) مأخذ : سازمان جهانی جهانگردی 1991
تاریخچۀ مسافرت و جهانگردی
از آنجا که واژۀ مسافرت و جهانگر ی به قدمت تمدن است ، تاریخ نشان می هد که مسافرت همیشه با تجربه هاای خاوش
آیندی همراه نبو ه است م ر ایژ قسمت به طور خلاصه ، مروری بر تکامل تاریخچۀ جهانگر ی از عهاد باساتان تاا نیاای
امروز انجا می شو وچالش های پیش روی جهانگر ی ر حالیکه نیا پا به هزارۀ جدید می گذار ، مور بررسی قارار مای
گیر م
عهد باستان –
مر تمدن های ما قبل تاریخ با انگیزۀ بدست آور ن غذا ، وری از خطر و نقل مکان به آب و هوای مساعد ، مسافرت مای
کر ند م با افزایش مهارت و کسب فنون ، نیاز انسان به زندگی بدوی و خانه بدوشی کاهش یافت و یگر با انگیزۀ تجارت و
معاملۀ کالا مسافرت می کر م از آنجا که امپراتوری های عهد باستان ر قارۀ آفریقا ، آسیا و خاورمیانه ایجاا شادند ، زیار
بنای اقتصا ی به وجو آمد که باعث ایجا جا ه و راه های آبی و همچنیژ وسایل نقلیه ای برای ساهولت راه شاد م ر ورۀ
حکومت خانوا ه های سلطنتی ر مصر ، مسافرت با قصد تجارت و تفریح انجا می گرفت که اینگوناه مساافرت هاا روناو
زیا ی یافت و ر نتیجه ر مسیرهای طولانی و شهرها برای پذیرایی از مسافرانی که بیژ قرارگااه هاای ولات مرکازی و
مناطو خار از قلمرو مسافرت می کر ند ، مهمانخانه هایی ساخته شد م
یونانیان باستان ر و مرحله باعث پیشبر و توسعۀ مسافرت و جهانگر ی شدند نخست با گسترش ضرب سکه کاه یگار
مسافران مجبور نبو ند به خاطر معاوضۀ کالاهای مور نظر ، آنها را با خو حمل کنند و ، با گساترش زباان یوناانی ر
سراسر حوزۀ مدیترانه که باعث شد مسافران بتوانند به راحتی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند م از آنجایی که بیشاتر شاهرها و
شهرک های یونان رکنار ساحل قرار اشتند ، اصولا مسافرتها به و سیلۀ خطوط ریایی انجا مای شادند م یونانیاان علاقاۀ
بسیاری به باز ید از شهرها به ویژه آتژ اشتند ر ضمژ آنها از مسافرت برای تماشای جشژ های مذهبی لذت می بر ناد و
می کوشیدند مسابقات المپیک را که هر چهار سای یکبار برگزار می شد را ببینند م
زمانیکه امپراتوری رو به قدرت رسید ، طبقۀ اشراف زا ۀ حاکم ، سرگر تفریح ر وره ای نسبتاً آرا بو ند م آنهاا همانناد
یونانیان از مراسم مذهبی و ورزشی لذت می بر ند م اشراف زا گان رو علاوه بر یدن جاهای یدنی ، از یونان نیز باز ید می
منتشار » راهنمای یوناان « کر ند م فر ی به نا پوسناینا که اهل یونان بو و ر سای 171 میلا ی کتاب ه جلدی به نا
کر تا مسافران را راهنمایی کند م ایژ کتاب برای سیاحان رومی نوشته شد م بر عکس اهالی رو به مصر مسافرت می کر ند
یدن کنند م آسمان مصر همیشه آفتابی بو و آب و هوای گر و خشکی اشات » اهرا ثلاثه « و » مجسمۀ ابوالهوی « تا از
از ایژ رو رومی ها جذب ایژ مکان شدند م
ر تمدن های آسیایی هم تاریخ بلند بالایی از سیاحت ، تفریح و گر ش وجو ار ، که نمونه های شناخته شدۀ آن وجاو
تفریحگاه هایی ر مناطو خوش آب و هوای چیژ و ژاپژ است م
قرون وسطی قرن پنجم تا چهار هم میلا ی ( –
تجارت و مسافرت ر قرون وسطی رونو کمتری اشت ، به صورتی که جا ه ها تقریباً از بیژ رفته و شرایط مسافرت بسایار
مشکل و حتی خطرناک شد م طی ایژ وره ، یدار از کلیساهای مسیحیان ، نخستیژ اولویت بو زیرا صومعه های زیا ی ر
نقاط مختلف پراکنده بو ند و راهبان و کشیشان مسیحی مر را تشویو به زیارت ایژ مکان ها می کر ند م ر سدۀ چهاار ،
مسافرت به قصد زیارت به صورت یک پدیدۀ انبوه و سازمان یافته رآمد م مسیحیان به بیات المقادس و رو مساافرت مای
کر ند و با وجو اینکه ایژ مسافرت ها اساس و رنگ مذهبی اشتند ، مسافرت های تفریحی و اجتماعی هم به حسااب مای
آمدند م
مسیری از اروپا به آسیا تعییژ کر م او ر چیژ پی به یک سیستم جاا ه ای بسایار » مارکوپولو «، ر نیمۀ و سدۀ سیز هم
عالی ، که برای اولیژ بار ر زمان سلطنت خانوا ۀ چو ساخته شده بو ، بر ) 1111 1111 قم ( مارکوپولو کتاب خو را بر –
مبنای ایژ سفر نوشت و ایژ کتاب نخستیژ منبع اطلاعاتی غرب ربارۀ زندگی شرق ر آن وران قرار گرفت م
نخستیژ مسافرت کاروانی مربوط به کاروانی است که از ونیز به بیت المقدس می رفت م پیش از شارو سافر ، از مساافران
مبلغ مشخصی برای هزینۀ سفر مانند : رفت و برگشت ، غذا ، استراحتگاه ، حیوان برای حمل مسافر و بار ، و پولی که باید به
عنوان رشوه پر اخت می شد ، گرفتند م نخستیژ نمونۀ غذاهای فوری امروزی را می توان ر مسیر ایاژ مساافرت هاای پار
جمعیت مشاهده کر م
رنسانس سدۀ چهار ه تا هفده میلا ی ( –
ر ایژ وره بیشتر مسافرت ها با هدف کسب انش و تجربه آموزی انجا می شد م ر انگلستان ، ملکه الیزابات اوی، بارای
تربیت و پرورش نمایندگان خارجی ، مسافرت هایی را برای آنان فراهم می کر و انشگاه هایی مانند آکسفور و کمباری
ر انگلستان به همراه بورسیه تحصیلی برای انشجویان ایجا نمو علاوه بر ایژ جواز مسافرت که و تاا ساه ساای اعتباار
اشااات صاااا ر گر یاااد و بااادیژ وسااایله محااادو یت هاااایی بااار مقااادار پاااوی ، تعااادا اساااب و خدماااه
)معمولا سه نفر( مشخص شد م برای هر مسافر فقط هنگا خرو از کشور، گذرنامه ای صا ر می شد م مساافران پاوی نقاد
کمتری حمل میکر ند و ر ازای پوی نقد زیا ،از برگ اعتباری که امروزه به چک های مسافرتی معروف اند، اساتفا ه مای
نمو ند م
نامیدند م » گراند تور « کاروان های مسافرتی ورۀ الیزابت پس از چندی ، ارای ساختار و سازمان منظمی گر یدند و آن را
ایژ کاروان ها کار خو را ر نیمۀ سدۀ هفده شرو کر ند و تا نیمۀ سدۀ نوز ه پابرجا بو ند م بیشتر اعضاء ایژ کااروان هاا
برای کسب انش و تجربه های جدید به مسافرت می رفتند م گراند تور یک راهنمای سفر اشت که ر سای 1771 مایلا ی
توسط توماس نوگنت تهیه شد و پر فروشتریژ کتاب ، معرفی گر ید م
– ) انقلاب صنعتی 1771 تا 1171
انقلاب صنعتی که از سای 1771 تا 1171 ا امه یافت ، پایه و اساس گر ش های سته جمعی را ، که امروز ماا باا آن آشانا
هستیم ، به وجو آور م ر ایژ وره تغییرات اقتصا ی و اجتماعی عمیقی به وجو آمد که از آن جمله مهااجرت کاارگران
کشاورز از مناطو روستایی و روی آور ن آنها به شهر نشینی بو م انقلاب صنعتی ، قدرت بخار را که ر قطارها و کشتی ها
مور استفا ه قرار می گرفت ، معرفی کر م تغییرات اجتماعی ، موجب تغییر مشاغل و گسترش طبقۀ میانی اجتما گر ید و
ایژ طبقه توان بیشتری یافت تا بیشتر به مسافرت و تفریح برو ر نتیجۀ افزایش تقاضا بارای مساافرت ، باعاث شاد کاه
مسافرت های تخصصی طبقۀ اشراف گراند تور ، شکل تازه ای به خو بگیر و به مسافرت های تفریحی ر ساطح عماومی
تبدیل شو م
ر ابتدا مسافرت های تفریحی یک روزه بو ند زیرا هم مر ارای توان مالی زیا نبو ند و هم اینکه روزهای کاری هفتاه
پن روز نبو م ر پایان سدۀ نوز هم ، کارگران تعطیلات سالانه اشتند م
بوجو آمدن تقسیم کار بعد از انقلاب صنعتی ، موجب شد تا افرا برای اوقات فراغت خو برنامه ریزی نمو ه و باه بهتاریژ
نحو از آن استفا ه نمایند م
ر قرن نوز هم میلا ی ، و پیشرفت عمدۀ تکنولوژیک بر گسترش صنعت گر شگری تأثیرات جادی گذاشات م تر یادی
نیست که نخستیژ آنها معرفی صنعت حمل و نقل ریلی بو م ومیژ عنصر مهم ر ایژ زمینه نیز تولید کشتی بخار به حسااب
می آمد م چنیژ شد که گر شگری و فعالیت های مرتبط با آن به صورت یک فعالیت اقتصا ی ، توجاه مر ماان را بایش از
پیش به سوی خو جلب کر تا آنها به عنوان یک کسب و کار به ایژ فعالیت بنگرند م
روبارت اسامارت) « شاید نخستیژ فتر خدمات مسافرتی و گر شگری ر 1111 توساط Robert Smart ر بریساتوی »)
انگلستان تأسیس گر ید م آنچه ایژ فتر بر عهده گرفت ، مشتری یابی برای کشتی های تجاری بو که ر کاناای بریساتوی
میان بنا ر مختلف انگلستان و ایرلند سفر می کر ند م
توماس کوک ) « اولیژ قطار تفریحی نیز ر 1181 توسط Thomas Cook میان لیستر و لاف برو ر انگلستان باه راه » )
افتا م شاید ایژ اولیژ سفری باشد که برای برگزاری آن اطلا رسانی عمومی انجا پذیرفت م
توماس بنت ) « به احتمای قوی اولیژ تورهای تخصصی نیز از سوی Thomas Bennett ( عضو سفارت انگلستان ر اسالو
نروژ و برای گر انیدن انگلیسی های سر شناسی که به ایژ شهر سفر می کر ند ، ترتیب ا ه شده است م
ر قرن نوز هم مسافرت توسط لیجان نیز عمومیت یافت و قهوه خانه های بیژ راهی ، ماحصل ایژ امر به حساب می آیند م
اتومبیل ر آغاز قرن بیستم میلا ی و با اخترا مدی T ر سای 1911 بطور جدی به عرصۀ حمال » هنری فور « فور توسط
و نقل وار گر ید م امروزه ر اقتصا های پیشرفته ، بیش از 18 رصد سفرهای رون شهری و 11 رصد کل سفرها ، توسط
خو روها انجا می پذیر م
کمتر از و هه بعد از نخستیژ پرواز هواپیما ، صنعت گر شگری نیز شاهد حضور حمل و نقل هوایی گر ید ایژ باه ساای
ر آلمان نخستیژ پروازهای مسافربری زمانبندی شده را آغاز کار و میاان » لوفت هانزا « 1911 باز می گر که شرکت
برلیژ و لاپیزیک پرواز برقرار شد م
میان نیویورک و پاریس ر سای 1917 اجرا گر ید م » چارلز لیدنبرگ « اولیژ پرواز ما بیژ و سوی اقیانوس اطلس از سوی
ر هۀ 1971 میلا ی اخترا موتور جت ، تحولی جدی ر صنعت حمل و نقل هوایی و ر واقع ر صانعت گر شاگری باه
حساب می آید م
تفاوت گردشگری در عصر سنت و عصر مدرن
بیژ گر شگران قبل از انقلاب صنعتی و بعد از انقلاب صنعتی تفاوت هایی وجو ار که مختصراً به شرح تعدا ی از آنها می
پر ازیم :
1 مهدأ و امور مهندأ : ر عصر سنت ، جهانگر هر موقع که ارا ه می کر ، می توانست مسافرت خو را به هر کجای عالم –
آغاز کند م یعنی ر عصر سنت موانع زمان و وقت ، مسائل ا اری مثل گذرنامه و اخذ روا ید و ممم مطرح نبو ه استم اماا ر
عصر مدرن گر شگر برای حرکت ، به خصوص حرکت به سوی کشورهای یگر باید یک سری اقدامات قانونی را به عمال
آور ، که ما آنها را تحت عنوان اسنا مسافرت بررسی خواهیم کر م
1 مسیر سنفر : ر جهانگر ی عصر سنت ، مسیر سفر کاملا مشخص و ثابت نبو و می توانست بسیار متغیر باشد م مساائلی –
مثل ناامنی، سیل و برف و بوران، گرما و سرما، قحطی و خشکسالی، بیماری های واگیر ار و ممم می توانسات مسایر سافر را
تغییر هد ر صورتیکه ر گر شگری امروزی تقریباًًً ر همۀ موار ، مسیر سفر کاملاًًً مشخص است و حتای ر مساافرت
های بیژ المللی ، به لایل ا اری مثل ویزای ترانزیت ، گر شگر نمی تواند مسیر سفر خو را باه طاور شخصای و لحظاه ای
تغییر هد م
3 مقصد سفر : ر جهانگر ی سنتی ، مقصد جهانگر نامعلو یا متغیر بو ه است م فر جهانگر که به قصد کشف جهاان و –
سیاحت ، از مبدأ حرکت می کر ، هر چند که مقصدی را ر ذهژ اشت ، اما ر اکثر موار نمی توانست مقصد مشخصی را
برای خو تعریف کند م حتی زمانی که به مقصد خاصی مثلا زیارت خانۀ خدا حرکت می کر ، باز هام ممکاژ باو کاه
مقصد خو را تغییر هد م مثل ناصر خسرو که به قصد ح از زا بو خو حرکت کر و بعد از ح به مصر رفت و سای هاا
ر آن یار ماند و حتی تغییر مذهب ا و به صورت اعی فاطمیون به یار خو بازگشت ولی هم اکنون مقصد گر شگران
از چندی قبل مشخص می شو و به راحتی نمی توانند آن را تغییر هندم
4 کسب االاعات با توجه به هدف گردشگر : ر جهانگر ی سنتی ، کسب اطلاعات از مقصد ، محل اقامات ، مسایر و ممم –
بسیار ناقص و محدو بو و به طریو شفاهی و یا کتبی بدست می آمد ر صورتیکه ر عصر مدرن ، گر شگر می تواند باه
طرق مختلف ا اری ، آژانس های مسافرتی و گر شگری ، کتاب ، مقاله ، مجله ، فیلم و ممم کسب اطلا کند م
5 تهلیغنات : ر جهانگر ی سنتی ، عملا هیچ گونه تبلیغاتی ر زمینۀ جهانگر ی ر کار نبو ر صورتیکه ر گر شگری –
مدرن تبلیغات ر تصمیم گر شگر برای تعییژ زمان مسافرت ، مقصد ، مسیر ، محل اقامت ، نو غذا ، وسیلۀ نقلیه و ممم بسایار
مهم است م
6 زمان : ر جهانگر ی سنتی ، با توجه باه اینکاه مسایر ، مقصاد ، امکاناات مسایر و غیاره مشاخص نباو ، جهاانگر –
نمی توانست مدت زمان مسافرت خو را بطور قیو تعییژ کند ر صورتیکه ر گر شگری عصر مدرن ، زماان حرکات و
زمانی که باید برای طی کر ن مسیر گذاشت ) به خصوص برای آنهایی که با وسیلۀ نقلیۀ عمومی مسافرت می کنند ( کاملا مشخص است م
7 من اقامنت : ر عصر سنت ، جهانگر چه ر طوی مسیر و چه ر مقصد ، محل اقامت از پیش تعییژ شده و رجه بندی –
شده ای ر اختیار نداشته است و ر کاروانسراهای عمومی که هر کسی می توانست ر آن منزی کند ، اقامت می کار ر
صورتیکه ر گر شگری مدرن ، محل اقامت ) هتل متل مهمانسرا و ممم ( باید از قبل رزرو شو و هار کاس بار مبناای – –
رآمد و پولی که می خواهد خر کند ، محل اقامت مناسب حای خو را اختیار می کند م
8 میزبان : ر عصر سنت ، میزبان معمولا نا معلو بو و پولی از جهانگر نمی گرفت ، یعنای رابطاۀ جهاانگر و میزباان –
معمولا رابطۀ اقتصا ی نبو ه است م
جهانگر برای اقامت ر کاروانسرا ، مبلغی جزئی را که بیشتر حو الزحمۀ سرایدار بو ، پر اخت می کر م ر برخی جا ه ها
و مسیرها تعدا مسافر به قدری کم بو ه است که برخی کاروانسراها و یا مکان های ویژه ، نه تنها محال رایگاان ر اختیاار
مسافران می گذاشتند ، بلکه غذای رایگان هم به آنها می ا ند م ر عصر حاضر میزبان گر شگر ، هتلداری اسات کاه ساعی
ار هر چه بهتر از مهمان یا گر شگر خو پذیرایی کند ، تا هر چه بیشتر از او کسب رآماد کناد م اماروزه میزباانی باه
صورت تخصصی ، حالت رقابت آمیز اقتصا ی به خو گرفته و فقط ر عصر پست مدرن است که باا اساتفا ه از کما و
چا ر ، گر شگر خو میزبان خو ش است م
9 اسناد مسافرت : ر زمان سنت ، جهانگر تقریباً هیچ گونه سندی ، اعم از گذرنامه ، روا ید و اسنا بانکی لاز نداشات –
ر صورتیکه ر عصر مدرن که عصر مرزبندی های سیاسی است و ر عصر نظا بانکداری جهانی ، گر شگر احتیا به اسنا
متعد ار ، گر شگر برای جا به جایی ر اخل کشورش به کارت هویت و اسنا بانکی احتیاا ار و بارای حرکات ر
سطح بیژ المللی نیز نیازمند گذرنامه ، روا ید ، کارت بهداشتی بیژ المللی و ممم است م
11 کاروانهنای جمعنی و تورهنای مسنافرتی : جهاانگر ی سانتی و مادرن ، هار و مساافرت هاای جمعای را تادارک –
می یدند م زیارت ، هدف عمدۀ مسافرت جمعی ر عصر سنت و لیل عمدۀ جمعی حرکت کر ن نیز ، مساللۀ امنیات باو ه
است اما ر تورهای مسافرتی عصر مدرن ، بیشتر جنبۀ تورگر ی و گر شگری تفریحی ار یعنی شرکتی که مسالوی راه
اندازی گر ش های سته جمعی است ، تما خدمات مسافرتی اعم از گرفتژ گذرنامه ، روا ید ، رزرو بلیط ، بیمه نامه ، تهیاۀ
غذا و ممم را بر عهده می گیر م
11 وسای حم و نقن : مهمتریژ عنصری است که موجب گسترش گر شگری شده است و بدون آن جابجایی میلیاون –
ها مسافر و زائر و گر شگر ر جهان ممکژ نبو م تحولات فناورانه ر عصر حمل و نقل ، سریع است م ر گذشته افرا مای
بایست شش ماه ، کار و زندگی خو را رها کنند تا به مکۀ معظمه مشرف شوند اما امروزه باا اساتفا ه از وساایل پیشارفتۀ
حمل و نقل ، انجا ایژ فریضۀ الهی بسیار آسان شده است م تولید انبوه اتومبیل ، موجب عمومیات یاافتژ گر شاگری شاده
استم
11 امنینت : امنیت یکی از اساسی تریژ مبانی گر شگری است م هیچ صنعتی به ایژ اندازه به امنیت وابساته نیسات م یاک –
بمب گذاری کوچک ر یک کشور موجب می شو که هزاران بلکه هها و صدها هزار گر شگر ، مسافرت خو را باه آن
کشور لغو کنند م تأثیر عظیم فاجعۀ یاز ه سپتامبر بر صنعت ، نمونه ای برای ایژ موضو است م
13 بهداشت : امروزه گر شگری ، به خصوص ر سطح بیژ المللی ، به مسائل بهداشتی بسیار حساس اسات م کشاف یاک –
مور از بیماری واگیر ار ر یک کشور ، صنعت گر شگری رآن کشور را برای مدت مدیدی با مشکل جدی روبارو مای
کند م لذا کشورهایی که وار ایژ صنعت شده اند ، به شدت مراقب مسائل بهداشتی و اخبار بهداشتی هستند و علاوه بر مر
، مسائل امپزشکی و گیاه پزشکی را تحت کنتری و آزمایش ارند و ر مواقع لزو و به خصوص ر فصوی از یا گر شگر
، از گر شگران می خواهند که قبل از مسافرت به کشور آنها ، واکسژ های لاز را تزریو کنند و ر ورو باه آن کشاور
مدارک مربوطه را ارائه هند م
مروری اجمالی بر تاریخچۀ سفر و سیاحت در ایران
مهمتریژ مسافرت سته جمعی که به نوعی با تاریخ ایران پیوند خور ه است را باید مهاجرت اقوا آریایی از روسیه به ایاران
انست م ما ها ر اواخر هزارۀ و پیش از میلا ر ایران سکنی گزیدند م آنها علاوه بر اسب از سایر حیوانات همچاون شاتر و
گاو برای حمل و نقل استفا ه می کر ه و با کاربر ارابه ر حمل و نقل آشنا بو ه اند م با به قدرت رسیدن کوروش کبیار و بناا
نها ن امپراتوری هخامنشی ) 779 تا 331 قم ( به منظور تسهیل ارتباط بخش های گوناگون امپراتوری ، به بهباو و توساعۀ راه
ها اهتما ورزیده شد م گزارش هرو وت ر شرح لشکر کشی کوروش به لیدیه ، نشان می هد کاه بارای نخساتیژ باار ر
تاریخ به فرمان کوروش بر روی رو خانه ها پل ز ه شد م
ر ورۀ اریوش ،راه شاهی به مسافتی ر حدو 1711 کیلومتر مور بهره بر اری قرار می گرفت که از تخات جمشاید تاا
سار امتدا اشته است م ر ایژ راه نیز کاروانسراها و ایستگاه های شاهی ، به منظور رفاه مسافران تأمیژ شده بو م به منظور
تأسایس گر یاده باو م راه شااهی ر » یوان برید « نگهداری راه ها و رسانیدن نامه ها ، تشکیلات ا اری وسیعی با عنوان
رونو بازرگانی و جابجایی سریع ، ر اقصی نقاط امپراتوری ، مر مان را یاری می رسانیدم چنانچه حمل و نقل کالا به کماک
ایژ مسیر ر مدتی ر حدو 91 روز میسر بو م ایژ جا ه ارای 111 ایستگاه و استراحتگاه بو م
نخستیژ مراو ۀ سیاسی تجاری مهم میان ایران و چیژ ، به سفر نمایندۀ خاقان چیژ به ایران ر عهد اشک نهم )مهار ا و –
18 تا 118 قم باز میگر م ایژ مراو ه را ر واقع می توان مبنای شکل گیری راه ابریشم انسات م راه ابریشام از روازۀ )
یشم ر چیژ آغاز میگر و ضمژ تقسیم شدن به شاخه های فرعی ، مسیر نهایی آن به اِفسوس ر سواحل ریای مدیتراناه ،
ترکیه و پالمیرا ر سوریه ختم میگر م مسیر اصلی ایژ راه ر ایران قدیم از شهرهایی همچون سمرقند ، نیشابور ، امغاان ،
سمنان ، ری ، قزویژ ، سراب ، تبریز ، مرند و خوی می گذشته است م البته شاخه های فرعی آن ر ایران از شهرهای متعاد
یگری ، ر فلات مرکزی کشور عبور می کر ه است م باید گفت که جا ۀ ابریشم بیش از بیست قرن پیش ، شرق و غارب
جهان مسکون را به هم پیوند ز ه بو م
شاید بتوان گفت که مارکوپولو ، تاجر ونیزی ، نخستیژ کسی بو که ر قرن سیز هم میلا ی، مسیر جا ۀ ابریشم را از ایتالیا
تا چیژ پیمو م
رعهد ساسانیان ، راه ها به قرار پیشیژ بو ند ر ضمژ آنکه ایشان نیز همانند اشکانیان برای تأمیژ هزینۀ نگهداری راه هاا ،
مالیات هایی از کالاهای بازرگانی اخذ می نمو ند م
آغاز وران اسلامی با رکو سفر و تجارت ر ایران همراه بو لیکژ با گذشت تقریباً و قارن ، تجاارت و سافر ، روناو
پیشیژ خو را بازیافت م ر زمان حکومت سلجوقیان و صدارت خواجه نظا الملک ، ایجا راه های جدید و تأمیژ امنیات آن
ها ، طرف توجه ولت قرار گرفت که رونو تجارت را به نبای اشت م سایر و سایاحت ر ایاژ وران ر ایاران و ساایر
سرزمیژ های اسلامی بسیار آسان بو زیرا هرکس برای کمک به یگری آما ه بو و حس مهمان نوازی شارقی و توصایه
های ینی به رعایت حرمت مسافران ، احداث ابنیه های عا المنفعه و برقراری موقوفات به منظاور پاذیرایی از گر شاگران
سفر را برای مر تسهیل می نمو م چنانچه بر خانقاه شیخ ابوالحسژ خرقانی ، ایژ جملۀ معروف حک می شو که :
هر که ر ایژ سرا رآید نانش هید و از ایمانش مپرسید ، چه آنکس که به رگاه باریتعالی به جان ارز ، البته بار خاوان «
» بوالحسژ به نان ارز م
پس از استیلای مغولان بر ایران و وران ناامنی و غارت ، نخستیژ اقدامات به منظور ایمژ کر ن راهها به عمل آماد ، کاه از
آن جمله می توان به احداث چاپارخانه هایی که ر زبان مغولی به یامخانه معروف بو ، اشاره کر م
علیرغم آشفتگی های اوایل وران صفوی ) قرن هم هجری ( که به تجارت لطمۀ بسیار ز ، گاه و بیگاه مسافرانی با مقاصد
تجاری سیاسی از اروپا به ایران مسافرت می کر ند اما ر وران شااه عبااس اوی ، امنیات عماومی و ثباات سیاسای ، –
مهمتریژ عامل توسعۀ اقتصا ی کشور و رونو سفر به ایران به حساب می آمد م ر ایژ وران ، شبکۀ راه های مهمی احاداث
گر ید که هنوز نیز گاه به راه های شاه عباسی شهرت ارند م ر ایژ وران بو که احداث راه هایی با جنبۀ گر شگری نیاز
مور توجه قرار گرفت م
از آن جمله راه ” فرح آبا ” بو __________که به کمک آن ، امکان سفر به شمای کشور و بهاره بار اری از ساواحل زیباای ریاای
مازندران برای طبقات مرفه فراهم گر ید م همچنیژ تأسیساتی ایجا شد که ر حکم پلاژهاا و ویلاهاا و کاخهاای اماروزی
هستند م افسانۀ 999 کاروانسرای شاه عباسی نیز حکایت از اهتما ایژ پا شاه ر گسترش امکانات رفاهی برای مسافران است
اما جالب توجه است که اسباب سفر ر عهد صفوی ر ایران همچنان منحصر باه چهارپایاان باو ه و از وساایل چرخادار
استفا ه نمی شده است م سلطۀ افاغنه ر ایران ر پایان عصر صفوی ، یگر بار به رکو سفر و تجارت منجر گر ید ، تا اینکه
نا رشاه افشار ر قرن 11 هجری ، با بیرون راندن افاغنه ، یگر بار کشور را آبا ساخت م
ر وران قاجاریه ، ایران به محلی برای آمد و شد نمایندگان سیاسی کشورهای غربی مبدی شد م تا عصر صدارت میرزا تقای
خان امیر کبیر ، تحولی جدی ر گسترش امکانات سفر پدید نیامد لیکژ امیر کبیر کوشید تا میراث هخامنشی را ر تأسیس
چاپارخانه وامنیت راهها باز زنده ساز و به امور آنها اهتما ورزیده شد لیکژ پس از وی وبااره اقادامات اصالاحی او باه
فراموشی سپر ه شد م
نخستیژ کالسکه ها احتمالا ر وران قاجاریه ر کشور و ر مسیرهایی نظیر تهران تبریز به راه افتا ند م – 1
1 میرزا محمد حسین حسینی فراهانی ، یکی از جهانگردان ایرانی است که در سال 1302 ق به قصد خانۀ خدا ، عااز مکاه شاد و باه فرماان نارارایدین –
شاه ، سفرنامۀ مفصلی نوشت . او در بخشی از سفرنامۀ خود به چند نوع وسیلۀ نقلیه اشاره کرده است :
1 تران تاس : این وسیله چهار چرخه ای است شبیه دییجان ، که کروک دارد و فنر ندارد و فقط برای سه نفر جا دارد . –
2 تروکه : کایسکه ای که فاقد کروک و فنر است و سه نفر به سختی در آن می نشینند . –
ر سای 1199 هجری ، مهندس فرانسوی به نا بوآتای ، امتیاز راه آهژ حضرت عبادالعظیم را از ایاران تحصایل نماو و باا
1 کیلومتر ر سای 1311 بدست ناصرالدیژ شاه قاجاار / مشارکت بلژیکی ها ، ساختمان ایژ خط آغاز گشت م ایژ خط بطوی 7
افتتاح گر ید م مظفرالدیژ شاه ر سفر نخست فرنگ خو به سای 1317 هم ق ر بروکسل یک ستگاه اتومبیل که باا زغاای
سنگ کار می کر ، خریداری نمو م ایژ نخستیژ خو رویی بو که به کشور وار شد م
ر سای 1314 هجری شمسی ، برای اولیژ بار ر وزارت اخله )کشور( ا اره ای به نا ا ارۀ جلب سیاحان خارجی و تبلیغات
تأسیس گر ید و انجا امور مربوط به جهانگر ی کشور بر عهدۀ آن ا اره محوی گر ید م
از سای 1315 هجری شمسی ، مؤسسۀ مهمانخانه ها ، با بهره بر اری از چند مهمانخانۀ ربند ، مهمانخانۀ گچسار ، مهمانخاناۀ
چالوس ، مهمانخانۀ قدیمی رامسر و غیره فعالیت هتلداری خو را آغاز نمو م
ر سای 1319 هجری شمسی ، نخستیژ آژانس جهانگر ی ایران ر تهران تأسیس شد م
ر سای 1311 هجری شمسی ، ا ارۀ جلب سیاحان خارجی و تبلیغات ، جای خو را به شورای عالی جهانگر ی ا ، که هفته
ای یکبار ر وزارت کشور تشکیل جلسه می ا م
ر سای 1333 شمسی ، بار یگر اهمیت جلب سیاحان و سیر و سیاحت با توجه به جنبه های اقتصا ی و تحکیم مبانی حسژ
تفاهم میان افرا کشورهای مختلف ، مور توجه واقع شد و ا ارۀ امور جهانگر ی ر وزارت کشور متمرکز گر ید م
ر سای 1341 شمسی ، شورای عالی جهانگر ی مرکب از 11 نفر از نمایندگان وزارتخانه ها و مؤسسات ولتای و 3 نفار از
اشخاص مطلع و بصیر ر امر جهانگر ی ، بموجب تصویب نامۀ هیلت وزیران وقت تشکیل شد که وظیفۀ آنهاا تعیایژ خاط
مشی و برنامه های اجرایی ا ارۀ امور جهانگر ی کشور بو و اصولا بر امور مربوط به جهاانگر ی کشاور ر ساطح عاالی
نظارت اشت م
« طی تصویب نامه ای که ر تاریخ 17 فرور یژ 1341 شمسی ، به تصویب هیلت وزیران وقات رساید ، ساازمانی باه ناا
تأسیس گر ید که هدف از تشکیل آن ، معرفی بیشتر کشور ایران و تشویو جهانگر ان خاارجی و » سازمان جلب سیاحان
ایرانگر ان به باز ید از آثار باستانی تاریخی و مناظر طبیعی ایران بو م بدیژ منظور که ایژ امر موجاب تحصایل خاارجی –
بیشتر ، توسعه و تروی صنایع ملی و کمک به صاحبان حرفه های مختلف گر م
ر سو تیرماه 1353 با توجه به گسترش ، و نیز به منظور هماهنگ شدن سیاست جهانگر ی و اطلاعاتی کشور ر اخال و
خار از مرزهای ایران ، بموجب قانون ، سازمان جلب سیاحان و وزارت اطلاعاات ر یکادیگر ا غاا شادند و وزارتخاناۀ
به وجو آمد م » وزارت اطلاعات و جهانگر ی « جدیدی به نا
وزارت اطلاعات و جهانگر ی ر سای 1357 شمسی پس از پیروزی انقلاب ، به وزارت ارشا ملی و سپس به وزارت ارشاا
اسلامی تغییر نا ا و حوزۀ معاونت جهانگر ی ایژ وزارتخانه ، سرپرستی امور جهانگر ی کشور را باه عهاده گرفات م باا
تشکیل وزارت فرهنگ و ارشا اسلامی ، معاونت سیاحتی و زیارتی ایژ وزارتخانه ، فتر ایرانگر ی و جهانگر ی را به منظور
برنامه ریزی صنعت توریسم ، آموزش ست اندرکاران صنعت جهانگر ی ، رجه بندی نظارت و نرخ تأسیساات ، برقاراری
1 درشکه : این وسیله کروک و فنر دارد و برای سه نفر جا دارد . –
4 کالسکه : وسیله ای است دارای کروک و فنر و چهار نفر مسافر می تواند با آن سفر کند . –
5 دلیجان : چهار چرخه ای است فنردار و سر بسته ، شبیه به کایسکه که برای ده نفر جا دارد . –
ارتباط بیژ المللی با نها ها و ارگان های جهانگر ی تشکیل ا م ایژ فتر بعد از مدتی برابر مصوبۀ 11 آباان 1358 شاورای
انقلاب اسلامی به نا سازمان مراکز ایرانگر ی و جهانگر ی تغییر نا ا ، که عملا از ا غا چهار شرکت ولتی به اسامی :
شرکت سهامی تأسیسات جهانگر ی ، شرکت سهامی گشت های ایران ، شرکت سهامی مراکز خانه های ایاران و شارکت
سهامی مراکز جهانگر ی برای ورزشهای زمستانی به وجو آمد و با خط مشی تازه و هدف های مشخص به منظور مدیریت و
بهره بر اری از 188 واحد پذیرایی ، مهمانسراها ، هتل و تأسیسات توریستی سراسر کشور و ارائه خدمات جهانگر ی شرو
به کار کر م
ر سای 1365 وزارت فرهنگ و هنر با وزارت ارشا اسلامی ا غا شد و وزارت فرهنگ و ارشا اسلامی تأسیس گر ید م
ر سای 1371 به منظور توسعۀ صنعت جهانگر ی کشور ، ضمژ تجدید نظر ر تشکیلات حوزۀ معاونت سیاحتی و زیاارتی ،
امور ایرانگر ی و جهانگر ی ، برعهدۀ واحدهای تابعۀ آن : فتر برنامه ریزی و امور فنای ، ا ارۀ کال نظاارت بار خادمات
سیاحتی و زیارتی ، مرکز تحقیقات و مطالعات ایرانگر ی و جهانگر ی و مرکز آموزش جهانگر ی گذاشته شد م
ر سای 1376 شمسی ، حوزۀ معاونت امور سیاحتی و زیارتی وزارت فرهنگ و ارشا اسلامی و سازمان مراکز ایرانگار ی و
جهانگر ی ر یکدیگر ا غا شدند و سازمان ایرانگر ی و جهانگر ی کشور به عنوان یکی از سازمانهای تابع وزارت فرهنگ
و ارشا اسلامی ، متولی ا ارۀ امور گر شگری گر ید م با جدا شدن سازمان میراث فرهنگی و سازمان ایرانگر ی و جهانگر ی
از وزارت فرهنگ و ارشا اسلامی و ا غا آن و با یکدیگر ر سای 1381 سازمان میراث فرهنگی و گر شاگری تأسایس
گر ید که ریاست آن معاون رئیس جمهور محسوب می شو م
ر سای 1384 سازمان صنایع ستی با سازمان میراث فرهنگی و گر شگری ا غا شده و تشکیل سازمان میاراث فرهنگای ،
صنایع ستی و گر شگری را ا ند م
انواع گردشگری
1 گردشگری تفرینی یا انهو –
ایژ نو گر شگری شامل افرا یا گروه هایی است که جهت استفا ه از تعطیلات ، تفریح ،استراحت ، استفا ه از آب و هوای
گرمتر یا خنک تر از محل اقامت خو به مسافرت می روند م بیشتریژ بهره از گر شگری تفریحی ، ر گر شاگری ریاایی
یده می شو م قسمت اعظم گر شگری ریایی ، گر شگری ساحلی است که خو به گر شگری ساحلی ساه S ) آفتااب –
ماسه ریا ( – 1 و چهار S ) آفتاب ماسه ریا سکس ( – – – 3 تقسیم می شو م سافر باه ساواحل و اساتفا ه از خورشاید و
تفریحات آبی همچون شنا ر ریا ،اسکی روی آب ، ماهیگیری ، قایو سواری ، غواصی و یگار ورزش هاای سااحلی ، از
علایو اکثر گر شگران ریایی محسوب می شو م سواحل با توجه به نز یکی باه کاانون هاای جمعیتای ، اقلایم مناساب ،
سترسی آسان ر ایا تعطیلات ، به خصوص ر فصل تابستان می توانند گر شگران بسیاری را به سوی خو جذب کنند م
ر هر صورت اینگونه گر شگری که بعد از جنگ جهانی و ، معروف به چهار S شده است ، بزرگتریژ جاذبۀ گر شاگری
ر جهان است م با برنامه ریزی و کار فرهنگی می توان گر شگری چهار S را به سه S تبدیل کر و سکس و قمار را از آن
حذف نمو م
1 گردشگری فرهنگی تاریخی – –
اگر بخواهیم موضو گر شگری فرهنگی تاریخی را از نظر محل هایی که گر شگران مور باز ید قرار می هند و فعالیت –
هایی که آنان انجا می هند ، بررسی کنیم ، آنگاه می توان گر شگری مبتنی بر میراث تاریخی را شامل باز ید از موزه ها ،
بناهای تاریخی و باستانی ، یا مان های تاریخی ، بناهای مذهبی ، معماری سنتی ، محل های مرتبط با وقایع و شخصیتهای مهم
تاریخی و گورستان های قدیم بدانیم م آنگاه گر شگری فرهنگی شامل باز ید و تجربۀ گر شاگر از گاالری هاای هناری ،
هنرهای معاصر، وقایع جاری ) جشنواره های هنری ( ، غذاها و نوشیدنی ها ، رقص های محلی ، ا یاان و ماذاهب ، صانایع
ستی ، پوشاک محلی ، زبانها و گویش های محلی خواهد بو م
پس به اجمای گر شگری تاریخی فرهنگی را می توان نوعی از گر شاگری انسات کاه گر شاگر ر آن باه جساتجو ، –
فراگیری و تجربه ربارۀ فرهنگ حای و گذشتۀ جامعۀ خو یا یگران می پر از م گر شگرانی که ر ایژ گروه قرار ارند ،
نامیده می شوند م » کاوشگر « گر شگر
3 گردشگری ماجراجویانه –
گر شگری ماجراجویانه گونه ای از گر شگری است که مهمتریژ هدف آن ، ایجا هیجان برای گر شگران است م بسایاری
از افرا ر سفر ، ست به کارهایی می زنند که مخاطره آمیز است و می خواهند ر ایژ زمینه ، تجربه هایی بدست آورناد
1) 3-S : Sun – Sand – Sea
2) 4-S : Sun – Sand – Sea – Sex
مثل شکار حیوانات وحشی ، بالا رفتژ از قله ها با شیب منفی ، شنا ر رو خانه ها م گر شگران ماجراجویاناه ارای ویژگای
های خاص هستند م آنها اغلب تحصیل کر ه ، حرفه ای ، علاقمند به موضوعات زیست محیطی و مشتاق نسبت باه باز یاد از
مقاصد ور افتا ه و صعب العبور می باشند م انگیزۀ انجا سفرهای ماجراجویانه می تواند هر یک از موار زیر باشد : هیجاان ،
گذران اوقات فراغت ر محیط های باز ، چالش های فر ی ، فرصتی برای آموختژ م نکتۀ جالاب توجاه رباارۀ ایاژ ناو
گر شگری آن است که ر حای حاضر ، ر سطح بیژ المللی ، حضور زنان ر برنامه های گر شگری ماجراجویانه باه شادت
ر حای گسترش است و تا نز یک 81 رصد کل شرکت کنندگان ر ایژ برنامه ها را زنان تشکیل می هند م گرایش زنان
بیشتر به شرکت ر زمینه هایی نظیر پیا ه روی ، وچرخه سواری ، صخره نور ی و قایو رانی ر آب های خروشان استم
4 گردشگری ورزشی –
گر شگری مبتنی بر ورزش بخشی از گر شگری است که شامل مشارکت ر فعالیت های ورزشی می باشد م فعالیت اینگونه
از گر شگران می تواند شامل : شرکت ر رقابت های ورزشی ) اعضای تیم های ورزشی ( ، تورهاای اساتفا ه از امکاناات
ورزشی ) نظیر تورهای یک روزه برای اسکی ( یا شرکت ر ار وهای آموزشی باشد و شرکت کننادگان ر گر شاگری
ورزشی ممکژ است خو ورزشکاران باشند یا از اعضای ا اری همراه تیم ورزشی ) مثلا رئایس فدراسایون سرپرسات یاا –
پزشک تیم ( یا تماشاچیان که برای یدار از یک واقعه یا مسابقۀ ورزشی به مقصدی سفر می کنند م
گر شگری ورزشی ر سای های اخیر از رونو بیشتری برخور ار شده و به سرعت ر حای گسترش است م لیل ایاژ امار را
ر موار متعد می توان جستجو کر م از جملۀ مهمتریژ ایژ لایل : توجه رسانه های جمعی به رویدا های ورزشی و تبلیغات
گستر ه ر خصوص آنها ، تغییر ر سلایو ، افزایش ایا فراغت ، گرایش بیشتر مر به فعالیتهای ورزشی ، وجوه هنگفتای
که از سوی تأمیژ کنندگان مالی مسابقات خر تبلیغ ربارۀ آنها می شو و تبدیل شدن باشگاه های ورزشی به بنگااه هاای
اقتصا ی بزرگ هستند م
5 گردشگری درمانی –
افرا زیا ی ر سراسر جهان به منظور کسب آرامش و رمان به سفر می روند م ایاژ ناو گر شاگری از ساابقه ای بسایار
طولانی برخور ار است چنانچه ر قرون پیش از میلا ، شواهدی از سفر گر شگران رومی و یونانی به مناطو ارای چشامه
های آب گر و شفا هنده به ست آمده است م
گر شگری رمانی به و صورت عمده است : یا رمان به وسیلۀ طبیعت و یا از طریو عمل جراحی م
اغلب گر شگرانی که ر زمرۀ اینگونه از گر شگری به حساب می آیند ، به منظور بهره بر اری از امکانات طبیعی باه سافر
می رفته اند م چشمه های آب گر ، آب های معدنی ، استفا ه از لجژ رمانی ر کنار سواحل ریاها و ریاچاه هاا ، هاوای
صاف و پاکیزۀ مناطو بکر طبیعی کوهستانی ، بدست آور ن گیاهان ارویی ، منشأ ایژ سافرها ر گذشاته و حاای باو ه و
هستند م ر عیژ حای باید یا آور شد که ر سای های اخیر علاوه بر موار فوق ، جنبه های جدیادتری نیاز باه گر شاگری
رمانی افزو ه شده است م تفاوت هزینۀ اعمای جراحی ، میان مقاصد مختلف سبب شده است که گروهی از مر بارای ایاژ
اعمای ، با هزینۀ کمتر ر کنار یک سفر ، به جرگۀ گر شگران رمانی بپیوندند
6 گردشگری نوستالژیک –
خاطرات و تجارب ایا گذشته ، عنصری برانگیزنده برای سفر به مقاصدی است که فر بیشتر ر آن حضور اشته و به نوعی
با ذهژ و شخصیت او پیوند خور ه است م سفر مجد به چنیژ سرزمیژ هایی زنده کنندۀ آن یا ها و گاه تساکیژ هنادۀ آلا
انسان است م نمو های فراوانی از اینگونه گر شگری ر سراسر جهان وجو ار که می توان بدان اشاره کار بسایاری از
بازماندگان آمریکایی جنگ و جهانی به اروپا ، شرق ور یا شمای آفریقا ، ر محلهایی که صحنه های نبر ر جریان بو ه
است و ایشان ر آنجا جنگیده اند ، سفر می کنند تا آن روزها و همرزمان خو را یا بنمایند م اشخاصی که ورۀ تحصیل یاا
کو کی خو را ر شهر یا سرزمینی یگر گذرانیده اند ، اغلب سای ها بعد و همراه خانوا ۀ خو به آن سرزمیژ بازمی گر ند
و ر کوچه ها و خیابان ها به نبای خاطرات ایا جوانی خویش می گر ند م
7 گردشگری روستایی –
ر جوامع پیشرفته ، بخش اعظم جمعیت ر شهرها اسکان یافته اند م به عنوان مثای ، ر ایالات متحده تنها و رصد جمعیات
ر بخش کشاورزی اشتغای ارند و زندگی شهری ، مر را ر خو غرق کر ه است باه ایاژ ترتیاب ، روساتا و زنادگی
روستایی ، مفهومی ور از ذهژ و از طرفی جذاب برای ایژ جمعیت شهرنشیژ به شمار می رو م ایژ موضاو انگیازۀ اصالی
تبدیل شدن روستا به یک مقصد گر شگری قرار می گیر م
فرهنگ مر بومی ) شامل همۀ آن چیزی که اسباب تفاوت میان آنها و جواماع یگار اسات : نظیار معمااری ، مصاالح –
ساختمانی ، گویش ، پوشش ، موسیقی ، مراسم ، آ اب و سنژ و نظایر آن ( م
طبیعت که از سوی گر شگران شهری ، کالایی کمیاب و واجد ارزش تلقی می شو م محیطای مناساب ، آرا و لچساب –
برای گذراندن اوقات فراغت و استراحت ، به ور از آلو گی های مرسو محیط شهری م
گر شگری روستایی را به واقع باید نوعی از گر شگری پایدار تلقی کر زیرا انتظار می رو کاه حضاور گر شاگران باه
تقویت زندگی روستایی ، ارتقای سطح آن ، افزایش توان مالی مر مان روستا و بهبو اوضا اقتصاا ی آن و حفام محایط و
فرهنگ روستایی ، یاری رساند م
8 گردشگری مذههی –
یکی از قدیمیتریژ انوا گر شگری که از جملۀ بزرگتریژ بخش های بازار سفر به شمار می رو ، گر شگری مذهبی است م
مسلمانان ، چهار ه قرن است که همه ساله به منظور انجا فریضۀ ح و زیارت مرقد پیامبر خاتم ، از اقصای نقااط جهاان باه
سوی مکه و مدینه رهسپار می شوند م مؤمنان مسیحی ، بیش از بیست قرن است که به زیارت زا گاه عیسی مسیح ) ( ر بیت
اللحم می روند و مرکز مذهبی کاتولیک ها ر واتیکان ، قرن ها است که ر کاانون توجاه گر شاگران ماذهبی قارار ار م
میلیون ها تژ از هندوان برای بجای آور ن مراسم مذهبی خو و پاکسازی معنوی ، همه ساله خو را به کرانه هاای رو گناگ
رسانیده و تژ به آب مقدس آن می سپارند م بارگاه ملکوتی امامان شیعه ر ایران ، عراق و عربستان سعو ی ، میلیون ها مسالمان
مشتاق را راهی سفر می کنند م زیارتگاه امامزا گان ، بقا متبرکه ، کلیساها ، کنیسه هاا ، آتشاکده هاا و معاباد گونااگون ر
سراسر جهان ، انگیزۀ سفر مذهبی مر مان به شمار می رو م چنیژ اماکنی ، گاه خو به عنوان عنصر اصلی جذب گر شاگر باه
یک مقصد عمل میکنند)کعبه( وگر شگری ر مقصد مور نظر، حوی همیژ جاذبه شاکل گرفتاه اسات و گااه جاذباه هاایی
رمجموعه ای از عناصر جذب کنندۀ گر شگر به یک مقصد هستند م
9 اکوتوریسم اهیعت گردی ( –
طبیعت گر ی یا گر شگری بر مینای محیط طبیعی ، از شاخه های بسیار گستر ه و نیز به سرعت ر حای گسترش گر شاگری
به شمار می رو م زیرگونه های طبیعت گر ی ، به تبع تنو طبیعت های طبیعی و انگیزه های بهره مندی از آن بسیار گساتر ه
و پراکنده اند م گر شگری مبتنی بر طبیعت ، ر محیط های بستۀ ساختۀ ست بشری)همچون باغ وحش هاا ، بااغ هاای گیااه
شناسی ، باغ های پرندگان و آکواریو ها ( و ر محیط باز طبیعی قابال انجاا اسات م ر ایاژ گوناه از گر شاگری ، هادف
گر شگر می تواند شامل لذت جویی از طبیعت بکر ماجراجویی ، آموزش ، گذراندن اوقات فراغت ، تفریح و یاا حتای رماان
باشد م
میان گر شگری بر مبنای محیط طبیعی و انوا یگر گر شگری ، هم پوشانی های متعد وجو ار م چنانچه به عنوان مثای ،
گاه گر شگری ماجراجویانه یا بخش هایی از گر شگری رمانی و نیز گر شگری محیط زیست را زیر مجموعۀ گر شاگری
بر مبنای طبیعت انسته اند م
11 گردشگری قومی –
گاه گر شگران ، با هدف مطالعه و بررسی ویژگی ها ، آ اب و سنژ و روش های زندگی یک قو خاص به منااطو اساکان
آنها سفر می کنند گاه نیز چنیژ اقوامی ممکژ است چا رنشیژ و کوچ رو باشند م ر ایژ ماوار گر شاگران هماراه ایاژ
عشایر یا قبایل کوچک سفر کر ه و با آنها ر طوی مسیر زندگی می کنند بنابرایژ ، چه ایژ اقوا مقیم یک محل خااص و
چه کوچ رو باشند ، گر شگرانی که با هدف شناسایی چنیژ اقوامی به سفر می روند ، غالبااًًً نااگزیر از اقامات ر قبیلاه یاا
همراهی آنان برای مدتی از زمان خواهند بو م نمونه هایی بسیاری از گر شگران اروپایی و آمریکایی ر ایران یده شده اند
که مدتی را رمیان عشایر و طوایف مختلف ، نظیر عشایر بختیاری گذرانده اند و شرح ایژ سفرها را به رشتۀ تحریر رآور ه
اند م
11 توریسم بازرگانی و تجاری –
مهمتریژ مسافرتهایی که تحت ایژ عنوان صورت می گیر عبارتند از: سفرهایی که افرا برای شرکت ر بازارهای مکاره و
نمایشگاههای کالا و صنایع و یا سرکشی و باز ید از تاًسیسات کارخانه ها و نظایر آن می نماید شرکت ر بازارهای مکاره
نه فقط باعث پیدایش خریداران کالا می گر بلکه افرا شرکت کننده می توانند با شرایط آسانتر و فرصت بهتری از نقاط
یدنی کشور باز ید کنند م معمولا ر مسافرتهای بازرگانی محل اقامت اختیاری نیست و هزینه ایژ قبیل مسافرتها به عهده
شرکتهای تجاری استم افزایش مسافرتهای بازرگانی وتجاری با روابط اقتصا ی میان کشورها بستگی ار م ر حالیکه میزان
مسافرتهای تفریحی با هزینه مسافرت و رآمد خانوا ه ها رابطه ار م
11 توریسم سیاسی –
مسافرت به منظورشرکت ر اجلاس و مجامع بیژ المللی، کنگره ها و سمینارهای سیاسی، جشنهای ملی و مذهبی، مراسم ویژه
سیاسی مانند تدفیژ رهبران و شخصیتهای سیاسی ، پیروزی رهبران احزاب و به حکومت رسیدن آنها و نظایر آن جهانگر ی
سیاسی خوانده می شو م
باستان شناسی
باستان شناسی علم پر اختژ به گذشته جوامع انسانی از طریو مطالعه آثار ما ی به جای مانده و استخرا فرهنگ آنها ر ا وار
مختلف می باشدم
وظیفه علم تاریخ نیز پر اختژ به گذشته انسان است اما تفاوت بیژ مورخ و باستان شناس ایژ است که مورخ تااریخ گذشاته
جوامع انسانی را از طریو متون مدون استخرا می کند، ولی باستان شناس اطلاعات خاو را از آثاار و اشایای رون خااک
بیرون می آور م یعنی باستان شناس روی آثار ما ی و مورخ روی آثار ا بی مطالعه می کندم
لوح حمورابی
تقسیم بندی دور های باستان شناسی
الف تقسیم بندی بر مبنای جنس آثار و اولویت کشف و استفا ه انسان از آنها: –
ب تقسیم بندی بر مبنای نحوه زندگی انسان و تأثیر آن بر اوضا اقتصا ی و اجتماعی وی: –
1 دوران جمع آوری ذا –
1 دوران آ از کراورزی و استقرار در دهکد ها –
3 دوران شهرنرینی –
تقسیم بندی جامعه شناسان و انسان شناسان که توسط باستان شناسان مور استفا ه قرار می گیر م توسط لاویس مورگاان –
آمریکایی:
نوسنگی ) ادامه میان سنگی جدید –
کرومانیون (
قدیم: انسان ماهر) 555 تا 055 سی سی(
الدوان 5آشولین صنعت ابزارسازی
انسان راست قامت ) 055 تا 1555 سی سی (
میااانی: انسااان نراناادرتا )حجاام مشزشاابیه
امروزی (
صاانعت موساا رین )انسااان نراناادرتا حااد
فاصل راست قامت و هوشمند(
جدیااااااااد: از ترکیاااااااات نراناااااااادرتا و
هوشاامند هوشاامند هوشاامند اباازار – –
خرده سنگی ماموت –
قبل از سفا
بعد از سفا
میان سنگی
پارینه سنگی
عصر مس
عصر برنز: دوران شهرنشینی عصر تمدن ) 95 % مس و 15 %قلع( انقلاب دوم –
عصر حجر
عصر فلز
عصر آهن
1 عصر توحش –
1 عصر بربریت –
3 عصر تمدن –
دوران پارینه سنگی قدیم
ایژ وران منطبو با وران جمع آوری غذا و همچنیژ عصر توحش ر تقسیم بندی جامعه شناساان مای باشادم ر حادو و
میلیون سای پیش انسان برای ا امه زندگی با ساختژ ابزار از سایر جانوران جدا شد و قد به عرصاه زنادگی گذاشتمصانعت
ابزارسازی الدوان ) ارای یک لبه تیز( و صنعت آشولیژ ) ارای و لبه تیز( مربوط به ایژ زمان بو ه استم ایژ انسان ها بعدها
از آفریقا به آسیا و اروپا مهاجرت کر ند و به شکار حیوانات و جمع آوری گیاهان پر اختندم انشمندان آنها را که مغزی ر
حدو ) 711 تا 711 سی سی( اشتند، انسان ماهر نامیدندم
ر حدو 1.7 میلیون سای پیش انسان هایی با مغز بزرگ تر ) حدو 711 تا 1111 سی سی( پیدا شد که انسان راست قامت ناا
گرفتندم ایژ وران که وران پارینه سنگی قدیم بو ، ر حدو یکصد هزار سای پیش پایان یافتم
دوران دیرینه سنگی میانی
از یکصد هزار تا چهل هزار سای پیش را شامل می شو که زمان زندگی انسان نلاندرتای استمبا توجه به اینکه حجم مغز آنها
بسیار به انسان های امروزی شبیه بو ه است، ارای ست های کوتاه تر، استخوان ابروی برجسته با پیشانی کوتاه و چاناه تاو
رفته بو ه استم و صنعت ابزارسازی آنها موستریژ نا اشته استم انسان نلاندرتای حد فاصل انساان راسات قامات و انساان
هوشمند استم
پارینه سنگی جدید
از ترکیب انسان نلاندرتای و انسان هوشمند که جد انسان امروزی محسوب می شو ، انسان هوشمند هوشامند پاا باه عرصاه
حیات گذاشت و از چهل هزار سای پیش نو غالب کره زمیژ شد و انوا یگر منقرض شدندم
ایژ وران از نظر باستان شناسان یرینه سنگی جدید نا اشت و صنعت ابزارسازی خر ه سنگی ر ایژ وره رای بو ه استم
دوران حجر نو سنگی برابر است با دوران آغاز کشاورزی و اس قرار در دهکده ها –
عصر بربریت انقلاب نوسنگی پایان دوران یخبندان – –
دوران پارینه سنگی برابر است با عصر مس و دوران جمع آوری غذا و عصر توحش
عصر برنز برابر است با دوران شهرنشینی و عصر تمدن
دوران میان سنگی
اکثر باستان شناسان ایژ وران را ا امه وران پارینه سنگی جدید می انندم اما گروه یگری لایلی را جهات تفکیاک ایاژ
وران از ا وار گذشته بر شمر ه اند که عبارتند از:
1 تغییر آب و هوایی و محیط زیساتی: گار شادن هاوا بعاد از عصار یخبنادان ، جنگلای شادن منااطو اساتپی،پیدایش –
گونه های جدید گیاهیم
1 تغییرات ر گونه های انسانی موجو : که ر آن زمان انسان نو کرومانیون به صورت غالب حیات رآمدم –
3 تغییرات ر سنت های فرهنگی و شیوه های ابزارسازی: ابزارسازی به وسیله خر ه سنگ ها با اشکای مثلثی،هلالی، ذوزنقهم –
مسائ مورد توجه باستان شناسان در ای دور :
1 مراسم خاص جهت تدفیژ –
1 تغییرات ر سبک های نقاشی و ساخت پیکر زنان از گل –
3 استفا ه از زینت آلات –
8 تکامل وسایل شکار –
7 احتمای ساخت و استفا ه از زورق –
8 احتمای اهلی شدن سگ –
دوران نوسنگی
آغاز وران نوسنگی مقارن با شرو وران تولید غذا از طریو کشاورزی و امداری و همچنیژ عصر بربریت ر تقسیم بندی
جامعه شناسان می باشدم شرو ایژ وران و پایان وران میان سنگی را حداقل ر آسیای جنوب غربی به ه الی واز ه هازار
سای پیش برآور می کنندم
1 شرو تلاش های اولیه ر زمینه کشاورزی و امداری و تولید غذا –
1 استقرار ائم –
3 ساخت سفای و استفا ه گستر ه از آن ر لایه های بالاتر از نوسنگی –
زندگی مسالمت آمیز انسان، حیوانات و گیاهان ر وران نوسنگی را با عنوان انقلاب نوسنگی نامیده اند و از نظر تأثیرات ر
وضعیت اجتماعی و اقتصا ی جوامع آنرا با انقلاب صنعتی اروپا ر قرن نوز هم مقایسه می کنندم
دوران مس
ساکنیژ شت های ایران، اولیژ فلزکاران نیا بو ه و صاحبان تمدن های اولیه همچون سومر و مصر بسیار یرتر از سااکنیژ
آن زمان فلات ایران به ایژ صنعت پر اخته اندم به نظر می رسد آغاز استفا ه از ایژ فلز تا اواخر هازاره ششام ا اماه اشاتم
مسگری احتمالاً اولیژ حرفه تما وقت انسان پیش از تاریخ بو ه استم ر گذشته مسگری اولیژ صنعتی بو که هار خاانوا ه
برای رفع نیاز شخصی خو نمی توانست به آن مشغوی شو م 1113 رجه سانتیگرا گرما نیاز اشته و ر کاوره هاای سافای
کشف شده استم
دوران برنز
وران برتر ر طبقه بندی مبتنی بر نحوه زندگی اقتصا ی معا ی وران شهرنشینی و ر طبقه بندی جامعه شناسی برابر با عصر
تمدن می باشدم برنز یا مفرغ یک آلیاژ فلزی است که از ترکیب 91 % مس و 11 % قلع حاصل می شو و ر اثر ترکیب جلوه
طلا گونه ای ار و بیشتر ر ساخت وسایل تزیینی کاربر اشته استم ایژ وره که ر خاورمیانه به اواساط هازاره چهاار
مربوط می شو ، انقلاب و نامیده شده استم
دوران آه
اولیژ بار اقوا هیتی ساکژ کوهستان های آسیای صغیر صنعت ذوب آهژ را به ست گرفته و تا 711 سای از کشاف خاو
پاسداری کر ندم ر منطقه خاور میانه وران برنز و آهژ مقارن با وران تاریخی بو ه و با ورو آریاایی هاا ر هازاره و
پیش از میلا به منطقه ایران، هند و آسیای صغیر، نامگذاری وره های باستان شناسی با سلسله هاای پا شااهی رقام خاور ه
استم
تاریخ ایران پیش از اسلام
1 وران افسانه ای : از پیشدا یان تا وره کیخسرو ، پا شاه کیانی م –
1 وران حماسی : از فرمانروایی کیخسرو تا اواخر وره کیانیان م –
3 وران تاریخی : از سای های پایانی فرمانروایی کیانیان تا سراسر وران فرماانروایی اشاکانیان و ساساانیان از آنجاا کاه –
فر وسی بزرگتریژ سخژ پر از فارسی زبان است م شاهنامه پیش از هر اثر یگری ر معرفی تاریخ افسانه ای و حماسی ایران
مؤثر بو ه است م
پیردادیان
پیشدا یعنی قانونگذار نخستیژ است و به نوشته شاهنامه فر وسی ” کیومرث ” اولیژ انسان و اولایژ فرماانروا باو م او ر
کوه ها زندگی می کر و لباسش از پوست پلنگ بو و سی سای بر انسان و حیوان فرمانروایی کر م
پسر کیومرث ” سیامک ” نا اشت که به ست یوها کشته شد م
” هوشنگ ” فرزند سیامک ، از یوها انتقا گرفت م هوشنگ اولیژ کسی است که لقب پیشدا ی یافت و شایوه اساتخرا
فلزات و را کر ن حیوانات را به بشر آموخت م
روزی هوشنگ سنگی به سوی غااری پرتااب کار م از برخاور آن سانگ باا سانگی یگار ، جرقاه ای پدیاد آماد و
بوته ای خشک را به آتش کشید و بدیژ ترتیب آتش کشف شد م
پسر هوشنگ ، ” تهمورث ) یو بند ( ” نا اشت م او فژ ساختژ نخ از ابریشام و وخاتژ پارچاه را باه مار آموخاتم
تهمورث یوها را مطیع خو ساخت و آنان به او خواندن و نوشتژ آموختند م
برا ر تهمورث ، جمشید نا اشت م او 711 سای حکومت کر م جمشید ساختژ اسلحه و خانه سازی را باه مار آموخات م
سپس جمشید بر یوان پیروز شد و روز پیروزی خو را ، نوروز نامید م
جمشید ر اواخر عمر مغرور شد و گناهکاری پیشه ساخت و ر نتیجه بدبختی پدید آمد م جا وگری به نا ضحاک او را اسیر
نمو ه و با اره به و نیم کر م ضحاک هزار سای حکومت کر و چون بر شانه اش و مار روییده بو ، برای خوراک آن ها
عده زیا ی را کشت تا اینکه کاوه آهنگر علیه او برخاست م کاوه آهنگر چرمی بر سر نیزه کر که آن را رفاش کاویاان
نامیدند م رفش کاویان پرچم ایرانیان پیش از اسلا بو ه است م با قیا کاوه آهنگر ، نوه جمشید که ” فریدون ” نا اشات
و پنهان شده بو ، به کاخ ضحاک حمله کر و او را اسیر و ر کوه ماوند زندانی کر م فریدون مدت ها حکومت کر م او
بر تمامی جهان حکم می راند م
فریدون
چون ایران بهتریژ جای نیا بو ، سلم و تور بر ایر حسد بر ند و او را کشتند م اما نوه ایر ،” منوچهر ” با کشتژ سالم و
تور انتقا گرفت م از زمان منوچهر ، جنگ ایران و توران آغاز شد م افراسیاب ، پاشاه توران به ایران حمله کر م بار اسااس
روایات حماسی ، پس از مدتی جنگ، و طرف تصمیم گرفتند برای تعییژ مرز ایران و توران، آرش کمانگیر از بالای کاوه
ماوند تیری به سوی شرق پرتاب کند م آرش با تما نیرو تیری پرتاب کر ، به طوری که بر اثر فشار ناشای از ایاژ کاار
جان به جان آفریژ تسلیم کر م تیر پس از طی مسافتی طولانی ر کنار رو جیحون ، به تنه رختای نشسات و آنجاا مارز
ایران و توران شد م
اما افراسیاب که فر شروری بو ، حمله به ایران را ا امه ا و کشتار و خرابی بسیار پدید آور م ایرانیان سخت ر برابار او
ایستا گی می کر ند م به خصوص پهلوانان سیستانی ، ر جنگ ها لیری بسیار نشان ا ند م یکی از ایژ پهلوانان سیستان ، ”
سا ” نا اشت م او پسری اشت که به لیل اشتژ موهای سفید ، ” زای ” نامیده شد م سا از اشتژ پسری با ایژ رنگ ماو
شرمنده بو لذا او را ر کوهی رها کر م اما سیمرغ که پرنده ای انا بو ، او را نجات ا و بزرگ کر م زای کاه جاوانی
زیبا و نیرومند شده بو ، به سوی پدرش که از عمل خو پشیمان شده بو ، بازگشت م زای صاحب فرزندی به ناا ” رساتم ”
شد م او قوی تریژ پهلوان ایرانی پیش از اسلا شد و بارها شمنان ایران را شکست ا م
حکومت کیانیان
کی به معنی پا شاه است و کیانیان یعنی پا شاهان م
حملا وحشیانه افراسیاب ، ایران را چار ویرانی و نابسامانی ساخت م پس از مدتی یکی از نوا گان فریدون ، باه ناا ” کای
قبا ” فرمانروای ایران شد م کی قبا ، بنیانگذار سلسله کیانی است و پس از کی قبا ، ” کی کاوس” به پا شاهی رسیدمکی
کاوس پا شاه خر مندی نبو و وبار به ست شمنان اسیر شد و هر وبار رستم او را نجات ا م اقدامات کی کاوس ، سبب
ایرج : وسط زمین ) ایرج نیای ایرانیان است . (
سلم : غرب دنیا ) سلم نیای مرد مغرب یعنی یونان و رو است . (
تور: شرق دنیا ) تور نیای تورانی ها یعنی تركان و چینی هاست . (
رنجش پسرش ” سیاوش” گر ید م سیاوش به توران نز افراسیاب رفت م افراسیاب ر ابتدا با سیاوش مهربانی کر ، اما سپس
با ناجوانمر ی او را به قتل رساند م
لشکریان ایران به فرماندهی رستم و به انتقا خون سیاوش ، خاک توران را مور حمله قرار ا ند م پس از مدتی پسر سیاوش
” کی خسرو ” که از ست افراسیاب جان سالم به ر بر ه بو ، به ایران آمد و پا شاه شد م او به انتقا خون سیاوش به توران
حمله کر م پهلوانان ایرانی لیرانه جنگیدند تا افراسیاب اسیر شده و به قتل رسید م کی خسرو که بدیژ ترتیب وظیفه خو را
ر نگهداری مرزهای ایران ، تما شده می انست ، از فرمانروایی کناره گرفت م
پس از کیخسرو ” لهراسب ” ) یکی از نوا گان فریدون ( به شاهی نشسات کاه باه خاوبی کشاور را ا اره کار م ساپس
فرمانروایی ایران به پسر لهراسب ، یعنی ” گشتاسب” رسید م ر زمان گشتاسب ، زرتشت پیامبر ایران پیش از اسالا ظهاور
کاار م گشتاسااب و ایرانیااان آیاایژ زرتشاات را پذیرفتنااد م ” ارجاسااب ” پا شاااه تااوران کااه شاامژ خداپرسااتان
)زرتشتیان( بو ، به ایران حمله کر اما ایرانیاان او را شکسات ا ناد م ر ایاژ وره از جناگ هاای ایاران و تاوران ،
” اسفندیار ” خدمات بزرگی انجا ا و ر مقابل از پدر خواست که تا و تخت را بدو واگذار کند م گشتاسب برای اینکاه
از خواسته پسر سرباز زند ، او را به سیستان فرستا تا رستم را ست بسته به نز پدرش بیااور مرساتم بسایار کوشاید کاه
اسفندیار را از اجرای فرمان پدر منصرف ساز ، اما موفو نشد م لذا جنگ ر میان آن و رگرفتم چون اسفنیار رویایژ تاژ
بو ، رستم نتوانست او را شکست هد لذا با راهنمایی سیمرغ ، تیری از چوب رخت گاز بار چشام او ز و اسافندیار را
کشت م
پس از کشته شدن اسفندیار ، پسرش ” بهممژ ” به سیستان لشکر کشید م او عده زیا ی را کشت و همه جا را ویران کار م
رستم نیز به ست برا ر نا ان و حسو ش کشته شد م او ر چاهی که برا رش بر سر راهش کنده بو ، افتاا و کشاته شاد م
پیش از آن نیز ر نبر ی که با پسرش سهراب انجا ا ه بو ، او را به فتل رساند زیرا سهراب را از کاو کی ندیاده باو و
نمی انست که یا پسر خو می جنگد م پس از آنکه سهراب به قتل رسید ، رستم متوجه شد که فرزند خو را کشته و از ایژ
مصیبت سخت به ناله افتا و لشکسته شد م
پس از بهمژ ، خواهرش ” هما ” به پا شاهی رسید و پس از او و با گذشت روزگار ، نوه هما ،” ارا” بر تخت نشست م ر
زمان ارا ، اسکندر به ایران حمله کر م ارا را کشت و ایران را تصرف کر م با کشته شدن ارا ، سلسله کیانیان نیز به پایان
رسید م
تهدی تاریخ ها
با توجه به اینکه همیشه دانشجویان با تبدیل و تطبیق تاریخ ایران دچار مشکل می شوند چگونگی تبدیل تاریخهای
میلادی، هجری و خورشیدی در این نوشتار آمده است نا در رورت یزو بتوانند از آن استفاده نمایند.
الف ( تهدی سا هجری قمری به میلادی
811 = سای میلا ی + ) × × ) سای هجری قمری
811 = سای هجری قمری – ) × ب( تهدی سا میلادی به هجری قمری ) سای هجری قمری
ج ( تهدی سا قمری به شمسی
1 = سای شمسی +) (
د ( تهدی سا شمسی به قمری
1= سای قمری – ) (
ه ( تهدی شمسی به میلادی
از اوی فرور یژ تا 11 ی 811 به سای شمسی اضافه می کنیم
از 11 ی تا اوی فرور یژ 811 به سای شمسی اضافه می کنیم
و ( تهدی میلادی به شمسی
از اوی فرور یژ تا 11 ی 811 از سای شمسی کم می کنیم
از 11 ی تا اوی فرور یژ 811 از سای شمسی کم می کنیم
32
33
353 × سال قمری
365
365 × سال شمسی
353
33
32
اولی سکونت گاهها در ایران
نخستیژ سکونت گاهها و روستاهای اولیه ر ایران حاداقل باه هازاره هشاتم قم مرباوط اساتم یکای از ایاژ ساکونت –
گاهها ر تپه گن ره واقع ر ه کیلومتری شهرستان هرسیژ استم اتاق های ایژ خانه ها مستطیل شکل بو ه اندم اتاق هاا از
اخل به شکل مدور با اندو کاهگل و سقف تیرپوش بو ه اندم
هنگامی که اولیژ ساکنان ایران به صورت گروهی ر منطقه ای مستقر شدند، مربوط به حدو 7111 سای قم اساتم باساتان
شناسان فاصله زمانی بیژ 7111 سای قبل از میلا مسیح تا تأسیس امپراطوری هخامنشی را ، به و وره تقسیم کر ه اناد: وره
اوی ، وره نوسنگی )هزاره هفتم قم ( نا ار و وره و وره مس و سنگ )حدو 3111 ق م ( است که با پیدایش خاط
مای گوینادم » عایلا آغاازیژ « ، ایژ و وره پایان می پذیر م اما ز 3111 قم تمدنی ر ایران به وجو آمد کاه باه آناان
اجتماعات شهری و تشکیل شهرها ر ایژ زمان شرو شده استم ر واقع بشر زندگی کوچ نشینی و غارنشینی را رها کر ه و
با کار کشاورزی ر یک منطقه زمیژ گیر شده استم
عیلامی ها از بخش غربی تا تمامی نواحی جنوب فلات ایران را ر ست اشتند و شهرهای متعد ی را به وجو آو نادم مهام
تریژ مناطقی که متعلو به عیلامی ها بو ه عبارتند از شوش هفت تپه و چغازنبیل ر شت خوزستانم
ر سای 839 قم آشوریان به سرکر گی پا شاه قدرتمندشان آشور یا نیپای،تمامی مناطقی را که ر سات عیلامای هاا باو
تصرف نمو ند و آسیب های فراوانی بر ایژ تمدن وار کر ندم به همیژ لیل آثار زیا ی از عیلامی ها ر ست نداریم غیار
از بنای معبد زیگورات چغازنبیل ر نز یکی شوش که هنوز آثار آن باقی استم
زیگورات چغازنهی
زیگورات ها، جایگاه ها یا معابدی هساتند کاه ر وره کهاژ
مر بیژ النهریژ برای خدایان مور پرستش خو بنا می کر ند
و چون عیلامی ها هم مقارن با تمدن های بیژ النهریژ ر شوش
حکومت می کر ند م ایژ بنا نیز نا زیگورات باه خاو گرفتاه
است م
چغازنبیل مرکب از و کلمه چغا و زنبیل است که چغا به معنای تپه و زنبیل ظرفی است که از الیاف سااخته مای شاده و ر
گذشته برای آسانی حمل و نقل موا و اشیاء مختلف به کار می رفته استم
111 متر و بلندی آن 71 متراست و به صورت چهارگوشه و پله پله ساخته شده استم × مساحت بنای زیگورات چغازنبیل 111
ایژ بنا ارای 7 طبقه بو ه و ر طبقه آخر محوطه کوچکی قرار اشته که جایگاه رب النو اینشو شیناک یا الهه اینشوشیناک
خدای عیلامی ها بو م مصالح ایژ بنا از خشت خا و آجر معمولی پخته استم
دو ویژگی مهم در بنای زیگورات چغازنهی دید می شود :
1 بر روی آجرهای نما خطوطی به شکل خط میخی که همان خط عیلامی است حک شده است که اکثر آنهاا ارای یاک –
نوشته رباره اینشو شیناک استم
1 قدیمی تریژ طاق قوسی شکل ایران ر یک بنا را می توان ر زیگورات چغازنبیل و ر سقف پله های آن مشاهده کر م –
می گویندم » طاق گهواره ای « شکل ایژ طاق ها بدون تیزه و مانند قسمتی از کمان ایره است که به آن
تپه حسنلو
ایژ تپه ر 11 کیلومتری جنوب غربای ریاچاه ارومیاه و ر 9
کیلومتری شمای شرقی شهرستان نقده واقع است و نا خو را از
هکده مجاور که حسنلو نا ار گرفته استم
بخش شمای غربی فلات ایران، از تعدا ی امیرنشیژ یا شاهرهای
کوچک اما ثروتمند تشکیل می شده که احتمالاً حسنلو یکای از
شهرهای عمده ایژ امیر نشینان بو ه است م تپه حسنلو تپه بزرگ
و مدوری است که 11 متر ارتفا ار و قطر ایره آن حدو 171 متر استم ساکنان اولیه آن احتمالاً اقوا مانایی بو ه اندم
تپه سیلک
تپه سیلک ر 3 کیلومتری غرب کاشاان و ر سامت راسات
جا ه کاشان به باغ فیژ قارار ار و شاامل و تپاه شامالی و
جنوبی است که تپه شمالی کوچکتر و قدیمی تر از تپه جنوبی
استم
ر تپه شمالی آثار معماری ابتدایی اسات و ر آن از خشات
خا ست ساز استفا ه شده است اما تپه جنوبی شامل اتاق های
11 ساانتی متار ×31× کوچک با راهروهای مختلف است و ر ساخت آن از خشت های بزرگ قالبی باا انادازه متوساط 11
استفا ه شده استم ر لایه های بالاتر خانه ها بزرگتر شده و ر آن ها اجاق و تنور یده مای شاو م آثاار بدسات آماده ر
آخریژ لایه های سطح تپه ، مربوط به وره آغاز تمدن عیلامی هاست و حدو 3111 قم قدمت ار م هکده بزرگ سایلک
به مرور توسعه یافته و ارای بر و بار مهمتریژ ویژگی تپه سیلک کشف الواح عیلامی استم ایژ الواح گلی ارای علایام و
طرح های مختلف است از جمله قدیمی تریژ آثار و نگارش ر فلات ایران به شمار می رو م و بو ه استم
معماری صخره ای در ایران
غیر از و روستای معروف ایران یعنی روستای میمند ر کرمان و روستای کندوان ر نز یکی تبریز کاه ر اخال صاخره
های کوه قرار گرفته اند بقیه معماری صخره ای ایران، مربوط به اعتقا ات مذهبی و ینی استم
– از مهم تریژ خمه های ما ی می توان خمه ها یا آرامگاههای زیار را ناا بار : خماه فخریگااه یاا فخریکاا ر 11 17
کیلومتری شمای شرقی مهابا ، خمه شیریژ و فرها ر نز یکی شهر صحنه استان کرمانشاه ، کان او ر نز یکای سارپل
ذهاااب، وا ختاار ر نز یکاای فهلیااان فااارس، آخااور رسااتم ر 1 کیلااومتری جنااوب تخاات جمشااید و قیرقاپااان
ر خاک کر ستان عراق م ایژ نو آرامگاه سازی بعدها تکامل بیشتر یافت و ارای تزئینات، نماسازی با شکوه گر ید کاه
نمونه های آن آرامگاه های اریوش و خشایارشاه وار شیراوی تا سو ر نقش رستم فارس و ر کنار تخت جمشاید اساتم
ر اغلب مقابر صخره ای غرب ایران که قدمت آنها بیشتر از عهدهخامنشی است ستون های ورو ی خماه ، عماو و حجام
خمه را مشخص می ساز ولی ر وره های بعدی موضو عمو کمتر مطرح بو ه است و بیشتر، تزئینات و نماساازی ماور
توجه بو ه استم
معماری دور تاریخی ایران
هخامنریان
کوروش ، پا شاه هخامنشی، به عنوان نخستیژ نمایش قدرت، باه
ساختژ مجموعه کااخ هاا ومعاباد پاساارگا ر اساتان فاارس
پر اختم مجموعه بناهاای پاساارگا معارف سابک معمااری
هخامنشی استم ر پاسارگا ، کاوروش را ر بناایی باا ساقف
شیب ار به خاک سپر ه اندم
مزار کوروش ارای 8 پله است که رو باه باالا، از ارتفاعشاان
کاسته می شو م ایژ بنا را پیش از مرگ کوروش، ر ساای 719
قم ساخته بو ندم بناهای باقی مانده پاسارگا ، اینکه ویران است و مشکل می توان ریافت که شکل آنها چگونه بو ه استم
کاخ بزرگ شوش را اریوش اوی، پیش از ساختژ آپا انا ر تخت جمشید بنا کر و می انیم کاه تخات جمشاید پاایتختی
آیینی بو ه استم اریوش ر حوالی سای های 718 711 قم ساخت بناهای عظیم –
تخت جمشید را آغاز کر م تأسیس چنیژ مرکز بازرگ قادرت زمینای کاه باه
صورت شهر مینوی اساطیری ساخته شده بو می توانسات توافاو باا خادایان را
تأمیژ کند، جای مؤثری برای عا و نیایش فراهم کند و امنیت و رفاه را به هماه
اقوا ایژ امپراطوری پهناور هدیه کر م
تخت جمرید
مساحت کل تخت جمشید 18111 متر مربع بو ه و ر امنه کوه رحمت مشارف
به جلگه مرو شت واقع شده و با تراشیدن قسمتی از کوه به وجو آمده استم
پلکان ورو ی بنای تخت جمشید از تخته سنگ های عظیم تراشیده شده استم ایژ
پلکان به یک ایوان منتهی می شو که گاوهای بالدار با سر آ می از آن پاسداری
می کنندم ر ایژ ایوان، کتیبه ای از خشایارشاه یده می شو م ر ایژ کتیبه نوشته
م » رگاه همه ملت هاست « شده است که ایژ
ر عرض حیاط ورو ی ، تالار معروف به 111 ستون قرار ار م ایژ مکان احتمالاً قرارگاه پاسداران شاه بو ناده اسات چاون
مستقیماً با رواز ه ورو ی و سایر تسهیلات مربوط استم
ر قسمت های یگر آپا انا، کاخ اریوش ، کاخ های خشایار شاه و ار شیر و سایر کاخ های کم اعتباارتر و بناهاای ا اری
قرار ار م
نازک کاری سراسر بناهای تخت جمشید با قت و وسواس ر خور یک بنای شاهانه ومقدس انجاا گرفتاه اساتم گرچاه
مجسمه های تخت جمشید تا حدو زیا ی از سرمشو های آشوری ر برخی جنبه ها از نقش برجسته های اقدا یگر اقتباس
شده اند ولی ر آنها، رفتار و حالت متفاوت خوشایند و عبرت آموزی به چشم می خور م همه تصویرها با وقاار و برکناار از
زندگی هستند و ر آن ها، احساس آگاهی از حضور آسمانی به چشم می خور م
یوار بناهای تخت جمشید از خشت خا بو ه که مدت ها پیش فرو ریخته استم اریوش اوی ر جلگه تخت جمشید )نقاش
رستم( محل آرامگاهش را برگزید و آن را بر صخره ای ر نقش رستم تصویر کر م ایژ آرامگاه که از بناهای تخت جمشاید
و شوش سرمشو گرفته است ، سرمشقی شده است برای آرامگاه های بعدی هخامنشیان که ر همان صخره ها حجاری کار ه
اندم
اشکانیان
ر شمای خاوری ایران که اینکه کشورهای آسیای میانه قرار ارند، قو یگاری
به نا پارتیان، معماری کاملاً متفاوتی را تکویژ بخشیدندم و کار مهم پارتیان ر
زمینه معماری یکی ستیابی به گنبد روی گوشواره است و یگری تکویژ ایوان
طاقدار است
کاخ آشور ر خاک عراق یکی از بناهای اشکانی مربوط باه قارن اوی مایلا ی
است ، با اضافاتی از قرن سو ، که نقشه جالب تری را از لحاا پیشارفت هاای
بعدی ایرانیان ارائه می هدم ر آن نخستیژ نمونه چهار ایوان را می بینیم که باه
یک حیاط چهارگوش مرکزی مشرف استم آرایش و نماسازی پارتیان با مایاه
های یونانی و یا با شکل های رومی پیوند نز یک اشتم
معهد کنگاور
کنگاور یکی از شهرهای کرمانشاه است که از گذرگاه هاای اقاوا ماا و
هخامنشی بو ه استم صفه یا سکویی که معبد کنگاور برروی آن بناا شاده
است 7 متر از سطح زمیژ ارتفا ار و به وسیله یاوار ضاخیمی از چهاار
طرف احاطه شده استم راه ورو به معبد کنگاور مانند تخت جمشید پلکانی
و طرفه است که هر طرف 81 پلکان سنگی ار م
ر قسمت عقب و ر بالاتریژ نقطه صفه، آتشکده ای روباز قارار اشاته و
آناهیتا )مظهر و فرشته آب( ر ایژ پرستشگاه نقش مؤثری ایفا می کر ه استم پس از پیمو ن پله های و طرفاه، از گوشاه
جنوب شرقی 11 ستون ر طرف راست و به قرینه آن، 11 ستون هم ر طرف چ برلبه خارجی یوار صفه قرار اشته استم
کاخ نسا
کاخ نسا ر عشو آبا ) اشک آبا ( و ر حاشیه ی غربی بیابان قره قو واقع استم ایژ کاخ مربوط به قرن و و سو قبال
از میلا و بنای آن چهارگوش است و چهار ایوان ار م تالار بزرگ آن ارای سه ایوان استم سقف ایژ تالار چوبی است که
بر چهارستون به هم چسبیده استوار شده استم
کاخ و شهر هترا النضرا(
شهر هترا ر فاصله 3 کیلومتری رو خانه جله و ر جنوب غربی موصل واقاع
استم بنای شهر مربوط به سای 117 میلا ی است و حصار ور شهر شکل چناد
ضلعی ار م ر فاصله هر متر برجی قرار گرفته اساتم ر پشات یاوار شاهر
خندقی حفر کر ه بو ند و شهر ارای 8 روازه ر چهاار جهات باو ه اساتم
معروفتریژ بنای شهر هترا، نیایشگاه خورشید بو ه استم
کو واجه سیستان
هم می نامندم ایژ بنا شامل یک قصر و یک معبد استم ورو ی آن پلکانی وطرفه ار » قلعه « مجموعه بناهای کوه خواجه را
و ارای یک ورو ی ر ضلع جنوبی استم همچنیژ ر و ضلع غربی و شرقی آن، ایوان های مسقف وسیع قرارگرفته استم
به کارگیری گچ که از زمان پارت ها ر فلات ایران رای شد و تا وران ساسانی ا امه یافت، ر قسمت های مختلف بنا باه
کار گرفته شده استم بدنه یواره های کوه خواجه نقاشی هایی با رنگ های شا و از جمله نقش سه ایز ، انسانی بالدار خیالی
و نقش شاه و ملکه همه نشانی از تأثیر شدید هنر یونانی ارندم
ساسانیان
یکی از بناهای مهم ساسانیان کاخ ار شیر اوی ر فیروز آبا باه
استم طوی نمای کاخ فیروز آبا حدو 81 متر » را ار شیر « نا
و هانه طاق ایوان بزرگ مرکزی 13 متر اساتم پشات ایاوان
مرکزی که ر هر سمت آن و ایوان مساتطیل قارار ار م ساه
طاق چهارگوش گنبد وار واقع استم ایژ گنبدها، قدیمی تاریژ
گنبدهای شناخته شده ایرانی است که بر روی یوارهایی به قطر
8 متر قرار گرفته اندم
یوارهای کاخ فیروزآبا از سنگ های ناصاف و با کمک ملاط ساخته شاده و روی آن سافیدکاری شاده اساتم جزئیاات
تزیینات از کاخ های هخامنشی ر تخت جمشید اقتباس گر یده است
قلعه د تر
قصر کوچکتر یگری به نا قلعه ختر ارای بار و باارو اسات و بار
بلندی صخره ای به ستور ار شیر ساخته شده استم ایژ کاخ ارای یاک
ایوان بزرگ طاقدار است کاه ر پشات ایاژ ایاوان اتااق چهاارگوش
گنبد اری قرار ار م ایژ گنبد به طرف آسمان باز بو ه استم
ااق کسری
برجسته تریژ یا گار وره ساسانی طاق کسری ر تیسفون ) ر عراق امروزی( واقع استم ایوان آن هانه ای به قطر 17 متر،
بزرگتر از هر طاق اروپایی، بلندایی به ارتفا 31 متر و عمو نز یک به 71 متر ار م زمانی بر بالای ایاژ طااق یاواری باه
بلندی 7 متر وجو اشتم ر ایژ نما چند ر یف طاقنمای کم عمو باستونچه هایی به وجو آمده استم
کاخ بیرابور
کاخ بیشابور مربوط به شاپور اوی، نمونه کاملتری از بنای ایواندار استم تالار بار عا که اتاق بزرگی به وسعت 711 متر مربع
است، گنبدی به ارتفا 17 متر ار م ر هر ضلع ایژ اتاق، سه ایوان تعبیه شده است که آنها را از سانگ و آجار باا مالات
ساخته اندم
ر یوارهای تالار بار عا ، شصت و چهار تاقچه به شکلی استا انه ساخته شده استم بسیاری از نقش برجسته های آرایشی آن
از هنرهای یونان و رو اقتباس شده استم
کاخ سروستان
کاخ سروستان ر سده پنجم توسط بهرا ر سروساتان )اساتان
فارس( ساخته شده استم ایوان مرکز نمای شرقی، ر هر طارف
آراسته به ایوان کوچکتری است که سترسی به اتاق گنباد ار
مرکزی را میسر می ساز م ر پشت آن حیاط چهارگوشی است
که یگانه ایوان آن ر وسط یوار غربی قرار ار م
ایژ بنا یا آور نقشه کاخ فیروزآبا است اما ر اینجا آزا ی بیشتر و قرینه سازی کمتر به چشم می خور م
ااق بستان
ر طاق بستان که جایگاه چشمه های مقدس ر نز یکی کرمانشاه اسات
و ایوان تو رفته وجو ار م تورفتگی سمت راست ر قرن چهار کناده
شده و تورفتگی سمت چ که بزرگتر است به قرن پانجم مرباوط مای
شو م ر یوار انتهایی طاقچه ایوان نیز حجاری شده استم
ر بالای آن نقش اعطای تا به یک پا شاه و ر پاییژ پیکره سواره یک
شاه یده می شو که ایژ شاه را خسرو پرویز انسته انادم اطاراف ایاژ
طاقچه را با اجزای معماری مانند ستونچه ها و قرنیز گچبری کر ه اندم
بر یوارهای جانبی حجاری هایی از شکارهای شاهانه یده می شو و ر و گوشه طاقنما، و تصویر انسان بالدار تا هاایی
ر ست ارند که معرف تا شاهی استم
تخت سلیمان
یک از آثار مهم و باا ارزش وره ساساانی مجموعاه تخات
سلیمان ر نز یکی تکاب ) استان آذربایجان غربی( است کاه
برروی صفحه یا تخت گاهی طبیعی به ارتفا 11 متر از ساطح
زمیژ های اطراف بنا شده استم حصااری بیضای شاکل کاه
مصالح آن از سنگ لاشه و سارو است باا 31 بار فااعی
مخروطی شکل به ارتفا 18 متار اطاراف آن را فارا گرفتاه
استم ر وسط ایژ مجموعه ریاچه ، کاخ خسرو و ساسانی با ایوان رفیع آن که به ایوان خسرو معروف است قرار ار که
ازآجر قرمز و ملات سارو ساخته شده استم
شهرت ار که شامل یک سالژ مربع شکل باا 8 » آذر گشسب « آتشکده ای نیز ر شمای ایژ کاخ قرار ار که به آتشکده
پایه قطور گنبد آجری آن بر روی ایژ چهار پایه بنا شده )چهارطاقی( و تعدا زیا ی بناهایی که ر اطراف آتشاکده اسات
که احتمالاً محل اقامت خانوا ه شاه بو ه استم بعد از ساسانیان ایلخانان مغوی ر ایژ محل کاخی به عنوان کاخ تابساتانی بناا
کر ه اندم
آترکد ها
آتشکده ها و پرستشگاههای ساسانی ر سراسر ایران و پا شاهی ساسانی پراکنده بو م شکل آنها یکسان بو م گنبدی بر روی
گوشواره ها و بر بالای چهار پایه ای بزرگ واقع بو که طاقنماهایی آنها را به یکدیگر می پیوستم
آتشکده چهار طاقی نیاسر که احتمالاً مربوط به قرن و است، یکی از نمونه های آتشکده های ساساانی اسات کاه عاقلاناه
حفم شده استم
مهم تریژ و مؤثرتریژ ستاور های ساسانی ر زمینه معماری ر
توسعه گنبد و قرار ا ن آن روی گوشواره و ساختژ طاق هاای
عظیم بدون قالب بو م تمرکز ا ن بار روی نقاط ثابت جداگاناه
) مانند سروستان( و استفا ه عالی از طاق های عرضی هم، زمینه
مناسب را برای پیشرفت های بعدی فراهم ساخت
تاریخ و معماری دوران اسلامی
هنر و معماری ر جهان پهناور اسلا ارای چهار شیوه بنیا ی است م ایژ چهار شیوه عبارتند از :
1( شیو مصنری : ایژ شیوه از معماری کهژ مصر ریشه گرفته است و ر کشورهای اسلامی شرق آفریقا ، مصار، ساو ان و
کشورهای پیرامونی تا حجاز را ر بر می گیر که ر آن جا با شیوه شامی برخور می کندم
1( شیو شامی : ایژ شیوه از هنر و معماری بیزانس ریشه گرفته و کشورهای ساوریه ، فلساطیژ ، لبناان ، ار ن و بخشای از
ترکیه را ر بر می گیر و ارای ویژگی های مشترکی با شیوه مصری است م ایژ شیوه ر عربستان با شیووه مصری ر هام
آمیخته شد و ستاور آنها ساختمان هایی است که امروزه ر مکه و مدینه یده می شو م
3( شیو مغربنی : که شیوه ای بسیار پیشرفته و چشمگیر است و ر برگیرنده کشورهای مراکش امروز ، الجزایار و جناوب
اسپانیا می باشد م شیوه مغربی ، یکی از شیوه های ارزشمند هنر و معماری اسلامی است م ایژ شیوه بعدها باه و شااخه شاد م
یکی ر شمای آفریقا برجای ماند و یگری ر اندلس پا گرفت م شاخه اندلسی پیشرفته تر از شاخه مغربی شد ، گرچه هر و
یک خواستگاه اشتند م
8( شیو ایرانی : ایژ شیوه از همه ارزشمندتر و گستر ه تر بو و ر برگیرنده کشورهای بیژ النهریژ ، ایاران ، افغانساتان ،
پاکستان ، جمهوری های ماوراء النهر ) ازبکستان تاجیکستان ( و تا هند و اندونزی می باشد و همچنیژ شیخ نشایمژ هاای –
پیرامون خلی فارس مثل عمان م
سبک شناسی معماری ایرانی ر طی شش شیوه ، بررسی می شو که ر طوی تاریخ کهژ ایژ کشور ، به گونه شگفتی پیوسته
به نبای هم پدیدار شده اند م از شش شیوه معماری ایرانی ، و شیوه پارسی و پارتی پیش از اسلا و چهاار شایوه خراساانی ،
رازی ، آذری و اصفهانی ، از آن وران اسلامی هستند و به نبای گرگونی های پس از آمدن اسلا به ایران پدیدار شدند م
برخی از محققان نظیر پروفسر ویلبر معتقدند که اجرای هر طرح معماری به سه عنصر اجتماعی بساتگی ار م اوی جامعاه ای
که به آن طرح نیازمند است و شخص یا اشخاصی که از اجرای طرح حمایت می کنندو هزینه مالی آن را متعهد می شوند
سو معمار یا استا کارانی که طرح را اجرا می کنندم جذابیت تحقیو و مطالعه معماری ایران ر ایژ است که ریابیم چگوناه
ایژ عوامل سه گانه بر یکدیگر تأثیر می گذارند و سرانجا به احداث بنایی منجر می شوند
کاربرد بناها
مطالعه رباره معماری ایران، نشان هنده چگونگی گسترش آن ر طی پانز ه قرن گذشاته اساتم ر هار وره بناهاایی باا
ویژگیهای گوناگون ر روستاها، شهرها، جا ه های کاروانی، مناطو کویری، گاذرگاههای کوهساتانی و شاهرهای سااحلی
ایجا گر یده که کاربر های متفاوت اشته اندم
اهمیت معماری اسلامی وقتی آشکار می شو ، که بدانیم ر ساخته های ایژ وره به کاربر ما ی و معنوی بناهاا ا کاه از
مهمتریژ ویژگیهای آن است ا توجه شده استم برای ریافتژ اهمیت ایژ ویژگیها ر گسترش معماری شایسته اسات طبقاه
بندی بناهای وره اسلامی و کاربر آنها را مشخص کنیمم
بطور کلی بناهای وره اسلامی را می توان به و گاروه عماده تقسایم
کر :
الف( بناهای مذهبیم شامل مساجد، آرامگاهها، مادارس، حساینیه هاا،
تکایا، و مصلی ها
ب( بناهای غیر مذهبیم شاامل پلهاا، کاخهاا، کاروانساراها، حمامهاا،
بازارها، قلعه ها و آب انبارهام ر و گروه فوق از بناهای وره اسلامی،
مکانی برای عبا ت، تجارت و سکونت وجو اشته استم
بنا های مذههی
مساجد و عوامل مشترک ر آنها و تزئینات وابسته به معماری آنها
مساجد
با ظهور اسلا بسیاری از معابد، آتشکده ها، پرستش گاه ها و کلیساها با تغییر شکل مختصری تبدیل به مساجد شادند مانناد
مسجد یز خواست که برروی آتشکده بنا شده است و مسجد جامع بروجر که بر روی آتشکده ای نیمه ویران سااخته شاده
است و مسجد نیریز که از تبدیل چهار طاقی به صورت مسجد رآمده و مسجد محمدیه نااییژ کاه بار روی مهراباه ای بناا
گر یده است و مسجد جامع زواره که آن نیز بر روی مهرابه بنا گر یده استم
به طور کلی مساجد ایران را به چهار گروه تقسیم می کنند :
1 شبستانی –
1 چهار طاقی –
3 ایوانی –
8 چهار ایوانی –
1 مساجد شهستانی –
یکی از اولیژ مساجد شبستانی ، مسجد فهر است که از بخش سرپوشیده ر جانب قبله و حیاط مرکزی و ایوان جلوی آن و
صفه هایی ر اطراف تشکیل یافته استم
ومیژ مسجد شبستانی را تاریخانه امغان می انند که نقشه ای مستطیل شکل با حیاط مرکزی مربع و شبستانی ر جهت قبلاه
و رواق هایی ر اطراف ار م
سومیژ مسجد را ر ایژ تقسیم بندی، مسجد اولیه جامع ناییژ می انند و آن را به قرن چهار نسبت می هندم
چهارمیژ مسجد از نو شبستانی را مسجد اولیه جامع اصفهان باه شامار
می آورند و آن را به قرون اولیه اسلا نسبت می هندم
1 مساجد چهار ااقی –
طرح ایژ مساجد شامل چهار ستون ر چهار گوشه مربع شکل می باشد
که به وسیله چهار قوس ر چهار جهت اصلی نمایان شده است و چاون
از چهار طرف باز بو ه و به چهار طاق شهرت یافته استم بناای چهاار
طاقی بیشتر برای آتشکده یا آتشگاه مور استفا ه قرار می گرفته است
مانند چهار طاقی نیاسر و خر شت ر کاشان و چهار طااقی بارزو ر
اراک و چهار طاقی فراشبند ر فارسم
پس از ظهور اسلا بسیاری از آتشکده ها تبدیل به مسجد شادندم بارای
ایژ منظور ابتدا یک رگاه از چهار رگاه را که به طرف قبله بو مسدو کر ند و به تدری رگاه های شرقی و غربی را نیز
پوشاندند و راه ورو ی به چهار طاقی به رگاه شمالی منحصر شدو سپس ایوانی پوشیده ر جلوی رگاه شمالی مای سااختند
مانند مسجد یز خواست و مسجد ار بیل م
3 مساجد ایوانی –
بسیاری از کارشناسان معتقدند که شرق ایران به ویژه خراسان
جایگاه ایوان هاستم
اولیژ ایوان های اسلامی ر جنوب و مقابل گنبد خاناه شاکل
گرفتند و سپس ابتدا ایوان شمالی ر جهت قریناه ساازی باا
ایوان جنوبی و بعضاً برای استفا ه از آفتاب زمستان ساخته شدم
نمازگزاران به اقتضای فصل از ایوان شمالی و جنوبی اساتفا ه
می کر ندم از مساجد تک ایوانی می توان مسجد نیریز، مسجد
رجبعلی ر محله رخونگاه تهران، مسجد جامع یز و مسجد جامع سمنان را نا بر م
4 مساجد دو ایوانی –
مسجد زوزن ر فریومد سر راه جا ه خراسان و مساجد سااوه از
نمونه های مساجد و ایوانی هستندم مسجد و ایوانی ساوه که از
مساجد سلجوقی است ویژگی خاصی ار که و ایوان آن مقابل
هم نبو ه و ر کنار هم هستندم
5 مساجد چهار ایوانی –
به نظر آندره گدار فرانسوی اولیژ مسجد چهار ایوانی ر ایران، مدرسه خوارگر یا خورجر خواف است و بعد از آن مساجد
جامع اصفهان ومسجد جامع زواره و ار ستان را جزو مساجد اولیه چهار ایوانی ایران می انندماز نمونه های یگر ایژ مسااجد،
مسجد جامع اصفهان، ار ستان ، زواره ، نطنز، ورامیژ ، مسجد اما خمینی تهران و مسجد گوهرشا ر مشاهد مقادس اساتم
تقریباً تما مساجدی که از وره سلجوقی به بعد ر ایران ساخته شده استم طرح چهار ایوانی ارندم چون طرح چهاار ایاوانی
شکلی زیبا، متقارن ، قابل قبوی و کامل بو ه استم
عناصر مرترک در مساجد
عناصر مشترک ر مساجد عبارت اند از : صحژ ، ایوان، رواق ، مناره، گنبد، شبستان و محراب ، ولی بعضی از مسااجد مانناد
مسجد شیخ لطف الله اصفهان فاقد صحژ و مناره هستندم
تعدا ی از مساجد اولیه اسلامی نیز ایوان و گنبد ندارند مانند تاریخانه امغان اما هیچ مسجدی نمی تواند محراب نداشته باشادم
بنابرایژ کلیه عناصر ذکر شده ، به نوعی کم یا زیا ر ساختمان مساجد اسلامی به کار گرفته شده اندم
صن و حیاط
یکی از عناصر مهم معماری مساجد اسلامی، صحژ و حیاط است
که معمولاً طرح مربع یا مربع مساتطیل ار م ر وساط آن، آب
مظهر پاکیزگی و نظافت ر حوض بزرگی که با فضاسازی بناا
به صورت ایره و یا مربع و مستطیل و یا هشت گوش متناساب
است متجلی می شو م محل حوض را ر جایی انتخاب می کر ند
که لااقل تصویربخش اعظمی از بنا به ویژه ایوان ها و طاق نماهای زیبا که ارای تزیینات و رنگ های الوان بو ند کااملاً ر
حوض منعکس شو مانند مسجد اما خمینی اصفهان ر بعضی از مساجد مانند مسجد عتیو شیراز بر روی حاوض، ساکو یاا
می گویناد ماؤمنیژ ور از » خدای خانه « تختگاهی ساخته اند که پایه های آن ر حوض استم ر بالای ایژ سکو که به آن
سترس مر عا ی ، به تلاوت قرآن مجید می پر اختندم
رواق ها
رواق ها فضاهای سرپوشیده ستون ار اطراف صحژ و حیاط مساجد هستند که معمولاً ر پشت آنها یوارهای انتهایی مساجد
قرار ارندم ما ر تاریخانه امغان شاهد ایژ رواق ها هستیمم
ایوان
زیباتریژ و عالی تریژ ایوان ها، ر مساجد و بناهای اسلامی ایران مشاهده می شو م
ایوان های ایرانی اغلب بلند و متناسب با بنا ساخته شده اندم وجو طاق نماهای بسیار جالب
و متنو ر اطراف ایوان ها، حالت موزونی به آن ا ه استم
سقف ایوان ها که نیم کره نیم گنبد است با عناصر تزیینای مانناد مقارنس، آجرکااری،
گچبری، آیینه کاری ، نقاشی و به ویژه کاشی کاری، مزیژ شده استم ایوان های ورو ی
مسجد جامع یز ، مسجد شیخ لطف الله و مسجد و مدرسه چهار باغ )ما رشاه( ر اصفهان از
شاهکارهای هنری جهان محسوب می شوندم
ایوان صحژ امیرعلیشیر نوایی ر آستان قدس رضوی از ایوان های مشهور معماری اسلامی
است م
ایوان های حر عبدالعظیم )علیه السلا ( و حر حضرت معصومه )سلا الله علیها( از با شاکوهتریژ و زیبااتریژ ایاوان هاای
اسلامی اندم ایوان های صفه صاحب، صفه استا و صفا رویش ر مسجد جامع اصفهان نیز از زیبایی خاصی برخور ارند
منار ها
مناره ها بناهایی هستند ر قالب بر بلند و باریک که معمولاً ر کنار مساجد و بقا متبرکه بارای گفاتژ اذان سااخته مای
شوندم کلمه منار یا مناره به معنای جای نور و نار )آتش( استمپلکان های مناره ها از اخل به صورت مارپیچ است و هر چه
به طرف رأس منار پیش می رو پهنای پله ها کمتر و باریک تر می شو م قدیم تریژ منار یا بر راهنمای موجو ر ایران ،
میل اژ ها مربوط به وره اشکانی است که ر غرب نورآبا ممسنی قرار ار م ایژ میل 7 متربلندی ار و مصالح آن سانگ
های سفید با تراش منظم استم
از وره ساسانی نیز ، مناری ر فیروز آبا فارس باقی مانده است که به صورت تو ه بزرگی از سنگ و گچ استم ایاژ مناار
چهار ضلعی است و پلکان آن از خار است م ارتفا منار ر اصل 33 متر بو ه و ابعا آن ر پای منار حدو 11 متر استم
قدیمی تریژ مناره وره اسلامی ر شهرستان قم واقع استم ایژ مناره آجری علاوه بر عملکر شااخص شاهری احتماالاً باه
عنوان میل راهنما هم کاربر اشته و ر بالای آن اذان نیز گفته می شادم ایاژ
مناره مدور و راه پله آن از رون اساتم از منااره هاای قادیمی یگار منااره
تاریخانه امغان ، منار مسجد جورجیر اصفهان و منار خشتی مسجد جامع مخار
ر یز استم یکی یگر از مناره های آجری قدیمی ایران مناره ایاز کنار مقبره
ارسلان جاذب ر نز یکی مشهد است که مربوط به قرن چهار هجری استم
منارها ابتدا منفر بو ند و مصالح آنها از خشت بو و بعدها با آجار هماراه باا
تزیینات آجری و کتیبه ساخته شدم منار مسجد علی ر اصفهان و منار تاریخاناه
بعداً به اصل بنا اضافه شده استم ر همیژ زمان منارهای زوجی به ویاژه ایاوان
نیز گفته می شو م » گلدسته « های گنبد ار متعا ی گر ید که ر ایژ حالت به آن
از قدیم تریژ منارهای وره سلجوقی می توان منار مسجد ساوه، منار مسجد پامنار و منار مسجد جامع کاشان را نا بر
زیباتریژ منارهای زوجی ایران ر وره صفویه احداث شدند که نمونه های آن منارهای مسجداما خمینی اصفهان، و منارهای
مدرسه چهارباغ )ما رشاه( ر اصفهان استم
هر گلدسته مأذنه شام قسمت های زیر است :
1م پایه 1م بدنه یا ساقه
3م محل گفتژ اذان )مأذنه( 8م تا یا کلاهک
گنهد
گنبدها یکی از علایم معماری اسلامی هستند که متنو تریژ آنها ر ایران به کار گرفته شده اندم مصالح آنها از خشت خا با
اندو کلاهگل یا آجر و سنگ اسات و رناگ
آنها معمولاً آبی فیروزه ای است م
گنبدهای ایران به و سته رک و نار تقسیم می
شوندم گنبدهای نار مانند گنبد مدرسه چهاربااغ
ر اصفهان و گنبد میرزا رفعیا ر اصفهان و گبد
مسجد گوهرشا ر مشهدم
گنبدهای رک به سه گروه تقسیم می شوند کاه
عبارتند از :
1 گنبدهای رک هرمی مانند مقبره فیض کاشاانی ر کاشاان و گنباد خانقااه حاا –
عبدالصمد ر نطنز
1 گنبدهای رک مخروطی مانند گنبد میل را کان ر قوچان –
3 گنبدهای رک اورچیژ )پله پله ای ( مانند گنبد مقبره انیای نبی ) ( ر شوش گنبدهایی که ما از خار بنا مشااهده مای –
می گویند، ولی گنبد یگری ر زیر گنبد خارجی وجو ار » خو « کنیم پوسته بیرونی بنای گنبد است که به آن اصطلاحاً
می گویندم » آهیانه « که آن را از اخل مشاهده می کنیم و به آن اصصلاحاً
شهستان
شبستان ها فضاهای سرپوشیده و ارای ستون های یک شکل و موازی اناد کاه از
یک طرف به صحژ مسجد راه ارندم سقف شبستان ها مسطح و یاا قوسای شاکل
)طاق و تویزه( هستندم مساجد بستگی به اهمیت و اعتبار و تعادا نمازگزارانشاان
ارای یک یا چند شبستان هستندم
منراب
محراب نشان هنده قبله مسلمیژ است کلیه مساجد اسلامی ر کشورهای مسلمان محراب ارنادم محاراب هاا ر فرورفتگای
قسمتی از یوار قبله و از سا ه تریژ وجه تا پرنقش و نگارتریژ شکل ساخته می شوندم محراب های ساخته شده ر ایاران باه
ویژه محراب های گچبری شده نظیر محراب اولجاتیو ر قرن هشتم هجری ر مسجد جاامع
اصفهان، محراب گچبری ر مسجد اشترجان )اسفرایژ( ، محراب مسجد جامع ورامیژ، مسجد
نی ریز فارس و مسجد جامع ار ستان، از زیبایی ویژه ای برخور ارندم
همچنیژ محراب های کاشی کاری ایران مانند محراب زیبای مینایی و محاراب مساجد میار
عما ی کاشان از نمونه های بسیار عالی ر ایران و جهان هستندم
کتیهه ها
کتیبه ها یکی از بارزتریژ عناصر نما ی معماری اسلامی به ویژه ر مساجد و مقابر هستندم کتیبه
های قدیمتر از آجرچینی و گچبری ها و کتیبه های جدیدتر با کاشی معرق و یا کاشای خشات
اغلب به رنگ سفید بر زمینه لاجور ی و بعضاً کتیبه های حجاری شده از سنگ مخصوصاً سنگ
مرمر نیز یده می شوندم
نورگیرها
اطراف گنبد و یا ر ساق یا ساقه آن نورگیرهای زیبایی یده می شاو م ایاژ
پنجره ها که معمولاً ر بغل ایوان ها نیز به وجو آمده اند و اصاطلاحاً باه آن
می گویندم ر اکثر مساجد قدیمی جزو عناصر همراه مسجد هستندم » پاچنگ «
نورگیرها از مصالح کاشی معرق ، سنگ، آجر، کاشی و چوب ساخته می شوند
و ارای نقوش اسلیمی یا هندسی هستندم
پنجره شبستان شمالی صحژ حر حضرت عبدالعظیم ) ( و امامزا ه سهل بژ علی ) ( بیژ قم و کاشان از شاهکارهای هناری
ایران محسوب می شوندم
جنس پنجره های نورگیر ر هند و پاکستان از سنگ مرمر استم یکی از زیباتریژ پنجره های نورگیر، پنجره هاای مشابک
چوبی است مانند پنجره های محل نگهداری نخل ر ابیانهم
ازار ها از سطح زمیژ به فاصلهک متر و کمی بیشتر، کتیبه ای از سنگ یا کاشی تقریبااً
تمامی بناهای اسلامی و مساجد را به ویژه ر محوطه ایوان و شبستان پوشانده است که به
می گویندم ازاره های مسجد اما )مسجد شاه سابو( و مدرسه چهارباغ اصفهان » ازاره « آن
و مسجد جامع اصفهان از مرمرهای مرغوب هستندم گااه لباه هاای باالایی از اره هاا را
مختصری تزییژ می کر ندم
مقرنس کاری
مقرنس ها بیشتر ر زیر نیم طاق کروی شکل ایوان ها و نایم طااق هاای محاراب هاا
عملکر ارندم مقرنس های لانه زنبوری و مقرنس های کاسه ای از معروف تریژ اناوا
مقرنس هستندم عالی تریژ کار مقرنس کاری متعلو به وره صافوی مرباوط
به ایران ورو ی مسجد اما )مسجد شاه( ، مدرسه چهار باغ و مسجد شیخ لطف
الله است که هر سه از نو لانه زنبوری هستندم
مقرنس کاری ایوان ورو ی مسجد جاامع یاز و ایاوان شارقی مساجدجامع
اصفهان از نو مقرنس کاری کاسه ای استم
گچ کاری
از گچ ر سقف بسیاری از زیر ایوان ها به صورت مقرنس و رسمی بندی و یا کاربنادی باه
خوبی استفا ه کر ه اندم به ویژه ر کتیبه های ایوان ها و زیر گنبدها ، گچ کارکر مناسابی
برای ایژ اقدا ار م اما مهم تریژ نقش گچ ر محراب های زیبا و با شکوه ایران اسات کاه
نمونه های چنیژ محراب هایی را ر مسجد جامع اصفهان )محراب اولجاتیو(
می توان مشاهده کر م
آجر کاری و گر چینی
ر وره اسلامی به ویاژه ر عهاد سالجوقی عالاوه بار اساتفا ه
کاربر ی از آجر، آن را به عناوان تزئیناات بناا و مخصوصااً ر
نماسازی به کار می بر ندم همچنیژ برای طارح هاای کاربنادی و
گره سازی حداکثر استفا ه از آجر شده استم
نمونه های زیبای ایژ آجرکاری ها را می تاوان ر ضالع شارقی
صحژ مسجد جامع ناییژ، نماسازی بر های خرقان قزویژ و ایوان
مسجد جامع اصفهان مشاهده کر م یک نمونه یگر از کار گره چینی با آجر که بسیار جالب
توجه استم کاربندی با آجر ر سقف مسجد جامع بروجر استم
درهای چوبی و فلزی
اکثر امامزا ه ها و زیارتگاه ها ارای رهای چوبی بسیار نفیس اند که روی آنها با انوا منبت و معرق چوب کار شده استم
چوب ایژ رها از رخت چنار یا گر و است که حشرات چوب خوار به آسانی نمی توانند ر آن رخنه کنندم
عناصر تزیینی و آیینی منقو در بناهای مذههی
به طور خلاصه ر ایژ بخش می توان از منبرهاای قادیمی و رحال هاا و
سنگ آبه ها و زیلوهای قدیمی ر مساجد نا بر م سنگ آبه هاا ظاروف
سنگی بزرگی بو ند که ر اخل آنها آب آشامیدنی سالم ریخته مای شاد
تا مر از آب های یگر برای رفع تشنگی استفا ه نکنند زیارا آب هاای
معمولی آلو ه بو ندم
مساجد مهمتریژ بناهای مذهبی هر شهر و روستا هستند که هماواره نقاش
مهمی ر زندگی مسلمانان اشته اندم اقامه نماز جمعه، مراسم مذهبی، ایرا خطبه ها و تدریس ر مساجد انجاا مای گرفات
زیرا مسجد بهتریژ مکان برای ابلاغ فرامیژ حکومت به مر بو م کتیبه های باقیمانده بر یوار بعضی از مساجد)مسجد جاامع
قزویژ و مسجدجامع کاشان( حاوی وقف مکانهایی برای برای توسعه و تعمیرات مساجد از طرف واقف یاا حکماران اساتم
اغلب مساجد ر مرکز شهرها، نز یک بازارها و محدو ه ارالحکومه ساخته می شدند و اگر شهری به بیش از یک مسجد نیاز
اشت، مساجد یگری از طرف حکومت یا افرا خیر احداث می شدم اهمیت مساجد ر شهرها به حدی بو که اگار شاهری
مسجد جامع یا آ ینه نداشت، اهمیت شهری هم نداشتم ر صدر اسلا مساجد نقشه های سا ه ای اشتند، ولی ر طوی زمان با
طرحهای گوناگون و تزیینات مختلف، نقشه ها پیچیده شدندم رنقشه مساجد، از قرن چهار هجری گرگونیهایی باه وجاو
آمد و بر اساس آن، مساجد متفاوت ر شهرها احداث شدم مهمتریژ نقشه هایی که ر مساجد به کار گرفته شده، شامل یاک
ایوانی، و ایوانی، چهار ایوانی، و ترکیب چهار طاقو ایوان بو ه که معماران وره اسلامی آنها را از شیوه های معمااری عهاد
اشکانی و ساسانی اقتباس کر ه اندم مثلاً نقشه چهار ایوانی ا ر ساخت بسیاری از بناها ا الها گرفته از نقشاه کااخ آشاور،
متعلو به زمان اشکانیان استم معماران وره اسلامی مسجد را به شیوه های گوناگون می آراستندم ر هر وره یکی از عناصر
تزیینی ر آراستژ مساجد متداوی بو ه است برای مثای ر عهد سلجوقیان آجرکاری، ر عهد ایلخانیاان گچباری و ر عهاد
تیموریان و صفویان کاشیکاری روا بیشتری اشته است و ر موار ی نیز تزیینات آجرکاری، گچبری و کاشیکاری با هام
به کار گرفته می شدم
مدار علوم دینی
از جمله ایژ مدارس، مدرسه مشهور چهارباغ )ما ر شاه( اصفهان است که مربوط به وره صفوی و به ستور ما ر شاه سالطان
حسیژ ساخته شده استم
مدارس ینی ر عصر قاچار رونو وره صفویه را نداشتندم از جمله مدارس ایژ وره مدرسه شهید مطهری ) مدرسه سپهسالار(
مدرسه صدر ر تهران و مدرسه اما خمینی ) سلطانی سابو( ر کاشان مدرسه غیاثیه خرجو خواف ر خراسان و مدرسه جده
بزرگ ر اصفهان می باشندم
معماری مدار
مدارس نیز از جمله فضاهای معماری هستند که برابر خصوصیات جغرافیاایی
و آب و هوایی هر منطقه احداث می شوندم یکی از مهمتریژ عناصر فضاایی
یک مدرسه حجره های آن است قرار گرفتژ حجره ها ر چهاار جبهاه بناا،
موجب تکویژ شکل خاصی می گر م
یکی از مدارس مشهور وره ساسانیان ، مدرسه جندی شاپور ر اهواز اساتم
همچنیژ پایتخت ساسانیان یعنی بخارا ارای تعدا ی مدرسه بو ه استم ر وره صفویه و قاجاریه به تدری مدارسی برای تعلیم
و تربیت نوجوانان و جوانان ایر شد، از آن جملاه مدرساه ارالفناون تهاران کاه باه ساتور و همات میارزا تقای خاان
امیرکبیرساخته شد و ر واقع یک مرکز انشگاهی بو م شکلی که کم و بیش آن را ر کاروان سراها و خانقاه ها نیاز مای
توان ید، عناصر عملکر ی مدارس عبارت اند از : حجره محل اقامت طلبه ها، مادرس محال تادریس اساتا ان ، کتابخاناه ،
مسجد، اتاق های خا ، چراغ ار، سقا، آبکش و سرویس های بهداشتی
ر صدر اسلا تدریس علو مذهبی ر مساجد انجا می شدم بتدری با توسعه علو اسلامی، فضاای آموزشای از مسااجد جادا
گشتم ر قرن پنجم هجری )همزمان با حکومت سلجوقیان( به تشویو خواجه نظا الملاک، مادارس متعاد ی ر شاهرهای
معروف اسلامی مانند بغدا ، ری، نیشابور و جرجان ساخته شدم بعدها نقشه چهار ایوانی، که مور توجه معماران قرار گرفات،
برای فضاهای آموزشی طرحی متعارف شدم ر اطراف ایوانها، حجره هایی به صورت یک یا و طبقه برای اساتفا ه و اقامات
شبانه روزی انشجویان و طلاب علو ینی ساخته شدم غیر از ساعات تدریس، از مدارس به عنوان مساجد نیاز اساتفا ه مای
کر ندم مدارس نیز همانند مساجد با آجرکاری، گچبری و کاشیکاری تزییژ مای شاد)مانند مادارس غیاثیاه، چهاار بااغ و
مطهری(م
زیارتگا ها و آرامگا ها
زیارتگاه ها وآرامگاه های ایران به شرح زیر تقسیم بندی می شوند:
1 زیارتگاه ها و مقابری که منتسب به فرزندان و اقوا نز یک امامان معصاو اناد مانناد –
آستانه حضرت معصومه )سلا الله علیها( ر قم ، زیارتگاه شاه چاراغ بارا ر اماا رضاا ر
شیراز، شاهزا ه حسیژ ر قزویژ و مرقد سلطان علی بژ اماا محمادباقر ر شاهر ار هاای
کاشان م
1 زیارتگاه ها و مقابری که مخصوص علم و فضیلت و نا آوران ینی و مذهبی و یااران –
ائمه اطهارند مانند خواجه ربیع و خواجه اباصلت ر مشهد و شیخ صدوق )ابژ بابویه( ر شهر ری م
3 آرامگاه و زیارتگاه ا یبان و شاعران و عارفان و انشمندان مانند آرامگاه شیخ عطار و خیا ر نز یکی نیشابور م –
8 آرامگاه هایی که مخصوص پا شاهان ، امرا و حکا و فرمانروایان ایران است مانند گنبد کاووس یا قابوس ر شهر گنباد –
قابوس ر استان گلستان ، مقبره طغری سلجوقی )بر طغری( ر شهر ری و گنبد سلطانیه رنز یکی زنجاان کاه ر کناار و
مقبره سلطان محمد خدابنده )اولجااتیو » تربت خانه « چسبیده به آن ر محلی به نا
از پا شاهان مغوی ( واقع استم اما قدیمی تریژ مقبره تاریخ ار مربوط باه ایاران،
مقبره امیر اسماعیل سامانی ر بخارا استم ایژ بنا سرشار از آجر کاری های متنو
است که مانند حصیر به هم بافته شده و گنبد آن شبیه گنبدهای ساسانی استم
7 برخی از اماکژ مقدس به لیل وجو آثاری که ر آنهاست موجاب تبارک و –
تیمژ گشته اند مانند زیارتگاه قدمگاه ر نز یکی نیشابور و زیارتگاه جمکاران ر
نز یکی قم م
معماری مقابر
بسیاری از بناهای مقابر منفر و تک بنا هستند یعنی فقط از گنبد و فضای زیر گنبد که محل قبار یاا ضاریح متاوفی اسات
تشکیل شده است مانند مقبره ملاحسژ کاشی ر سلطانیه ، مقبره شیخ عطار ر نیشابور و مقبره امیر اسماعیل سامانی ر بخارام
بیشتر مقابر شامل بر مقبره ای هستندم نمای بیرونی ایژ بر ها اغلاب باا آجار،
نماسازی و بدنه بنا به صورت مضرّس ندانه، ندانه تزییژ شده استم معمولاً کتیباه
ای آجری یا آجر لعابدار به صورت انوا خطوط کاوفی ر قسامت فوقاانی بدناه
ورتا ور گنبد وجو ار که نا متوفی ، بافی و تاریخ بنا ر آن ذکرشده اساتم
مانند بر مهماندوست ر امغان، بر را کان ر نز یکی گرگان، بر لاجایم ر
سوا کوه مازندران متاریخ کتیبه بر لاجیم 813 هجری و محل فژ یکی از امارای
طبرستان )مازندران کنونی( است و احداث بنای آن مربوط به وره آی زیار است م
از یگر بر مقبره های معروف ایران گنبد قابوس است که ر شهر گنبد قاابوس
ر استان گلستان قرار ار و مربوط به قرن چهار هجری می باشدم ایژ بر مدفژ
قابوس بژ وشمگیر از پا شاهان آی زیار استم
معروفتریژ بنای مجر ر ایران، تک بنای مشهور گنبد سلطانیه است که ر سر راه قزویژ به زنجان قرار گرفتاه اسات و باه
لیل ارتفا زیا بنا از سطح زمیژ ) 71 متر زیر گنبد با کف( و جحیم بو ن آن جزو اولیژ بناهای عظیم و معروف جهان باه
شمار می رو م ایژ بنا به ستور سلطان محمد خدابنده )اولجاتیو( ر شت سرسبز سلطانیه ساخته شده استم گنبد آن و پوسته
است و تمامی سطح خارجی آن با کاشی های آبی رنگ پوشیده شده استم فضاهای اطراف گنبد با اناوا و اقساا تزئیناات
گچبری و نقاشی زینت یافته و طرح نقشه بنا هشت ضلعی است و اطراف آن را حیاط بزرگی احاطه می کر ه استم
اما تعدا زیا ی ازآرامگاه ها و مقابر از یک مجموعه معماری تشکیل شده اند مانند مجموعه آستان قدس رضاوی و مجموعاه
حر حضرت معصومه )سلا الله علیها( و مجموعه شاه چراغ و ممم
به طور کلی آرامگاه به بنایی گفته می شو که یک یا چند شخصیت مذهبی یا سیاسی ر آن فژ شده باشدم ایژ نو بناها را
به و گروه مقبره های مذهبی)زیارتی( و مقبره های غیر مذهبی می توان تقسیم کر م مقبره های مذهبی ر بیشتر شاهرها و
روستاها به امامزا ه معروف شده اند و ر مقایسه با سایر بناهای اسلامی)بجز مساجد( از اعتبار ویژه ای برخور ارندم اماامزا ه
ها بیش از یگر بناهای وره اسلامی مور احترا و علاقه مسلمانان بویژه شیعیان هستندم بناهای فوق ر طاوی زماان توساعه
یافته و از یک آرامگاه معمولی به مجموعه های بسیار با شکوهی تبدیل شده اند)مانند مجموعه بناهای مشهد، قم، بسطا و شیخ
صفی(م مقبره ها اغلب با نقشه های مدور، مربع و هشت ضلعی با شیوه های گوناگون معماری احداث شاده اند)مانناد مرقاد
اسماعیل سامانی ر بخارا، گنبد قابوس ر شت گرگان، بر را کان ر خراسان، بر علاء الدیژ ر ورامیژ و بنای سالطانیه
ر زنجان(م همانند سایر بناهای اسلامی مقبره ها نیز با آجرکاری، گچبری، کاشیکاری و آینه کاری تزییژ شده اندم تنهاا ر
ایران وره اسلامی است که ایجا مقبره ها و زیارتگاهها از چنیژ سابقه طولانی و ویژگیهاای معمااری منحصار باه فار و
تزیینات باشکوه برخور ار استم اینگونه بناها به نامهای بر ، گنبد، بقیه و مزار نیز معروف شده اند)مانند بر را کان، گنباد
قابوس، بقعه شیخ صفی(م
انقا ها
ایژ اماکژ مخصوص تجمع عرفا و صوفیان و راویش استم بنای خانقاه مشابه بنای مدارس علو ینی است و عناصر تشکیل
هنده آن عبارتند از : حیاط مربع و یا مربع مستطیل با حوضی ر وسط و چهار باغچه، با صفا ر چهارگوشه آن، ر اطاراف
حیاط و ر فاصله ایوان ها حجره ها یا اتاق هایی سااخته شاده کاه باه اقامات
سالکان طریقت و خا مان و مریدان اختصاص ار م ر هر خانقاه حجره هایی نیز
به مسافران از راه رسیده اختصاص می ا ندم و ر هر خانقاه حجره ای نیز به پیر
اختصاص ار م حجره و زوایای کوچکی نیز برای خلوت نشینی و چله نشینی ر
ر رواق جناوبی خانقااه » شاه نعمت الله ولای « هر خانقاه وجو ار مانند زاویه
شاه نعمت الله ولی ر کرمان م سقف رواق شمالی مقبره شاه نعمت الاه ولای ر
رواق جنوبی خانقاه شاه نعمت اله ولی ر کرمانم سقف رواق شمالی مقباره شااه
نعمت اله ولی با گچ ، کاربندی زیبایی شده استم اصل بنای شاه نعمت اله ولای
مربوط به عصر صفوی استم
ر تهران خانقاه های صفی علیشاه ، مشیرالسلطنه و ظهیرالدوله شهرت ارندم ر شیراز خانقاه چهل تژ و هفت تژ از خانقااه
های مشهور قدیمی هستندم ر روستای بیدخت گنابا مقبره نور علیشاه ، از خانقاه های بزرگ و مشهور استم از خانقاه هاای
آن مشاهور اساتم » الله الله « یگر می توان به مقبره صفی الدیژ ار بیلی جد پا شاهان صفوی ر ار بیل اشاره کر که گنبد
یوار فضای اصلی ایژ مقبره با مهارت و ظرافت تنگبری شده و شبیه سالژ مجموعه عالی قاپوسات و باه بناای چینای خاناه
معروف استم
حسینیه ها
تاریخ آغاز بنای حسینیه ها را مربوط به زمان حکومت صفویان می انند که پذیرش مذهب تشیع ر میاان ایرانیاان عماومی
شدم کارکر حسینیه ها ر ایا سوگواری اما حسیژ)علیه السلا ( و یارانش ر واقعه کربلا است و بقیه اوقاات ساای از آن
استفا ه نمی شو م حسینیه ها یک ر ارند و معمولاً سرپوشیده اند یا سقف آنها را ر ایا سوگواری با چا رهای بزرگ مای
پوشانندم
تکایا
عملکر مذهبی تکیه و حسینیه کم و بیش یکسان است ولی تکیه کارکر وسیعتری نسابت باه حساینیه ار م تکایاا صارفاً
مذهبی نبو ه و بلکه نمایشهای آیینی و حماسی نیز ر آن انجا می شده استم از نظر فر و شکل معماری نیز تکایا کاملتر از
حسینیه ها هستندم تکایا به صورت معمولی فضایی باز هستند اما بعضی از تکیه ها سرپوشیده اند مانند و تکیاه باالا و پااییژ
بازار تجریش که هر و سرپوشیده اندم
معماری تکایا
ر وسط صحژ تکیه سکویی بلندتر از سطح زمیژ )حدو 1متر( تعبیه شاده اسات
که ایرها هشت ضلعی است و قطر آن بیژ 8 تا 1 متر است که به منزلاه فضاای
نمایش می باشدم نمایش هایی نظیر رستم و سهراب، واقعاه مارگ سایاوش و ممم
بالاخره نمایش های مذهبی و آیینی که همان تعزیاه خاوانی اساتم ر اطاراف
صحژ حیاط، اتاق یا حجره هایی ر و طبقه ساخته شده اسات کاه چهاره هاای
پاییژ ویژه مر ان و غرفه های بالا مخصوص بانوان استم یکای از تکایاای مهام
ر شهر تهران بو ه که ستور ساخت آن ر زمان ناصرالدیژ » تکیه ولت « ایران
شاه صا ر شده استم
یکی یگر از تفاوت های تکیه با حسینیه ر آن است که تکایا به چند گذر اصلی ختم می شوند مانند تکیه باالای تجاریش
که به چهار گذر اصلی می رسدم
مصلاها
مصلاها فضاهای وسیعی هستند که ر گذشته برای اجرای فریضاه
نماز جمعه و نمازهای اعیا ر خاار از شاهر احاداث مای شادم
مصلای « مصلای یز که ر تاریخ جعفری ر قرن نهم از آن به نا
نا بر ه شده است یکی از ایژ مصلاهاساتم احاداث آن را » عتیو
مربوط به وره آن مظفر می انندم فضای ایژ مصلا به شکل ذوزنقه
استم مصلای معروف یگر، مصلای سبزوار است به شاکل ایاره
بو ه استم
بنا های یر مذههی
پ ها
قدیمی تریژ پلی که امروز ایجا آن را به اوراتورها نسابت مای
هند بر روی رو ارس که رو مرزی بیژ ایران و شوروی ساابو
است بسته شده استم
ر وران هخامنشی نیز چند پل کشف شده که تعدا ی از آنها ر
محدو ه کاخ ها و باغ های پاسارگا ر قرن های چهار و پانجم
قبل از میلا بنا شده اندم
ر وره ساسانی پل های متعد ی ر ایران ساخته شدم پل و سد بیستون، بند قیصر ) پل والریژ( ر شوشتر ، پل کشاکان بار
ر خر آبا و پال ختار ر » پل شاپور « روی رو کشکان ر 71 کیلومتری خر آبا ، پل شکسته خر آبا یا طاق پیل یا
شمای غربی اندیشمک از پل های عهد ساسانی هستندم
قدیمی تریژ پل و سد وره اسلامی را بند امیر می انند که 17 کیلومتری جنوب تخت جمشید واقع است و ر وره آی بویه
ساخته شده است م
ر وره سلجوقی نیز تعدا ی پل ساخته شدم از قدیمی تریژ پل های سلجوقی پل شهرستان ر اصفهان است که بعضی معتقدند
بر روی پایه های یک پل ساسانی بنا شده استم سنگینی ایژ پل را با ایجا طاق های کوچک ر فاصله طااق هاای بازرگ
روی پایه ها تقسیم کر ه اندم
ر وره تیموری ر منطقه قافلانکوه و بر روی روخانه قزی اوزن ر نز یکی زنجان، پلی از وران تیموری بسته شاده اسات
که پل قافلانکوه نا ار و مربوط به قرن نهم هجری استم
ر وره صفوی نیز پل هایی ساخته شده که از معروف تریژ آنها پل جااجرو بار روی رو خاناه جااجرو اساتم پال الله
ور یخان ) سی و سه پل( نیز که به طوی 191 متر بر روی روخانه زاینده رو ساخته شد مربوط به وره صفوی استم
از پل هایی که وره قاجار ساخته شد می توان به پل بلده بر روی رو خانه نور ر شرق بلده اشاره کر م ر زمان رضاخان نیز
پل های زیا ی احداث شد که مهم تریژ آنها پل ورسک ر شمای ایران استم
پلها و آب بندها از بناهای غیر مذهبی هستند که ر ا وار گذشته ر مسیر جا ه های کاروانی، راهها و روی رو ها ایجا شده
اندم مهمتریژ پلها ر مسیر جا ه های کاروانی و جاهایی که طغیان آب رو خانه ها غیر قابل کنتری باو ه، بناا شاده انادم از
وران بسیار کهژ، هنگامی که بشر توانست آب را مهار کند و مسیر آن را مشخص ساز و از تنه رختان برای عبور و مرور
از عرض رو خانه استفا ه کند، کار پل سازی آغاز شده استم معماران ایرانی ر احداث پلها علاوه بر تساهیل امار عباور و
مرور، ایجا آب بندها را ر نظر اشته اندم مشاهده قدیمیتریژ پلها یعنی پل بر یده از وره هخامنشیان ر جلگاه مرو شات،
بیستون ر کرمانشاه از وره ساسانیان، بند امیر ر فارس از وره آی بویه و پل خواجوی اصفهان، مؤید ایژ نکته اسات کاه
معماران ر امر پل سازی علاوه برگذر از رو خانه به ذخیره کر ن آب نیز توجه اشاته انادم ایاران ر وره باساتان و وره
اسلامی سهم قابل توجهی ر توسعه پل سازی ا از قرن هشتم قم م تاکنون ا به عهده اشته استم بقایای پلها و سادها نشاان
هنده نو معماری آن زمان استم ذوق و سلیقه معماران ایرانی ر تزییژ پلها نیز قابال توجاه اسات بعضای از پلهاا ارای
تزیینات آجرکاری و کاشیکاری است)مانند پل خواجوی اصفهان(م
کاخ ها
ایجا بنای بزرگ یا کاخ سازی ر ایژ سرزمیژ به اواخر هزاره و قبل از میلا مرباوط اساتم ر میاان صافحات تااریخ
معماری ایران ، کاخ سازی هخامنشی، سه وره متمایز وجو ار که اولیژ وره از سای 771 قبل از میلا ر طراحی یکی از
کاخ های پاسارگا با ایجا یک تالار بزرگ که به صورت یک مستطیل بزرگ که ارای سه معبر است، آغااز مای شاو م
قسمت شرقی آن کاملاً طولانی و ستون اراست و ر اتاق شبیه بر ر گوشه شمای غربی و جنوب غربی آن ساخته شاده –
استم
وره و از سای 711 قبل از میلا شرو می شو که نمونه بناهای مربوط به ایژ وره را ر شت گوهر که میان نقش رستم
و تخت جمشید واقع است ایجا کر ه اندم نمونه سرزمیژ وره معماری هخامنشی را ر کاخ های آپا انای تخات جمشاید و
کاخ شوش می بینیمم چهار بر پیش آمده نسبت به سایر قسمت ها ر گوشه های بنا تعبیه شده استم ضمناً ایژ کاخ هاا ر
وسط باغ بنا شده بلکه ضلع جنوبی آنها همان یوار جنوبی باغ نیز هستم
کاخ های اشکانی
اشکانیان مر می سلحشور و جنگجو بو ند و به کاخ سازی توجه زیا ی نداشتندم سه بنای معروف کااخ مانناد وره اشاکانی
عبارتند از : کاخ نسا رعشو آبا ترکمنستان ، کاخ هترا ر بغدا و کاخ کوه خواجه ر سیستان و بلوچستانم
کاخ های ساسانی
مهم تریژ کاخ های عصر ساسانی عبارتند از : کاخ بیشابور ، فیروزآبا ، تخت سلیمان و سروستان
کاخ سازی در دور اسلامی
با ظهور اسلا فر و شکل کاخ سازی ایرانی تغییر یافت و عناصر اسلامی و عربی ر ساخت کاخ های اسلامی ایاران تاأثیر
گذاشتم از جمله استفا ه زیا از قوس های شکسته و تیزه ارم
اکثر ایژ کاخ ها ر شهر تاریخی اصفهان واقع اند و مربوط به وران صفوی هستندم از کاخ های صفوی ر اصفهان، می توان
به تالار اشرف، بنای عالی قاپو، کاخ هشت بهشت و کاخ چهل ستون اشاره کر م
ر قزویژ طرح یک کاخ صفوی ر اخل محدو ه فعلی شهر قرار ار که فقط سر ر )عالی قاپو( آن همراه با یک کوشک
باغی که ر زمان قاجاریه تغییراتی ر آن ا ه شد، مشاهده می شو م ایژ کوشک توسط شاه طهماسب ، ومیژ پا شاه صفوی
، که ر زمان او قزویژ پایتخت ایران بو ه، بنا شده استم کوشک عبارت است از بنایی با یک فضای مرکزی که چهار ایوان
ر اطراف و چهار بر ر گوشه های آن واقع شده و اطراف آن را راهرویی مسقف و ستون ار احاطه کر ه استم
ساخت بنای عالی قاپو ) رب عاالی( ر میادان نقاش جهاان
اصفهان توسط شاه طهماسب به صورت کوشکی سه طبقه آغااز
شد اما شاه عباس پس از انتقای پایتخت از قزویژ باه اصافهان،
عالی قاپو را به شکل امروزی خو گسترش ا
محل استقرار پا شاهان و رباریان برای تماشای جشژ ها و بازی
های ورزشی، بر سر ر ایژ بنا قرار اشته استم
عالی قاپو کاخی است با ری با شکوه که تاریخ بنای آن به عصر تیموریان می رسدم ایژ بنا را می توان مقر حکومتی ولات
صفویه انست م
نیز که ر کلات نا ری واقع است تنها بنای کاملی است که از نا رشاه باقی استم » قصرخورشید « کاخ نا رشاه به نا
شهرت ار م » ارگ کریمخانی « ر قرن یاز هم )ه مش( توسط کریم خان کافی بنا شد که به
طرح ایژ بنا یک فضای مرکزی چهار ایوانه با چهار اتاق ر گوشه هاستم
ر قرن واز هم ) همش( که تهران پایتخت شد، پا شاهان قاجار ر بخش شمالی هسته مرکزی آن زماان شاهر، شارو باه
نامگذاری شدم مهمتریژ کاخ گلستان استم » ارگ « ساختژ تعدا ی بنا کر ندم ایژ محل بعدها
قاجاریه تعدا ی کاخ ییلاقی ر اطراف تهران بنا کر ند که مهمتریژ آنها عبارتناد از: کااخ صااحبقرانیه ر نیااوران کااخ،
شهرستانک و کاخ فرح آبا ر شرق تهرانم
ر وره پهلوی نیز کاخ هایی ساخته شد که بیشتر آنها از معماری غربی اقتباس شده اندم یکی از کاخ های وره پهلاوی کاه
تقریبا شکل بناهای سنتی ایران را ار کاخ سبز ر مجموعه سعدآبا شمیران استم
تعدا ی کاخ به ویژه ر شمای ایران ساخته شد که تماماً شکل غربی ارندم مانند کااخ میاان پشاته ر بنادر انزلای و کااخ
سرو سر و کاخ رامسرم
احداث کاخها ر ایران به گذشته های بسیار ور باز می گر م مفهو امروزی کاخ با مفهو ایژ کلماه ر گذشاته متفااوت
استم ر گذشته بناهایی منفر با نوعی معماری برتر از یگربناها احداث می گر ید که کاربر های متعاد ی اشات ماثلاً،
ممکژ بو زمانی به عنوان معبد و نیایشگاه و گااه باه جاای قلعاه فااعی و سارانجا بارای ساکونت حکمراناان اساتفا ه
شو )چغازنبیل(م بتدری ماهیت ایژ بناها تغییر یافت و کاخها یاقصرها ر ایران مقر حکومت سلسله های مختلف شاد بارای
مثای ر زمان هخامنشی تخت جمشید، ر زمان اشکانی کاخ آشور، ر زمان ساسانی تیسفون و کسری و سروستان را می توان
نا بر م ر وره اسلامی اینگونه بناها بتدری برای سکونت و امور حکومتی استفا ه گر یدم از صدر اسلا کاخ یاا بناای باا
شکوهی که ر مقیاس برتر ساخته شده باشد، به جای نمانده استم شیوه معماری کاخ العمره و کاخ المشتی ا کاه ر زماان
امویان احداث گر ید و بقایای آن هنوز پابرجاست ا از شیوه هنری عهد ساسانی اقتباس شده استم از زمان صافوی احاداث
کاخها وار مرحله تازه ای شد و ر پایه تختهای سه گانه آنها )تبریز، قزویژ و اصفهان( نمونه های جالاب تاوجهی سااخته
استم کاخهای چهل ستون، هشت بهشت و عالی قاپوی اصفهان، صفی آبا بهشهر، فیژ کاشان و فرخ آبا ساری از مهمتریژ
نمونه های شیوه معماری عهد صفویان هستندم ایجا کاخها به همیژ شیوه تا عهد نا رشاه )مانند کاخ خورشید کلات( و عهاد
قاجار )مانند کاخ صاحبقرانیه و شمس العماره( ا امه یافتم کاخها ر ایران نقشه های گوناگونی اشته است: برخی کوشاک
مانند بو ه اند) مانند هشت بهشت صافی آباا (، بعضای
نقشه مربع و مستطیل اشته اند و برخی چند ضلعی باو ه
اندم مهمتریژ مسأله ر سااختژ کاخهاا، باویژه از عهاد
صفوی به بعد، تزییژ با کاشیکاری، گچبری، آیینه کاری
و سنگ کاری استم
کاروانسراها
سا ه تر از همه چنیژ می توان گفت که کاروانسرا ساختمانی است که کاروان را ر خو جای می هاد و بزرگتاریژ ناو
ساختمانهای اسلامی استم پلان آن معمولا مربع یا مستطیل شکل است، با یک ورو ی برجسته عظیم و بلند، معماولا ساا ه و
بدون نقش، با یوارهایی که گاهی اوقات با گیرهایی ر انتهای آن تعبیه شده استم یک الان باا طااق قوسای کاه ماابیژ
ورو ی و حیاط اخلی قرار گرفته است، فضای کافی را برای جا ا ن حیوانات بارکش فراهم ساخته اساتمبر روی ساکوی
برآمده ای که ر پیرامون ایژ حیاط قرار گرفته است، طاقگان هایی واقع شده اند که نمای اخلی را مفصل بندی کار ه انادم
ر پشت آنها حجره های کوچکی برای منزی ا ن مسافران تعبیه شده استم ر کاروانسرا هاای و طبقاه، از حجاره هاای
پایینی برای انبار کر ن کالاها و از حجره های بالایی برای منزی ا ن مسافران استفا ه می شدمبا ایژ حای، تماامی ایاژ ناو
ساختمان ها و عملکر ها، کاروانسرا نامیده نمی شوندم تا به امروز، بسیاری از آنها به عنوان رباط تشریح شده اندم ایژ لغت از
ریشه عربی ربط است که یکی از معانی آن افسار کر ن اسب استم البته تصور توقفگاه کوتاهی که ر وجو ایژ لغت نهفته
است، لیل مناسبی برای انتخاب ایژ نا به نظر می رسد، اما رباط معنی تخصصی تری را ر بر ار م ایژ واژه ر اواخار قارن
چهار همق بیانگر نوعی ژگونه است که به عنوان مبنایی برای تداو جها ، مور استفا ه قرار می گرفتم بیشتر نموناه هاای
سالم مانده از ایژ نو ساختمان ر مغرب یافت می شوند، مانند موناسیر، سوسه، طافرطست و طیطم
لاوران یژ ر چنیژ ساختمانی، برای اقامت کوتاه مدت بر ضد کافران گر می آمدندم رباط هاا ر سراسار جهاان اسالا
ساخته می شدندم با توسعه مرزهای اسالا و برقاراری آراماش نسابی، فعالیات لاوران یژ)غازیاان( کااهش یافاتم اماا
ساختمانهایی که مور استفا ه آنها بو ، باقی ماندم احتمالا تبدیل رباط برای استفا ه ر زمان صلح، مستلز کار زیاا ی نباو ه
استم بنا بر ایژ زیا تعجب آور نیست که ایژ واژه نیز بر کاروانسرا لالت اشته باشدمواژه یگری که باه چنایژ بناهاایی
می گویندم معنای اصلی ایاژ واژه، هام ر عربای و هام ر » هان « است که ر مناطو ترک زبان به آن » خان « ، اشاره ار
فارسی، خانه استم بنابرایژ، ویژگی های ریشه ایژ واژه را می توان ست کم ر تعدا ی از ساختمان های اولیاه ای جساتجو
کر که به خانه ای برای رفع نیاز مسافران شباهت اشتندم ر زیر به اختصار تفاوتهای چنیژ بناهایی عنوان می شو :
ساباط
ایژ واژه که به بسیاری از زبان ها راه یافته، ر فارسی کهژ ریشه ار م جزء اوی آن، سا به معنای آساایش و جازء وماش
پسوند بات نمو ار ساختمان و بنا و عمارت است که ر انتهای واژه های یگری نظیر رباط، کاربات و خرابات آمده اساتم
روی هم رفته، ایژ واژه به جای آسایشگاه و استراحتگاه امروز به کار می رفته استم
ساباط به کلیه بناهایی که به منظور آسو ن به پا می شده، چه ر شهر و چه ر بیرون از آن اطلاق می شده، ر شهرساتانهای
جنوبی ایران هنوز هم ایژ واژه ر جای رست خو به کار می رو م ایژ بناها عمدتا به چند تختگاه، یک آب انبار و گااهی
یک یا و اتاق کوچک که تنها مای تاوان باه منظاور رفاع
خستگی و اندکی آسو ن مور استفا ه قرار ا م سااباط ارای
سه تا هفت هانه سرپوشیده است که و ساوی آن، تختگااه
های کوچکی به اندازه یک تخت یا نیمکت قرار ار و اغلب
هانه میانی آن، رگاه آب انبار استم
نمای سه بعدی رباط شرف قرن شرم هجری راسان – –
رباط
ایژ واژه به ساختمان های کنار راه و به ویژه بیرون از شهر و آبا ی اطلاق می شو و از روزگاری بسیار کهژ به زبان تاازی
راه یافته استم رباط علاوه بر حوض و آب انبار، ارای اتاق های متعد ی است که گر اگر حیاطی را فرا گرفته و مساافران
می توانند یک یا چند شب ر آن بیاسایندم
کاروانسرا
به رباط های بزرگ و جامع کاروانسرا می گویند چه ر شهر و چه بیرون از آن واقع شده باشدم کاروانسرا علاوه بار اتااق و
ایوان، ارای باره بند، طویله و انبار است و اغلب ورو ی آن را بازار کوچکی به نا غلافخانه تشکیل می هد و بر روی سر ر
آن چند اتاق پاکیزه قرار گرفته که به کاروانسالار اختصاص ار م گاهی ر و سوی کاروانسرا، برجهایی قرار می گرفته که
ر مواقع نا امنی، مور استفا ه مدافعان و راهداران قرار می گرفته استم ر زبان عربی واژه خان به جاای کاروانسارا ماور
استفا ه قرار می گیر م
کاروانسرای مهیار قرن –
یازدهم هجری راه –
اصفهان به شیراز
کاروان سراهای ایران
کاروان سراها از یا گارهای پرارزش معماری ایران هستند که به منظور ارتباط،، نقل و انتقای های اقتصاا ی و انتظاامی و از
همه مهمتر ، رفاه مر می که سفر می کر ند، بنیا گر یده اندم کاروان سراها همچنیژ محل برخور اندیشه ها و تباا ی نظار
رباره مسایل اجتماعی خاطرات و آ اب و رسو و مسایل مذهبی اقوا مختلف بو ه استم
ر وره سلجوقی به لیل رونو گرفتژ ا و ستد و تجارت کاروان سراهایی احاداث شاد کاه یکای از مشاهورتریژ آنهاا
مشهور استم طرح ایژ بنای هزار ساله که ر نز یکی شهر مرزی سرخس » رباط شرف « است که به » کاروان سرای شرف «
ر شمای شرقی خراسان قرار ار م
ارای و حیاط تو ر تو با حجره و اتاق های متعد برای استراحت کاروانیان استم شهرت ایژ بنا بیشتر مربوط به تزئیناات
آجری زیبا و متنو آن است که ر نماسازی آن به کار رفته استم
عصر طلایی و شکوفایی احداث کاروان سراها ر ایران ، وره صفویه استم کاروان سراسازی بعادها ر وره قاجاریاه نیاز
ا امه یافت
ویژگی های معماری کاروان سراهای ایران
ر کاروان سراها،جایگاه هایی به صورت اتاق انفرا ی ر مقابل آنها، ایوان های کاوچکی قارار ار م ر پشات اتااق هاا و
گر اگر کاروان سراها، محل نگهداری احشا و اصطبل چهارپایان واقع استم حصارهای کاروان سراها را ابتدا با خشت خا
و بعد با آجر می ساختندم ر چهار گوشه بنا ، بر هایی به صورت نیم ایره پیش آمده، احداث می کر ند و ر آنها به یاده
بانی می پر اختندم کاروان سراها فقط یک ر ورو ی و خروجی اشتندم ورو ی ها ارای سر ر و ایاوان بو ناد کاه ساقف
بعضی از ایوان ها یک نیم گنبد سا ه و برخی یگر ارای تزئینات بو ندم معمولاً ایوان ورو ی و طبقه و شاه نشینی ر طبقه
و برای اقامت بزرگان ساخته می شدم بقیه بنای کاروان سرا یک طبقه بو و معمولاً روی یک سکو یا صفه بناا مای شادم
روازه ورو ی کاروان سرا ارای ر بزرگ و لته و محکم از جنس چوب های چنار و گر ه بو م هنگا شب از الوار بارای
چفت و بست کر ن ر استفا ه می کر ندم معمولاً ایوان های ورو ی را با کاشی و آجر و یا گچ به صاورت مقارنس هاای
سا ه تزییژ می کر ند و ر کتیبه هایی که اطراف ایوان ورو ی قرار اشت نا بانی و سازنده و تاریخ ساخت کاروان سرا را
ذکر می کر ندم کتیبه ها ر شیوه رازی بیشتر از آجر و کاشی و ر شیوه های آذری و اصفهانی و ر وره قاجار کتیبه هاا
اغلب از سنگ و کاشی استم
اتاق ها ارای ر چوبی یک لته و بدون پنجره بو ندم ر جلوی اتاق ها ایوان کوچکی وجاو ار م ساقف اتااق هاا عمومااً
گنبدی شکل و پوشیده از لاشه سنگ و آجر و سارو استم
نمای حیاط کاروان سراها از آجر و کف صحژ حیاط، با قلوه سنگ مفروش شده و کف ایوان ها و اتاق ها را با آجر فارش
می کر ند و یوار اتاقها اندو گچ اشتم ر وسط حیاط مرکزی چاه و یا حوض آبی از سنگ بو و ر وسط بعضی از آنها
سکویی وجو اشت که بازرگانان کالاهای خو را روی آن عرضه می کر ند م
ساخت کاروانسرا با توجه به اوضا اجتماعی، اقتصا ی و مذهبی، از روزگاران قدیم ر ایران مور توجه خاص بو ه استم به
طور کلی کاروانسراها به و گروه برون شهری و رون شهری تقسیم می شوندم توسعه راههای تجارتی و زیارتی باعث شاده
که ر بیژ جا ه های کاروانی ر سراسر کشور کاروانسراهایی بارای توقاف و اساتراحت کاروانیاان بناا شاو م موقعیات
جغرافیایی، سیاسی و اقتصا ی ر ایران از علل از یا و گسترش ایژ بناها بو ه استم ر ایران به فاصله هر چهار فرسنگ) 18
کیلومتر( کاروانسرایی برای استراحت بنا شده استم زیارت شهرهای مذهبی مانند قم، مشهد و کاربلا باعاث شاده باو تاا
کاروانسراهای متعد ی ر مسیر جا ه هایی که به ایژ شهرها منتهی می شو ، احداث گر ) ر مسیر خراسان بزرگ، غرب به
شرق، کرمانشاه و مشهد(م ایژ راه ارتباطی مهم از غرب به شهرهای مذهبی نجف و کربلا و از شرق به حر حضرت رضا) (
ر مشهد متصل می شده استم همچنیژ ر زمان صفوی برای رفاه حای زائران، کاروانسراهایی ر ایژ مسیر بنا شاده کاه ر
حای حاضر بقایای پنجاه کاروانسرا باقی استم معماری کاروانسراهای ایران بسیار متنو استم معماران با توجه باه موقعیات
اقلیمی سرزمیژ ایران، کاروانسراهایی با ویژگیهای گوناگون احداث کر ه اندم ر ساخت کاروانسراهای برون شهری از نقشه
های چهار ایوانی، و ایوانی، هشت ضلعی، مدور، کوهستانی و ناو کراناه خلای فاارس اساتفا ه شاده اساتم ر احاداث
کاروانسراها مانند مساجد و مدارس بیشتر از طرح چهار ایوانی استفا ه شده و اتاقهایی ر اطراف حیاط، برای استفا ه مسافران
ساخته شده استم برخی از کاروانسراها با شیوه های آجر کاری، گچبری، و کاشیکاری مزیژ شاده اند)مانناد ربااط شارف
خراسان، کاروانسرای سپن شاهرو و مهیار اصفهان(م
حمام ها
برابر مدارک تاریخی سابقه شست و شو ر ایران به قبل از زمان زرتشت مربوط استم هخامنشیان از حماا هاای خصوصای
استفا ه می کر ند که یک نو آن ر تخت جمشید کشف شده و ر کنار آن لاواز شسات و شاو مانناد کاساه سافالیژ ،
گلابدان به ست آمده استم
ر وره اشکانی نیز نمونه هایی از حما ر کاخ آشور به ست آمده استم با ظهور یژ مبیژ اسلا و تأکید ایاژ یاژ بار
پاکیزگی، تحولی ر زندگی مر به وجو آمدم مورخان تعدا حما های ایران را بسیار نوشته اندم شار ن، سیاح فرانسوی ر
ربااار رضااوی ر ساافرنامه خااو تعاادا حمااا هااای اصاافهان را 171 سااتگاه ذکاار کاار ه اسااتم از
حما های معروف می توان حما گنجعلی خان ر کرمان و حما وکیل ر نز یکی بازار وکیل شیراز را نا بر م
معماری حمام ها
حما ها باید ر جایی ر مسیر آب روان ساخته می شدند و نیز خروجی فاضلاب آنها باید ر نظر گرفته می شدم ر حما هاا
مسیر سترسی به بنای اصلی حما با طراحی های جالبی صورت می گرفتم
به ایژ ترتیب که هر فضا به وسیله راهرو هشتی مانند از فضای یگر جدا می شد تا ما و رطوبت هر فضا نسابت باه فضاای
مجاور تنظیم گر و به ایژ ترتیب از ورو ناگهانی هوای سر جلوگیری می کر ندم فضاهای تشکیل هنده حما عبارتند از
:
1 ورو ی : سر ر حما ها معمولاً با آجر کاری ، کاشی کاری و یا نقاشی روی گچ تزئیژ می شادم پاس از پایش خاوان –
نخست فضای ورو ی ر ارتباط مستقیم با خار قرار می گرفت، پس به وسیله راهرویای، باریاک و پایچ ار کاه ماانع از
هدررفتژ مای اخل حما بو به یک هلیز و از آنجا به بینه یا سربینه حما می رسیدم
1 بینه یا سربینه : سربینه جایگاهی بو برای رآور ن لباس و نشستژ و مانند سکویی ورتا ور فضا را گرفتاه باو م یاک –
قسمت از سکو وسیع تر و پرتزئیژ تر و تمیز تر از قسمت های یگر بو که به آن شاه نشیژ می گفتند و مخصوص اعیان و
بزرگان و ولتمر ان بو فضای سربینه معمولاً هشت گوش و چهار گوش و به ندرت ایره بو م
3 میان ر : میان ر الانی پر پیچ و خم با سقف کوتاه بو که سربینه را باه گار خاناه –
مرتبط می کر م معمولاً سرویس های بهداشتی نیز ر حد فاصل ایژ الان قرار اشتم
8 گر خانه : بعد از میان ر به فضای گر خانه می رسیمم ر گوشه ای از ایاژ فضاا کاه –
محل تمیز کر ن سرو بدن بو خزینه آب گر قرار اشتم خزینه فضای حوض مانند با آب
گر بو که ابعا آن متناسب با بزرگی و کوچکی حما از 11 الی 17 متر مربع بو م
ر کنار خزینه مخزن آب سر قرار اشتم کف حما ها با سنگ مرمر و یا سارو پوشانده
می شد و تما قسمتهای گر خانه و راهرو و سربینه و هشتی ارای اناره بو ند که از جانس
سنگ یا کاشی بو م آهک بری به صورت سا ه و رنگی از جمله تزیینات اخلی حما ها باه
شمار می رفتم
حمامها از یگر بناهای غیر مذهبی ایران است که ر شهرها و روستاهای مختلف احداث شده استم ر ا یان مختلاف آیایژ
شستشو، غسل و تطهیر از اهمیت ویژه ای برخور ار استم طبو مدارک موجو توجه به پاکیزگی و طهارت ر ایران زمیژ به
وران قدیم حتی پیش از زرتشت می رسدم بنابرایژ نیاز بشر به محلی برای شستشو و تطهیر، موجب احداث حمامها شده استم
طبو مدارک باستانشناسی از جمله قدیمیتریژ حمامها، حمامی ر تخت جمشید از وره هخامنشی و حماامی ر کااخ آشاور
متعلو به وره اشکانیان استم بعد از ظهور اسلا ، پاکیزگی ا بویژه غسلهای متعد و وضاو بارای نمازهاای پنجگاناه ا ر
» النظافه مژ الایماان «) زندگی روزمره مسلمانان از اهمیت ویژه ای برخور ار شد تا جایی که سخژ گوهربار رسوی اکر )ص
شعار هر مسلمان گر یدم ر شهرهای اسلامی حمامها ر گذرگاههای اصلی شهر، راسته بازارها و کاخهای حکاومتی طاوری
ساخته می شد که برای تأمیژ آب بهداشتی و خرو فاضلاب مشکلی پیش نیایدم شاید بتوان گفت حمامها پاس از مساجد و
مدرسه یکی از مهمتریژ بناهای شهری محسوب می شدندم فضای اصلی هر حما ، شامل بینه، میان ر و گرمخانه بو م به ایاژ
ترتیب که هر یک از فضاهای فوق به وسیله راهرو و هشتی از فضای یگر جدا می شد تا ما و رطوبت هر فضاا نسابت باه
فضای مجاور تنظیم شو م کف حمامها از سنگ مرمر و یگر سنگها پوشیده شده بو ، ازاره حما با سنگ و کاشی تزییژ می
شدم از جمله تزیینات اخلی حمامها آهکبری به صورت سا ه و رنگی بو ه است )مانند حما گنجعلیخان کرماان، کر شات
میانه و خسرو آقا اصفهان(م
قلعه ها
سرزمیژ ایران ر گذشته ، به علت وضعیت جغرافیایی خاص کاه بایژ
و جلگه بیژ النهریژ و پنجاب سند قرار گرفته ، کشاور رابطای باو ه
است که اقوا و طوایف مختلف برای سترسی به شرق و غرب مجباور
بو ند از آن عبور کنند و ر نتیجه همواره مور تهاجم به ویژه از طرف
شرق و شمای شرق بو ه استم بنابرایژ ر سرتاسر ایران قلعه و بار و
بارو و ارگ و خندق و روازه می بینیم که هر کدا نمونه های کوچک و بزرگ از استحکامات نظامی استم
ر نقاط مهم و گذرگاه ها و بر قله کوهها ژهایی می سااختند تاا بتوانناد بار شامژ مسالط باشاندم از جملاه ایاژ ژهاا
می توان ژ کوهستانی قلعه استخر و قلعه ارجان را نا بر م
معماری و مصالح سا تمانی قلعه ها
با توجه به تقسیم بندی قلعه های ایران به و نو جلگه ای و کوهستانی، مصالح ساختمانی آنها نیز متفاوت استم طرح اصالی
قلعه های جلگه ای مربع یا مربع مستطیل است که رچهارگوشه آن بر های مدور برای فا ساخته شده اندم مصالح ایژ قلعه
هااا خشاات و گاال اساات و بااه ناادرت از آجاار و گااچ اسااتفا ه شااده اسااتم باااروی ایااژ قلعااه هااا
چینه ای است یا با خشت های قطور ساخته شده استم ضخامت بعضی از باروها به چهار متر هم می رسادم اطاراف بعضای از
قلعه ها خندق حفر می کر ند و برای رسیدن به قلعه از پل متحرک بهره می گرفتندم بعضی از قلعه ها به لیل امنیت آنها محل
سکونت کشاورزان و روستاییان شد مانند قلعه هنجژ ر سر راه نظنز به ابیانه ماز قلعه های مشهور ایران ، قلعه فلک الافالاک
خر آبا است که هم اکنون تبدیل به موزه شده استم
آغاز خانه سازی بشر همواره با اندیشه فا ر برابر شمنان همراه بو ه است و قلعه ها مظااهر باارز اندیشاه فااعی انساان
هستندم به طور کلی قلعه ها به و گروه عمده تقسیم می شو : قلعه های کوهستانی و قلعه های شتم همانطور که ر معرفای
کاخها گفته شد، از یک بنا ممکژ است استفا ه های گوناگونی شو م از قلعه نیز ر موقع آراماش و صالح باه عناوان کااخ
استفا ه می شدم با ایژ توضیح تخت جمشید را، با توجه به طراحی آن، می توان یک قلعه انستم همچنیژ از تخت سلیمان ر
تکاب آذربایجان غربی ا که مکانی مقدس بو ه ا گاهی به عنوان نیایشگاه و زمانی به عنوان کاخ استفا ه مای شاده اساتم
بزرگتریژ و مستحکمتریژ قلعه هایی که ر ایران بنا شده، متعلو به فرقه اسماعیلیه استم ایاژ قلعاه هاا ر بلنادیهای رشاته
کوههای البرز بنا شده اند)مانند الموت(م معماری اینگونه قلعه ها جنبه نظامی و فاعی اشته و طرح و نقشه آنهاا ویژگیهاای
گوناگونی ار م قلعه ها ر صعب العبورتریژ بلندیهای کوهستانی بنا می شدند و چون طرح و نقشه ای از پیش آما ه نداشتند،
طراح یا معمار حصارها، برجها، اتاقها و ورو یها را با توجه به موقعیت طبیعی صخره ها، احداث می کر م به ایژ علت اغلاب
قلعه های کوهستانی ارای طرح هندسی مشخص نبو ندم مصالح ساختمانی قلعه ها بیشتر قلوه سنگ و آجر، و ملاط آن سارو
و آهک بو م قلعه هایی که ر شت برای محافظت از کاروانها و یا برای استفا ه سربازان بنا می شاد عمادتاً طارح هندسای
مشخص اشتند و ارای نقشه های مربع، مستطیل، چند ضلعی و مدور بو ندم ایژ قلعه ها ارای بر و باارو بو ناد و مصاالح
ساختمانی آنها نیز از آجر و خشت بو )مانند قلعه گلی ورامیژ، میان گاله گرگان، قوشچی ارومیه و قلعه کهنه کرمانشاه(م ر
قرن واز هم هجری ایجا قلعه ر گذرگاهها به شیوه گذشته متوقف شد و پاسگاهها و سربازخانه هایی به شیوه جدید احداث
گر یدم همچنیژ ر کرانه خلی فارس قلعه هایی با سبک معماری غربی ساخته شد)مانند قلعه های هرمز، خارک، قشم و بندر
عباس(م
آب انهارها
آب انبار از مخازن آب زیرزمینی است که برای رفع نیاز مر باه آب شارب و
برای ذخیره سازی آب ر بیشتر مناطو ایران ساخته می شدم آب انبارها از عناصر
معماری زیر تشکیل شده اندم
سر ر : سر ر به حفره فضای شیب اری منتهی می شو م معمولاً ر سر ر نا بانی
و سازنده آب انبار ذکر می شو م
پاشیر : محل انتهای شیب آب انبار است که به وسایله پلاه هاای متعاد باه آن
سترسی می یابندم
مخزن آب انهار:
ایژ بخش معمولاً ر زمیژ سفت تعبیه می شو تا از ریزش یواره های آب انبار جلوگیری شو م بعضی از آب انبارهاا ارای
با گیرهایی برای خنک کر ن آب بو ندم
آب انبارها تزییناتی به جز سر ر نداشتندم پله ها از مصالح آجر و بدنه نیز از آجر و طاق آب انبار که سقف های گهواره ای
یا کژاوه ای است تماماً از آجر و نحوه اجرای آن ضربی استم از آب انبارها می توان آب انبار سید اسماعیل ر تهاران، آب
انبار معصو خانی ر ناییژ ، آب انبار و قلوی 7 با گیر ر کیش و آب انبار روستای ابیانه را نا بر م
موقعیت اقلیمی مناطو مختلف ایران تأثیر زیا ی ر ابداعات معماری ایژ سرزمیژ اشته استم از روزگااران کهاژ ر کناار
طرحهای عمده تأمیژ آب مانند ایجا قنات و ساختژ سد، به ذخیره سازی آبهای زمستانی و مصرف آن ر فصلهای کام آب
را به همیژ منظور بنا کر ه اندم قدیمیتریژ نمونه به جای مانده، منباع ذخیاره » آب انبار « و خشک سای نیز توجه شده است و
آب معبد چغازنبیل ر خوزستان از وره هخامنشی استم آب انبارها به و گروه کلی عمومی و خصوصی تقسیم می شوندم از
نظر معماری آب انبارها شامل منبع ذخیره آب، پوشش منبع، با گیر و هواکش، راه پله، پاشیر و سر ر تزیینی و کتیبه هاست
که ر اشکای گوناگون مکعب، مستطیل، استوانه ای و چند ضلعی ساخته شده اندم مصالح ساختمانی آنها سنگ و آجار، شافته
آهک و سارو استم تعدا ی از ایژ آب انبارها با آجر و کاشی تزییژ شده اند)مانند آب انبارهای قزویژ، ه نمک سمنان و
پن با گیر یز (م
یخچا
ر نقاط گرمسیر و مناطقی که آب و هوای آن ر روز و شب کاملاً متغیر استم )مانند سمنان و یز و کرمان( یخچای هایی
ساخته شده استم یخچای ها معمولاً ر مسایر آب هاای روان و
نیالو ه ساخته می شوندم
معماری یخچا ها
برای ساختژ یخچای ابتدایی گو الی به طاوی 111 و عارض 11
متر که عرض آن ر جهت شارق و غارب و طاوی آن رو باه
شمای و جنوب، به صورت مربع مستطیل، با عمو 81 تا 11 سانتی متر حفر می کر ندم
ر قسمت جنوب ایژ گو ای ، یواری به ارتفا 11 تا 11 متر کشیده می شد تا جلوی تابش آفتاب را بگیر م ایاژ یاوار باا
خاک کوبیده خا ساخته می شدم هنگا تب و نز یک سحر آب جاری را به اخل گو ای هدایت می کر ندم به علت سار ی
هوا، تما یا قسمتی از آب یخ می بستم شب های بعد هم ایژ عمل را تکرار می کر ندم هنگا روز یخ ها را می شکستند ر
از بلندتریژ نقطه تا پاییژ تریژ نقطه بو و قطر کوچک تر نیز هام ساطح » پاچای « چاله عمیقی که به عنوان انبار یخ و به نا
زمیژ بو م بنابرایژ اگر گنبد مخروطی یک یخچای را از بیرون مشاهده کنیم به همان اندازه گو ای پاچای عمیو است
مراکز اقتصادی
بازار
سابقه پیدایش بازار ر سکونتگاه های ایژ مرز و بو به چند هزاره پیش از میلا می رسدم افزایش تبا لات اقتصاا ی و رشاد
شدم » بازار « شهرها و شهرنشینی موجب شکل گرفتژ فضایی بازرگانی و تولیدی موسو به
همانند سابو بازار مهمتریژ شاهراه و مسیر ارتباطی شهر است که از مهم تریژ و شلوغ تریژ روازه ها شارو و باه مرکاز
میدان اصلی شهری می رسد و گاه از آنجا تا روازه های یگر نیز ا امه می یابدم عمو عناصر و فضاهای مهم شاهری، مانناد
مسجد جامع و سایر مساجد بزرگ شهر، برخی مدرسه ها، بعضی از فضاهای حکومتی، ا اری و نها های انتظامی کام و بایش
همانند نها های اقتصا ی، رابطه فضایی نز یکی با بازار اشتندم
اما ر اواخر عهد قاجاریه به تدری با ورو فژ آوری مدرن، خصوصیات فضایی شهرها و ر نتیجه بازارها چاار گرگاونی
شدم
انواع بازارها به شرح زیر می باشند:
1 بازارهنای ادواری: بازارهایی که ر مواقع معینی از روزهای هفتاه و مااه –
تشکیل می شوند مانند وشنبه بازار، پن شنبه بازار و مممم
1 بازارهای شنهری : بازارهایی که ارای فضایی ساخته شاده هساتند مانناد –
بازار وکیل شیراز، بازار همدان و بازار نیشابور
3 بازارچه ها : بازارهای کوچکی که ر مراکز محله ها برای تأمیژ نیازهای –
روزمره و هفتگی اهالی محله شکل می گرفتم
بازارچه هر محله بنا به وسعت محله و جمعیت آن شامل تعدا ی کان بو که
نیازهای اساسی را تأمیژ می کر م
روند شک گیری بازارهای شهری
هسته اولیه بعضی از بازارهای شهری) و بیشتر بازارهای روستایی( ر بازارهایی که ر برخی فضاهای باز و میدان های مهام
سکونت گاه تشکیل می شد ، تکویژ می یافت و سپس فضاهایی کالبدی برای پاسخگویی به آن گروه از نیازهای فضایی که
نمی توانست ر محیط باز شکل گیر ، احداث می شدم
صوصیات معماری
اغلب بازارهای شهری ایران ارای شکل خطی و ممتد هستندم البته باید توجه اشت که بازارها تنها ر جهت طوی ، توسعه و
گسترش نمی یافته اند بلکه با به خدمت گرفتژ فضاهای مجاور خو و تغییر کارکر ، نیازهای فضایی و سااختمانی خاو را
تأمیژ می کر ندم به ایژ ترتیب، بازارهای پررونو واقع ر شهرهای بزرگ بازرگانی علاوه بر بدنه اصلی که گاه متشاکل از
چند راسته بزرگ بو ، ارای تعدا زیا ی راسته مرغی و فضاهایی مانند کاروان سرا، تیمچه و ممم نیز بو ند
نا اشت به خصوص ر شهرهای بزرگ، مکان هایی برای عرضاه کالاهاای » قیصریه « بعضی از بازارها که قسمتی از آنها
گران بها بو ندم
سراها
ر طوی اصلی بازارها، فضاهایی بو ند که ر عمو قرار مای گرفتناد و فقاط ورو ی از طارف باازار اشاتندم ایاژ ساراها
)باراندازها( مخصوص انبار کر ن کالاهای خاص بو ندم سراها بر و نو اند : سراهای سرپوشیده که تعدا شاان بسایار کام
است و سراهای روباز، همه سراها ارای حیاط مرکزی و بسیاری از آنها و طبقه اندم
تیمچه ها
تیمچه ها فضاهای سرپوشیده ای هستند که به عرضه یک نو کالا اختصاص ارند و به ندرت تیمچه های روباز هم یده مای
شو م تیمچه ها یک فضای آزا ر وسط ارند اطراف آن حجره ها و مغازه ها ر یک یا و طبقه قرار گرفته اندم سقف اکثر
تیمچه ها کاربندی و رسمی بندی و ر گوشه ها مقرنس کاری شده است مانند تیمچه امیژ الدوله غفاری ر کاشان از یگار
تیمچه های معروف یکی تیمچه حاجب الدوله تهران و تیمچه مهدیه ر تهران و تیمچه مظفریه تبریز استم
چهارسوها، یعنی تقاطع و بازار، سقف های بلندتری ارند و سقف آنها گنبدی است
مصالح و فناوری بازار
همیشه سعی می شو از بهتریژ مصالح و طرح های معماری ر بنای بازار استفا ه شو م
ر زمیژ های مرطوب قطعات سنگ را ر شالو ه و پی ستون ها )تویزه ها( به کار می بر ندم تویزه ها و یوارهاای بااربر،
اغلب با آجر و گچ ساخته می شوندم
برای پوشش هانه بزرگی مانند چهارسوها و تیمچه ها، از گنبد و کاربندی استفا ه می کر ندم به ایژ ترتیب ضمژ آنکه مای
توانستند هانه های بزرگ را به کمک تویزه های متقاطع بپوشانند، از نظر زیبایی هم حجم ها و شکل های ظریف و بادیعی
را با کمک فژ کاربندی به وجو می آورندم
پشت با بازارها، بیشتر با کاهگل پوشانده می شد که هم عایو حرارتی بو و هم تا حدو ی به عنوان عایو رطوبتی عمل مای
کر م
سابقه ایجا بازار ر ایران به روزگاران بسیار ور باز می گر م طبو مدارک تاریخی بازار ر بسایاری از شاهرهای قبال از
اسلا یکی از عناصر مهم شهری بو ه است پس از اسلا ، گسترش شهرهای اسلامی و افازایش ارتباطاات اجتمااعی، از یاا
راههای کاروانی، توسعه کاروانسراها و تبا لات اقتصا ی موجب شکل گرفتژ فضای بازرگانی و تولیدی موسو به بازار شادم
ر شهرهای اسلامی بازار محور اصلی و مرکز اقتصا ی شهر بو ه و انبارهای مهم، مراکز تولیادی، مراکاز توزیاع کالاهاای
گوناگون و مبا لات پولی ر آن جای اشتندم بازارها بیشتر ر امتدا مهمتریژ راههای اصلی شاهر سااخته مای شادند و ر
اغلب موار راسته بازار شاهراه اصلی شهر نیز بو که مهمتریژ و شلوغتریژ روازه ها را به مرکز شهر متصل می کر )مانناد
بازار سلطانیه، بازار اصفهان و بازار ناییژ(م ر بیشتر شهرهای اسلامی مسجد جامع ر کنار بازار قارار اشاتم کانهاا ر و
سوی راسته اصلی و راسته های فرعی قرار اشتندم برخی از راسته ها به عرضه کالاهای مخصوص اختصاص اشت مانند بازار
بزازها، کفاشها، زرگرها و آهنگرهام کاروانسراهای رون شهری ا که قبلاً مور بحاث قارار گرفات ا اغلاب ر پشات
کانهای بازار قرار اشت و به وسیله راهرو یا فضای کوچک به بازار مرتبط می شدم بسیاری از سراها و طبقاه سااخته مای
شدند و همه آنها ارای حیاط مرکزی بو ندم طوی بازارها اندازه مشخص و معینی نداشت و به نسبت وسعت شهر و رونو بازار
متفاوت بو م طوی راسته اصلی ر شهرهای کوچک و متوسط ر حدو چند صد متر و ر شاهرهای بازرگ، بایش از یاک
کیلومتر بو و عرض بازارها بیژ پن تا ه متر بو ه استم ر ساختمان بازارها از بهتریژ مصالح و شیوه های معماری اساتفا ه
می شدم ستونها و یوارها بیشتر از سنگ و آجر بو و برای پوشاندن سقف از گچ و آجر استفا ه می کر ندم بارای پوشااندن
هانه های بزرگ مانند چهار سوها و تیمچه ها از گنبد و کاربندی استفا ه می شدم پشت با بازارها هام بیشاتر باا کاهگال
پوشانده می شد زیرا کاهگل هم عایو حرارتی بو و هم عایو رطوبتیم کف بازارها اغلب خاکی بو که ر اثر گذشت زمان
کوبیده و محکم می شدم البته گاهی از سنگ وآجر برای پوشاندن کف بازار و حجره ها استفا ه می کر ندم به هر حای، بازار
یکی از مهمتریژ بناهای عمومی شهرهای گوناگون است که ر وهله اوی برای عرضه، تولید، تبا ی و خرید و فاروش کاالا
شکل گرفت، ولی بعدها کارکر های متعد فرهنگی و اجتماعی پیدا کر م رشد و رونو اقتصا ی منجر به پیدایش انوا باازار
شد که از میان آنها می توان از بازارهای ا واری، بازارهای روستایی، بازارهای ثابت، بازار بیژ راهی و بازارهای شاهری ناا
بر م
مراکز علمی و فرهنگی
رصد انه مرا ه
رصدخانه ها یا مراکز ستاره شناسی از مراکز علمی و پژوهشی مهم ر گذشته بو ندم یکی از ایژ مراکز رصدخانه الاغ بیاک
)فرزند تیمور( ر سمرقند است که بسیار حائز اهمیت بو هم
تنها اثر بازمانده از رصدخانه ها ر ایران رصدخانه مراغه استم بنای رصدخانه مراغه ر سای 877 هجری به ستور هلاکوخان
و با نظارت خواجه نصیرالدیژ طوسی ساخته شدم
کتابخانه
تقریباً همه شهرهای ایران ارای کتابخانه های بزرگ با تعدا زیا ی کتاب بو ه اند که متأسفانه بسیاری از آنها از بیژ رفتاه
اندم از جمله کتابخانه های مشهور ایران کتابخانه امیرنوح سامانی ر بخارا، کتابخانه بزرگ مسجد عتیو یا مسجد جامع اصفهان
و کتابخانه های شهرهای نیشابور، طوس و ممم می باشند که اقوا وحشی چندیژ هزار کتاب آن را آتش ز ه و یا باه جریاان
آب سپر ه اندم
شهر و شهرسازی )مطالعه آزا (
ر نز یکی بهشاهر از جملاه » کمربند « و » هوتو « نخستیژ استقرارهای اولیه ر ایران نیز از غارها شرو شدم و غار معروف
ایژ غارها هستندم تاریخ تشکیل شهر ر ایران به گذشته های ور می رسدم شهر به مکانی گفته می شو که ارای سااخت و
ساز معماری باشدم از ایژ رو شهر بدون بنا، شهر نیستم
می گفتند ، اطراف شهر را یوارعریضی می کشیدند که بارو نا اشتم معماولاً ر چهارگوشاه » شارستان « ر قدیم به شهر
بارو، بر های یده بانی برپا می ساختند و ایژ امر به لحا امنیت، اهمیت زیا ی اشت زیرا از ایژ طریو رفت و آمدها باه
رون شهر کنتری می شد و هر کسی نمی توانست آزا انه وار شهر شو م
بافت
بافت عبارت است از مجموعه عوامل معماری و شهرسازی که تحت عناویژ مختلف ، یک شهر و یا روساتا را تشاکیل مای
هدم اما هر مجموعه ای از ساخت و سازهای معماری از نظر عملکر و کاربر مصالح و نو و فر و شکل تحت تأثیر آب و
هوای اقلیم های مختلف استم
تصور شهر بدون ر و روازه و یوار محافم امکان نداشتم ایژ موضو مرحله اوی امنیت هار شاهربو م شاهر بادون نظاا
اجتماعی و قانون مند نیز نمی توانست ا امه حیات هدم
بافت های مسکونی
ر اینجا و نو بافت مسکونی شرح ا ه می شو :
1( بافت گسسته 1( بافت پیوسته
ر بافت گسسته خانه ها نمی توانند به هم چسبیده باشند مانند خانه هایی که ر مناطو جنگلی ساخته می شوند زیارا ساکون
هوا و رطوبت بالا ر ایژ مناطو نیاز ار که خانه ها از هر چهار طرف فضای خار ، پنجره و ایوان اشته باشند تاا جریاان
هوا ائماً ر محوطه خانه عبور کند و از و گرمای اخل ساختمان بکاهدم
برعکس ر بافت پیوسته، خانه ها باه هام چسابیده اناد مانناد خاناه هاایی کاه ر منااطو سر سایر و گرمسایر سااخته
می شوندم ایژ خانه ها برای جلوگیری از مبا له سریع گرما و سرما به هم چسبیده اند زیرا یوارهای حائل مانع ورو سارما و
گرما می شوندم
معماری انه های سنتی ایران
خانه ها ر ایران یا شمالی هستند و یا جنوبی زیرا بافت شهری اکثر شهرهای ایران شطرنجی استم حیااط خاناه معماولاً ر
جنوب ساختمان یا بنای خانه قرار می گیر مشکل هندسی زمیژ خانه ها مربع مستطیل است و همه خاناه هاا ارای باغچاه و
حوض بو ه اندم ر گذشته ر خانه های قدیمی مستقیماً به حیاط باز نمی شد بلکه ابتدا به فضایی به نا هشتی راه می یافات و
سپس از اخل هشتی، خانه به و سمت بیرونی و اندرونی تقسیم می شدم
برای رسیدن به اندرونی می بایست از الان باریک و پیچ و خم اری عبور کر م ایژ عمل مانع از آن می شد که اهالی خاناه
از هشتی ر یدرس باشندم بنابرایژ یکی از صفات معماری ایران به ویژه ر ساخت خانه های مسکونی رعایت رون گرایای
است یعنی کسانی که ر یک خانه زندگی می کنند یده نشوندم
قسمت بیرونی که از نظر معماری و تزئینات برای یک خانه مهم بو ه معمولاً یک اتاق بزرگ رو به قبله اشاته کاه باه آن
می گویندم ایژ اتاق و پنجره های آن)پنجاره هاای ارسای( » شاه نشیژ « به لیل اشتژ پن یا هفت پنجره( یا ( » پن ری «
ارای تزئینات فراوان مشبک و منبت و گچکاری و نقاشی و آیینه کاری بو ه استم تعدا کمی از خانه های قدیمی کاه ر
تهران باقی مانده اند عبارتند از :خانه وثوق الدوله ، خانه اما جمعه تهران، خانه امیربها ر، عبارت باغ فر وسی و ممم تهاران ر
گذشته 11 روازه اشته که ر زمان ناصرالدیژ شاه قاجار ساخته شده بو م ایژ روازه های زیبا به ساتور یکای از عااملان
وره رضا شاه تخریب شدم
عناصر ترکی دهند معماری
هر بنای وره اسلامی چه بنای مذهبی، مانند مسجد و مدرسه و چه غیر مذهبی، مانند کاروانسرا و کاخ از فضاهای گونااگون
تشکیل می شو و گاهی نیز ممکژ است فضای تازه به صورت الحاقی به بناهای یگر اضافه شو مثلاً مناره یا منار ر مسجد
و مدرسه که جزیی از بناست و به طور مجزا هم کاربر ار م میانسرا ا حیاط و صحژ ا یکی از ویژگیهای معماری اسالامی
استم مساجد، مدارس و کاروانسراها عمدتاً ارای صحژ یا حیاط مرکزی هستندم
میانسرا
ر وره اسلامی و نقش مهم اشت: اوی اینکه نیاز مسلمانان را به وضوخانه و محال تطهیار ر مسااجد و مادارس و نیااز
مسافران را به استراحت، بارگیری و باربندی ر حیاط کاروانسرا تأمیژ می کر م و اینکه با کانون قرار ا ن فضای اخلی،
بنا را از سر و صدا و فعالیت زندگی روزمره و عا ی جدا می کر م شکل میانسرا عموماً مربع و مستطیل بو ، ولای گااهی از
نقشه های چند ضلعی و مدور هم استفا ه می شدم میانسرا راه سترسی به شبستان و بناهای وابسته مانند راه پله هاا و اتاقهاا را
مشخص می کر و ارای ایوانی ر یک یا و یا چهار طرف بو م
ایوان
ایوان از زمان اشکانی مور استفا ه قرار گرفته و ساخت آن تا کنون به شیوه های گوناگون ا امه یافتاه اساتم ایاوان کاه
معمولاً از یک طاق آهنگ تشکیل می شو از سه طرف بسته و به طرف میانسرا باز می شو م ایوانهاا باه صاورت فضااهای
ورو ی و خروجی ساخته می شوند و ر حالی که برای جریان یافتژ هوا باز هستند، از تابش آفتاب جلوگیری می کنند و باه
عنوان یکی از اجزای تشکیل هنده اهمیت فوق العا ه ای اشته، به بنا، برجستگی و شکوه می بخشندم ایاوان کاانونی اسات
برای تزیینات مختلف بنا، چون ایجا مقرنسها با شیوه آجر کاری، گچبری و کاشیکاری
رواق
به فضاهای سرپوشیده ستوندار یا متشکل از چشمه طاقهایی گفته می شو که ر طرفیژ صحژ یا میانسرای مساجد یا امااکژ
مذهبی ساخته می شو م هانه اینگونه فضاها رو به صحژ است و ر ورو ی مسجد را به شبستان یا گنبد خانه متصل می ساز م
گنهد
گنبد نیز مانند ایوان یکی از مهمتریژ عناصر معماری ایران است که سابقه آن به قبل از اسلا می رسدم پوشاش گنبادی ر
معماری اسلامی ویژگیهای متعد ی ار و بیش از هر نو پوششی کاربر اشته استم ایجا گنبد روی فضای مربع و یا چند
ضلعی ارای چند مرحله بو ه است: نخست اتاق چهار گوش با رها و طاقچه ها سپس بخش انتقالی بیژ اتاق چهاار گاوش و
گنبد و ر پایان گنبد اصلی معماران ایرانی روی بناهای گوناگون، بویژه روی مقبره ها، مساجد و مدارس، زیبااتریژ گنبادها را
ساخته اندم گنبدهای ایرانی ارای اشکای مختلفی است که برخی از آنها عبارتند از: گنبد مخروطی یاا رک، گنباد یاک پاوش،
گنبد پیوسته و گسستهم شکوه و زیبایی معماری ایران ر وره اسالامی بساتگی زیاا ی باه گنبادهای آن ار کاه اغلاب باا
کاشیکاری معرق تزییژ شده اند)مانند مسجد شیخ لطف الله(م
شهستان ستوندار
شبستانهای ستوندار ا که ارتفا چندانی ندارند ا معمولاً ر طرفیژ گنبدها بنا شده اندم ایژ شبستانها به گونه ای سااخته شاده
اند که بتوان با افزو ن یا بر اشتژ هانه هایی، آنها را توسعه ا یا کوچک کر م به ایژ ترتیب چنیژ منطقه سرپوشیده ای را
می توانستند با یواری تیغه مانند که هیچ گونه عملکر ساختمانی نداشت محصور کنند)مانند مسجد تربت جا و امیر چخماق
یز (م
حجر
حجره یا اتاق معمولاً ر اطراف حیاط مرکزی یا میانسرا به صورت مربع، مستطیل یا چند ضلعی ساخته مای شادم ایاژ گوناه
حجااره هااا ر ماادارس باارای اسااتفا ه طاالاب و ر کاروانسااراها باارای اسااتراحت مسااافران و گاااهی بااه منظااور
چله نشینی و عزلت گزینی رویشان بنا می شدم ر بعضی موار حجره ها به صورت وطبقه ساخته می شد که رفتژ به طبقاه
بالا از طریو راهروهای ارتباطی انجا می گرفتم معمولاً چنیژ اتاقهایی از حداقل روشنایی برخور ار بو ند، سقف آنها کوتاه
بو و از نو طاق آهنگ ساخته می شدم
منار
منار به معنای جای نور است و به بنای بلند و کشیده اطلاق می شو که عموماً کنار بناهای مذهبی مانند مادارس، مسااجد، و
مقبره ها ساخته می شدندم قبل از اسلا از منار برای راهنمایی استفا ه می کر ند که گااهی نیاز معارف وجاو آتشاکده و
آتشگاههای بزرگ بو و به آن میل می گفتند)مانند میل نورآبا ، میل فیروزآبا (م ر وره اسلامی احاداث منااره گساترش
بیشتری یافتم یکی از قدیمیتریژ مناره ها متعلو به مسجد جامع مشو استم از یگر مناره های باقیمانده اوایال اسالا مای
توان به مناره مسجد اشاره کر م اگرچه معلو نشده که قدیمیتریژ مناره ر ایران ر کدامیک از بناهای مذهبی سااخته شاده،
ولی منار مسجد جامع سمنان و امغان را می توان از قدیمتریژ مناره های ایران انستم لاز به یا آوری است کاه ر آغااز
مناره ها عموماً به صورت منفر ر مجاورت مساجد ساخته می شدند، ولی از وره سلجوقی به بعد بتدری مناره ها به صاورت
زوجی بر سر ر ورو ی و یا بر ایوان اصلی احداث گر ید)مانند مسجد جامع اصفهان، مدرسه و منار گلشژ طبای(م از نظار
معماری مناره ها از سه قسمت اصلی پایه، ساقه یا بدنه و کلاهک یا تا و بخشهای پلکان و نورگیر تشکیل می شو م مناره ها
به اشکای استوانه ای، مخروطی و چند ضلعی ساخته شده اندم مناره ها ر آغاز احداث بسیار سا ه و عاری از تزییناات بو ناد،
ولی بتدری همانند یگر عناصر معماری با تزییناتی چون آجرکاری، کاشیکاری، مقارنس و کتیباه آراساته شادندم مصاالح
ساختمانی مناره ها از آجر و سنگ بو ه استم مناره ها برای استحکا بخشیدن و جلوگیری از رانش بنا ساخته می شدند
بادگیر
معماران و استا کاران ایرانی با توجه به شرایط اقلیمی و جغرافیایی مناطو گوناگون ایران شیوه های معماری را ر شهر های
مختلف توسعه بخشیدند همان طور که به لیل سرما ایجا بناهای فاقد میانسرا ر آذربایجان متداوی بو ه، ساختژ با گیر نیاز
ر مناطو کویری روا اشته استم سالیان بس راز، با گیر یکی از اجزای مهم بناها ر نواحی گر و خشاک ایاران باو ه
استم هر با گیر شامل برجهای تهویه بر فراز ساختمان استم ر بالای هر بر یک رشته هانه های عمو ی وجو ار کاه
ر مقابل با های وزان قرار گرفته و برای گرفتژ نسیم و هدایت آن به اتاق همکف یا زیرزمیژ که رطوبت را از یک حوض
آب اخذ می کند، تعبیه شده استم ر شهرهای کویری ایران مانند کاشان، یز و کرمان از با گیر ر بناهای مختلف به نحوه
مطلوب استفا ه شده استم ر بعضی بناها حتی چندیژ با گیر ساخته شده )مانند آب انبار پن با گیر یز (م
پله
گرچه پله یک اثر معماری مهم به حساب نمی آید، ولی کاربر های سو مندی ر معماری ار م راه پله های ماارپیچ اخال
مناره ها و پلاه هاایی کاه باه بامهاا و فضااهای اخلای و خاارجی بناا و باه پاشایرهای سراشایبی آب انبارهاا منتهای
می شو از اهمیت ویژه ای برخور ارندم همچنیژ پله ها، راههای ارتباطی مفید به طبقه و یا پشت با به شمار می رونادم ر
بعضی از بناها پله ها علاوه بر کاربر ارتباطی، وسیله سبک کر ن حجمهای ساختمانی نیز هستند)مانند بنای تایبا خراساان(م
مدرسه غیاثیه خرگر ارای هشت ستگاه پله استم همچنیژ مسجد کبو تبریز پله هایی ر شش قسمت ار که و ستگاه
پله به نمای اصلی متصل است و چهار ستگاه ر گوشه های گنبد خانه یا شبستان قرار ار که به طبقه و متصل می شاو م
مصالح ساختمانی پله ها اغلب آجر استم
سردابه
تعدا بسیاری از آرامگاهها مدفژ اصلی شخصیتی مذهبی یا سیاسی هستند که زیر طبقه همکف ساخته می شدندم از آنجاا کاه
طبقه همکف باید محلی برای زیارت یا مراسم مذهبی می اشت، معمولاً محل تدفیژ را ر طبقه ای پاییژ تر از سطح زمیژ می
ساختندم احداث سر ابه بیشتر ر آرامگاههای ناحیه شمای و آذربایجان مرسو بو ه استم از قرن هشتم هجری به بعاد نصاب
ضریح چوبی ر روی مزارها به صورت سمبلیک متداوی شدم صندوقهای چوبی منبت کاری شده ناا بسایاری از رو گاران
هنرمند را برخو ار م
روشهای سا ت و تزیی مطالعه آزاد(
به طور کلی آگاهی ما از نحوه ساخت، طراحی و سایر امور ساختمانی وره اسلامی بسیار کم و محدو اساتم بادون شاک
ایجا بناها، چه مجموعه های مذهبی و چه غیر مذهبی، مستلز آگاهی از علومی چون هندسه، ریاضی و طراحی بو ه اسات و
استا کاران طی قرون متما ی با بهره گیری از علو ، توانسته اند شاهکارهایی ر هنر معماری به وجاو آورنادم متأسافانه ر
متون تاریخی وره اسلامی مطالب مهم و تصاویر چندانی ر مور چگونگی ایجا بناها به چشم نمی خور م تنها نموناه هاای
قابل ذکر و نقاشی منسوب به بهزا ، با تاریخ 171 هجری، ر ظفرنامه و خمسه نظامی استم ایژ نقاشیها ر حاای حاضار ر
انشگاه هابکینز آمریکا نگهداری می شوند و ر آنها نحوه ساخت مسجد جامع تیماور و همچنایژ کااخ خورناو باه شایوه
مینیاتور به تصویر کشیده شده استم ر ایژ نقاشیها تا حدو ی تزیینات و ابزار و وسایل معماری مرساو آن روزگاار مانناد
اربست، گونیای چوبی، اره، خط کش، بیل، تیشه، ماله، نر بان، و ممم و همچنیژ مصالح ساختمانی مانند سانگ، آجار، گاچ،
ملاط و کاشی و مراحل اجرای ساختمان نشان ا ه شده استم برخی محققان بر ایژ عقیده اند که علت فقدان مطالب ساو مند
رباره معماران وره اسلامی و روشهای طراحی و ساختمانی آنها، ایژ است که معماران ر مقایسه باا شااعران، فیلساوفان و
مورخان، کمتر مور توجه بو ه اندم البته ایژ رأی رست به نظر نمی رسد زیرا ر ا وار مختلف نیااز همگاان باه معماار و
استا کاران ساختمانی برای ایجا محلهای مسکونی، تجاری و عبا ی امری مسلم بو ه استم مورخان اسلامی چون بیهقی، اباژ
خلدون و خواجه رشیدالدیژ، مطالب سو مندی رباره معماری و معماران نوشته اند از جمله نوشته اند معماران از علو ریاضی
و هندسه اطلا اشتند و ر احداث بناها قبل از هر چیز به طراحی و نقشه کشی مبا رت می ورزیدندم فارابی فیلسوف بزرگ
ایران می گوید معماری مبتنی بر علم الحیل است و حیل، مهارت، هنر و فنی است که با کار استا انه و هنرمنداناه ر اشاکای
هندسی نشان ا ه می شو م هندسه مبنای معماری بو و معمار بسیار ماهر و استا را مهندس می گفتند که به معناای هندساه
ان استم همچنیژ متونی ر ست است که ر آنها از هندسه و طرحهای هندسی برای معماران بحث می شو و سراسر ایاژ
کتابها ارای توضیحاتی است که به معماری عملی ارتباط پیدا می کندم بخشی از کتاب مفتاح الحساب نوشته جمشاید کاشای
ریاضیدان و منجم عصر تیموری، به معماری اختصاص یافته و ر آن بخش از روشهای ساختژ طاق و گنبد و مقارنس بحاث
می کند، از انوا طاقهایی که او شرح می هد برخی را ر بناهای تیموری می توان یدم معماران، استا کاران، بنایان و یگار
گروههای وابسته به علم معماری، با آگاهی کامل از فژ معماری و با ابتکار و ابداعات خاص خاو و رعایات کامال اصاوی
هندسه و مهارت های سنتی و همچنیژ الها از عقاید ینی فضای معماری ایران را شکوهی جاو انه بخشیدندم مسلولیت ساخت
بنا نیز به عهده گروههای متعد ی بو ه است مثلاً گروهی مسلوی احداث ساختمان تا مرحله سفت کاری، و گروهی مسالوی
تزیینات بنا مانند آجرکاری، گچبری و کاشیکاری بو ه اندم همچنیژ بیژ استا کاران، سلساله مراتبای وجاو اشاته، مانناد
مهندس، معمار، بنا، سرکارگر، سنگکار، گچکار، کاشیکار و کارگر سا ه که هر یاک مسالولیت خاصای اشاتندم لاز باه
یا آوری است که معماران ایرانی به علت فروتنی از ثبت کر ن نا خو بر بناها خو اری می کر ند به همایژ علات جاز
تعدا ی از بناها که نا معمار یا سازنده آن مشخص شد، بقیه فاقد نا استا کار یا سازنده آن استم
مصالح سا تمانی
مصالحی که ر ایجا بناهای وره اسلامی به کار رفته متنو استم
آجنر= مهمتریژ مصالح ساختمانی ر ایران قبل و بعد از اسلا بو ه استم آجرهای به کار رفته ر معماری عموماً مربع شکل
است که ر کارگاههای آجرپزی ر سراسر ایران ساخته می شدم آجر علاوه بر استفا ه ر ساختژ بدنه بنا برای تزییژ آن نیز
نقش مهمی اشت و از اوایل اسلا تا وره تیموری تزییژ بیشتر بناها با آجرکاری اساتم همچنایژ از آجرهاای تراشادار و
قالبی نیز استفا ه می شدم آجرهای پخته رنگهای گوناگونی چون زر کمرنگ، قرمز و قرمز تیره اشته کاه بیشاتر ر ابعاا
17 سانتیمتر ساخته می شد و ر قسمتهای مختلف بنا مانند ایوانها، طاقنماها، گنبدها، مناره هاا ×17× 11 و 7 ×11×7 ،11×11×3
و اتاقها به کار می رفت)برجهای خرقان، گنبد قابوس، مناره مسجد ساوه(م
گچ = گچ از یگر مصالح ساختمانی است که ر تمامی ا وار، ر معماری استفا ه شده استم از آنجایی کاه گاچ از مصاالح
ارزان قیمت بو ه و زو سفت می شده است، کاربر های متعد اشته و مور توجه معماران بو ه استم گچبری برای آراستژ
سطوح اخلی بناها، نوشتژ کتیبه ها، تزییژ محرابها، زیر گنبدها و ایوانها به کار می رفتاه اساتم بسایاری از بناهاای عصار
سلجوقی و ایلخانی با گچبری تزییژ شده اندم اهمیت گچبری ر بناهای اسلامی به حدی باو کاه هنرمنادان ایاژ رشاته باه
معروف بو ند ونا بسیاری از ایژ هنرمندان ر کتیبه های بناها به یا گار مانده استم علاوه بار ایاژ، هنرمنادان » جصاص «
گچبر ر قرن پنجم تا هم هجری از شیوه های گوناگونی مانند گچباری رنگای، گچکااری وصاله ای، گچکااری تاوپر و
توخالی، گچبری مشبک و گچبری مسطح و برجسته استفا ه کر ه اند)مانند اصفهان: محراب اولجایتو، زنجان: گنبد سالطانیه،
همدان: گنبد علویان و اشترجان: محراب اشترجان(م
کاشنی = استفا ه از کاشی برای تزییژ و همچنیژ استحکا بخشیدن به بناها از وره سلجوقی آغاز شد و ر طی قرون متما ی
بویژه ر عهد تیموری و صفوی به او رسیدم کاشی نقش عمده ای ر تزییژ بناهای وره اسلامی اشات و باا شایوه هاای
متفاوت توسط هنرمندان کاشیکار به کار می رفتم استفا ه از کاشیهای یک رنگ، کاشی هفت رنگ، کاشی معرق و تلفیاو
آجر و کاشی ر وره های سلجوقی، ایلخانی و تیموری و صفوی ر تزییژ بنا مرسو بو ه و تا عصر حاضر ا امه یافته استم
تزییژ بخشهای گوناگون بنا، از پوشش گنبد و مناره گرفته تا سطح اخلی بنا و زیر گنبد و یوارها و محراب باا کاشایهای
مختلف، بویژه کاشیهای معرق، به بناهای مذهبی و غیر مذهبی ایران وره اسلامی زیبایی خاصی بخشیده اسات)مانند گناباا :
مسجد گنابا و غیاثیه، خرگر : مدرسه خرگر ، مشهد: مسجد گوهرشا ، تبریز: مسجد کبو ، اصفهان: مسجد شیخ لطاف الله و
مسجد اما (م
رت = از یگر مصالح ساختمانی معموی ر معماری ایران خشت استم ر وره اسلامی یا تمامی بنا از خشت بو ه یا بخشی
از یوارها از خشت و بقیه از آجر بو ه استم از آنجایی که مقاومت خشت ر برابر با و باران و برف اندک است، بناهاای
خشتی زیا ی از روزگاران گذشته باقی نمانده استم
سنگ = ر معماری اسلامی از سنگ برای کار ر شالو ه، بدنه، فرش کر ن کف و تزییژ بنا استفا ه می شدم گرچه به علات
موقعیاات جغرافیااایی و اقلیماای اسااتفا ه از ساانگ ر برخاای نقاااط چااون آذربایجااان بیشااتر یااده ماای شااو ، امااا
بهره گیری از آن تقریباً ر سراسر ایران مرسو و متداوی بو ه استم استفا ه از سسنگ ر پی بنا و یوارها اهمیت ویاژه ای
اشت و برای ساختژ کتیبه ها سنگهای گوناگونی چون سنگ سیاه، سنگ آهک، سنگ مرمر که با قت تراشایده و گااهی
حجاری می شد ا به کار می رفت)مرند: کاروانسرای مرند، شیراز: مسجد جامع، کاشان: کتیبه های مسجد میدان(م
چوب = استفا ه از چوب برای ساختژ ر، پنجره، صندوقهای ضریح، ستونها و تیر سقف و چهار چوب، از ویژگیهای معماری
اسلامی است که ر ناحیه مازندران و گیلان روا بیشتری اشته استم رختهای تبریزی، سپیدار، چنار، کا و گر و از جمله
رختهایی بو ند که از چوب آنها برای بخشهای گوناگون بنا استفا ه می شده است)ورامیژ: مسجد جامع، تبریز: ارگ علیشاه،
ساری: اما زا ه صالح(م
شیره = کاوشهای باستانشناسی سالهای اخیر و همچنیژ بناهای باقیمانده از ا وار مختلف اسلامی نشان می هاد کاه از شیشاه
های الوان به رنگهای سرخ، آبی، بنفش و سبز برای تأمیژ روشنایی و تزییژ ر و پنجره و قابهاای گنباد خاناه و شبساتانها
استفا ه می شده استم همچنیژ مطالعه متون تاریخی و مشاهده مینیاتور های قرن ششم تا واز هم هجری نشان می هاد کاه
شیشه، کاربر وسیعی اشته است)خرگر : غیاثیه، شاه زند: مقبره شیری بکا آقا، اصفهان: عالی قاپو(م
سهک شناسی معماری ایرانی
شیوه های مطرح شده ر معماری ایرانی عبارتند از : شیوه های پارتی ، پارسی ، خراسانی ، رازی ، آذری و اصفهانی که شیوه
های پارسی و پارتی متعلو به وره های پیش از اسلا و سبکهای خراسانی ، رازی ، آذری و اصفهانی مربوط به وران
اسلامی می باشند .
ساختمانهای تخت جمشید نمونه های خوبی جهت توضیح شیوه پارسی هستند که شامل : روازه ملل ، آپا انا ، تالار صد
ستون ، تچرا ، هدیش و تالار شورا هستند که از بارزتریژ ویژگیهای آنها استفا ه از سنگهای پاکتراش و گاهی صیقل شده ،
منظم و بهره گیری از بهتریژ مصالح ، بنا کر ن ساختمانها بر روی سکو هایی از سنگ ، آرایش فضاهای رونی با کاشی
های لعاب ار، بهره گیری از پایه ستون و سر ستون و استفا ه از نقوش برجسته )ستونها ر ایژ وره ارای حداکثر ارتفا
هستند ( می باشند م
شیوه پارتی بعد از حمله اسکندر به ایران و ر وره های اشکانی وساسانی پیدا می شو و ر ایژ وران است که توجه به
معماری یونانی رو به افوی می رو م ر ایژ وران استفا ه از مصالح بومی روا می یابد و مهمتریژ ستاور ایژ عصر استفا ه
از پوششهای طاقی ر هانه های بزرگ و گنبدها ر زمینه چهار گوش می باشد که آتشکده فیروزآبا ، کاخ بیشابور ، کاخ
سروستان ، ایوان کرخه از نمونه های ابنیه ایژ وران می باشند ر ایژ عصر گچ بری با خطوط شکسته و خمیده و استفا ه از
کنگره ها ر نمای ساختمانها روا یافته و قرینه سازی ر نیایشگاهها و کاخ ها مور توجه قرار می گیر م
با ورو اسلا به ایران سبکهای معماری تا حدو ی ستخوش تغییرات می گر ند و سبکهایی چون خراسانی ، رازی ، آذری و
اصفهانی به عرصه ظهور می رسندم
شیوه خراسانی ، همانطور که از نامش بر می آید ، ر خراسان شکل می گیر و از آنجا به شهرهای یگر اشاعه
می یابد )از سده نخست هجری تا سده چهار ) ایژ شیوه بر اصولی چون سا گی ، وری از بیهو گی ، مر واری و استفا ه
از مصالح بومی استوار بو ه که یکی از اصیل تریژ بناهای ایژ شیوه ، مسجد جامع ” فهر ” است م مسجد جامع اصفهان و
مسجد جامع ار ستان از نمونه هایی یگر ر ایژ سبک می باشندم
شیوه رازی نیز ر شهرری ظهور می نماید، از زمان آی زیار آغاز و ر زمانهای آی بویه ، سلجوقی ، اتابکان و خوارزمشاهیان
ا امه می یابد م ” ر ایژ شیوه نغز کاری شیوه پارسی ، شکوه شیوه پارتی و ریزه کاری شیوه خراسانی با هم پدیدار می شوندم
” از مهمتریژ ویژگیهای ایژ سبک ساخت بناهایی است با کارکر هایی ویژه وخاص مانند آرامگاههاای برجای و میال هاا
)برجهای راهنما برای مسافران ر بیابانها (م ر ایژ شیوه نیز ساخت تاق و گنبد پیشرفت ارزنده ای ار و از گچبری بسیار ر
تزییژ بناها استفا ه می نمایند م یکی ازشیوه های گچبری که ر ایژ وره بسیار روا اشته گچ بری ” گچ تراش ” بو ه که
گچ را با رنگهای مختلف می آمیختند و زمانیکه سفت می شد آنرا به اشکالی ر می آور ند و همچون کاشی ر کنارهم قرار
می ا ند و تصویری راخلو می کر ند از نمونه های ای سبک می توان به گنبد قابوس و گنبد کبو مراغه اشاره نمو .
شیوه آذری را می توان به و وره تقسیم کر ، یک وره از زمان هولاکو و پایتخت شدن مراغه و وره و از زمان تیمور
و پایتختی سمرقند م آنچه که به عنوان مشخصه اصلی ایژ سبک می توان ذکر نمو ، بهره گیری هر چه بیشاتر از هندساه و
طرحهای متنو وپیچیده ر آثار معماری و ساخت بناهای بسیار بزرگ می باشد ر ایژ سبک از کاشی تراش یا معرق بیشتر
از سبکهای گذشته بهره گرفته شده است و ر وره و استفا ه از کاشی هفت رنگ )کاشی سافید لعااب ار کاه پاس از
نقاشی روی آن آنرا اخل کوره می گذاشتند و ر تزییژ استفا ه می کر ند( وخشتی ر برخی ساختمانها باب می گار ر
ایژ شیوه از تاقهایی چون تاق ” آهنگ یا استوانه ای ” ، تاق ” تویزه ” و تاق ” کلنبو ” ) گنبد کوچکی با خیز کم کاه ر
مکانهایی چون سقف نشیمژ ، خانه های اشرافی و پوشش چهار سوق بازارها به کار می رفته ( بهاره مای گرفتناد م گنباد ”
سلطانیه ” را می توان نمونه ای از ایژ سبک انست م
شیوه اصفهانی آخریژ شیوه ر معماری ایرانی می باشد که برای ایژ سبک نیز می توان و وره را ر نظر گرفت :
– از زمان قره قویونلوها تا حکومت محمد شاه قاجار
– از زمان افشاریان تا پایان حکومت زندیان
از جمله ویژگیهای ایژ شیوه ، سا ه شدن طرحها واستفا ه از اشکای هندسی ساا ه )بارخلاف شایوه آذری کاه از طرحهاای
پیچیده هندسی بهره گرفته می شد( ، استفا ه از گنبدهای گسسته میان تهی و بهره گیری هر چه بیشتر از کاشی هاای هفات
رنگ تا کاشیهای تراش یا معرق ر تزیینات .
ر ایژ شیوه بر خلاف شیوه های قبل ر مصالح تغییراتی ایجا و سپس از آنها استفا ه می کر ند که البتاه ایاژ کاار سابب
پاییژ آمدن کیفیت بناها می گشت ) ر شیوه های گذشته از مصالح به شکل اولیه شان استفا ه می نمو ند و تغییار و تحاولی
ر آنها ایجا نمی کر ند مثلا آجر را بدون تراشیدن مور استفا ه قرار می ا ند( از جمله بناهای مطرح ر ایژ سبک ، مسجد
اما اصفهان ، مسجد شیخ لطف الله و عمارت عالی قاپو می باشند
به طور کلی می توان اصوی معماری ایرانی را ر مر واری ) توجه به نیازهای انسان و ر نظر گرفتژ تناسبات (، پرهیاز از
بیهو گی ) وری از خلو فضاهای بی کاربر و صرفا تزیینی ( نیارش ) توجه ر به کاارگیری مصاالح ) ، خو بساندگی )
توجه به معماری بومی ( و رون گرایی ر نظر گرفتژ اعتقا ات وپایبندی به ارزشهای بومی خلاصه نمو .
مسجد جامع فهرج که تری مسجد ایران(
تنها مسجد بجای مانده ازقرن اوی هجری ر ایران ،مساجد جاامع فهار
میباشدمآنگونه که ازمنابع تاریخی برمی آید ،ایژ مسجد پاس ازفاتح یاز
بدست سپاهیان اسلا بنا گر یده ،اما کتیبه ای که ایژ مدعا را تایید کر ه
باشد، ر سترس نیست منقشه ایاژ مساجد و قرارگارفتژ محاراب آن ر
محور عرضی و تزیینات بکار رفته ر آن،حاکی از آن است ایاژ بناا ر
صدر اسلا بنا گر یده است م
ربناهای تاریخی سده های نخستیژ اسلامی بهره گیاری ازسابک معمااری
ساسانی ر سطح وسیعی مشهو استممسجد جامع فهر به عناوان کهنتاریژ
مسجد باقی مانده ر ایران زمیژ ر زمان سعید بژ عثمان ر سای 87 همق بناا
گر ید
ایژ نیز بنا کاملا به سبک وسیاق معماری عصر ساسانی بنا گر یاده ونقشاه
اصلی آن بسیار سا ه می باشد و ر واقع تقلیدی از طرح و شکل مسجد النبی
31 ا آنگونه که ر عصار ساساانی مرساو ×31× استمخشتهایی به اندازه 7
بو ه ، تزیینات گچبری شکنجی وقوسهای ناری و تاقهای ناوی و آهنگ بکار رفته ر مسجد جامع فهر ایژ موضو را تایید
میکندشبستانی با سه هانه ار که هانه میانی بزرگتر از هانه چ و راست استمچفدها ،خاگی و تاقها،آهنگ هستند م
از ویژگیهای جالب ایژ مسجد،طرح رهایی با نقوش ساسانی است که بر یوارهای مسجد برجای مانده اساتماحتمالا معماار
میخواساته ر ورانای کاه سااخت رهاای پار تجمال مرساو نباو ه،اثری از رهاای زیباای کهاژ برجاای بگاذار م
مناره گلیژ مسجد احتمالاً ر وران بعد)قرن 8 یا 7 ( به آن افزو ه شده است و ورو ی اصلی مسجد _که شمالی باو ه_ باه
کنار مناره تغییر مکان ا ه است م
بطور کلی معماری ایژ مسجد ،بجز پلان آن،کاملا ساسانی بو ه و همه تزیینات به شیوه پیش از اسلا استم
تاریخانه دامغان ) شیوه خراسانی ( :
ایژ مسجد یکی یگر از مساجد اولیه اسلامی ) قرن و هجری ( و با شیوه خراسانی
بنا شده است م بخشی ازایژ مسجد چندیژ بار وباره سازی شده استم صحژ بازرگ
آن تقریبا چهار گوش می باشد و ر اطراف آن رواق هایی با طاق ضربی روی پایه
هایی مدور قرار ار م
نقشه کلی مسجد سا ه و بی پیرایه و شبیه یک حیاط اندرونی است م سااختار کلای
ایژ مسجد و مصالح آن ر حیژ سا گی شبیه طرح بناهای وران ساسانی است و نو
آجر چینی آن و ابعا آجرهای آن قرمز رنگ و ستون ها بیشتر شبیه طرح بناهای وران ساسانی نیز می باشد م ر رواق های
اطراف حیاط هانه وسط نسبت به هانه های یگر ارتفا بیشتری ار م قوس های آن ابتدا بدون تیزه و صاف باو ه اناد و
قوسهای جناقی ) تیره ار ( بعدها ز ه اند م
مسجد اولیه جامع اصفهان ) شیوه خراسانی ( :
کاوش های اخیر نشان می هد ، طرح اصلی و ابتدایی مساجد جاامع اصافهان
شبستانی ) 178 هجری قمری ( ایژ مسجد بزرگ، تاریخی کهژ ار و ر وره
های مختلف تغیرات کلی ر آن شده است م تقریبا از تمامی وره ها ، سلسله ها
و پا شاهان ایرانی بعد از اسلا ر آن اثر و کتیبه ای یده می شو و به ویژه ر عهد سلجوقی ، تیموری و صفوی م نظار باه
ایژ که مسجد کنونی ارای شیوه ای بیشتر رازی است م
مسجد جامع اردستان:
گنبد و ایوان آن مربوط به شیوه رازی است ، بر روی بنای شبستانی ساخته شده است م ر تزئینات آجری آن نهایت قات و
ظرافت به کار رفته است م
ستونهای شبستان آن ابتدا به صورت مربع بو ه و سپس هشت ضلعی شده است م
مسجد جامع نائی ) شیوه خراسانی ( :
یکی از بناهای شیوه خراسانی ) شبستانی ( است م قدیمی تریژ قسمت مسجد مربوط به شبستان جنوبی است م
تغییرات زیا ی ر وره های بعد از جمله ر زمان آی بویه ر آن یده شده ، لذا مسجد ترکیبی اسات از شایوه خراساانی و
رازی را نشان می هد م
مسجد جامع نیریز ) شیوه خراسانی ( :
ایژ مسجد ر اصل شیوه خراسانی اشته ، بعدها ملحقاتی به آن اضافه شده استم طرح اولیه ایژ مسجد شبستانی ر جنوب ، و
ایوانی ر مقابل شبستان اشته است م گروهی از کارشناسان عقیده ارند که قبل از آن ، ایژ مسجد آتشکده بو ه است م
گنهد قابو ) شیوه رازی ( :
ر اوائل قرن چهار هجری یکی از بهتریژ بناهای بار مقباره ای ایاران یعنای
گنبد قابوس نز یکی گرگان ساخته شد م ایژ بار مادفژ باانی آن قاابوس باژ
وشمگیر از آی زیار است م
ایژ بنا ر شهری به همیژ نا قرار ار که از هزار سای پیش تا کناون بار روی
تپه خاکی خو نمایی می کند م ر عیژ سا گی یکی از غرور انگیزتریژ بناهاای
آرامگاهی است که نه تنها ر خاک ایران بلکه ر سرتاسر جهان اسالا سااخته
شده است م
با روی کار آمدن یلمیان آی زیار و آی بویه مجد اً عظمت معماری اصیل ایرانی
ر سرتاسر ایران آن روز جلوه گر شاد و سابک و شایوه رازی را ر معمااری
اسلامی پدید آور م
بنای گنبد قابوس ارای شکوه و عظمت و اندازه های متناسب است م تپه ای که پای بست )پی بنا( بر آن نها ه شده و اکنون
ر حدو 17 متر عمو ار م خو تپه ، تپه ای باستانی است رون ایژ پای بست سر ابی بو ه است که آثار طااق آن هناوز
باقی است م
شکل است ، احاطه کر ه است م ارتفا ایژ مضرس ها 37 متر تا زیر گنبد است و باا آجار ² مضرس ¹ بدنه بر را ه پا پیل
سا ه کار شده است م گنبد و پوسته بو ه و گنبد رونی خاگی و از آجر معمولی است و پوسته بیرونی گنبد مخروطی شکل
است م
برجهای رقان قزوی –
ر کنار روستای حصار ر 31 کیلاومتری آبگار ، آرامگااه و تاژ از بزرگاان وره
سلجوقی به نا های “ابو سعید بیجار” پسر سعد و “ابو منصور ایلنای” پسر تکایژ قارار
ار که به صورت و بر شکوهمند آجری با فاصله 19 متر
معمار بر قدیمیتر “محمدممم زنجانی” و ومی ” ابوالمعالی محمادبژممم زنجاانی” آماده
استم بر شرقی با ارتفا تقریبی 17 متر و قطر 11 متر با طرحی هشت ضلعی و ستون های مدور ر هر گوشه بر پایه ای از
سنگ بنا شده استم ضخامت یواره های بر به 81 سانتی متر می رسدم ایژ بر ر سای 881 هجری قماری سااخته شاده و
نخستیژ بنا با گنبد وپوش غیر مخروطی اسلامی استم
بنای غربی که ر سای 818 هجری قمری به پایان رسیده از نظر طرح و نقشه همانند بر قدیمی تر است با ایژ تفااوت کاه
یک پلکان مارپیچ ار و ضمژ رعایت ابعا بر قبلی حدو 77 سانتی متر مرتفع
تر است و کشیده تر به نظر می رسدم ایژ و بر ر زلزله ویرانگر تیار 11 آو
به شدت آسیب یدندم
برج لاجیم و برج رادکان ) شیوه رازی ( :
ر نز یکی گرگان واقع است و از لحا زمانی فاصله ای کم و جدا از میل گنباد
قابوس ساخته شده اند م
بر لاجیم نقشه ای ایره شکل ار ، گنبد آن به مرور زماان صادمات زیاا ی
متحمل شده و از شکل اولیه خار شده است نمای آن گره سازی ندار و ارای
کنگره است م
شهر سلطانیه:
ر محل کنونی هکده سلطانیه و ر میان خانه های روستایی ، بنای گنبد سالطان
محمد خدابنده خو نمایی می کند م ر زمان ایلخانان مغوی ر ایژ ناحیه شهری به
وجو آمده که با سرعت شگفت آور ، ر شمار یکی از آبا تریژ شهرهای جهان
قرار گرفته است م
ر ایژ منطقه مرتع و چمژ زار طبیعی سطح زمیژ را پوشانده کاه از زماان هاای
گذشته چراگاه احشا و مرکز پرورش اسب و محل تشکیل ار وگاه بو ه است م
ارغون خان که از نیمه قرن هفتم حکومت اشت ر صد برآمد ر ایژ محل شهر
جدیدی بساز و با ایژ فکر ساختمان حصار شهر را شرو کر ، اما عمر وی وفاا
نکر و کار بنای شهر ناتما ماند تا اینکه فرزند کوچکش الجایتو که ر اوائال
قرن هشتم بعد از برا ر خو غازان خان به پا شاهی رسید کار پدر را نبای کر و
به احداث شهر جدید پر اخت م
الجایتو به واسطه یکی از زنانش به یژ اسلا گروید و نا محمد را بر خو نها و ر اعتلای شعاعر ایژ یژ کوشش فراوان
کر م الجایتو ستور ا تا مهندسان و معماران و بنّایان و صنعت گران و سایر اهل فژ از تما کشورهای تابعاه او رواناه آن
یار شده و ر آن جا اقامت کر ه و به کار بنای شهر بپر ازند م طرح و نقشاه شاهر باه واساطه وزیار انشامند او خواجاه
رشیدالدیژ فضل الله انجا گرفته بو م
برج لاجیم و برج رادکان
او فرمان ا بناهای بسیاری شامل مسجد و کاخ و ارالشفاء و مدرسه وممم بسازندم مسجدی که به خر سلطان بناا گر یاد از
مرمر و چینی ساخته شده بو م
از میان تما ساختمان های ایژ شهر جدید ، با شکوه و عظیم تریژ بنا آرامگاهی است که به ستور سالطان ر مرکاز شاهر
برای او ساخته بو ندم
به ایژ ترتیب سلطانیه بعد از تبریز بزرگتریژ و پرجمعیت تریژ و با شکوه تریژ شهر امپراطوری وسیع ایلخانی گر ید م
شهر سلطانیه به همان سرعتی که به وجو آمد و رونو گرفت ، پس از سقوط ولت ایلخانی که با مرگ سلطان ابوسعید روی
ا ، راه زوای پیش گرفت م
شهر باعظمت سلطانیه با همه حوا ث طبیعی و گرگونی های سیاسی تا پایان ولت صفوی هنوز به صورت شهر کوچکی باا
نعمت فراوان ، مطرح بو م
گنهد سلطانیه شیو آذری ( :
اکنون تنها اثر مهمی که از آن همه بناهای با شکوه عهد الجایتو ر شهر سلطانیه به جای مانده ، بنای عظیمای اسات کاه باه
گنبد سلطان محمد خدابنده معروف است م الجایتو پس از طرح سلطانیه فرمان ا تا آرامگاهی به هماان عظمات بارای او ر
مرکز شهر بسازند م طرح بنا هشت گوش است و بنایی که اکنون به نا تربت خانه معروف است به آن افزو ه شد م
ارتفا بنا از نوک گنبد تا کف زمیژ ر حدو 71 متر و قطر اخلی آن نیز به 17 متر ضخامت ، یوارهای اصالی کاه پایاه
های بنا را تشکیل می هند ، به 7 متر می رسد گنبد آن وپوسته پیوسته است م یوارهای اصلی بنا اگر چه قطاور باو ه و
ضخامت آن ها به 7 متر می رسد ، ولی وجو 1 طاق رفیع وسیع که آنها را از یکدیگرجدا می ساز ، باعث شده که بنا خشژ
جلوه نکندم
ر هشت گوش فوقانی بنا هشت مناره ظریف وجو اشته که گنبد را ر بر گرفته و ایژ منظره از ور شاکل جاالبی ار م
امروزه از ایژ 1 مناره فقط بقایایی باقی مانده است م تما سطح گنبد پوشیده از کاشی های فیروزه ای رناگ باو ه و قسامت
تحتانی و قاعده گنبد با خطوط کوفی مربع با کاشی گره سازی سازی شده است م
تا زمان ناصرالدیژ شاه تقریباً یک قرن پیش تما تزئینات کاشی کاری گنبد ست نخور ه باقی مانده بو لیکژ امروز قسمت
های زیا ی از آن فرو ریخته است م
مسجدکهود
مسجد جهانشاه مسجد کبو )گوی مسجید( از آثار ابوالمظفر جهانشاه باژ
قرایوسف از سلسله ترکمانان قراقویونلو می باشد کاه ر 171 هجاری باه
همت و نظارت جان بیگم خاتون،زن جهانشاه بژ قرایوسف قاره قویونلاو
،پایان یافته است م
ر خوانده اند کاه » عمارت مظفریه « کتابهای تاریخی،ایژ بنای باشکوه را
مور توجه ابو المظفر یعقوب بها ر خان قرار گرفتم ر ایژ روزگار تبریز
ر نهایت آبا انی و رونو بو م ر نیمه اوی قرن یاز هم هجری،کاتب چلبی
و اولیا چلبی جهانگر ان ترک عثمانی و ر نیمه و همیژ قرن،تاورنیه و شار ون جهانگر ان فرانسوی از ایژ مساجد یادن
کر ه بو ندمکاتب چلبی ر تاریخ جهان نما می نویسد :
رگاه مسجد جهانشاه بلند تر از طاق کسری استمبنایی عالی است که باا کاشایهای زیباا آراساته شاده،گنبد هاای بلنادی
ار ممممجامع ی انگیزی است که هر کس اخل شو لش اجازه بیرون شدن را نمیدهدملیکژ شیعیان غالبا از رفتژ بدان مسجد
خو اری میکنندمایژ بنا با کاشیهای زیبا آراسته شده،گنبدهای بلندی ار و همه ر و یوار آن با کاشیهای رنگارنگ زینات
یافته است » ما ا یولافوا جهانگر فرانسوی می نویسد :
شهر تبریز ابنیه قدیمی زیا ی ندار اما آنچه باقی مانده شایان توجه است بهتریژ نمونه آن مسجد کبو است که ر قارن 17
میلا ی ر زمان جهانشاه قره قویونلوها ساخته شده استممتاسفانه گنبد ایژ بنای بی نظیر به واسطه زلزله خراب شده و قسمتی
از یوارها را نیز با خو فرو ریخته استمایژ مسجد حیاط بزرگی اشته که ر اطراف آن طاق نماهای جالب توجهی باو ه و
ر مرکز آن حوض بزرگی برای وضو گرفتژ وجو اشته است «
انگیزه ایجا ایژ مسجد را به خاطر علاقه جهانشاه قراقویونلو به مذهب ایاژ شاخص وساتدار « : شیعه یا کر ه و می نویساد
خاندان نبوت و عصمت و طهارت بو ه استم ر تما کاشیکاریهای بی نظیرش،عبارت)علی ولی الله(و اسامی مقدس حساینیژ
سلا الله علیها به اشکای مختلف ،زینت بخش یوارها بو ه استمسنگفرش کف ایژ بنا بسیار باشکوه و خوش منظره بو ه کاه
هنوز هم آسیب ندیده استم رب ورو ی مسجد به هلیز یا کفشکژ باز میشو ممسجد مرکزی بزرگ ر جنوب هلیاز واقاع
شده است مایژ مسجد به شکل مربع و طوی هر ضلع آن شانز ه ونیم متر است . گنبد فیروزه گون بازرگ و بسایار معاروف
مسجد کبو ر بالای ایژ قسمت قرار اشتمایژ گنبد بو که مسجد را به فیروزه اسلا مشهور ساخته بو
متاسفانه پس اززلزله وحشتناک تبریز به سای 1191 هجری،تما سقف مسجد فرو ریخته و خاس و خاشااک فراوانای چاون
پوشاکی ستبر روی آنها را فرا گرفته و مرمر محراب بی نظیر آن از وسط شکسته و به روی خاک افتا ه بو .
ر صحژ و محل عمارات ضمیمه مسجد کبو ، بستان جهانشاه و موزه آذربایجان بر پاست که ر سای 1337 سااخته شاده و
اکنون یکی از مراکز یدنی و تاریخی تبریز می باشدم موزه مشروطیت مهمتریژ قسمت موزه آذربایجان است .
معماری مسجد کهود
نمای روبروی مسجد با سر رب کاشیکاری شده،شکوه و جلای بخصوصی ار ممصالح بناا آجاری استمسانگهای سااختمانی
نا ری ر آن به کاررفته استماز بقایای مسجد معلو می شو که آجرها با گچ بندکشی شده استمصحژ مربع شکل،حوضای
برای وضو،شبستانهای اطراف برای رس و همچنیژ پناهگاه مستمندان،مسجد را تشکیل می ا ندم ر قسمت جلاوی صاحژ و
رو به قبله،بنای اصلی مسجد به پا شده که محوطه ای محصور،پوشیده ومربع شکل استمفاصله پایه های سقف ضربی آن ، 11
متر است که بر روی چهار پایه یک محوطه مربع شکل قرار ار مبالای ایژ بنا گنبدی قرار اشت که از آجر ساخته شده بو
، که ریخته استمتزیینات ی انگیز و زیبای متنو به اخل مسجد اختصاص ار مکف مسجد کاشیهای براق اشت م شبساتان
بزرگ محاط به رواق های به هم پیوسته است و از سه سو با طاقنماهایی به رواقهای اطراف خو ارتباط ار م ایژ شبستان با
سقفی ضربی پوشیده شده است که قطر هانه آن 17 متر است م تنها خصوصیت جالب ایژ گنبد ساخت آن برروی چهارپایاه
مربعی است که ایژ مربع خو به خو به تقارن و تجانس ر رون مسجد می انجامد لذا عظمت و زیبایی مسجد را کاه طای
قرون مختلف به نامهای مختلف خوانده شده است باید به لحا معماری خاص آن انست م
اگرنمازگاه را که شامل محراب نیز است از بنای اصلی جدا کنیم، مربعی به طوی 31 متر به وجو می آید .
آنچه ر ابتدا به چشم ناظر می خور ، بزرگی و پهنای سر ر است که با یگر قسمتهای بنا هماهنگ نیست م ارتفا سر ر و
برابر پهنای آن است اما خطای چشم ر ارزیابی عمو ی و افقی آن را مرتفع تر و بلندتر نشان می هد . سر ر با ویژگیهای
خاص خو به سه قسمت تقسیم شده است و پایه بزرگ که طاق ضربی روی آنهاا ز ه شاده و ر وساط و پایاه محال
استقرار رب ورو ی استمحاشیه طاق سر ر را ستون مارپیچی ممتد تشکیل می هدمهمه هنرها ر کار تزییژ ایژ سار ر باه
کار گرفته شده است .
ایژ مسجد گلدسته ندار م احتمالا محل و گلدسته مسجد ر انتهای و یوار جلویی بو ، زیرا گذشته از ایژ کاه هایچ گوناه
محل ریزش ، پایه و پله ای برای صعو به گلدسته ر محل نز یک سر ر مشاهده نمی شو ، تمرکز سر ر عظیم با و گلدساته
مرتفع ظرافت و عظمت خاصی به بنا می ا که با هنر سازندگانش مغایرت اشت و حتی کمتریژ اعتباری نمی توانسات ر
معیارهای معماری اشته باشد م
مرمت و تعمیر بنا
ر مور بناهای تاریخی،همواره هدف اصلی و اساسی مرمت است .
روش کار ر مرمت مسجد کبو به ایژ صورت می باشد که قسمتهای تخریب شده بعد از اینکه زیر ساازی و سافید کااری
گر ید طرحها و کتیبه ها و امثای اینها بازیابی شده و سپس بر روی یوار منتقل می شو و بعد از شیارزنی، ور خطوط رناگ
آمیزی شده و ر انتها با لایه پارالویید تثبیت می شو .
از سای 1378 مرمت نقش و نگار و از آبان ماه 1377 مرمت کتیبه ها آغاز و تا به حای نیز ا امه اشته استم ر شبستان اصلی
چهار پایه کتیبه های هفت پایه تکمیل و وباره نویسی شده است .
طرحهای گره بندی اضلا هر پایه تقریبا % 81 مرمت شده استمطرحهای لچک و ترن چهار گوشه شبستان اصلی % 91 مرمات
شده استمکتیبه های فوقانی لچک و ترن نیز % 71 مرمت شده استمبقیه کار به صورت کا ر بندی پیشارفته استمکاشایهای
شش گوشه لانه زنبوری به کار رفته ر شبستان کوچک تقریبا % 11 به صورت نقاشی مرمت شده است .
روحیات مل
ر روحیات ملل از مباحث ارتباط اجتماعی ، جامعه شناسی ، روانشناسی ، مر شناسی ، جغرافیا ، تااریخ و ممم یااری گرفتاه
شده است م روحیات ملل رباره روحیات ، خصوصیات و رفتار ثابت ملت ها بحث می کند م زمانیکه می گوییم : هوشمندی
فرانسوی ، قت ژاپنی ، تساهل هلندی و نظم آلمان ، باید بدانیم چه موار ی باعث به وجو آور ن ایژ صفات شده است م باا
شناخت روحیات ملل مختلف می توانیم میزبان خوبی برای جهانگر ان باشیم و صنعت توریسم را گسترش هیم م
منابعی که ر زبان فارسی برای مطالعه روحیه ملت ها وجو ار عبارتند از :
1 روح ملت ها آندره زیگفر ) ترجمه احمد آرا ( م –
1 خلقیات ما ایرانیان سید محمد علی جمالزا ه م –
3 جامعه شناسی خو مانی حسژ نراقی م –
8 روانشناسی اجتماعی ایران کتر علی محمد ایز ی م –
7 صدای گریه طفلان ز مکتب ها کیومرث فلاحی م –
8 شهر خوبان کیومرث فلاحی م –
7 ما چگونه ما شدیم صا ق زیباکلا م –
1 یک سای ر میان ایرانیان م –
9 سفرنامه ها ، منجمله سفرنامه شار ن م –
نظریه برخی جهانگر ان رباره ایران :
1 ر کتاب حواریون ارنست رنان آمده است : حقا که ایرانیان طبعی شاعرانه ارند و بسیار قناعت کارند م –
1 ولتر رباره مشرق زمینیان و ایرانیان می گوید : آن ها تقریبا همه بنده و غلا بو ه اند م از خصایص بنادگی و بر گای –
یکی همیژ است که ر همه چیز با اغراق و مبالغه سخژ می گویند م به همیژ لحا علم بیان و فژ فصاحت آسیایی باه ویاژه
ایرانی ، مهیب و وحشتناک است م
3 شار ن سیاح معروف وره صفویه ر سفرنامه اش رباره ایرانیان نوشته است : –
الف ( بیش از هر چیز لشان می خواهد زندگی کنند و خوش باشند م
ب ( باور ندارند که عیش و عشرت را ر حرکت و تکاپو و کارهای پر زحمت هم می توان بدست آور م
( بسیار مخفی کار و متقلب هستند م
( بزرگتریژ متملقیژ عالم اند م
ه ( ر کارشان پرگویی و قسم و آیه را بسیار به کار می برند م
و ( ر خدعه و فریب مهارت ارند م
برای آشنایی با نظرات صاحب نظران جهانگر ان و ایران شناسان ر مور روحیه ایرانیان منابع زیر قابل بررسی و اهمیت می
باشند :
* المقدمه ابژ خلدون –
* سفرنامه ها ) تا پخته شو خامی ( منوچهر انش پژوه –
* ایران از نگاه انیرانی مهر ا جوانبخت –
* سه سای ر ایران کنت وگو بینو –
* بررسی فلسفه های جامعه شناختی ایران آن لمتبون –
* مالک و زار ر ایران آن لمبتون –
* ایرانیان ر میان انگلیسی ها سر نیس رایت –
* انگلیسی ها ر میان ایرانیان سر نیس رایت –
* حاجی بابای اصفهانی جیمز موریه –
* بدون ختر هرگز بتی محمو ی –
فرموی اصلی ایژ است :
انسان زیست بو ) اقلیم ، اقتصا ، ابزار ، روش ) مدیریت و تعلیم و تربیت ( ( فرهنگ رفتار اجتماعی شخصیت ) – – – –
که از طریو توارث ، محیط ، ویژگی فر ی شکل می گیر م (
انسان ر یک محیط یا زیست بو ، فرهنگی را می ساز که رفتار اجتماعی او را شکل می هد و رفتار اجتماعی به نوبه خو
، شخصیت فر را هم رقم می زند م
حای ایژ سؤای پیش می آید : کدا صفات و روحیات تمدن ساز است ؟ و چرا ملتی بر ملتی یگر برتری می یاباد و پیاروز
می شو ؟
از میان نظریات مختلف و نمونه را ذکر می کنیم :
1 نظریه ابژ خلدون ) نمونه نظریه شرقی ( –
آنچه باعث می شو ملتی بر ملتی یگر برتری یابد ، عصبیت است و ایژ عصبیت باعاث حرکات ایجاا روحیاه تسالط و
پیروزی یک قو بر قو یگر می شو م ایژ روحیه نسل اوی قومی است که عصبیت ار م نسال و ایاژ قاو قادرت را
استحکا می بخشد و سازمان می هد و نسل سو به شا ی می گراید و رو به شا کامی می آور و کاری به نسل قبلی نادار
و نسل اوی را نمی شناسد و توسط قومی که انگیزه و نبوغ بیشتری ار شکست می خور م عمر هر نسل به طور متوسط سای
سای است م
1 نظریه آرنولد تویژ بی –
تویژ بی ، قبوی ندار که نژا یا جغرافیا تنها عامل تمدن ساز باشند م
الف ( نژا با تمدن رابطه مستقیم ندار م یعنی نمی توانیم بگوییم فلان نژا ، اصالتا می تواند تمدن برتر باشد م هر نژا ی می
تواند تمدن ساز باشد م
ب ( محیط جغرافیایی به خو ی خو نمی تواند به وجو آورنده باشد و ر هر محیطی تمدن می تواند به وجو بیایدم
( آنچه باعث می شو تمدن به وجو آید و قومی برتر شو ، روحیه مبارزه طلبی با محیط است که باعاث سااخت تمادن
است م
بر ورد دو یا چند فرهنگ
و یا چند فرهنگ ر سه حالت می توانند با هم روبرو شوند :
1 جنگ : که می تواند باعث برخور فرهنگی و ایجا تمدن باشد م –
1 تجارت و جهانگر ی از ایژ نو است م –
3 مهاجرت م –
گاهی برخور فرهنگ ها منجر به انفجار فرهنگی می شو یعنی فرهنگ بزرگی به وجو می آید م مانند : پیدایش تمادن و
فرهنگ اسلامی ر قرون 3 تا 7 هجری م
روحیات مردم انگلستان
انگلستان یک کشور پر باران است ، شاید ایژ حالت باعث شده است که مر ایژ کشور ر خانه یا مکانی سر بسته بمانند و
مطالعه کنند م ر برخور اوی ممکژ است شما آن ها را مر گریز ببینید ، زیرا زو آشنا نیستند م از ایژ نظر می توان گفت
که رون گرا هستند م اما علاوه بر رون گرایی ، خیلی سخت کوش اند مسخت کوشی انگلیسای، وجاه غالاب روحای آن
هاست و بر اثر ایژ سخت کوشی ، انگلستان به جایی رسید که گفتند آفتاب ر انگلستان غاروب نمای کناد زیارا امناه
مستعمرات آن ها شرق و غرب را ر بر گرفته بو م یکی یگر از آثار فرهنگی و اجتماعی بریتانیا ایژ است کاه رفتارهاای
متناقض و گوناگون ارند م بطور مثای از یک طرف بسیار مبا ی آ اب اشرافی هستند و به اتیکت خیلی اهمیت می هند م ر
مهمانی شب به لباس خاص آن مهمانی توجه می کنند م آقایان رنگ کراوات را باید طوری انتخاب کنند کاه مشاکل ایجاا
نکند م
هیچ کس را تنها با لفم آقا و خانم خطاب نمی کنند و حتما به نبای ایژ الفا اسم او را هم می گویند زیرا خدماه را نیاز
آقا یا خانم صدا می زنند م با وجو اهمیت ا ن به اتیکت ، بسیار مقتصد هستند یعنی خیلی مصرف گرا نیستند و ر نهایت
قناعت زندگی می کنند م از لحا اقتصا کشاورزی و تولید لبنیات بسیار پیشرفته هستند و گوشت و لبنیات اروپا را تا چندی
پیش ، از انگلستان تأمیژ می شد م تفاوت انگلیسی ها با سایر اروپاییان ر ایژ است که انگلیسی ها تنها کشور اروپایی هستند
که قانون اساسی ندارند و برابر عرف رفتار می کنند و به همیژ خاطر است که به اتیکت هایشان بسیار اهمیت می هند م
انگلیسی ها خیلی به آ اب خو شان وابسته اند م ر ارتباط با اتحا یه اروپا سرسختی نشان می هند م به طبیعت علاقمندند ، باه
طوریکه بزرگتریژ باغ وحش نیا ر لندن است م
خرافاتی تریژ کشور اروپا انگلستان است م هیچ کس اتاق شماره 13 را ر هتل ها کرایه نمی کند م نعل اسب ، احضاار روح
، فای قهوه و شعبده بازی ر ایژ کشور طرفدارانی جدی ار م نجیب زا ه ) Gentleman ( ر انگلستان کسای اسات کاه
همه اتیکت ها را اشته باشد م وقت شناسی فر انگلیسی بسیار مشهور اسات و از ایاژ نظار اجارای برناماه هاای باز یاد
جهانگر ی فوق العا ه به مجری برنامه کمک می کند م
فر انگلیسی به صبحانه اهمیت خاص می هد و معمولا صبحانه خو را با آب سر شرو می کند و قهاوه و چاای ماور
علاقه اوست و صبحانه انگلیسی ها ، غذاهایی مختصر مانند تخم مرغ و یا ماهی می باشد م انگلیسی ها به غذاهایی که از موا
ریایی تهیه شده باشد ، علاقمندند م
با توجه به صفات خاصی که ر بالا برای فر انگلیسی ذکر شد ، چنیژ می توان نتیجه گرفت که اجرای برنامه هاای باز یاد
برای گر شگران انگلیسی به علت تمایلات خاص و نظم لاز ر ایژ ملت آسان است ولی باید به ایژ نکته توجه شاو کاه
برنامه های آنان باید کاملا منطقی بو ه و از روی برنامه و نظم خاص اجرا شو م
روحیات مردم آلمان
آلمان با و عامل ر زمینه فرهنگ معروف است :
1 فلسفه : فلاسفه ای مانند هگل ، مارکس ، فویر باخ و نیچه م –
1 موسیقی منظم و کلاسیک غربی : مثل بتهون و باخ که از معروفتریژ آن ها هستند م –
از نظر صنعت حرف اوی را ر اروپا و یا شاید ر نیا می زنند م آلمان را بعد از جنگ جهانی اوی خانم ها ساختند و الآن هم
زن های آلمانی را فعالتر از سایر زنان اروپایی می بینیم و حالت کدبانویی و آشپزی خانم های فرانسوی و ایتالیایی را کمتار
ر زنان آلمان می توان ید م
آلمان جزء کشورهای پیر است و از نظر رفاهی به کو کان و کهنسالان ر ایژ کشور اهمیت زیا ا ه می شو م باه تناو
غذا اهمیت نمی هند ) آلمان معروف به کشور سیب زمینی خورهاست ، زیرا ر جنگ جهانی و با کاشتژ آن خاو را از
خطر مرگ و قحطی نجات ا ه اند ( م شهر اری ر ایژ کشور قدرت زیا ی ار و تما خدمات شاهری و شاهروندی مثال
حقوق معلمان و ساخت و ساز مدارس و ممم ر ست شهر اری ها است م از لحا ابزار ، ماشیژ مهمتریژ ابازار آن هاسات م
موار ی از قیبل لوکوموتیو ، ستگاه چاپ ، تلفژ و ممم اختر آلمانی هاست م بعد از جنگ جهانی و کمتر به هنر پر اختاه
اند و اکثر هنرمندان و هنرپیشه گان آنها حیژ جنگ به آمریکا رفته اند، اما ر زمینه ا بیات نویسندگان برجسته ای ارند م
تدبیر آن ها ایژ است که نظم ، چه ر بعد رفتاری و چه ر بعد فکری ، موتور حرکت افرا است ) روز تعطیلای وحادت و
آلمان را حذف کر ند تا یک رصد به اقتصا کمک شو ( م
سژ بازنشستگی ر آلمان ، زندگی وباره است زیرا بازنشستگان به مسافرت ، امور هنری و ممم تشویو مای شاوند م علات
مسافرت زیا آلمان ها عبارتند از : بارانی بو ن هوا و پولدار بو ن م
شخصیت فر آلمانی ارای وجوه زیر است :
1 نظم 1 مسلولیت پذیری 3 اعتما به نفس – – –
8 صداقت 7 رک گویی و صراحت بیان 8 عقل گرایی – – –
7 روحیه کار جمعی 1 حیوان وستی ) چون بچه ندارند ( 9 سفر وستی – – –
روحیات مردم فرانسه
کشور فرانسه سه ویژگی عمده ار :
1 غربی است م 1 اروپایی است م 3 مدیترانه ای است م – – –
زیست بو فرانسه همان ویژگی های اروپای غربی را ار ، اما با یک سری ویژگی های خاص بارای فرانساوی هاا کاه از
جمله آن ها می توان به موار زیر اشاره کر :
1 ( ایژ کشور جنگلی است م / 81 رصد گل های اروپایی می توانند ر آنجا رشد کنند م یک چهار ) 8
11 رصد کشور ، مناطو حفاظت شده است م 8 پارک ملی ار که پیدایش آن ها به خاطر ایجا محیط اکولوژیک مناساب
برای رفع آلو گی محیط صنعتی آن کشور است م
فرانسوی ها وست ارند که خو را آزا یخواه نشان هند م خیلی روی زبان فرانسه متعصب هساتند م انگلیسای را یاا مای
گیرند اما سعی می کنند غیر از فرانسه صحبت نکنند م ر اروپا هر کسی که زبان فرانسه را می اناد ، باا شخصایت اسات م
فرانسه ر هنر زبانز است ، بطوریکه بزرگتریژ گالری های هنری و موزه ها را ار م
آشپزی برای فرانسوی ها یک هنر است م به صبحانه چندان اهمیت نمی هند و غذای اصلی آنان شا است م بیفتاک غاذای
ملی فرانسه است و آشپزی فرانسوی شهرت جهانی ار م آنان سعی کر ه اند آشپزی را ر خدمت صنعت توریسم رآورند م
غذاهای جدید را اخترا کر ه اند که باب طبع مر نیا باشد م پای سفره و سر میز شا بحث می کنند و گ می زنند م یک
شا رسمی حدو 1 ساعت طوی می کشد م فرانسوی ها سعی می کنند که خر و خلشان را با هم تطبیاو هناد م از قارض
بدشان می آید م پدر نقش مهمی ر خانوا ه فرانسوی ار م مقتصد هستند و وقتی پولشان زیا شد ، آن موقع بلناد پاروازی
می کنند م حس همکاریشان با هم خوب است م سعی می کنند حقوق فر ی را محتر بشمارند و بسیار اهل تحقیاو هساتند م
ا بیات فرانسه به ویژه رمان نویسی ر جهان معروف است م
ایتالیا
افرا ی آتشیژ مزا ، شوخ و اهل تفریح و خوشگذرانی هستند م قدرت انتقا و سرکشی شدید ارند که پایه آن همان آتشی
بو ن و حرارت رونی افرا آن است م اعتصاب متعد سالیانه ر ایتالیا مؤید ایژ نظر می باشد م فار ایتالیاایی از مقاررات و
تشریفات گریزان است و ر زندگی پیرو همکاری و مساعدت حتی ر زمینه های خلاف قانون می باشد م به شاکم اهمیات
خاص می هد م از برنامه های طولانی گریزان است و روح فرمانبر اری و اطاعت ر او وجو نادار م ر مقابال مشاکلات
بسیار پر جنب و جوش است ولی به همان نسبت نیز سریعاًًً آرا و خاموش می گر م
اهل استقامت و بر باری نیست و از نظر وی لحظه و زمان فعلی اهمیت بیشتری ار م شوخ مزا و همراه است ولای هار آن
ممکژ است که وستی را فراموش نمو ه و حتی تبدیل به شمژ سخت شو م به همان نسبت که امکان ار مجد ا وست و
رفیو بسیار صمیمی گر م
فر ایتالیایی اصولا قابل اطمینان و اعتما نیست لذا همیشه نسبت به یگران به علت وجو ایژ خصیصه حالات فااعی و
احتیاط ار م بطور کلی اجرای تور ایتالیایی مشکل تر از سایر ملل است و راهنمای تور باید مدا نبای فعالیت های او باشاد
و توجه بیشتری مبذوی نماید زیرا فر ایتالیایی استعدا خاص ر تشویو و ترغیب سایریژ به اعتصاب و به هم ز ن برناماه
ها ار م به هیچ وجه وقت شناس نیست لذا از تأخیر و تغییر برنامه ها ناراحت نمی شوند و سریع اعتراض می نمایند ولی به
همان سرعت نیز خاموش می شوند م بطور کلی اجرای برنامه های باز ید ایتالیایی محتا قت و توجه خاص است م
هلند : آسان گیری و تساه
نژا هلندی و آلمانی تقریبا یکی است م زبان هلندی به زبان آلمان شبیه است م مر نژا های یگر ر هلند ، مراکشی هاا و
ترک ها هستند م زیست بو هلند پرآب و مستعد برای پرورش گل است م
بزرگتریژ باغ گل جهان ر آمستر ا نز یک لاهه است م
روزی که لاله از ایران به عثمانی و از عثمانی به هلند رفت ، تبدیل به یکی از جشژ های آن ها شده است م کارناوای ) جشژ
( گل هلند ر ار یبهشت ماه برگزار می گر م
هلندی ها خو را عا ی می انند و به حقوق فر ی احترا می گذارند ، به همیژ لیل ا گاه لاهه برای منازعات بایژ المللای
است م اما وجه مشخص هلندی ها آسان گیری است م اما پیش گیری را هم ر نظر ارند تا از آسان گیری لطمه نخورند م
هر چیزی که ر آلمان ممنو است ، ر هلند آزا است م مثل خو کشی های اختیاری ) موقع مرگ مغزی ( ، فاروش آزا
موا مخدر ر سوپرمارکت ها ) اما تعدا معتا یژ هلند کمتر از بقیه اروپاست م( اما تنها کشوری است که پلیس هار زماان
که بخواهد ، بدون حکم وار منزی کسی می شو م
ملت هلند از آب کره می گیرند م هها نو محصوی لبنی ارند م هلند یاک کشاور کااملا صانعتی اسات م کشااورزی و
امپروری مکانیزه ارند ممعروف است که هلندی ها کشورشان را از آب گرفته اند )یعنی ریا را خشک کر ه اند ( اساطوره
پطروس م
سوئیس
سوئیسی ها با همه نیا فرق ارند م یکی از مشخصات روحی سوئیسی ها بی طرفی آن هاست م ) صلیب سرخ ( و به همایژ
علت کشورشان سالم و امژ بو ه و سرمایه های نیا را ر خو جمع می کنند م
ایژ بی طرفی ر آموزش آن ها یده می شو یعنی مدارس از لحا نظا های مختلف آموزشی بی طرف اناد م ر ساوئیس
چندیژ زبان وجو ار م چون جمعیت کم است ، برای هر کاری از مر نظرخواهی می شو م مثل تغییر مکان یک پل م
ر سوئیس باید به وجو نظم قت کر م اگر کسی ما را به خانه اش عوت کر نه زو تر برویم و نه یرتار م ساعی نکنیاد
جواهرآلات و ماشیژ خو را به رخ آن ها بکشید ، چون به ایژ چیزها اهمیت نمی هند م
زمان غذا خور ن سوئیسی ها کمی با یگران فرق می کند م به ناهاار ، شاا مای گویناد و آن را یرتار مای خورناد ) 3
بعدازظهر( ، شا را نیز یرتر می خورند و به آن شب چره می گویند م
مر سوئیس با اتیکت و مهربان هستند و به نظافت خیلی اهمیت می هند م
منطقه سر کوهستانی سوئیس ر زمستان از نقاط جالب توریستی برای ثروتمندان نیا جهت اسکی است م
ساعت ساخت سوئیس معروف است م از لحا اقتصا ی صنعتی هستند و ر بانکداری قوی هستند م
دقت ژاپنی ) ر وقت شناسی همانند انگلیسی ها و از نظر نظم مانند آلمانی ها هستند م (
ژاپنی ها از نژا زر هستند م از لحا آب و هوایی ژاپژ پرآب ، مرطوب و بارانی است و با جزیره های جدا جدا ، کم خاکی
، زلزله ، آتشفشان و خط سیل ست به گریبان هستند م
از نظر معیشتی مر می با پیشینه کشاورزی بو ه اند ولی اکنون صنعتی و فوق مدرن هستند م اکنون ابزارهای ماشینی روبات و
یگر ابزارهای فوق مدرن را ر اختیار ارند م
ژاپژ ر ر یف مذهبی تریژ کشورهای نیا است م آنقدر مذهبی و سنتی هستند که تا روحانی نیاید و عایش را نخواند ، پای
هیچ ساختمانی را نمی ریزند م برای ویروس های کامپیوتر خو نیز عا ساخته اند م
مثل ما عید مر گان ارند م به علت کمبو زمیژ ، مر ه های خو را می سوزانند م مر می سازگار و قابال تطبیاو باا محایط
هستند م ر زمان شکست ، خو کشی از وظایف و میراث سامورایی ها بو ه م ارتباط غیر کلامای ر فرهناگ ژاپنای بسایار
کاربر ار م اگر یک ژاپنی بخواهد خبر مرگ یگری را به کسی بدهد ، باید ایژ کار را با خنده انجاا هاد م تعظایم هاا
معانی مختلفی ارند م
ر فرهنگ ما ، ” هیس کر ن ” برای ساکت کر ن به کار می رو و عملی غیر محترمانه است ، ولی ر ژاپژ ایژ کار عملی
محترمانه است و تأکید را می رساند م
ژاپنی ها تجمل پرست و مصرف گرا نیستند م از ویژگی های فرهنگی ژاپنی ها قت آن ها است م
خیلی به خارجی ها با کنجکاوی نگاه می کنند م ایرانی های مقیم ژاپژ چندان خوشنا نیستند ) شارارت و کارهاای خالاف
عرف ( م رباره مسائل شخصی افرا و سر رآور ن از کار کسی خیلی سؤای می کنند و ایژ به لیل روح کنجکاوی آن هاا
است م به ندرت انگلیسی را خوب می انند م تا با آن ها شرو به حرف ز ن نکنی ، آن ها شرو نمی کنند م آنطور که فکر
می کنید وست ندارند با شما حرف بزنند م تواضع را یک ارزش می انند لذا به یکدیگر تعظیم می کنند م ژاپنی هاا عاا ت
ارند بابت هر موضوعی هدیه بدهند یا بگیرند و مثل ما پوی هدیه می هند م
عا ت ارند برای هر مناسبتی کارت پستای بفرستند و ایژ عا ت به قدری شدید است که هر خانه و صندوق پستی ار م به
مشتری خیلی اهمیت می هند م مشتری گرایی از ویژگی های معروف ژاپنی هاست و یک عبارت معروف ارند : ” جنااب
مشتری ، جناب خداست م”
مبا ی آ اب هستند م کمی تعارفی هستند م مستقیما نه نمی گویند که کسی را بیازارند م تو ار هستند و عاطفه شاان را باروز
نمی هند م مثلا ر موفقیت زیا خوشحالی نمی کنند و هنگا شکست هم ممکژ است که بخندناد م خیلای مطاابو آ اب و
سنژ رفتار می کنند م
ر ژاپژ ر کلاس های بستان و بیرستان ، سیاست ، جنگ و مسائل عقیدتی تدریس نمی شو اماا ر زنادگی اجتمااعی
نقش مذهب بسیار پررنگ است م
خیلی مسلولیت پذیرند م اگر کاری به آن ها ارجا شو ، حتما انجا می هند م میانگیژ خوابشان کمتر از 7 ساعت اسات و
به پیشینه خو و شرکتشان اهمیت می هند م اگر مشکلی پیش بیاید ، صاحب کار خو را مسلوی می انند
هنگا استخدا توصیه را نمی پذیرند و مصاحبه می کنند م اگر قرار ا ی با ژاپنی ها می بندید ، ضامنتان باید یک فر ژاپنای
باشد م 1 بار ر سای ) از 3 روز تا یک هفته ( تعطیل همگانی ارند و به سفر می روند م ر تعطیلات باه یادار اهال قباور ،
مهمانی و جدید تر هم به سفرهای خارجی می روند م یکی از خصوصیات ژاپنی ها فرمانبر اری از قانون است م قت ژاپنی ها
به حدی است که گوشه برجسته اسکناس برای رک بهتر نابینایان طراحی و مشخص شده است م ژاپنی هاا بسایار محتااط
هستند م هنگا عزا به صاحب عزا پوی می هند م ر بستان ها و بیرستان ها ، نظافت مدارس به عهده انش آموزان است م
حساب خر و مخار را ارند م ر غذا بسیار کم و ر مصرف مشروبات الکلی ) ساکی ( بسیار محتاط هستند م
به بحث و گفتگو و رسیدن به عمو مطالب بسیار علاقمندند م لذا راهنمای جهانگر ی باید بسیار با اطلا و قیاو باشاد م بار
خلاف آلمان ها موقع غذا خور ن با هم حرف می زنند م آن ها رنگ شا را وست ارند و به همیژ خاطر خیلای علاقمندناد
که ر امان طبیعت غذا بخورند م
چی
چینی ها ملتی هساتند کاه هماه چیاز مای خورناد و غاذاهای ریاایی و آبزیاان ر اولویات هساتند و کمتار گوشات
می خورند م زیست بو چیژ محیطی استوایی است م مفهو خانوا ه و قداست آن برای چینی ها بسیار مهم است م اصولا یک
چینی را بدون خانوا ه اش نمی توان تصور کر م انضباط ر خون چینی هاست م چینی ها هوشمند هستند ، اما هاوش آن هاا
هوش فر ی نیست ، بلکه هوش جمعی است م یعنی ممکژ است از یک چینی هوش سرشاری نبینیم ، اما وقتی ر یک گاروه
قرار می گیر ، خیلی خوب و هوشمندانه امور را پیش می بر م تاریخ چیژ ر 711 سای گذشته شبیه ایران بو ه است م حمله
مغوی به هر و کشور همزمان صورت گرفت م همزمان با وره صفویه ر ایران ، سلسله قدرتمندی ر چیژ حکومات مای
کر م روند اصلاحات ر چیژ همزمان با پا شاهی ناصرالدیژ شاه و محمد شاه ر ایران انجا شاد و مانناد ایرانیاان ر ایاژ
تاریخ انشجو به اروپا فرستا ند م و کشور ر نیا بیشتریژ ذخیره ارزی را ارند که عبارتند از چیژ و تایوان ) کاه هار و
چینی اند م(
سابقه خط و زبان چینی به بیش از 8111 سای می رسد و هنوز خط آن ها ر مرحله نیمه تصویری قرار ار و تغییر مراحال
تکامل زبان ر ایژ کشور آنقدر نیست که نتوان متون هزاران سای پیش را خواند م با توجه به وسعت چیژ ، خاط تنهاا مایاه
وحدت انسان های چینی ر نقاط مختلف چیژ بو ه است م
ر چیژ چیزی به عنوان مذهب مثل غرب و اروپا یده نمی شو م آن ها به خدا اعتقا نداشته و اعتقا آن ها به آسمانی است
که زمیژ را کنتری می کند م اعتقا ارند ر نیا برای هر چیزی متضا ی وجو ار و چیزی کاه نیاا را ا اره مای کناد ،
برقراری رابطه بیژ تضا هاست م
چینی ها اعتقا پر ریشه ای به تناسخ ارواح ارند م آن ها معتقدند خوب بو ن باعث می شو که هنگا خلقت مجد ، انسان به
صورت انسان آفریده می شو نه به صورت حیوان و یا اشکای یگر م
آییژ های اصلی چینی ها عبارتند از : کنفسیوس و ائوئیت م آییژ بو ا از طریو هند وار چیژ شد و ر تبت بزرگتریژ فرقه
بو ایی را می توان یافت ممذهب بو ایی پیش از آنکه بر کنفسیوس و ائوئیت تأثیر بگذار ، از آنها تأثیر می گیر م چینای
های بو ایی می گویند : ” ما کنفسیوسی هستیم که بو ا را هم قبوی اریم م”
یژ اسلا ر ترکستان چیژ یده می شو م 7 رصد جمعیت چیژ که معا ی هشتا میلیون نفر است ، مسلمانان سانی حنفای
هستند که بنا بر نو سیستم حکومتی چیژ بسیار تحت کنتری هستند و توریست های مسلمان غرب آسیا به سختی می توانناد
به ایژ نواحی سفر کنند م اسلا از طریو بازرگانی ایرانی به چیژ راه یافت م نیت نماز مسلمانان چیژ به زبان فارسی است م
حدو 7 رصد جمعیت چیژ زیر خط فقر هستند و به خاطر تک فرزندی بو ن ، نسل لوسی ر حاای شاکل گارفتژ اسات م
یا گیری زبان خارجی برای آن ها مشکل است م روز تعطیلی ر چیژ ” یکشنبه ” است م برخی کلمات فارسی رای ر زباان
چینی : بازار ، شیر ، خداآمرز م
چیژ یک کشور خو بسنده و خو کفا بو ه و چینی ها خو را بهتریژ ملت نیا می انند م
مالزی
اقوا مالزیایی از نژا زر هستند م آب و هوای مالزی شرجی و مرطوب است و برای ما ایرانیان سخت و آزار هنده
روحیه مر مالزی روحیه سخت کوش و مقلد مثبت ر آسیای ور است م ) امسای با پارسای از لحاا پیشارفت صانعتی
متفاوت است م(
ایژ کشور از لحا توجه به مدرنیته و پیوند سنت با آن ، بسیار موفو بو ه است م مر هم فرایض ینی را انجا می هناد و
هم صنعت و موکراسی غربی را بومی کر ه اند م انشگاه ها را ارتقا بخشیده اند م سیستم آموزشی ر ایاژ کشاور انگلیسای
است م ولت مالزی توانسته است نخبه هایی مثل ” ماهاتیرمحمد ” را جمع کند م سیستم حکومت مالزی پا شاهی است م اما با
همه پا شاهی های نیا فرق ار م 9 شاه ار که هر چند سای با رأی گیری یکی از آن ها را انتخاب می کنند ، اما قادرت
نخست وزیر بیشتر است م عملکر بخش خصوصی ر ایژ کشور بسیار توانمند است م بر مالزی بعد از بر مایلا ر چایژ
ومیژ بر آسیاست و سر ر آن را اصفهانی ها کاشیکاری کر ه اند م ر مالزی سطح رآمدها به هم نز یک است م
مسابقات قرائت قرآن و نمایش طرز انجا مناسک ح از موار ی است که برای اولیژ بار مالزی ها ابدا کر ناد و باه بقیاه
کشورهای مسلمان یا ا ه اند م بزرگتریژ جشژ آن ها عید فطر و عید قربان است م
بسیار خونگر هستند و ایرانی ها را وست ارند م پذیرش سنت و مدرنیته به صورت مداو ، از ویژگی هاای مار ماالزی
است م خانم های با حجاب و بی حجاب ر کنار هم کار می کنند اما قواعد اخلاقی به شدت رعایت می شوندم سیگار کشیدن
ر معابر عمومی ممنو است م زبانشان مالزیایی است و انگلیسی نیز ر بیژ آن ها رای است م
ر مالزی قبایلی وجو ارند که و نسل عقب تر آ مخوار بو ه اند م اما پس از 111 ساای چنایژ پیشارفت کار ه اناد م باه
تحصیلات و خرید خیلی علاقمند هستند ) مخصوصا اگر تحصیلات ر انگلستان انجا شو م ( به خااطر پیشرفتشاان بسایار
متعصب و ناسیونالیست های سختی شده اند م از چهار سالگی انگلیسی را یا می گیرند و جوانانشان به هنار بسایار علاقمناد
هستند م
هند
هند بعد از هالیوو بزرگریژ صنعت فیلم سازی را ار که بالیوو نا ار و از لحا تعدا ساخت فیلم ر ساای ر نیاا اوی
است م مر ر سینما فیلم ها را سرپایی می بینند م
جامعه هند سعی نمو ه خو را با نیای جدید وفو هد ، به همیژ علت هند با فرار مغزها روبرو نیست ، بلکه صاا ر کنناده
مغزهاست م خترها یک کامپیوتر به عنوان جهیزیه با خو به خانه شوهر می برند م اهل تعارف نیساتند م زباان انگلیسای و
پارلمان را ، انگلیسی ها به هند آموختند م
) وقتی انسان حافظه تاریخی نداشته باشد و از گذشته رس نگیر ، حافظه اقصا ی و اجتماعی نیز نخواهد اشت م (
ترکیه
ترک ها از نژا خاصی نیستند م آن ها اختلاطی از آریایی ها ، اقوا قبل از آریایی ها ، ترکان مهاجر عثمانی ، اعراب ، مر
شمای اروپا و یونان هستند م ترکیه از لحا آب و هوایی و مناطو شمای و جنوب شباهت زیا ی به ایران ار م فقاط کاویر
ایران را ندار م معیشت آن ها از طریو کشاورزی است و جدیدا خدمات و صنعت افزایش یافته است م ر سای 1118 بایش
از 17 میلیون نفر از ترکیه باز ید کر ند م روحیه غالب آن ها ، روح نظامی است ، که سختکوشی را باید به آن اضافه نمو م
ر وهله اوی احساس می کنید که بلند صحبت می کنند ولی بعدها عا ت خواهید کر م
سلیقه ترک ها به ایرانیان نز یک است م اصل خیلی از لغات ترکی استانبولی ، فارسی است م
آبدست ) وضو ( ، بد عا ) نفریژ ( ، پیغمبر ) پیغمبر ( ، آویزه ) لوستر ( ، خساته خاناه ) بیمارساتان ( ، نمااز ) نمااز( ،
همشیره ) پرستار( ، عجزخانه ) اروخانه ( ، چارشی ) چارسوق ( م
ترک ها حنفی مذهب هستند و ابو حنیفه ایرانی بو ه است م
آتاتورک اصالتاً یونانی است م تنها سفر رضاشاه به ترکیه بو ه است که مجسمه اش ر یکی از میدان های استانبوی ) میادان
تقسیم ( هنوز وجو ار م
رضاشاه از آتاتورک ، و امان الله خان ) پا شاه افغانستان ( از رضاخان تقلید کر و هریک نسبت به مقدار تقلیدشان، ر تغییر
جامعه موفو بو ه اند م
ترک ها کمتر به ایران می آیند و کمتر از یک رصد توریست های ایرانی اهل ترکیه هستند و بیشتر توریست های ترکیاه
، ایرانی هستند ) حدو 19 رصد ( م
اعراب
افرا ی مقاو و حرارتی هستند و به همیژ رجه نیز افرا ی کم توقع و غیر منتقد می باشند م با کمتریژ خدمت و بذی توجه ،
بسیار سپاسگزار می گر ند و به همیژ لیل است که میزان رضایت و خرسندی ر میان ایژ قو بسیار آساان اسات م ساریع
وست می شوند و وستی را بسیار نز یک می نمایند و هنگامیکه از کسی نفرت پیدا نمایند ، تبدیل به شامنی خطرنااک و
خونی می گر ند م
تعصب ر میان ایژ ملت عجیب است م بطوریکه با ایرا یک کلمه و یا جمله نامناسب ، احتمای عکس العمل شادید و گااه
خطرناک می رو م آزا ی برای آنان چندان اهمیت ندار ولی هنگامیکه به آن برسند ، حد و حدو ی را برای آن قائل نیستند
م نسبت به زن و رفتار وی بسیار ابتدایی و خشک فکر می کنند لذا استفا ه از خانم ها برای راهنمایی تاور اعاراب مناساب
نمی باشد م اعراب به شکم اهمیت خاص می هند لذا ر اجرای باز ید گروه های عرب باید به ایژ نکات توجه گر م
آشنایی با صنایع دستی ایران
فص او کلیات –
چگونگی پیدایش صنایع دستی
معروف است، مر می ر منطقه وسیعی ر آسیای جنوب غربی زندگی مای » نوسنگی « ر حدو 1111 سای قبل که به عصر
کر نااد کااه باارای نخسااتیژ بااار ر گااروه هااای کوچااک جمااع آمااده، ر یااک مکااان ساااکژ شاادند و اولاایژ
هکده ها را به وجو آور ندم آثار به ست آمده از وران پارینه سنگی، میان سنگی و نوسنگی، گواه بر فعالیات انساان ر
ساخت ابزار و وسایل سنگی استم ابزارهایی چون تیغه های ندانه ار و به شکل های مختلف هندسی ر مکان هاایی مانناد
بیستون و غارهای هوتو و کمربند به ست آمده استم انسانی که یا گرفته بو با کاشتژ انه های خوراکی مقدار بیشتری از
آن را به ست آور ، ناگزیر بو آن را ر جایی ذخیره کندم او ظرف هایی را می خواست که ر برابر گرما و رطوبت هاوا
مقاومت اشته باشد و غلات، ر آن فاسد نشو م از ایژ رو انسان وران نوسنگی با الها از هماان شاکل هاای طبیعای و باا
آمیختژ آب و خاک، اولیژ ظرف های سفالی را ساختم
تعریف صنایع دستی
صنایع ستی که هم می تواند، حالت کارگاهی و هم حالت خانگی اشته باشد، همانند صنایع کوچک قابلیت استقرار ر شهر
و روستا را ار ، بدون نیاز به فژ آوری پیشرفته، بیشتر متکی به تخصص های بومی و سنتی است و قسمت اعظم ماوا اولیاه
مصرفی آن ر اخل کشور قابل تهیه می باشدم افزون بر ایژ، صانایع ساتی هار و ویژگای مصارفی و هناری را اشاته،
نامیده اندم – » هنر صنعت « برخور ار از بینش، ذوق، اندیشه و فرهنگ تولید کننده نیز هست و ر مجمو آن را یک
صنایع سنگی
نیز یا می شاو نیازمناد سارمایه » صنایع ما ر « صنایع سنگیژ زمینه ساز توسعه اقتصا ی هر کشور است و از آن به عنوان
گذاری بسیار زیا ، ماشیژ آلات و تجهیزات عمده نیروی انسانی و برخور ار از تخصص های فنی می باشدم
صنایع سهک
صنایع سبک ر مقایسه با صنایع سنگیژ، نیازمند تجهیزات و به همان نسبت سرمایه کمتر و نیروی انسانی با تخصاص هاای
نسبتا پاییژ استم لازمه استقرار آن، بهره گیری از ماشیژ آلات خو کار و نیمه خو کار استم
ویژگی های صنایع دستی ایران
الف( صنایع ستی ایران محملی برای میراث فرهنگی و هنری ایژ مرز و بو است که ریشه ر اعتقا ات مذهبی و باورهاای
قومی و نیز قوه ابتکار و خلاقیت استا کاران ایرانی ار م
ب ( امکان تأمیژ قسمت عمده موا اولیه مصرفی از منابع اخلی
( همانند و شبیه نبو ن ایژ فرآور ه های تولید به یکدیگر
( انجا قسمتی از مراحل اساسی تولید به وسیله ست و ابزار و وسایل ستی
ه ( خو مصرفی بو ن بخش عمده تولید و برآور ه ساختژ نیازهای اخلی
ویژگی های صنایع دستی از نظر اقتصادی
1م سهولت ایجا مراکز تولید
1م بی نیازی به سرمایه های کلان
– » هنر صنعت « 3م اشتغای زا بو ن ایژ
8م وجو ارزش افزو ه بالا
7م جنبه های کاربر ی و تزئینی
8م اشتژ زمینه ای مناسب برای جلب جهانگر و صا رات
اهقه بندی صنایع دستی ایران
1( طراحی سنتی و نگارگری 1( سفالگری وسرامیک سازی
3( بافته های اری 8( نساجی سنتی
7( شیشه گری 8( هنرهای مرتبط با فلز
7( هنرهای مرتبط با چوب 1( رنگرزی و چاپ سنتی
9( صحافی و جلد سازی سنتی 11 ( آثار لاکی و روغنی
11 ( رو وزی ها و بافتنی ها 11 ( سنگ تراشی و حکاکی روی سنگ
13 ( حصیر بافی 18 ( فرآور ه های پوست و چر
17 ( سایر صنایع ستی
فص دوم دستهاف های سنتی –
دستهاف
نامیده می شو » ستبافت « ، آنچه به وسیله ست یا به کمک وسایل سا ه بافته می شو
م
بافته های دستی
الف ( بافته های ستگاهی
ب ( بافته های اری
بافته های دستگاهی و بافته های داری
بافته های ستگاهی محصولاتی است که با کمک ستگاه های بافندگی و ور ی، چهار ور ی، ژاکار و نظیر آن ها تولیاد
می شو مانند پارچه های سا ه و نقش ار، زریم بافته های اری، ستباف هایی است که با کمک ارهای افقی و عماو ی
بافته می شو م ایژ محصولات، و سته اند: بافته های اری پرز ار، مانند قالی و بافته های اری بدون پرز، مانند گلیم .
دستگا های بافندگی پارچه
الف( ستگاه های بافندگی سا ه باف : نیز می گویند، برای بافت پارچه هایی با نقوش » ور ار « که به آن ها ستگاه های
هندسی و راه راه به کار می رو .
ب ( ستگاه های بافندگی ستوری و ژاکار : برای بافت انوا پارچه با نقوش غیر هندسی استفا ه می شو مانناد ساتگاه
های ترمه بافی، زری بافی و مخمل نقش برجسته م
بر ی از پارچه های سنتی ایران
الف ( شعر ب ( کرباس پ ( زری
ت ( ترمه ث ( مخمل (جاجیم
بافته های داری
الف __________( بافته های اری پرز ار ، مانند انوا قالی ها و گبه
ب ( بافته های اری بدون پرز ، مانند انوا گلیم
قالی
قالی، بافته ای است از هزاران گره کوچک که به مد سرپنجه های قالیبافان هنرمند بر خامه و نخ، ز ه می شو تا محصاولی
ساخته و پر اخته شو که علاوه بر جنبه های مصرفی، هنر را ر مقیاس وسیع، مطرح و متجلی ساز م
مصالح و وسای مورد نیاز در قالیهافی
مصالح : پنبه، پشم، ابریشم
وسایل : ار قالی، قلاب، کار ک، سیخ پو کشی، فه و فتیژ، شانه، قیچی، نقشه قالی
انوع دار
الف ( ار افقی ب ( ار عمو ی
ار افقی : ستگاهی است بسیار سا ه که به موازات زمیژ، به فاصله 31 سانتی متری نصب می شو و شامل و قطعاه چاوب
1 برابر عرض قالی مور نظر / استوانه ای با طوی 7 است که ر بالا و پاییژ قرار می گیر و سر اضافی آن به وسیله چهار عد
میخ چوبی یا فولا ی بزرگ که ر زمیژ کوبیده شده، مهار می گر .
ار عمو ی : که شکل تکامل یافته ارهای ابتدایی است، چارچوب مستطیل شکلی ار که به طور عمو ی بر ساطح زمایژ
مستقر می شو م ایژ نو ار از و عد چوب استوانه ای صاف و محکم که به طور موازی یکی ر بالا و یکی ر پاییژ قرار
ار و و عد چوب یگر که حالت ستون های ستگاه را ارند ) راست روها ( تشکیل شده استم
گو ، چوب کوجی و چوب هاف
گوه : قطعه چوب گونیا شکلی است که برای محکم کر ن و طرف زیر ار، ر شکاف پاییژ راست روها کوبیده می شاو م
ر موقع شل کر ن چله ها و پاییژ کشی قالی گوه ها را بیرون می آورند .
چوب کوجی : چوبی است استوانه ای شکل به اندازه عرض ار قالی که برای تنظیم و تفکیک نخ های چلاه و جلاوگیری از
کجی قالی به کار می برند .
چوب هاف : باریک تر از چوب کوجی است، ر بالای آن قرار می گیر و ر زمان پو ا ن برای زیر و رو کر ن چله ها
از آن استفا ه می شو م
سیخ پودکری، دفه و دفتی و شانه
سیخ پو کشی : تسمه فلزی نازک و باریکی است که سر آن حالت قلاب ار و برای پو کشی ر روش بافت ترکی از آن
استفا ه می شو .
فه و فتیژ : ابزارهایی هستند که برای کوبیدن پو و ریشه های بافته شده از آن ها استفا ه می شو م ر روش فارسی از نو
سنگیژ آن که پره های بیشتری ار به کاار » فه « می گویندم ر روش ترکی نیز » فتیژ « استفا ه می شو که به آن مای
برند .
شانه : وسیله ای است که برای کرک گیری و جلو کشی ریشه های ز ه شده ر حیژ بافت به صورت شانه کر ن به کار می
روند .
طراحی نقره قالی
طرحی است که به وسیله طراحان و نقشه پر ازان روی کاغذ شطرنجی رسم می شو م گاهی نیز از یک قاالی بافتاه شاده باه
عنوان نقشه استفا ه می شو م یکی از مهمتریژ عناصر هنری قالی ایران، طرح های آن استم تنو و زیباایی ایاژ طارح هاا
شهرت جهانی ار و حاکی از ذوق، سلیقه، فرهنگ و اعتقا ات هنرمندان ایژ مرز و بو است .
مراکز مهم تولید قالی در ایران
1( قالی با چله ابریشم : ر شهرستان های اصفهان، قم، ساوه، مراغه، زنجان و بناب بافته می شو م
1( قالی با چله نخی ظریف : ر شهرستان های اصفهان، تبریز، ناییژ، کرمان، کاشان و بیجار تولید می شو م
3( قالی با چله نخی نسبتا ظریف : ر اراک، چهار محای و بختیاری، مشهد، سبزوار، سیستان و بلوچستان تولید می شو م
8( قالی با چله نخی و پشمی : ر میان عشایر ایران، قشقایی ها، بختیاری ها، ایل بویر احمد و ترکمژ ها روا ار م
گهه
زمخت و « واژه گبه به معنی نا مشهورتریژ فرش اصیل رشت بافت عشایری استم بافتژ گبه با طرح های » رشت ذهنی و
ابتکار هندسی و نقشهای حیوانات به ویژه شیر، پلنگ، اسب، گوزن و انسان انجا می شاو م پشام مصارفی ر بافات گباه
خو رنگ است و معمولا از سه تا چهار رنگ تجاوز نمی کند .
گلیم
ر ابتدا به جامه رشت پشمیژ، گلیم می گفتند ولی ر حای حاضر، گلیم، بافته ای است ، اری و بدون پرز که با نخ پشامی،
پنبه ای یا کنفی، با رگیری تار و پو بافته می شو م به ایژ ترتیب که از نخ پنبه ای به عنوان تار و از نخ پشمی رنگارناگ،
به عنوان پو استفا ه می شو م ر گلیم بافی، نقشه کاربر چندانی ندار م گلیم های هر منطقه طرح و رنگ ویژه ای ار که با
توجه به آن از بافته های مناطو یگر مجزا می شو .
انواع گلیم های ایرانی
1( شیوه پو گذاری 1( شیوه پو پیچی
پودگذاری
ر ایژ شیوه، تنها از ناخ تاار و ناخ پاو بارای بافات گلایم اساتفا ه مای کننادم پو هاای رنگارناگ را از زیار و روی
رشته های تار می گذرانندم با تغییر رنگ های پو است که نقش ها پدیدار می شو و هر و رویه گلایم، صااف، هماوار و
همرنگ استم
شیو پود پیچی
ر ایژ شیوه، علاوه بر نخ تار و نخ پو ، از پو نازک نیز ر بافت گلیم استفا ه می شو و ر واقع پو باه حالات پایچش از
میان نخ های تار عبور کر ه، سپس با عبور پو نازک و کوبیدن آن با شانه، عمل رگیری نخ های تار و پو قطعی می شو م
ایژ شیوه بافت را بسیاری از صاحبنظران، حد واسطی میان گلیم بافی و قالی بافی و ر واقع منزلگاه تکامل گلیم بافی به قالی
بافی انسته اندم
قلمکار
از بررسی هنر ایران ،از گذشته های ور تا به امروز ایژ نکته بر اشت می شو که صنایع ستی ر طوی تاریخ ،با وجو
فراز و فرو های بسیار،جریانی پیوسته اشته است ولی هرگاه مور حمایت قرار گرفته و از سازماندهی و مدیریت خوب
برخور ار بو ه است توانمندی خو را بهتر و گستر ه تر به نمایش گذاشته است و هنرمندان ،آثار ماندگار و ارزشمندی را از
خو به یا گار گذاشته اندمبی شک یکی از رخشان تریژ ایژ وره ها ،روزگار صفوی و به ویژه به هنگا پایتختی اصفهان
ر سده های یاز هم و واز هم هجری بو ه استم ر روزگار یا شده، هنرهای صناعی ایران ر اصفهان قطب صنایع ستی –
و پایگاه رفیع هنرهای صناعی توان بالای خو را ر زمینه های گوناگون از آبگینه و سفالینه ،زیراندازهای سنتی ،نساجی و –
چاپ ،کاشیکاری ،هنرهای مرتبط با چوب ،نگاره های فلزی ومممبه ثبت رسانده است م
گروه فرهنگ و صنایع ستی بر آن است تا با نوشتارهایی پی ر پی،خوانندگان خو را با هنرهای اصفهان آشنا ساز و
گامی هرچند کوچک برای نگهداری و گسترش ایژ یا گارهای ارجمند بر ار م
یکی از ایژ هنرها ،قلمکارسازی یا چیت سازی بو ه که رخشش آن از وره ی صفویه و ر شهر اصفهان آغازشده و تا
امروز ا امه یافته استم
ر تعریف قلمکار آمده است :پارچه ای سا ه و مازور شده از کرباس ،کتان و غیره که بر آن به وسیله ی قالب و مهر
)1711/3 : ،نقوشی تصویر کر ه باشند و آن را به اشکای پر ه ،سفره ،رومیزی وممم ر آورندم)معیژ 1371
ر گذشته ای نه چندان ور ،قلمکارسازی به چیت سازی یا چیتگری مشهور بو ،به گونه ای که هم اکنون”چیت ساز” نا
خاندان بزرگی ر اصفهان است که همچنان ر عرصه ی هنر قلمکار سازی فعالیت ارندو پارچه های چاپ قلمکار با
کیفیت و متنوعی را تولید و عرضه می ارندم
وجه تسمیه
به طور کلی وجه تسمیه ی قلمکار ،به علت نو تولید و نحوه ی منقش کر ن پارچه ر آغاز پیدایش ایژ هنر بو ه
استمبدیژ معنی که ر آغاز روی پارچه های پنبه ای و شاید ابریشمی ،با قلم ، نگاره های مور نظر را نقاشی می کر ند و
نقوش مختلفی را پدید می آور ند ولی چون برای ایژ نو تولید ، وقت زیا ی صرف می شدو ر ضمژ ،نقوش رسم شده با
قلم ارای هماهنگی نبو و باعث یکسان نبو ن تولیدات می شدو همچنیژ قیمت تما شده را بالا می بر ،بنابرایژ به واسطه
ی نیاز به تولید زیا ،قلمکارسازان ،انتقای نقوش به وسیله ی قالب های حکاکی و کنده کاری شده بر روی پارچه را تنها راه
چاره ی ایژ مشکل انستند و به طراحی ،حکاکی و کنده کاری فالبهای مور نظر پر اختندمالبته پس از یافتژ راه حل تازه،به
طور کلی نقش زنی به صورت قدیمی متروک نشد ،بلکه برخی نگاره ها به وسیله ی قالب و طرح های یگر با ست نقاشی
می شد،ولی به مرور زمان و به لیل نیاز به سرعت بیشتر ر تولید،قلمکارسازی به صورت امروزی یعنی به کار گرفتژ قالب
برای کلیه ی نگاره ها و نقوش ،فراگیر شدم ر ایژ روش قلمکارسازی ،تنها نقصی که وجو ار ،استفا ه از رنگهای انگشت
شمار با قالبهای مشخص است ر صورتی که ر ابتدا که نقش زنی با قلم انجا می شد،ایژ محدو یت ر مور استفا ه از
رنگ وجو نداشت و تنو رنگی ر تولیدات و خلاقیت هنری بیشتر یده می شدم
نگاهی به تاریخچه ی قلمکارسازی تا دور ی صفویه
تاریخچه ی چاپ قلمکار و قلمکارسازی، که یکی از انوا رای چاپ روی پارچه است، ر پر ه ی ابها استمروش های
متداوی چاپ های سنتی که به طور عمده ،چاپ قلمکار ،چاپ باتیک و)به گمان برخی از صاحب نظران( چاپ ستی را هم
شامل می شو ،از گذشته های ور ر برخی از نقاط جهان نبای شده استم
تنی چند از صاحب نظران ،سابقه ی منقوش کر ن پارچه به شیوه ی باتیک را حدو و هزار سای پیش می انند که از کشور
اندونزی آغاز شده است و امروزه نیز هنرمندان بسیاری ر جزایر زیا ی ر اندونزی به کار چاپ باتیک می پر ازندمکشف
بقایای نیم تنه ای پارچه ای ر مصر متعلو به 811 قم ،که ارای نقوشی ستاره ای شکل و به رنگ آبی است و نیز کشف
قالب های قلمکار ر هند،که آن هم به حدو سده ی چهار پیش از میلا بر می گر ،همه ی انسته های ما تا به امروز ر
مور پیشینه ی چاپ های سنتی و از جمله چاپ قلمکار ر یگر کشورهای جهان استم
ر خصوص تاریخچه ی چاپ پارچه ر ایران،بررسی ها و مطالعات زیا ی انجا نشده است،ولی به نظر می رسد با ورو
پارچه های سا ه ی ابریشمی از چیژ ر وره ی اشکانی ،منقوش کر ن برخی از پارچه ها ر ایران مرسو شده باشد،اما ر
وره ی ساسانی ،نقش های چاپی به بهتریژ شکل برای تزییژ بافته های پنبه ای ،کتانی و ابریشمی به کار گرفته شدم
کهژ تریژ قالب های شناخته شده ر ایران ،سه قالب تراشیده از سنگ است که همراه آثار سفالی سده های چهار و پنجم
هجری ر حفاری های نیشابور به ست آمده است)نگاره ها و پارچه ها،ص 11 (م
تمامی صاحب نظران و ویژه انان ایژ رشته،بر ایژ باورند که بدون تر ید ،قلمکار و قلمکارسازی از وره ی ایلخانی ر ایران
مرسو بو ه استمبه ایژ شوند): لیل( که ر وره ی یا شده ،به خاطر پشتیبانی خانان مغوی ،پارچه های منقوش چینی ر
بازار ایران،فروش بسیار زیا ی پیدا کر ه بو و ایرانی ها نیز برای برابری کر ن با چینی ها و همچنیژ برای جلب نظر
مغولان، ست به نوآوری هایی ز ند که از آن جمله نقاشی روی پارچه با قلم یا قلمکارنقاشی و سپس چاپ قلمکار با قالب و
مهر بو ه است)هنر و مر ،صص 71 89 (م –
نشانه ها ،گواه آن است که قلمکار سازی و چاپ قلمکار ر وره ی تیموریان نیز ر شهرهایی از کشورمان همچون
بروجر ،شیراز،رشت،نخجوان،سمنان،گنابا ،مشهد، امغان،نجف آبا ،یز ،کاشان،اصفهان و همدان بازار گرمی اشته استم
می توان گفت که قلمکار سازی که نوعی از چاپ های سنتی بر روی پارچه است،گذشته ی پرفراز و نشیبی اشته است،ولی
بی گمان،هنری که امروز آن را به نا قلمکار می شناسیم ، ر روزگار گذشته،به نا چیت سازی شهره بو ه است)مختار
83 (م : تجویدی 1378
و گسترش و او شکوه آن به روزگار صفوی و به ویژه به وران پایتختی اصفهان بر می گر که به هنری برگزیده با
کاربر های فراوان ،تبدیل شده بو م
نگاهی به قلمکارسازی پس از دوران صفویه
میرزا حسیژ تحویلدار می نویسد:
ر طی وران صفویه،تما مغازه های بازار که اغلب وطبقه بو ه است و همچنیژ سرای شاه و تیمچه های بازار همگی به
صنعت قلمکار اختصاص اشته و روزگاری پررونو برای قلمکارسازی سپری شده است)تحویلدار 98:1381 (م
شوربختانه ایژ هنر مر می و بومی نیز مانند بیشتر هنرهای ستی ایران،رونو خو را به شوند بی توجهی ، نا یده گرفتژ سلیقه
ی روز و ورو کالاهای مشابه خارجی ،کم کم از ست ا ه استم با همه ی اینها ،قلمکارسازی ر وره ی صفویه به چنان
رونقی ست یافت که آثار آن ر وره های بعد و حتی تا به امروز تا حدو ی باقی استماز بررسی قیو وضعیت
قلمکارسازی از حدو نیمه ی قرن واز هم هجری تا به امروز ایژ نکته بر اشت می شو که و عامل مهم ، باعث نابو ی و
یا ست کم از رونو افتا ن هنر قلمکارسازی شده است:نخست تقلب برخی از تولیدکنندگان، و ورو کالاهای مشابه
خارجیم
کاهش رونو قلمکارسازی تا اواخر قرن سیز هم هجری شمسی همچنان ا امه یافت تا اینکه ر آغاز قرن فعلی ،امتیازات ویژه
ای برای صنعتگران و به خصوص قلمکارسازان قائل شدند و بار یگر ایژ هنر تا حدو ی رونو گذشته ی خو را به ست
آور و ر شهر اصفهان عده ای از استا کاران بزرگ قدیمی، مانند شیخ حریری ، مشهدی عبدالخالو ، حا محمدرضا و حا
محمدتقی اخوان چیت ساز ، امینیها و برا ران بیرجندی ، شیخ بهایی و تنی چند از افرا صاحب ذوق خارجی به نا های
“براسل” و “مارتیژ” به کمک استا ان ایرانی نامبر ه ،شرکت های تولید قلمکار و صنایع هنری یگر را تشکیل ا ند و ر
پی کوشش آنان بار یگر ایژ صنعت رونو گرفتم
قالب و قالب تراشی
یکی از مراحل مهم قلمکارسازی ،تهیه ی قالب هایی است که نگاره ها بر روی آنها کنده شده استمقالب تراشی یکی از
هنرهای بدیع و جالب ایرانی است که رونو و روا آن از وره ی صفویه بو ه استمنمونه های جالب و ارزشمندی از قالب
های قدیمی به جای مانده ،که هم اکنون تعدا ی از آنها ر موزه های تبریز،مر شناسی کاخ گلستان و گنجینه ی هنرهای
اسلامی تهران و نمایشگاه ایمی آثار موزه ای صنایع ستی ر تهران یافت می شو مضمنا مجموعه اران و خانوا ه هایی ر
شهر اصفهان برخی قالب های ظریف و بی همانند قدیمی را ر اختیار ارندم
قالب تراشی ،به علت ظرافت های ویژه ی آن کاری است بسیار پر زحمت و همیژ طور مهممقالب قلمکار اصولا پس از
مدتی استفا ه ،به علت آلو ه شدن مداو به رنگ ،الیاف و کرک پارچه ،گر و غبار و تحمل ضربات زیا ،حساسیت خو را
از ست می هد و لبه های نقوش ،تدریجا ساییده می شو و ر ایژ حالت قابل استفا ه نیست و به جای آن،نقش یا قالب
جدیدی تولید یا قالب پیشیژ مرمت می شو م
ر حای حاضر ،به علت پر زحمت و وقت گیر بو ن تراش قالب ،معمولا سعی ر ترمیم و اصلاح قالب های قدیمی می
شو ،چرا که اگر قالبی از بیژ رو ،استا قالب تراش موظف است یک مجموعه ی پن تایی یا احتمالا یک قالب تنها را
تولید کندم ر صورتی که اصلاح هر قالب از نظر صرف وقت،قابل مقایسه با زمان صرف شده برای تراش و تولید قالب جدید
نیستم
انواع چوب مصرفی برای قالب
ر پی بررسی های کارشناسی و از وره ی صفویه به ایژ سو،برای تهیه ی قالب ،از چوب رخت گلابی و رخت زالزالک
به علت شکل پذیری و وا نسبتا زیا آنها استفا ه می شو مچوب زالزالک معمولا برای قالب های ریز نقش و چوب گلابی
برای قالب های رشت نقش استفا ه می شو و علت استفا ه از ایژ و نو چوب به طور عمده ،ترک بر اشتژ کم ،سخت و
محکم بو ن ،قابلیت انعطاف و صربه پذیری آنهاستم
یکی از مراحل مهم قلمکارسازی ،تهیه ی قالب هایی است که نگاره ها بر روی آنها کنده شده استمقالب تراشی یکی از
هنرهای بدیع و جالب ایرانی است که رونو و روا آن از وره ی صفویه بو ه است .
سا ت قالب
مرحله ی اوی:جور کر ن چوب قالب برای چوب مصرفی از رخت گلابی یا زالزالک استفا ه می کنندو با برشی عرضی که
به چوب می هند،آن را به قطعات کوچکتر تقسیم می کنندمبرای مدتی چوب ها را ر لای خاک اره و یا ر سایه نگهداری
می کنندتا به تدری کاملا خشک شو .
قالب و قالب تراشی
یکی از مراحل مهم قلمکارسازی ،تهیه ی قالب هایی است که نگاره ها بر روی آنها کنده شده استمقالب تراشی یکی از
هنرهای بدیع و جالب ایرانی است که رونو و روا آن از وره ی صفویه بو ه استمنمونه های جالب و ارزشمندی از قالب
های قدیمی به جای مانده ،که هم اکنون تعدا ی از آنها ر موزه های تبریز،مر شناسی کاخ گلستان و گنجینه ی هنرهای
اسلامی تهران و نمایشگاه ایمی آثار موزه ای صنایع ستی ر تهران یافت می شو مضمنا مجموعه اران و خانوا ه هایی ر
شهر اصفهان برخی قالب های ظریف و بی همانند قدیمی را ر اختیار ارند .
قالب تراشی ،به علت ظرافت های ویژه ی آن کاری است بسیار پر زحمت و همیژ طور مهممقالب قلمکار اصولا پس از
مدتی استفا ه ،به علت آلو ه شدن مداو به رنگ ،الیاف و کرک پارچه ،گر و غبار و تحمل ضربات زیا ،حساسیت خو را
از ست می هد و لبه های نقوش ،تدریجا ساییده می شو و ر ایژ حالت قابل استفا ه نیست و به جای آن،نقش یا قالب
جدیدی تولید یا قالب پیشیژ مرمت می شو .
ر حای حاضر ،به علت پر زحمت و وقت گیر بو ن تراش قالب ،معمولا سعی ر ترمیم و اصلاح قالب های قدیمی می
شو ،چرا که اگر قالبی از بیژ رو ،استا قالب تراش موظف است یک مجموعه ی پن تایی یا احتمالا یک قالب تنها را
تولید کندم ر صورتی که اصلاح هر قالب از نظر صرف وقت،قابل مقایسه با زمان صرف شده برای تراش و تولید قالب جدید
نیست .
انواع چوب مصرفی برای قالب
ر پی بررسی های کارشناسی و از وره ی صفویه به ایژ سو،برای تهیه ی قالب ،از چوب رخت گلابی و رخت زالزالک
به علت شکل پذیری و وا نسبتا زیا آنها استفا ه می شو مچوب زالزالک معمولا برای قالب های ریز نقش و چوب گلابی
برای قالب های رشت نقش استفا ه می شو و علت استفا ه از ایژ و نو چوب به طور عمده ،ترک بر اشتژ کم ،سخت و
محکم بو ن ،قابلیت انعطاف و ضربه پذیری آنهاستم
فص سوم سفالگری –
تاریخچه هنر سفالگری
تاریخ آثار سفالی به ست آمده از گن ره تپه و غار کمربند به حدو 1111 سای قبل از میلا می رسدم ایاژ سافالها سات
ساز بو ه و ر ساخت آن ها فقط از خاک موجو ر طبیعت استفا ه شده است .
چشمه « ر مرحله و )هزاره پنجم و ششم قبل از میلا ( به سفالهای » اساماعیل آباا « و » تپاه سایلک « ،» تپه زاغه « ،» علی
برمی خوریم که مانند سفالهای وره اوی خشژ، با شکل ها و تزئینات سا ه، ر اندازه های کوچک و با پخت نااقص سااخته
شده اندم ر ساخت آن ها برای چسبندگی بهتر گل، از کاه خر شده یا علف خشک استفا ه کر ه اندم ر وره بعد به واسطه
چرخ « استفا ه سفالها، ظرافت بیشتری پیدا کر ه اند » سفالگری .
لعابکاری
از » کاسی ها « لعابکاری را بابل که قرنها ر تصرف آن ها بو به ایران آور ندم قدیمی تریژ نمونه تزئینات سفالی لعاباداری
و عهد » معبد چغازنبیل « که ر ایران به ست آمده به عیلا میانه منسوب است .
گل رس یا خاک رس اولیژ ما ه مصرفی ر ساخت ظروف سفالی
اک ر در اهیعت
الف ( خاک های اولیه : خاک هایی است که ر کنار سنگهای ما ر رسوب نمو ه، به وسیله آب یا با جابه جاا نشاده، باه
طور نسبی خالص باقی مانده است .
ب ( خاک های ثانویه : خاک هایی است که بر اثر عوامل طبیعی مانند با و باران و جریان ها ی موقت یا ایمی رو خاناه
ها از محل اولیه منتقل و ر ایژ جابجایی با موا آلی و اکسیدهای مختلف مخلوط شده استم ایژ نو خاکهاا ر مقایساه باا
خاکهای اولیه خلوص کمتری ارند اما از چسبندگی بیشتری برخور ار است .
ابزار و وسای تولید سفا
سنگ رد ک : برای تبدیل قطعه های سنگ بزرگ به خر ه سنگ استفا ه می شو م
آسیاب : برای پو ر کر ن موا معدنی به کار می رو م
الک : برای انه بندی، تمیز کر ن و جداسازی موا از یکدیگر از الک استفا ه می کنندم
مخلوط ک : به هم ز ن وغابهای سرامیکی و ورز ا ن خمیر سرامیک با مخلوط کژ انجا می گیر م
رک ک : برای خشک کر ن وغاب بدنه های خا قبل از پخت، آن ها را ر خشک کژ قرار می هندم
کور : بدنه های خا و لعابدار را ر کوره می پزندم
چرخ سفالگری : برای ساخت ظرفهای سفالی از چرخ سفالگری استفا ه می شو م
ابزار کوچک چرخکاری: وسایلی است که برای شکل ا ن ظرفهای سفالی، هنگا چرخ کاری به کار می رو م
روشهای تولید سفا
الف ( روش ست ساخت
ب ( روش ساخت ظروف با چرخ سفالگری
پ (روش ساخت وغابی
روش دست سا ت
ایژ روش بیشتر حالت حجمی ار و مانند مجسمه سازی ر آن عمل می شو م روشهای تولید ستی به گونه های زیار قابال
اجراست :
الف ( فشاری : ر ایژ روش ابتدا مقداری گل را به صورت گلوله ای ر آور ه، سپس با انگشت شست، ساوراخی ر وساط
آن ایجا می کنندم با گر ش انگشت شست ر سوراخ، هانه ظرف را باز نمو ه، سپس با کمک سایر انگشتان، شکل لخواه
را به وجو می آورند .
ب ( مارپیچ یا فتیله ای : پس از ورز ا ن گِل و پهژ کر ن آن به وسیله ور نه یا ست، آن را گلوله نمو ه، به صورت فتیله
ر می آورندم سپس نوارهای گل را به شکل لخواه روی هم قرار ا ه، با لیسه صاف می کنند تا شکل مور نظار باه سات
آید .
روش سا ت ظروف با چرخ سفالگری
ر ساخت ظروف با چرخ سفالگری و نو چرخ به کار می رو :
الف ( چرخ سفالگری کُند : سا ه تریژ شکل آن و صفحه چوبی است که زیر صفحه بالایی حالت مقعر ار ، به طوری کاه
صفحه زیریژ، ثابت است و صفحه رویی می چرخد و گل را شکل می هد .
ب ( چرخ سفالگری تند : با استفا ه از ایژ چرخ، سفالگر به کمک پا، صفحه زیریژ یا طبو چرخ را به گر ش ر آور ه، باا
و ست گل را ر صفحه رویی شکل می هدم ایژ روش ر سفالگری بیشتریژ تولید را به خو اختصاص ا ه است .
روش سا ت دو ابی
ر شکل ا ن فرآور ه های سرامیکی از ابزاری به نا قالب استفا ه می شو م نکته اساسی، تفاوت جانس قالاب و خاصایت
فیزیکی بدنه مور استفا ه است .
کار پردا ت در سفالگری
سفالگرانی که با چرخ، کار می کنند، یک روز پس از ساخت را به ویژه برای قسمتهای بیرونی تاه » پر اخت « ظروف، کار
ظرف با ابزار روی چرخ انجا می هندم پر اخت کر ن ظروف به سفالگر، ایژ امکان را می هاد کاه قسامتهای اضاافی و
زیا ی بدنه را تراشیده، علاوه بر یکنواختی ر ضخامت بدنه، برای ظرف پایه کف حلقوی ایجا کند .
انواع تزئی بدنه های سرامیکی
1 ( تزئیژ روی بدنه خا
1( تزئیژ با رنگ و لعاب
تزئی روی بدنه ام
الف( نقش بریده یا مشبک : می نامند » نقش بریده « بریدن نقش به وسیله ابزار برنده و نیز از روی بدنه خا را .
ب( نقش کنده یا حکاکی : می نامند » نقش کنده « کندن نقش بر روی سطح بدنه خا را .
( نقش افزو ه یا برجسته کاری : می نامند » نقش افزو ه « افزو ن نقش بر روی بدنه خا را .
تزئی با رنگ و لعاب
تزئینات نهایی روی بدنه های سرامیکی با اکسیدهای رنگی انجا می شو م تزئیژ به وسیله لعابهای رنگی، چهار گونه است :
الف ( سفالینه های یک رنگ : از متداوی تریژ ظروفی است که ساخت آن تقریبا از ابتدای هزاره اوی قبال از مایلا ماور
توجه قرار گرفته استم ر وره اسلامی پوشش ظروف با لعاب یکرنگ ا امه پیدا کر ه و رنگ های لاجور ی، آبای، سابز،
زر ، قهوه ای و بیشتر از همه لعاب فیروزه ای یده می شو .
ب ( تزئی زیر لعاب: ر ایژ نو تزئیژ معمولا نقاشی، کنده کاری یا نقش برجسته ر زیر لعاب یده می شو .
پ ( نقاشی هفت رنگ : سفالگران وره سلجوقی پس از موفقیت ر ساخت ظرفهای مختلاف باه ناوعی سافالینه کاه بایژ
معروف » هفت رنگ « یا » نقاشی رو لعاب « هنرمندان اسلامی به است، ست یافتندم امروزه از ایژ روش ر ساخت ظروف و
به ویژه کاشی ر ابعا وسیع استفا ه می شو .
ت ( کاشی لعاب پنران : بر روی سر ر مسجد نطنز نوار کتیبه ای با زمینه نخو ی و حرف فیروزه ای مشاهده می شو م ایاژ
مشهور است، » لعاب پران « کتیبه که ساخت آن به شیوه استفا ه زیا ی ر تزئینات ظریف کاشی کاری ار .
کور های سفالی
1( کوره های ابتدایی : اجاق و اتاق آن ها از هم جدا نیست یعنی موا سوختی هم ر همان محلی قرار ار که سفالها بارای
پختژ، چیده می شو م کنتری ما ر ایژ کوره ها مشکل، اتلاف حرارت زیا ، ضایعات کوره نیز زیا و غیر قابل پایش بینای
استم
1( کوره های پیشرفته : اجاق و اتاق کوره از یکدیگر جداستم ایژ کوره ها چه ر اخل زمایژ و چاه ر روی آن سااخته
شوند، حرارت آن ها قابل کنتری و ضایعات آن ها قابل پیش بینی استم
عوام مؤثر در پخت سفا
خرو یا تبخیر آب فیزیکی و شیمیایی موا ، سوخت موا آلی، تکمیل سوخت بدنه، واکنشهای شایمیایی، تغییارات حجمای
فشار کورهم
فص چهارم مصنوعات چوبی –
چوب ما ه ای است، آسیب پذیر که شرایط مختلف جَوّی، محیطی و گذشت زمان، بر روی آن تأثیر مساتقیم و غیرمساتقیم
اشته، آن را فرسو ه و به تدری نابو ه می کندم بنابرایژ تاریخ و زمان مشخصی ر مور استفا ه انسان از ایژ ما ه ر سات
نیستم
م واژه )یکا( ر زبان فارسی » تخته و چوب یکا از گاندرا و کرمانیا آور ه شد « : اریوش ر فرمان بنیا شهر شوش می گوید
همان رخت جگ است که چوبی قهوه ای رنگ و سخت ار م از ایژ نقش برجسته قصر آپا انا ر وره هخامنشی آشاکار
می شو که چوب را برای استفا ه کاربر ی و تزئینی ر وران ما ها نیز به کار می گرفتندم ر قسمتی از ایژ نقش برجسته،
یک رباری ما ر حای حمل یک صندلی چوبی مشاهده می شو که مربوط به سده پنجم پیش از میلا استم
ر زمان ساسانیان استفا ه از چوب ر ساختمان روا بسیار اشته استم به ویژه استفا ه از کلافهای چوبی ر میان یوارها به
منظور استحکا بخشیدن رای بو ه استم
منهّت کاری
واژه منبّت از نبات به معنی گیاه، گرفته شده است و ر اصطلاح به نقش برجسته و کنده کاری روی چوب گفته می شو م
ابزار و وسای مورد نیاز در منهّت کاری
الف ( مغار
ب ( چکش چوبی
پ ( یگر وسایل و ابزارها
انواع مغار
مغار: تیغه ای است فولا ی با سته چوبی یا پلاستیک فشر ه که ر مقابل ضربه، مقاو استم مغارها به چهار گروه تقسیم می
شوند:
1م مغارهای تخنت : که تیغه ای تخت با لبه برش صاف ار و برای وربری خطوط و کنده کاری زمینه منبّت اساتفا ه مای
شوندم
1م مغارهای نیم واز : که ارای تیغه ای ناو انی شکل با لبه برش هلالی است و برای وربری قسمتهای منحنی شکل و ساخت
و ساز استفا ه می شو م
3م مغارهای لگویی : با تیغه ای ناو انی شکل و لبه برش نیم ایره است و از آن برای وربری قسامتهای ایاره ای شاکل و
ساخت و ساز نقوش استفا ه می شو م
8. مغار شنفر : با تیغه ای ناو انی با لبه برش به شکل هفت است و از آن برای شیار ز ن و وربری اولیه نقوش استفا ه مای
شو م
چکش چوبی
چکش چوبی وسیله ای است که از یک سته و یک سر چوبی رست شده و منبت کاران برای ضربه ز ن به سر سته مغار از
آن استفا ه می کنندم
مراح تولید منهت
1م انتخاب و آما ه نمو ن طرح و قطعه چوب مناسب برای منبت کاری
1م انتقای طرح روی چوب : که از طریو چسباندن طرح روی چوب، طراحی مستقیم، کپی کر ن طرح، گار ه کار ن طارح
روی چوب مور نظر انجا می گیر م
3م وربری : برای شکل گیری نقش منبت، ابتدا وربری و سپس زمینه اطراف نقوش را کنده کاری می کنندم
8م کنده کاری : با استفا ه از مغار تخت، ابتدا چوب اضافی کناره های زمینه کار و ر نهایت چوب اضاافی بخشاهای میاانی
زمینه را برمی ارندم
7 م ساخت و ساز و روسازی : پس از تراشیدن زمینه کار، با مغار مناسب، ساخت و ساز را شرو می کنندم
معرق چوب
معرق چوب تلفیو و ترکیبی است از انوا چوبهای خو رنگ، موا و مصالحی مانند استخوان، صدف، روی، مس، عا ، خااتم
و غیره که ر روی سطح چوبی، نقشی را به وجو می آور م
مواد و مصالنی در سا ت معرق چوب
موا و مصالحی که ر ساخت معرق چوب به کار می رو ، به و گروه چوبی و غیر چوبی تقسیم می شوند:
1م موا و مصالح چوبی : ر معرق چوب از انوا چوب خو رنگ مانند گر و، چنار، عناب، ناارن ، سانجد، زباان گنجشاک،
راش، گلابی، فوفل و بسیاری از چوبهای یگر، بنا به طرح مور نظر و سلیقه معرق کار انتخاب و استفا ه می شو م
1م موا و مصالح غیر چوبی : هنرمند معرق کار، بنا به ذوق و سلیقه خو و طرح کار می تواند از مصالح یگری مانناد عاا ،
استخوان، صدف، فیبرهای مصنوعی، خاتم، مس و برن استفا ه کندم
ابزار و وسای مورد نیاز در سا ت معرق چوب
1م میز کار : که باید متناسب با قد معرق کار باشدم
1م تخته پیشکار : تخته ای کوچک و معمولا نلوپان یا هفت لایی است که ر جلوی آن شکافی به شکل هفت وجو ار م
3م کمان اره : که اره مویی بر روی آن بسته می شو م
8م اره مویی : تیغه ای برنده و بسیار ظریف است که اندازه های مختلفی ار م
7م ر معرق کاری ابزار و وسایل یگری مانند چوبسای، چکش، میخ سایه، میخ کش، تیزک و رنده به کار می رو م
حصیر بافی
بافته می شو م » رهم بافته یا مشبک « و » مارپیچ « حصیر به طور عمده با و روش
روش حصیربافی مارپیچ
قطعه ای طویال » پایه « ایژ روش از و عنصر تشکیل شده است: پایه و باریکه یا نواری که برای وختژ آن به کار می رو م
و انعطاف پذیر و معمولا با مقطع ایره یا بیضی است که از سته ای علف، پوست رخت، چندیژ ترکه یا ترکیبی از آن ها
تشکیل می شو م برای بافتژ سبد پس از مارپیچ کر ن پایه به ور خو ، آن را با نواری از جنس علف یا تراشاه محکام مای
کنندم ر صورت مرکب بو ن پایه، آن را به هم می بندند و هر مارپیچ را به یگری متصل می کنندم روش ماارپیچ مناساب
ساختژ بسیاری از شکلهای مدوّر استم
روش درهم بافته یا مرهک
نو سا ه ایژ بافت از به هم بافتژ و گروه نوار از ما ه مصرفی به وجو می آید که معمولا به شیوه تاار و پاو عماو بار
یکدیگر قرار می گیرندم اما گاهی ممکژ است از زاویه قائمه خار شوندم تارها از نظر ضخامت و انعطاف با پو ها یکساانند،
اما رنگ آن ها می تواند متفاوت باشدم ر ایژ روش، تنو کمی وجو ار که ر میزان ظرافت تولیدات آن به چشام مای
خور م ایژ روش ر تهیه ظروف و زیراندازها به کار می رو م
گر چینی
یکی از بزرگتریژ خدمات سرزمیژ ایران به تمدن نیا ارائه فرهنگ ،هنر و صنعت بو ه استمتاریخ هنر وتمدن افتخارآمیزایژ
کشور از ا وار پیش ازتاریخ آغاز گشته وپس از هزاران سای به ما رسیده استم صنایع مترطفه و ارائه آثار ارزشمندهنری تنها
به منظور ارائه زیبائی بو ه نه استفا ه ما یممرا از ایجا هنرو آثار هنری توسط ایرانیان رفع احتیا روزانه عمومی نبو ه بلکه
برای عشو به زیبائی وایجا چیزهائیست که انسان از تماشای آن شا اب شده و لذت روحی می بر و ما میل اریم مر ایژ
سرزمیژ بدیژ هنرها ترغیب شده وآثار گرانبهائی ازخو به یا گار باقی گذارندم معماری، تزئیژ، تذهیب، نقاشی، مجسمه
سازی و یگر هنرها ازصنایع ظریفه و آثارهنری به شمار می رو مهنرهای ظریف گوناگون که توسط هنرمندان ایرانی ر
بناهای تاریخی فراوان ومتنو ورانهای قدیمی وتاریخی مختلف قبل از اسلا وبعد از آن بکار رفته و روشنی بخش یده و
یِ وستداران وشیفتگان ایژ گونه پدیده های ذوق و قریحه گذشتگان ایژ سرزمیژ هنر آفریژ استم
عشو به زیبائی رتما ا وار موضو اصلی هنرهای سنتی وتاریخی ایران بو ه استمزیبایی و جمای طبیعت نگرش به طرحها و
نقشه هائی که می توان آنرا به وسیله هنرهای سنتی نمایاند،تبدیل شده استمقدر انی و علاقه به هنرهای عالی زندگی، علامت
ترقی و فرهنگ جامعه استمفرهنگ و تمدن حقیقی بسته به منش وسیرت نیکوست وایمان به خدا و محبت وخدمت به بشر
تنها راه اساسی منش وسیرت پسندیده وسفارش پیامبران الهی استمعلما و انشمندان و عارفان وران گذشته کمای مطلوب
زندگانی عالی را ر سه چیز انسته اند:نیکی راستی و زیبائیم –
هنر یکی از عوامل بیان زیبائی است وبنابرایژ ازعناصر اصلی زندگی عالی و تمدن استمراستی ونیکی عوامل اصلی ر
رسانیدن انسان به زندگانی عالی می باشدمحس زیبائی قدر انی جمای و ذوق وسلیقه رتبدیل آن به شاهکارهای هنری باید با
راستی ونیک پنداری توأ باشدمایژ عناصر پایه های اصلی زیبائی می باشد تا تشکیل تمدن و تاریخی را هند که قابل وا و
بقاء باشدم
یکی از عناصر ائمی مور استفا ه ر ساختمان و معماری ایران چوب بو ه استمتنو آن باعث شد که ر پوشش پشت بامها
تا قابهای تزئینی پنجره ها و ساخت اشیاء فلزی چوب مور استفا ه قرا گیر م
یکی از زیباتریژ و لپذیرتریژ شاهکارهای هنری ر رشته های نماسازی رویه کاری اعم ازسنگی،آجر،کاشیکاری،آئینه –
کاری وگچ بری طرحهای گوناگونی است که به نا گره سازی، گره کاری و یا گره جینی خوانده می شو ماینگونه طرحها
شامل اشکای هندسی گوناگون ازجمله مثلث،مربع،لوزی وچند ضلعی های متنو و گوناگون و ستاره های 8و 8و 1 پَر و یگر
طرحهای ستاره ای شکل و نظیر اینگونه ترسیمات استم کیفیت قرارگرفتژ ماه وستارگان وفواصل و ارتباط آنها می رساند
که خلاقان وتنظیم کنندگان نقشهای زیبا وحیرت انگیز از نیائی که رآن زندگی می کر ه اند الها گرفته واحساس واندیشه
خو را به صورت نقوش زیبا وبه صورت اشکای منظم هندسی یگر)گل ومرغ( ارائه ا ه اندمطرز طراحی و رسم وپیا ه
کر ن ایژ نقوش زیبا و ی انگیز با مقیاسهای مختلف که به صورت مسطح،مدور برجسته روی ر وپنجره کاشیکاری گچ
بری آئینه کاری و یگر آثارهنری با ابزارهای اولیه مانند پرگار گونیا خط کش شمشه تراز شاغوی و غیره بر ر و یوار – – – – – –
آثارباستانی ازجمله مساجد مقابر مناره ها وغیره، یده هربیننده را خیره می کند که رتمامی آنها قطعات سنگ آجر- – – –
کاشی یا آئینه وغیره رابه یکی ازصورتهای گفته شده می تراشندم –
استفا ه از هنر چه رحالت مشبک و چه رحالت آلت ولقط از وران خلفای عباسی شرو شده و رقرن 8تا 1 هجری قمری
ر سوریه و مصر متداوی شده و از همان زمان به ایران رسیده استم
ازسده 8هجری قمری به بعد ربناهای اسلامی ضمژ روسازی رون وبرون ساختمانها ازجمله مساجد گنبدها مناره ها و غیره – –
بکار رفته که زیبائی خاصی به آنها بخشیده و نشانی از وحدانیت باری تعالی را بیان می ار مایژ هنر ر صنعت چوب به
صورت سا ه قطعات چوب به صورت زیبا با یکدیگر تلفیو شده و ر 3نو خاص خو هنرنمائی می کندم
1 گره چینی توخالی یا مشبک که بیشتر ر هلیزها الانها هشتی ها پنجره های کوچک رنز یک سقفها و بخصوص ر – – – –
با گبرها جهت جریان هوا به کار می رو و رنر ه سازی وطارمی برای مقابر و حسینیه ها ازآن استفا ه می شو م
1 گره چینی هائی که ر رون ساختمانها ازجمله سرسراها،اطاقها،مهمانخانه ها وکاخها استفا ه می شو و قسمتهای مشبک را –
باشیشه های رنگی می پوشاند و نمائی زیبا و فریبنده جهت آرامش جسم و جان ساکنان رآن مکانها به وجو می آورند که
نمونه های زیبای آن ر خانه های قدیمی کاشان،اصفهان،یز ونائیژ خو نمائی می کندم
3 گره چینی هائی که رقسمتهای ورو ی مساحد مقابر تکایا و حسینیه ها به کارمی رو وازاستحکا وپایداری بیشتری – – –
برخور ارند وبه نا آلت ولقط مشهورند بطوریکه قسمتهای مشبک توخالی را با قطعات نازک چوب به صورت های بسیار
زیبا و ماهرانه به جای شیشه پوشاند و رساختژ مقابر هم ازآن استفا ه می شو م
او و شکوفائی ایژ هنر رزمان صفویان وقاجاریه ر حد اعلای ریزه کاری وظرافت ایژ هنر ر پنجره ها و رهای ارسی
خو نمائی می کند که ایژ کار به صورت یک چشمه هنر منحصر بفر آن زمان جلوه یافته وظریف تریژ ایژ هنر ر خاتم
سازی رقابهای عکس میزهای تحریر وانوا اشیای تزئینی یگر به یا گار مانده استم –
از استا ان بی بدیل ایژ هنر می توان مرحو استا غلامرضا آقا ابراهیمیان)آثا رعتبات عالیات و رها وپنجره های
مهمانسرای عباسی( مرحو استا مهدی عشاقی،استا علی عباس عشاقی،مهدی اولیائی و استا علی مظاهری را نا بر م
گره : پیچیدگی و به هم پیوستگی رنخ ریسمان بند و پیوند گری گفته می شو )فرهنگ عمید( –
لقط : از زمیژ بر اشتژ و برچیدن چیزهای ریز وکوچک است)فرهنگ عمید(
سرچشمه های ایژ نوشتار:
تاریخ صنایع ایران ترجمه عبدالله فریار –
هنرگره سازی و گره چینی رمعماری و رو گری جوا شفائی – –
گر سازی
هنر گره سازی یا گره کاری ر کار رو گری از قرن 7همق، ر بناهای گوناگون مذهبی و کاخها و سراهای بزرگ به چشم
می خور .
نامیده می شو ،به وجو می آیدمقطعه ای که » آلت « ایژ هنر زیبا و ر حای فراموشی از قطعه های رهم قفل شده چوب که
که ر بیژ آلتها قرار ،» لقط « ر برخی طرحها که ذکر آن خواهد آمد مور استفا ه قرار می گیر ،قطعه ای است موسو به
نامیده – » گره چینی مشبک « می گیر مگره چینی به سه شیوه انجا می شو : 1 ر حالتی که نور و هوا از بیژ آلتها عبور کند،که
نامیده می شو م 3 اگر آلتها با لقط – – » گره چینی شیشه ار «، می شو م 1 ر حالتی که ر بیژ آلتها از شیشه رنگی استفا ه شو
نامیده می شو م » گره چینی توپر «، همراه شو
نامیده می شوندم » گره چینی « و طرحهای هندسی » قواره بری « طرحهایی که ارای نقوش اسلیمی و منحنی هستند، ر اصطلاح
چوب مور استفا ه:چوب رخت چنار پرمصرف تریژ چوب برای گره چینی استمچوب چنار،چوبی است نیمه
سنگیژ،نیمه سخت،راست تار و خوش کارمزو خشک می شو ولی تاب بر می ار مکار با آن با همه ابزار آسان استمقابلیت
جذب لاک الکل ار و به خوبی پر اخت می شو مقابلیت تورق و تراش زنی آن بالاستمچوب چنار از مناسبتریژ چوبها
برای خراطی ، معرق کاری،روکش،ساخت پایه صندلی لهستانی و به خصوص گره چینی استم)به علت قیمت پاییژ تر و
مقاومت بیشتر ر برابر حشرات موذی(م
روش کار: 1 تعییژ اندازه کار، 1 طراحی و رسم گره، 3 الگو بر اری)برای طرحهای اسلیمی از فیبر یا تخته سه لا استفا ه – – –
می شو م 8 ساخت چارچوب، 7 برش چوب آلتها، 8 وا گرفتژ قالب روی آلتها:به مقدار مور نیاز چوبهای واگیره از – – –
– – – – قالبهای آما ه شده تهیه می گر م 7 نشان کر ن آلتها، 1 ابزار زنی آلتها، 9 ساخت اتصای آلتها)فاق و زبانه کر ن(، 11
چیدن آلتهام
اصفهان ونمونه های قواره بری را ر ارسیهای » مسجد سید « و» کاخ چهلستون « زیباتریژ نمونه های ایژ هنر را ر
خانه های قدیمی میتوان یدم
گره سازی به تزئیناتی گفته می شو که به صورت هندسی و با قواعد مشخص رسم می شو و ربسیاری ازمکانها می توان
از آن استفا ه کر م ر سر رها،کتیبه ها، رو پنجره ها،طاقها و غیرهمگره را با آجر،کاشی ،گچ ،آیینه وغیره می توان
ساختمگره سازی انوا و زمینه های گوناگون ار ،چنانچه گفته شده است که هفتا و و بطژ ار واز رونِ یکدیگر توانایی
زایش و به وجو آمدن گره های نو را ار .
گره بسیار پُر امنه است وبه شطرن معماران معروف گشته استمآنچه رگره بایدمور توجه قرارگیر آن است که اولاًآلتِ
خار نداشته باشد)یعنی ر طراحیِ گره آلت ها منحصربه آلات گره باشند( یگر آنکه چنانچه طرح گره را رکنارِ آن تکرار
کنیم آلت های گره یکدیگر را کامل کنند و زمینۀ بزرگتری ایجا نمایند .
گره ها معمولاً شامل گرۀ کند،گرۀ تند،گرۀ شل،گرۀ کندوشل و گره تندوشل می باشندمگره ارای خاصیت تکثیر ر ورن
خو است،یعنی همان طرح را ر رون به گرۀ تند تبدیل نمو وسپس ایژ گره را مجد اً کند کر وایژ عمل را به همیژ نحو
ا امه ا )گره ر گره،شاه گره( .
آلتهای گر
گر سازی درچوب
گره سازی رچوب به وشیوۀ منبت کاری و مشبک کاری معموی استمازگره های معموی رمعماری، رمنبت کاری
نیزاستفا ه می شو ،ولی انوا گره های معموی رمشبک کاری اصوی و ضوابط خاص خو را ار و با انوا گره های بنایی
متفاوت استمبه همیژ جهت ایژ گروه گره ها به گره های رو گران موسو است .
1 زمینه یا یک زمینۀ کامل آغازمی شو وازتکرارآنها / ترسیم زمینۀ گره های رو گران مانندسایر زمینه های گره با ربع یا 1
یک کا ر گره ر ابعا بزرگ بوجو می آیدمنحوۀ اجرا وساخت گرۀ چوب به نو گرۀ مور نظربستگی کامل ار ممثلاً
ربرخی از انوا گره،کلاف کشی رچارچوب پنجره به صورت مربع و ربعضی به شکل لوز یا مثلث بندی انجا می شو
وقطعات آلات چوبی رکلافهای مذکورجاسازی می شوند .
روشهای اتصا آلات به کلافها
الف اتصای به وسیله ما گی یا ساختژ فاق ر کلاف و زبانه ر آلت –
ب اتصالات کو –
اتصالات بوسیلۀ نیمانیم –
گر چینی
از زمانهای گذشته تا به امروز چوب یکی از عناصر ائمی مور استفا ه ر معماری ایران بو ه استم موقعیت ویژه ای که
چوب به عنوان یکی از مصالح ساختمانی ار تنّو انوا آن باعث شد تا از ایژ عنصر استفا ه های بسیاری بشو و از پوشش
پشت بامها گرفته تا قاب های تزئینی پنجره ها و ساخت اشیاء فلزی، چوب مور استفا ه قرار گیر م
هنرمندان با ذوق و خلاّق ایرانی ر جهت زیباتر شدن بناها و ساختمانها توانسته اند آثاری خلو کنند که هرکدا به عنوان
هنری مجزا مور توجه قرار گیرندم که منبّت، خاتم، معرّق، گره چینی و مشبک و ممم از آنجمله هستندم از سابقه ” گره چینی
و مشبّک” ر ایران اطلا قیقی ر ست نیستم
برخی پژوهشگران احتمای ا ه اند استفا ه از ایژ هنر چه ر حالت مشبّک و چه ر حالت آلت و لغت از وران خلفاء
عباسی شرو شده و ر قرن 8 تا 1 هجری قمری ر مصر و سوریه متداوی شده است و از همان زمان به ایران رسیده استم
از ایژ سبک کار معمولاً ر ساخت رهای اماکژ مقدسه، مقابر، منابر، و از مشبّک ر پنجره های منازی و کاخها، نر ه ها
استفا ه می شده استم از وران صفویّه به بعد تعبیه شیشه های رنگی ر چوب های مشبّک رای شده و اصطلاحاً به “ارسی”
مشهور گر یدم
از استا ان بی بدیل ایژ هنر مرحو استا غلامرضا آقا ابراهیمیان است که آثار باارزشی از او ر مقرنس کاری، قطاربندی،
رسمی بندی، مشبّک و گره چینی ر عتبات عالیات و بناهای تاریخی اصفهان موجو استم کلیه رها و پنجره های هتل
عباسی نیز از آثار ایژ هنرمند استم
ر حای حاضر سازمان میراث فرهنگی علاوه بر تأسیس کارگاههای مرمت گره چینی و مشبّک اقدا به برگزاری وره های
کوتاه آموزش ایژ هنر برای علاقمندان کر ه استم
از یگر استا ان ایژ هنر اصیل و قدیمی می توان به مرحو استا مهدی عشّاقی، استا علی عباس عشّاقی، استا مهدی اولیائی
و استا علی مظاهری اشاره کر م
اتم
یکی از گونه های زیبا و هنرمندانه صنایع ستی ر اصفهان خاتم سازی استم ایژ هنر بی بدیل وکم نظیر ر واقع هنر
آرایش سطح اشیاء چوبی به صورتی شبیه به موزائیک با مثلثهای کوچک استم خاتم ترکیبی است از چند ضلعیهای منظم
با تعدا اضلا متفاوت که با استفا ه از موا اولیه گوناگون ر رنگهای مختلف تشکیل میشو م
اتم کاری
عبارت است از کنده کاری یک طرح به وسیله اجزا چوبی و موا یگری که بعداً بر زمینه چوبی نصب می گر
آنکه پارههای استخوان را ر چوب با نقش و نگار بنشاندم خاتمسازی « : ر لغتنامه هخدا خاتمساز چنیژ معنی شده است
هنر آراستژ سطح اشیاء به «: ر ایره المعارف فارسی رباره خاتمکاری و خاتمسازی آمده است » عمل خاتمساز را گویندم
صورتی شبیه موزائیک، با مثلثهای کوچکم طرحهای گوناگون خاتم همواره به صورت اشکای منظم هندسی بو ه است مایژ
اشکای هندسی را با قرار ا ن مثلثهای کوچک ر کنار هم نقشبندی میکنندم مثلثها را از چوبهای گوناگون مانند چوب
فوفل، آبنوس، نارن و عناب، استخوانهای مختلف مانند استخوان شتر، گاو، اسب و همچنیژ عا ، صدف و مفتویهای مسی و
برنجی و ر برخی موار طلا و نقره برای ساختژ خاتم، موا اولیه را به صورت منشورهائی به ابعا حدو 1 تا 1 میلیمتر رنگ
آمیزی کر ه و با پهلوی هم چیدن آنها طرحهای مختلف میسازندم هرچه مثلثها ریزتر وظریفتر باشند، خاتم مرغوبتر است
م ر یک طرح خاتم ،برای ساختژ کوچکتریژ واحد هندسی، حداقل سه مثلث و برای بزرگتریژ آن ،حداکثر چهارصد
» مثلث به کار میرو م
تاریخچه ی اتم و اتم کاری
ایژ هنر از زمانهای ور ر خاور نز یک شناخته شده است م هنر خاتم کاری نو مخصوصی از هنر ستی است که قدمت
زیا ی ندار م قدیمی تریژ نمونه آن ر اروپا تقریبا همزمان با قدیمی تریژ نو آن ر ایران است م ر ایتالیا نو خاصی از
ایژ هنر ستی به صورت قطعات استخوان، عا ، چوب که گاه رنگ می شده و گاه بدون رنگ به کار می رفته و بر روی هم
طرحی را تشکیل می ا ه است که قدمت آن به سده هشتم هجری قمری) 18 ( می رسدمگویا هنر خاتم سازی به شیوه
امروزی قبل از صفویه و ر عهد استیلای ایلخانان مغوی بر ایران و ایجا رابطه مستقیم بیژ ایران و چیژ از مملکت چیژ به
ایران آمده ولی ر خو ایران هم پیش از ظهوراسلا به گونه ای خاتم سازی روا اشته استم مهمتریژ مرکز خاتم سازی
جهان امروز، ایران استم هر چند ر کشورهای هندوستان، سوریه، عراق و فلسطیژ نیز هنر خاتم کاری وجو ار ، اما به
قدمت و ظرافتی که ر ایران انجا می شو نیست، ر حقیقت ایژ هنر ویژه ایران استم خاتم های ایران ر نمایشگاههای
جهانی و بیژ المللی، همواره ر ر ه اوی و ممتاز بو ه استم
مواد و مصالح اتم سازی
چوب
انوا چوب: چوب فوفل، آبنوس، عناب، شاه چوب، آزا ، بقم، نارن ، چوب شمشا ، توسکا،کبو ه، راش، گر و، بقم، عناب،
نارن و بعضی چوب های رنگ شده فلز مفتوی های طلایی یا نقره ای، مس، برن ، آلومینیو م
استخوان
استخوان ساق پا و ست شتر یا اسب، عا فیل، استخوان اسب، استخوان مصنوعی
چسب
چسب چوب، سریشم وسایل و ابزار خاتم سازی وسایل و ابزار مور نیاز عبارتند از: انوا رنده ، تنگ، پرگار، خط کش و
گونیا، چکش، گازانبر، پرس، ، ریل و مته، اره فلکه ی، ستگاه کاس زنی، انوا سوهان، ینا )ساب(، تیغ اره، لیسه،مقار وممم
– – – – – مراحل تولید خاتم مراحل خاتم سازی عبارتست از: 1 مثلثی کر ن چوبها 1 پیچیدن خاتم 3 توگلویی 8 خاتم چسبانی 7
روغنکاری
ابتدا انوا چوبها واستخوانهارا ررنگهای مختلف تهیه کر ه و با ابزار مخصوص خو به طوی 31 سانتیمتروقطر 1تا
1/7 میلیمتر میبرند وازآنها مثلثهایی تهیه میشو که پس از سوهانکاری تما اضلا آن به حالت لخواه و مطابو با طرح
رآمده و برای تکمیل طرح نیاز به مفتویهای سیمی به صورت مثلث بو ه که برای آما هسازی آنها نیز مراحل مختلفی طی
میشو سپس برای رست کر ن خاتم ابتدا طرح اشکالی که مور نظر است را به وسیله استا کار کشیده وایژ مثلثها ی
چوبی ،استخوانی و فلزی با ستان بامهارت و استا انه هنرمند ر کنار هم به وسیله سریشم قرار ا ه و چسبانده میشوند و به
رست میشو ،بعد از چند ساعت نخها باز شده واضلا طرح » پره « وسیله نخ محکم میگر ند که از ایژ کار اصطلاحاً
سوهانکاری شده و چهار عد از پرههای ساخته شده را ر کنار هم قرار می هند و مجد اً با چسب به هم چسبانده میشوند
مشهور است، به وسیله سیم مفتولی گر ی که آنرا » گل پیچی « به ست میآیدم مرحلٔه بعدی که به » توگلو « که حاصل آن
میگویند ر اطراف هر ضلع شش سیم به وسیله سریشم چسبانده » شمسه « به صورت شش ضلعی منظم آما ه میشو وبه آن
میشو و با نخ محکم میشو و حاصل آن طرح ستارهای است ،ایژ طرحها آنقدر تکرار میشوند تا بر اساس طرح مور نیاز
می گویندم » قامه « ر آمده و سپس ر زیر فشار و پرس قرار گرفته که آن را اصطلاحاً
می گویند » لنگه « ایژ قامه را به وسیله اره فلکه ی که تیغ مخصوص برش ار به لایه 1 تا 1 میلی متری که اصطلاحاً به آن
برش ا ه می شو م و با چند مرحله برشکاری و چسبانده لایههای بسیار نازک چوب راطراف آن طرح اولیه یک خاتم به
وجو میآید که تمامی ایژ مراحل از ابتدا تا بدیژ جا بیش از 811 مرحله کاری را شامل میشو م خاتمها بر اساس طرح
،رنگ ،شکل و ابعا محل مور استفا ه بر روی سطح کار بوسیله چسب مخصوص چسبانده شده و با ایجااا طرحهای
گوناگون و قرینهسازی تمامی سطح طرح به وسیله خاتم مزیژ میگر که پس از برخی ترمیمها ،سوهان، سمبا ه و
بتونهکاری و نهایتاً ساییدن و صافکر ن سطح خاتم ،کار برای روغژکاری وجلابخشی به وسیله موا مخصوص مانند سیلر و
کیلرو پولیستر آما ه میشو م مرغوبیت یک خاتم خوب به ریز نقشی ومنظم بو ن طرح بستگی ار که همٔه اینها ر مهارت
استا کار ر تهیٔه موا اولیه و نحوه کاربر آن و حوصله و قت بسیار زیا خلاصه میشو م
رو نکاری اتم
اصولا سطح یک خاتم به و علت روغژ ز ه می شو : براق شدن خاتم و حفاظت آن ر مقابل رطوبت، گرما و سرمام ر
گذشته برای ایژ کار روغژ جلا یا سندلوس ) شیره رخت کا ( به کار می رفتم بعد ها از روغژ هاویلوکس استفا ه شد و
امروزه از پلی استر استفا ه می کنندم خاتم از نظر گل تنو زیا ی ار ، از میان آنها می توان به: خاتم پره وارو، پره ای،
ابری، نه گلی لایه ار، شش و لوز، بته جقه ای، خیابانی، طاقی، قمی، جناقی و خاتم ورنگ اشاره کر م از انوا حاشیه نیز می
توان حاشیه شش گلی، جویی، بازوبندی، طوره ار، شمسه ار و حاشیه تخمه ار را نا بر م
ارتهاط بعضی شغ ها با اتم کاری
نجاری شبکه بری منیاتوری پلی استر زنی جیر کاری – – – –
خصوصیات خاتم مرغوب و هنری
خصوصیات خاتم مرغوب و هنری عبارتند از: صاف بو ن سطح کار و خالی نبو ن هیچ جای خاتمم
یکنواخت بو ن رنگ و مصالح به کار رفته ر ساخت خاتمم
عد تغییر ر رنگ و شکلم
ترمیم کاری ها و بتونه کاری ها ی ر سطح کار مشخص نباشندم
قرینه بو ن تمامی گل ها و و اشکای ر سطح کار و زوایا و اضلا م
رنگ کاری و روکش ا ن محصوی بایستی ماهرانه و بدون ناهمواری و شفاف باشدم
نقش ها و مثلث ها هر چه ریزتر باشند کیفیت و ارزش کار بیشتر استم
وزن مناسب جعبه نسبت نو مصرف آنم
قیو و مهندسی بو ن اساس و ساختمان طرح که تمامی ابعا با هم همسان، قرینه و یک اندازه باشند که اگر اسکلت طرح
قیو نباشدبهتریژ خاتم نیز بر روی آن، نماو جلوه ای ندار و کل طرح را از بیژ می بر به همیژ جهت است که یک
هنرمند خاتم کار، باید یک نجار چیره ست هم باشدم
علاوه براصفهان خاتم سازان شیراز نیز ر ایژ هنر شهره هستند و خاتم هائی که به وسیله هنرمندان اصفهان و شیراز تهیه
میشو ، خریداران بسیاری ار م ایژ فرآور هها شامل ظروف متنو و مختلف میباشندم ر سایهای اخیر هنرمندان خاتم ساز
با تشکیل شرکت تعاونی خاتم سازان که زیر نظر سازمان صنایع ستی ایران فعالیت میکند انسجا بهتری یافته و تولیدات
مرغوبتری را به گر شگران مخصوصاً خارجیان عرضه میکنندم
فص پنجم مصنوعات فلزی –
» مصنوعات فلزی « سیر تنو سا ت
مر نواحی بمپور، شهدا ، تل ابلیس، تپه سیلک و تپه زاغه از حدو هفت هزار ساای پایش باا سااخت
اشیای فلزی، به ویژه اشیای مسی آشنا بو ه اندم پس از کشف فلزات یگر، فلزکاران با افازو ن قلاع باه
مس، آلیاژ سختی به ست آور ند و به نبای آن عصر مفرغ آغاز شد که قدمت آن به حدو ساه هازار
سای قبل از میلا می رسدم با تشکیل حکومت هخامنشی هنر فلزکاری تحوی یافت و جایگاه ویاژه ای ر
صنعت ایژ وره پیدا کر م هنر فلز کاری ر وره سامانی هنری رباری بو که هنر مر می را نیز تحات
تأثیر خو قرار ا م ر اوایل وره اسلامی استفا ه از آلیاژهای مختلف رای شدم ر وره صفویه علاوه بر
آلیاژها، از آهژ و فولا نیز اشیای نفیسی با تزئیژ طلاکوبی ساخته شدم تا چندی پیش اشایای فلازی بسایاری چاون ساینی،
وری، کاسه، آینه و شمعدان و بسیاری ابزار و لواز یگر که روشهای ساخت و تزئیژ هر یک از آنها نیاز متفااوت باو ،
ساخته می شدم
هنر دواتگری
ساخت اشیای فلزی به روش سر معروف است که شاید بتوان گفت از نخستیژ شغلهاست و سابقه چند » واتگری « به هازار
ساله ار م ر ابتدا واتگران با کوبیدن یک قطعه سنگ بر روی فلز سر ، ظرف یا شیء سا ه را می ساختندم
شیو های سا ت ظروف در هنر دواتگری
الف ( ساختژ اشیاء به صورت یک تکه یا بدون رز
ب ( ساختژ اشیاء با استفا ه از ستگاه یا به روش خم کاری
پ ( ساختژ اشیاء به صورت چند تکه یا رز ار .
شیو سا ت اشیاء به صورت یک تکه یا بدون درز
ر ایژ روش ابتدا ورق فلز را به شکل ایره ای که شعا آن حداقل برابر ارتفا ظرف مور نظر است می برند، سپس مرکاز
آن را بر روی سندان قرار ا ه، با چکش از مرکز به طرف محیط ، ضربه های یکنواخت و کنار هم، به صورت ماارپیچ وار
می کنند تا ورق به شکل کاسه ر آیدم آن گاه آن را وارونه بر روی سندان گذاشته با ضربه هایی ر پیرامون هانه ظرف را
جمع می کنند تا به شکل گلدان یا مشابه آن رآیدم
شیو سا ت اشیاء به صورت چند تکه یا درز دار
ر ایژ روش هنرمند ابتدا فلز را به شکل مستطیل می بر م طوی و عرض ایژ مستطیل برابر انادازه حاداکثر محایط و ارتفاا
ظرف مور نظر استم سپس لبه و ضلع رو به روی هم را با چکش به حدی نازک می کند که به نصف قطر اولیه برسدم پس
از اینکه لبه ظرف می کاهد، ر قلمزنی و تزئیژ، مشکلاتی ایجا می کندم بنابرایژ بیشتر قلمزنان ترجیح می هند از ظرفهاای
یک تکه یا بدون رز استفا ه کنندم
شیو سا ت اشیاء با استفاد از دستگا یا به روش م کاری
ر ایژ روش، هنرمند از استفا ه می کندم به ایژ ترتیب که همانند روش اوی » سه نظا « ستگاهی به نا یاک صافحه گار
فلزی می بر و آن را همراه با قالبهایی که از جنس چدن و به شکل ظرف ساخته شده، به ساتگاه مای بناد و ر حالیکاه
ستگاه روشژ است و فلز و قالب را می چرخاند، با قلمهای فولا ی به طوی 71 سانتی متر، فلز را فشر ه، بر روی قالاب مای
خواباندم ر نتیجه ورق فلز به شکل قالب ر می آیدم
هنر قملزنی
است که طی آن با استفا ه از چکش و انوا قلم، نقش مور نظر را روی فلز ایجا مای » قلمزنی « یکی از روشهای تزئیژ فلز
کنندم
شیو های رایج در قلمزنی
الف ( شیوه عکسی ب ( شیوه زمینه پر
پ ( شیوه منبت ت ( شیوه برجسته
ث ( شیوه مشبک ( شیوه قلم گیری
هنر زرگری
و نشاندن سانگهای قیمتای روی آن » زرگری « ساخت زیور آلات از طلا و نقره را
می گویند » جواهر سازی « ها را .
هنر الا کوبی
مو ار کر ن فولا با طلا می گویندم که به زرکوبی یا مطلا » طلاکوبی « و نقره را
کاری نیز مشهور است . ر گذشته طلا کوبی روی فلزاتی مانند مس، برن و مفارغ
نیز انجا می شد .
فیروز کوبی
کار فیروزه کوب عبارت است از اشیاء ساخته شده از جنس مس، نقره، برن و یا برنز که قطعات ریز فیروزه بر قسمتهایی
از سطحهای آن به شکل موزائیککاری ر کنار هم نشانده شدهاندم فیروزهکوبی از معدو رشتههای صنایع ستی میباشد که
سابقه زیا ی ندار و قدمت آن به حدو 81 سای قبل میرسدم طریقه شکلگیری آن بدیژ صورت بو ه که هنرمندی بنا
یوسف حکیمیان ر مشهد با استفا ه از ضایعات فیروزه کارگاههای فیروزه تراشی و نشاندن آن بر قسمتهایی از سطح اشیاء
مختلف توانست هنر جدیدی را به مجموعه هنرهای سنتی ایران با نا فیروزه کوبی اضافه نمایدم
فیروزه کوبی ر مشهد برروی زیورآلاتی مثل گوشواره، ستبند، گل سینه و ممم کار میشدم پس از آن حدو بیست سای
بعد توسط صنعتگری بنا حا ا اش به اصفهان بر ه شد و ر حای حاضر فقط ر اصفهان روا ار م
ابزار کار فیروز کوبی
چکش، ریل، انبر ست، منقاش، پنس، سوهان، قالب خمکاری مخروطی شکل که الگوی کا ربندی بوسیله آن تنظیم میشو ،
چراغ گازی یا بنزینی برای حرارت ا ن، چرخ تراش با سنگ الماسه برای ساب ا ن فیروزهها، ستگاه سنگ آهژ برای
پر اخت قسمتهای فلزی کار و ممم
مواد اولیه کار فیروز کوبی
ضایعات فیروزه، لاک گر وئی، روغژ جلا )روغژ زیتون یا روغژ کنجد( و ممم
شیو کار
ابتدا زیرساخت شئ مور نظر بوسیله انوا روشهای شکل ا ن فلزات ساخته میشو م آنگاه قسمتی را که باید فیروزهکوبی
گر مشخص کر ه و اطرافش را یک رشته باریک فلزی از جنس فلز خو شئ قرار ا ه و لحیم میکنندم ارتفا ایژ رشتهها
که به عنوان یواره شکل مور نظر میباشند، باید و تا سه میلیمتر از سطح فلز بالاتر باشدم اگر سطح مشخص شده وسعت
زیا ی اشته باشد رون آن را با رشتههایی از همان فلز، نقش ا ه و لحیمکاری میکنندم ایژ کار علاوه بر زیبایی باعث
استحکا بیشتر سطح فیروزهکوبی نیز میگر م بعد از ایژ، نوبت به چسباندن فیروزهها برروی کار میرسدم
برای ایژ کار از ضایعات فیروزه کارگاههای فیروزهتراشی یا معا ن فیروزه مشهد، نیشابور و امغان استفا ه میشو م بدلیل
اینکه خر ه سنگهای فیروزه همراه با خاک و تکه سنگهای یگر هستند ر ابتدا آنها را جداسازی و تمیز کر ه و سپس
برحسب اندازه از یکدیگر تفکیک و به اصطلاح انهبندی میکنندم زیرا ر ساخت متناسب با سطح کار از قطعات فیروزه با
اندازههای مختلف استفا ه میشو م
سپس شئ مور نظر را تا حدو 31 رجه سانتیگرا حرارت می هند و ر حیژ حرارت ا ن، ر قسمتهای مور نظر برای
فیروزهکوبی مقداری لاک پو ر شده میپاشندم بعد از ذوب شدن لاک، آنرا ر همان حالت حدو 17 قیقه میگذارند تا سر
شو ، بعد از آن خر ه سنگهای فیروزه را روی کار به گونهای قرار می هند که تما سطح مور نظر را پر کندم ر صورتی
که سطح مدور باشد عمل فیروزهچینی ر چند مرحله انجا میگر م اگر بیژ خر ه سنگها فضای خالی باقی ماند، حرارت را
ر حدو 81 رجه سانتیگرا افزایش می هند و مقدار یگری لاک پو ر شده برروی سنگها میپاشندم بعد از ذوب شدن
لاک، سنگهای ریزتری ر فواصل خالی قرار ا ه و با ست فشار می هند تا کاملاً به سطح کار بچسبدم بعد از اینکه شئ کار
شده سر گر ید قسمتهای لاک خور ه سفت و سخت خواهد شدم قسمتهای اضافی لاک و برجستگیهای جزئی سنگهای
رون آن را به کمک چرخ تراش سنگ، ساییده و صیقل می هندم ر حیژ سمبا ه ز ن باید روی کار آب جریان اشته
باشدم
ر ایژ مرحله سنگهای فیروزه به رنگ فیروزهای و لاک به رنگ تقریباً سیاه )قهوهای تیره( نمایان میگر م رصورتیکه ر
قسمتهایی از سطح کار باز هم ریختگی مشاهده گر ، مجد اًشئ را حرارت ا ه و بوسیله لاک و خر ه سنگهای ریز و یا
نوعی بتونه فیروزهای رنگ که با گل )مل( روغژ و رنگ لاجور تهیه شده کار را مرمت میکنند و سپس سمبا ه ز ه و
صیقل می هندم
آ ری مرحله از کار فیروز کوبی پردا ت کار میباشد که دو مرحله دارد:
1 پر اخت قسمتهای فلزی که ر حیژ کار کثیف شدهاندم ایژ کار بوسیله ستگاه سنگ آهژ انجا میگر م –
1 پر اخت قسمتهای فیروزه کوبی شده که بوسیله روغژ زیتون یا روغژ کنجد پولیش ا ه میشو م ایژ کار را چندیژ –
مرتبه تکرار میکنند تا روغژ کاملاً به سطح فیروزه نفوذ کندم
ظروف فیروزهکوبی عموماً ارای نقش خاصی نمیباشند ولی میتوان برروی آنها نقشهایی را طراحی نمو و سپس
زواربندی کر و رون آن نقشها را با فیروزه پر نمو و یا میتوان با مفتویهای نازک فلزی برروی ظروف نقشهایی
رست کر که ایژ نقشها با نوارهای نازک فلزی از لابهلای فیروزهها جلوهگر شو م
از اساتید بنا فیروزهکوبی ر اصفهان استا روبژ یورشلمی، استا سلیمان صدیو پور و استا ناصر یورشلمی میباشندم فیروزه
کوبی ر اصفهان علاوه بر ساخت جواهرات ر ظروفی مثل لیوان، قاب عکس، کوزه، گلدان، قلمدان، زیرسیگاری، کاسه،
بشقاب، گلاب پاش و ممم نیز مور استفا ه قرار گرفته استم
ر حای حاضر کارگاههای فیروزه کوبی، تولید محدو ی ارند که ایژ امر باعث گر یده ایژ هنر ا صنعت آنطور که باید و
شاید ر بیژ اقشار جامعه شناخته شده نباشد هر چند که ر شمار یکی از فرآور ههای خوب صنایع ستی کشور محسوب
میگر م یکی از عوامل رکو تولید ایژ هنر، عد سترسی کارگاهها به موا اولیه یعنی فیروزه رجه 1 میباشد با توجه به
اینکه ما ر کشور خو ارای منابع غنی فیروزه هستیم ولی متأسفانه ایژ ما ه بعد از گذشتژ از ست واسطههای مختلف به
قیمت بسیار بالائی به کارگاههای تولیدی میرسد، که ایژ امر منجر به افزایش نرخ نهائی تولید کارهای فیروزهکوبی و
رنتیجه پائیژ آمدن تقاضای خرید به خاطر قیمت بالای کار تما شده گر یده است
فیروز کوبی یکی از معدو رشته های صنایع ستی است که سابقه تاریخی چندانی نداشته و ر حای حاضر هم تولید تعدا
باز ید : محدو ی ار و همیژ امر باعث آن گر یده تا فیروزه کوبی آنگونه که باید شناخته نشده باشد هر چند که زیبایی و
گیرایی یک محصوی خوب صنایع ستی را با خو ار م
معروف به محمد رضا ر » یوسف حکیمان « قدمت فیروزه کوبی به حدو 71 سای قبل می رسد و ر آن زمان صنعتگری بنا
مشهد کار فیروزه کوبی بر روی زینت آلاتی نظیر ستبند، گل سینه، گوشوارهممم را شرو کر م و حدو 11 سای بعد ایژ
از مشهد به اصفهان بر ه شدم ر حای حاضر صنعت ستی فیروزه کوبی فقط » حا ا اش « صنعت توسط صنعتگر یگری بنا
ر اصفهان رای و صنعتگران شاغل ر ایژ رشته نیز همچون تولید آن محدو استم
ر اصفهان فیروزه کوبی صرفنظر از جواهرات ر ظروفی مانند بشقاب، لیوان، کاسه و گلاب پاش وممم نیز مور استفا ه
است که ر کارگاه زرگری و به طور جداگانه » زیرساخت « قرارمی گیر م یکی از کارهای جنبی صنعت فیروزه کوبی تهیه
صورت می گیر م
یک فرآور ه فیروزه کوب اعم از زیور آلات و یا ظروف عبارت از شیلی است مسی، برنجی، نقره ای و یا برنزی که ذرات
و قطعات ریز سنگ فیروزه بر قسمتهایی از سطوح آن به فر موزاییک ر کنار هم نشانده شده و به ایژ ترتیب جلوه ای
خاص به آن بخشیده می شو م ساخت و پر اخت چنیژ فرآور ه ای شامل و
مرحله کلی است:
الف( زرگری ب(فیروزه کوبی
صنعتگر تولید کننده فیروزه کوب ر مراحل مختلف کار از ابراز کار و وسایلی نیز بهره می گیر که عمدتاً شامل قالب،
چکش، ریل، چراغ گاز، چراغ بنزینی، گاز انبر، انبر ست، پنس، منقاش، لوله های مختلف فلزی، سوهان و سنگ سمبا ه
استم
نکته حایز اهمیت ر فیروزه کوبی ر رجه نخست نصب صحیح فیروزه برروی فلز است به گونه ای که ارای قدرت کافی
بو ه و هنگا پر اخت قطعات فیروزه از آن جدا نشو و یگر اینکه هر چه ظرف فیروزه کوبی شده پرکارتر باشد و قطعات
سنگ منظم تر ر کنار یکدیگر نصب شده باشد و فاصله زیا ی ر بیژ قطعات فیروزه یده نشو کار ارای ارزش هنری
بیشتری استم
قلمدان سازی
پژوهشهای محققیژ برای اینکه به پدیده ای به نا قلمدان ر ایران باستان پی ببرندم راه به جائی نبر ه استم و از وجو ایژ
هنر ر ا وار قبل از اسلا اطلاعی ر ست نیستم
با ظهور اسلا ، استفا ه از قلمدان برای کارهای تحریری معموی گشت و ر مدرسه ها، مکتب خانه ها و مراجع یوانی مور
استفا ه قرار گرفتم
ر وره سلجوقیان براثر حمایتی که از شعراء و نویسندگان و بیران به عمل آمد، هنر قلمدان سازی پیشرفت بسیار کر م ایژ
پیشرفت و ترقّی تا عصر تیموریان ا امه اشتم
بررسی های انجا شده بیانگر ایژ مطلب استم ر عصر صفویه که خوشنویسی به نهایت ترقی و تعالی رسید هنر قلمدان سازی
نیز به او رسید و قلمدان های ساخته شده ر ایژ عصر از گرانبهاتریژ و نفیس تریژ میراث های فرهنگی ایران به شمار می
رفتم
قلمدانهای برجای مانده از آن روزگار که برخی گوهرنشان و طلاکوب و مرصّع هستند و بر بعضی نیز آیات قرآنی نوشته
شده استم زینت بخش موزه های ایران و سایر کشورهای جهان می باشندم
ر وره قاجاریه و زندیه نیز هنر قلمدان سازی مثل روزگار صفویان ر او بو و قلمدانهای ساخته شده ر ایژ وره
نمایانگر هنر هنرمندان اصفهانی هستندم
از مشهورتریژ قلمدان سازان وران صفویه و زندیه و قاجاریه می توان محمد زمان نگارگر، حسژ خدا ا ، محمد خدا ا ،
سمیرمی، محمدصا ق امامی اصفهانی، کاظم بژ نجفقلی، عبدالرحیم اصفهانی و آقا نجف قلمدان را نا بر م
اگر چه ر حای حاضر قلمدان مانند گذشته مور استفا ه قرار نمی گیر اما علاقمندان به هنرهای اسلامی ایرانی کماکان از
ایژ فراور ه هنری استقبای کر ه و خواهان و طالب آن هستندم
نقر کاری
بشر از چهار هزار سای قم ،پس از کشف طلا،با کاربر نقره آشنا بو ه استمنقره فلزی است که مانند طلا و مس به صورت
خالص ر طبیعت موجو است،ولی بیشتریژ مقدار آن از سنگ معدن استخرا می شو مآثار کشف شده ر تپه های سیلک
کاشان متعلو به هزاره چهار قم ،یا آور ایژ نکته است که مر ایژ ناحیه از ایران با کاربر ایژ فلز پالایش و ساخت
اشیاء سیمیژ،آشنایی کامل اشته اندممعا ن بسیاری ر نقاط مختلف ایران ارای سنگ نقره هستند،از جمله:معا ن نخلک ر
میانه کویر لوت ر شمای انارک،که ر زمان ساسانیان از محصوی آنها به ویژه ر ساخت ظروف سیمیژ استفا ه می شدمهنر
نقره کاری ر عصر ساسانیان رونو بسیار اشتماز مقایسه اشیاء مکشوفه ساسانی با کارهای مشابه همعصر خو ر بیزانس و
رو ،استنباط میشو که ایژ و هنر ر تکنیک کار و اسلوب ساخت،نباید تفاوت چندانی با یکدیگر اشته باشندمنقره کاران
ساسانی سه روش زیریژ را ر ساخت ظروف به کار می بر ه اند :
1 – ساخت __________اشیاء نقره به وسیله چکش کاری،
1 هنر فلزکاری ریختگی ر اشیاء سیمیژ، –
3 ساخت ظروف آستر ار – .
روش سا ت
برای ساخت ظروف نقره،پس از عیار کر ن نقره با مس،نقره را ذوب کر ه و اخل قالبیکه نا آن ریچه)ریجه(است می
ریزندمریچه به شکل و صفحه آهنی که یکی از آنها ارای و زه ر اطراف آن است،می باشدمایژ و صفحه را ر هم چفت
کر ه و از شکاف بالای آن نقره مذاب را رون آن می ریزند تا به صورت شمش رآیدمشمش را توسط ستگاه نور که
شامل و غلتک سنگیژ است،به ضخامتهای مور نیاز،نازک می کنندمروشهای نقره سازی که ر حای حاضرمور استفا ه قرار
میگیر عبارتند از :
1 – چکش کاری : ر ایژ روش برای ساخت ظرف تنها از چکش استفا ه می شو مبه طور مثای برای ساخت کاسه ای با
هانه 31 سانتیمتر،اندازه ورق نقره را 7 8 سانتیمتر اضافه تر می گیرند و به وسیله چکش آنرا گو می کنند)فُرو می گیرند(تا –
به شکل لخواه رآید . 1 – خمکاری با استفا ه از قالب : ر ایژ روش ورق نقره روی قالبهای مخصوصکشیده و به وسیله میله
ای که ستگیره چوبی ار ،آنقدر ورق را روی قالب می کشند تا شکل قالب را به خو بگیر و سپس آن را از قالب جدا
می کنندم 3 ریخته گری:ساخت ظروف به وسیله قالبهایی از جنس نقره،برن و به خصوص آلومینیو استمبرای مثای برای –
ساختژ سته یک گلدان که جدا روی ظرف نصب می شو ،ابتدا رون قالب را از ماسه مرطوب پرمی کنند)برای جداشدن
آسان نقره از قالب(،سپس نیمه یگر قالب را روی آن گذاشته و فشار می هندونقره مذاب را از شکاف، اخل قالب می
ریزندمپس از خار کر ن نقره شکل گرفته،قسمتهایی که همسان نیست را سوهانکاری می کنندم 8 پرسکاری: ر پرسکاری –
با استفا ه از یک قالب و ستگاه پرس،نقره را به شکل مور نظر رمی آورند که بیشتر برای ظروف تخت استفا ه می
شو م ستگاه پرس ارای و قالب منفی ومثبت است که با فشار ر هم چفت شده و نقره را به شکل مور نظر رمی آورند .
پس از ساخته شدن ظرف،یک لایه از روی ظزف را می تراشند،که به آن چرخکاری گفته می شو تا ظرف براق شو ماگر
ظرف ارای لبه باشد،ابتدا یک زه ور لبه آن لحیم می کنند و سپس آنرا برای قلمزنی آما ه می کنندم زمان لحیم کاری ما ه
ای به نا تنکا)بوراکس 3O2B (به قطعه می زنند،تا به خوبی به ظرف متصل شو م ر حای حاضر افرا چندانی توانایی ساخت
ظروف با روش چکش کاری را ندارند و بیشتر از روش خمکاری و پرس ایژ کار را انجا می هند .
ملیله سازی
ملیله سازی یکی از برجسته تریژ صنایع فلزی ایران است که بدلیل ظرافتهایی که ر آن بکار میرو تلفیو بلیغی از هنر و
حوصله محسوب میگر . ایژ هنر وا ار هنرمندانی است که با ابزار بسیار ابتدایی به خلو آثاری ارزشمند مبا رت ورزیده و
گاه بینایی خو را ر ایژ مسیر از ست ا ه اندم ملیله ساز که زمانی به خاطر اشتغایزایی زیا ، ظرافت و زیبایی زبانز همه
جهانیان بو با مرور زمان و مشکلات مختلف به بوته فراموشی سپر ه شد و تعدا ی کمی از علاقمندان واقعی، به ایژ حرفه
طاقت فرسا و کم سو ا امه ا ندم
ایژ مصنوعات ستی به حدی زیبا و ظریف است که امروز نیز زینت بخش موزهها، مجموعههای هنری خصوصی و منازی
افرا متموی ر اقصی نقاط عالم می باشدم
ست مایه هنرمندان ملیله سازی ایرانی، از جمله ره توشه گر شگران خارجی است که ر پایان سفر خو به ایران، همراه
میبرند و به آن افتخار میکنند .
با اینحای، گران بو ن نقره، وضعیت نامناسب اقتصا ی، نبو رونو بازار، کاهش انگیزه، نبو سرمایهی مور نیاز، طاقت فرسا
بو ن کار و کناره گیری اجباری خبرگان از ایژ حرفه، احیای جایگاه اولیه ملیله سازی را با مشکل مواجه می ساز م
تاریخچه:
قدیمیتریژ اشیاء ملیله ایران به روایت اکثر محققان به سالهای 771 تا 331 پیش از میلا مسیح متعلو است چه آنکه طی
سالهای یا شده به لیل روا استعمای ظروف گرانقیمت از سوی طبقات ثروتمند و مرفه، صنعتگران فلزکار، به ویژه زرگران
و نقره سازان تمامی توجه خو را به زیباتر ساختژ ظروف معطوف اشتند و کوشیدند تا به اشیاء مصرفی حالتی تزئینی بدهندم
با آنکه بر اثر تارا اسکندر و سپاهیان او از ست ساختههای گرانقیمت ایژ وره که غنایمی کم وزن و پربها بو ند اثر
چندانی باقی نمانده ولی آنچه طی یکی و قرن اخیر ر اثر کاوشهای باستانشناسی یا بطور تصا فی از زیر خاک بیرون آمده
نشانه استا ی و مهارت صنعتگران و مؤید وجو ملیله کاری ر ایران پیش از تاریخ میباشدم
همچنیژ پروفسور آرثر آپها پوپ ر کتاب شاهکارهای هنر ایران ضمژ اشاره به زرگری و نقرهسازی ر سالهای بعد از
یافت شده و به قرن واز هم میلا ی تعلو ار اشاره کر ه استم متاسفانه » ری « ظهور اسلا به مقداری ملیله که از منطقه
از آنجا که اکثر اشیاء ملیله ایرانی اعم از طلا و نقره به منظور استفا ه مجد از فلزش ذوب شده نمونههای زیا ی از آن ر
سترس نیست و تنها از وره قاجاریه مقداری سرقلیان گیره استکان سینی ر اندازههای مختلف گوشواره سینه ریز و – – –
… باقی مانده که بخشی از آنها ر موزه های اخلی و خارجی و بخشی یگر ر مجموعههای خصوصی یا نز خانوا هها
نگاهداری میشو م
ر سایهای نز یک به جنگ جهانی و و ر همان شرایطی که گفته شد گروهی به صرافت احیاء هنرهای ستی افتا ه
بو ند، جمعی از هنرمندان ملیله ساز زنجانی به اصفهان و تهران رفتند و به ساخت زیورآلاتی به وسیله طلا و با بهره گیری از
های کوچک زرینی که تولید میکر ند، یکی از » گوی « اسلوب فنی ملیله کاری پر اختند که حاصل کارشان، مخصوصاً
برجستهتریژ فرآور ههای بازار زرگران ایژ و شهر بو م ر حای حاضر نیز ملیله کاری ر شهرهای تهران، زنجان و اصفهان
روا ار که فرآور ههای تولیدی هنرمندان اصفهانی ارای جنبهای تجملی و تشریفاتی است ملیله کاران تهرانی بیشتر ر
امر ساخت جواهرات به فعالیت اشتغای ارند و زنجان تنها شهری است که مصنوعات مصرفی ملیله ر آن تولید میشو م
صنعتگران زنجانی ر حای حاضر موا اولیه کارشان را فقط از طریو ذوب ظروف نقرهای مستعمل تهیه می کنندم عیار نقره
99 رصد معروف به عیار 111 استفا ه می شو و به لحا کیفیت ساخت، ملیله اصفهان / مصرفی ر ملیله زنجان، با خلوص 9
ارای نقوش بزرگتر نسبت به ملیله زنجان است و غنای ریز نقوش، زیبایی و ظرافت کار آن با ملیله زنجان برابری نمی کندم
ملیله زنجان با توجه به طرحها و نقشهای اصیل و خصوصا ظرافت زیا آن ر مجمو از کیفیت بالایی برخور ار استم ریز
نقوش متداوی ر ملیله زنجان همانند سایر نقشهای صنایع ستی اکثرا ذهنی و الها یافته از طبیعت و طرحهای سنتی است
.مهمتریژ و رای تریژ نقشهای ملیله زنجان عبارتند از: اشک، جغه، پیچک، ترمه و غنچه، برگ، واو ملیله، و چشم، برگ
فرنگ، سه چهارچشم، کورملیله و تابیده، که هر یک ارای ویژگی خاص خو می باشد .
آثار قدیمی ملیله ر زنجان به کلی از بیژ رفته و یا جهت استفا ه مجد نقره ذوب گر یده است و به لیل عد وجو موزه
ر زنجان آثار نقره ای ملیله کاری مور حفم و نگهداری قرار نگرفته استم امروزه ر زنجان حدو 31 کارگاه ملیله کاری –
فعای موجو می باشد که استا ان ملیله کار ایژ کارگاهها همگی از شاگر ان استا ))منصور کاظمیان مقد (( می باشندم ایژ
استا گرانقدراز سای 1377 به منظور حفم و بقای ایژ هنر با همکاری سازمان صنایع ستی زنجان به آموزش ملیله کاری ر
مرکز آموزش استان اقدا نمو ندم ر پایان قابل ذکر است یکی از شاگر ان ایشان به نا استا ))عبدالحمید محرر(( ر
سای 18 موفو به اخذ مُهر اصالت ر ایژ رشته از یونسکو گر ید .
مواد اولیه:
موا اصلی : شامل طلا، نقره، مس
موا فرعی : مو ، زغای، موا پاک کننده
ابزار آلات ملیله کاری:
ابزار کار ملیله کاری شبیه ابزار و ا وات زرگری استم
کوره : شامل کورههای زغالی یا کورههای گازی میباشد که جهت ذوب فلزات حرارت تولید میکنند و مای
آنها معمولا بالای 1311 رجه سانتی گرا میباشدم
بوته : ظرفی است استوانهای شکل جهت ذوب نقره از آن استفا ه میشو جنس آن از گرافیت و ظرفیت
کوچکتریژ آن تقریبا 71 گر و بزرگتریژ آن یک کیلوگر استم
حدیده : ابزاری است برای تهیه مفتولهای نقره با قطرهای مختلف به شکل استوانه که از و لایه بیرونی و رونی
تشکیل شده استم
ریجه)ریژه( : قالب فلزی میباشد که نقره بعد از ذوب اخل آن ریخته میشو م ریجه و نو است: 1 مدا ی که –
جهت تهیه شمش استفا ه میشو م 1 کتابی که برای ساخت نقره صفحهای استفا ه میشو م –
ستگاه نور : شمش ملیلهای را به مفتوی تبدیل میکندم
مبوری : که حاوی یک مخزن بنزیژ و یک هوا و همچنیژ یک مشعل میباشد و جهت آتشکاری جزئی بکار
میرو م
انبر آتش کاری : ارای ستهای بلند بو ه و هنگا آتش و لحیم کاری استفا ه میشو م
مته برقی : برای سوراخ کر ن برخی قسمتهای زمینه کار از آن استفا ه میشو م
تخته تاب : و قطعه چوب برای تابیدن مفتوی نقرهای بکار می رو م
قیچی : برای بریدن ورقههای آهنی و قطع مفتولهای نقرهای استفا ه می شو م
فرچه یا برس سیمی : برای پاک کر ن ناپاکیها و چرک از روی ملیله استفا ه می شو م
آینه سوهان : برای براق کر ن و شفاف نمو ن سطح کار نقره استفا ه می شو م
جفت : برای شکل ا ن مفتوی ملیله به ریز نقشها بکار میرو م
قالب ریخته گری : برای ساختژ اشیا از قبیل پایه و سته استکان بکار میرو م
ندانه : برای تبدیل نوار نقرهای به نوار ندانه ار استفا ه میشو م
ننو سا ت:
هنر ملیله کاری، محصوی کار با طلا، نقره و مسی است که به صورت مفتولهای باریک رآمده است و با صرف وقت و قت
فوق العا ه و مهارت و هنرمندی ملیله کار، بر منبلی شی یا محصوی مور نظر و با بهره گیری از نگارههای سنتی و طرحهای
اسلیمی به هم پیوند و ارتباط یافتهاندم
عمده تریژ ما ه اولیه ملیله کاری را نقره تشکیل می هد که از طریو ذوب کر ن سکههای نقره یا قراضه ظروف نقرهای
تامیژ میشو م نقره مصرفی ر ملیله کاری ارای 111 عیار است ولی برای ساختژ سته یا پایه ظروف به طور معموی از نقره
با عیار 81 تا 18 استفا ه می کنندم
ر کوره قرار ا ه و » بوته « ملیله سازان برای شرو کار ابتدا نقره مصرفی را با عیار مور نظر انتخاب و بوسیله ظرفی بنا
که 17 تا 31 سانتیمتر رازا ار و و شیار طولانی به قطر » ریچهِ « ذوب میکنندم آنگاه نقره مذاب را ر اخل ابزاری بنا
بدست میآورندم ر » ریچه « 7 میلیمتر بر روی آن تعبیه شده میریزند و به ایژ طریو مفتولی به طوی و قطر شیار روی
مرحله بعد، مفتوی نقرهای را روی سندان گذاشته و به کمک چکش آن را به صورتی چهار پهلو ر میآورندم سپس آن را با
چراغ کورهای حرارت ا ه و ر شرایطی که مفتوی کاملاً گر شده و قابلیت انعطاف پیدا کر ه است از میان ستگاه نور
قابل تنظیمی عبور ا ه و به مفتویهایی به قطر لخواه تبدیلش میکنندم ایژ مفتویهای باریک ر کوره حرارت ا ه شده و
آما ه حدیده کر ن میشو م
عمل حدیده کر ن موجب بدست آمدن مفتویهایی با ضخامت بسیار کم و قطر یکنواخت میگر که مفتوی حاصل ابتدا
1/ باید ولا تاب و پس از آن با کمک قسمت مسطح ستگاه نور کوبیده شده و به صورت نواری به قطر تقریبی یک تا 7
میلیمتر رآیدم ایژ نوار که لبهای مضرس ار ، نوار ملیله نامیده میشو و استا کاران ملیله ساز بعد از تهیه آن ابتدا صفحهی
فلزی مستطیل شکلی را که معمولاً از جنس مس و ارای ابعا مختلف است انتخاب و یک سطح آن را کاملاً مو اندو
میکنندم
بطوری که لایهای به ضخامت سه تا چهار میلیمتر از مو روی صفحه را بپوشاندم
سپس قالبی را که به شکل محصوی مور نظر بریده شده روی صفحه مسی قرار ا ه و نواری را که پهنایی بیش از نوار ملیله
ار از اطراف قالب میگذارنند تا شکل قالب را بخو گرفته و ر مو فرو رو م
هنگامی که به ایژ ترتیب طرح اولیه ملیله ساخته شد، استا کار میانه قالب را با نقشهای ملیله که قبلاً بوسیله ست و با
کمک انبری ظریف ساخته شده پر میکند و ر پایان کار آنها را با مفتویهای بسیار ظریف فولا ی به یکدیگر میبند تا بر
اثر حرکت و تکان خور ن جا عوض نکنند و تغییر شکل ندهندم نقوش رای ر ملیله سازی اکثرا ذهنی و ملهم از نگارههای
قدیمی و سنتی ایران استم
ایژ اسکلت بوسیله حرارت ا ن صفحه مسی از مو جدا و بر روی سطحی هموار قرار ا ه میشو و مقداری گر ه لحیم که
عبارت از براکس و برا ه نقره است روی آن ریخته و شعله گاز را بر روی آن حرکت می هندم بر اثر ایژ کار، گر ه لحیم
ذوب شده و اتصای نقشهای کوچک را با یکدیگر و همچنیژ یواره نقش باعث میگر م
پس از اتما آتشکاری و اتصای کلیه قطعات به یکدیگر، سیم های فولا ی را بریده و محصوی را که تقریباً کار ساختش به
پایان رسیده ر طشتکی که حاوی محلوی رقیو اسیدسولفوریک است قرار می هندم یا ر اخل ظرف محتوی زاغاب ) محلوی
زا سفید و آب( میجوشانند تا اضافات و لکههای روی نقره از بیژ برو م ر پایان با برس سیمی ظریفی ملیله ساخته شده را
پاک نمو ه و ناهمواریهایش را بوسیله سوهانهای ظریف و نیز سمبا ه از بیژ بر ه و آن را پر اخت مینمایندم
نو یگری از ملیله، محصولاتی است که به وسیله خم کر ن و لحیم ا ن صفحات ملیله ساخته میشو و شیوه تولید چنان
است که ابتدا از ملیله صفحاتی به اندازههای مور نظر تهیه میکنند و سپس به کمک آنها محصولاتی نظیر گیره استکان و
لیوان، قندان ،گلابپاش، قاب عکس، گل سفید، قاشوچای خوری و مممم میسازند به وسیله نقره ای با عیار پاییژ تر سته و پایه
آن را ساخته و روی کار سوار می کنند م
مینا
از هنرهای ستی ایرانیان ر ا وار گذشته و روزگاران ور تزئیژ و کنده کاری روی فلزات استم از جمله موار فلزکاری
میتوان از ترصیع نا بر که به معنای نشاندن و جا ا ن قطعات کوچک فلزهای مختلف روی سطح فلزی از جنس یگر و
ایجا تناسب میان قطعات استم
بررسی هائی که ر مور میناکاری به عمل آمده بیانگر ایژ مطلب است که میناکاری نیز مانند بسیاری از هنرهای یگر
برای اولیژ بار ر ایران بوجو آمده و سپس به سایر کشورها راه یافته استم
ر زمان صفویه میناکاری نیز همچون سایر هنرها ترقّی بسیار کر و شهر اصفهان به یکی از مراکز عمده ایژ هنر تبدیل شدم
هنوز نیز ایژ شهر تنها مرکز ایژ هنر محسوب میشو م
هنر میناکاری شامل فعل و انفعالات پیچیده ای است که به هم مربوط میشوندم
ر عصر صفویان از نقشهای اسلیمی و گل استفا ه بسیار شد و رنگ قرمز ر میناکاری مصرف بیشتری پیدا کر م
ر قدیم رنگهائی که ر صنعت میناسازی مور استفا ه قرار میگرفتند مانند رنگهای قلمکار گیاهی یا معدنی بو ند اما ر
حای حاضر برای نقاشی ظروف و سایر اشیاء مینائی از رنگهای شیمیائی استفا ه میشو م
میناکاران برای تهیه رنگ قرمز از طلا، رنگ سبز از مس و رنگ زر از گل ماشی استفا ه میکنندم
بیشتر اشیائی که هم اکنون میناسازان به خریداران و علاقمندان ایژ هنر عرضه میکنند عبارتند از: گوشواره، گر نبند،
انگشتر، سینه ریز، جعبه های کوچک و بزرگ آرایش، قوطی سیگار، سرویس چایخوری و شربت خوری، جامهای
میناکاری، بشقاب، گلدان، قابهای عکس، پی ، گلاب پاش، جاروچهل چراغ، رها و پنجره هائی که برای مقابر ائمه ر
کربلا و نجف و سامره و مشهد و قم و سایر اماکژ متبرکه ساخته شده اندم
ر حای حاضر میناکاری کار هنرمندان اصفهانی طرفداران و خریداران بسیاری ار و ایژ رشته هنری از طرف سازمانهای
ذیربط همچون سازمان صنایع ستی مور حمایت قرار می گیرندم
هنر میناکاری را می توان یکی از اختراعات خلاقهی بشر انست زیرا ایژ هنر شامل فعل و انفعای های پیچیده ایست که به
هم ربط ا ه میشوندم از یک سوی عوامل سا های از قبیل سیلیس و منیزیم و پتاسیم و از سوی یگر سنگ قیمتی که
ترکیب آنها مینا را به وجو میآور م از ایژ رو ایژ یک هنر آزمایشگاهی است و ر حقیقت ما های است از ترکیب
اکسیدهای فلزات که بر اثر حرارت، رنگهای مور نظر را به ست می هد ر اختلاط با نمک به ست میآید ر ایژ عمل
رنگها با رجه حرارت و طوی زمان حرارت ارتباط زیا پیدا میکندم بنابرایژ برای سترسی به ایژ پدیده هنری زیبا باید
آتش و حرارت به قت مراقبت و مهار شو م مینا که طبعاً شفاف است، شفافیت بیشتر خو را از اکسید قلع به ست میآور
که ترکیبات آن از زمانهای قدیم تا به امروز ثابت و بدون تغییر مانده استم
مشکل بتوان گفت از چه زمانی هنر میناکاری ر ایران روا گرفته است زیرا از روزگاران پیش از عهد صفویه )سده هم
هجری( نمونههایی از میناکاری ر ست نیست و از وران صفوی هم نمونههای قابل ملاحظهای بر جای نمانده استم لکژ ر
وران قاجار میناکاری به مقدار کم وجو اشته و اشیایی مانند سرقلیان و کوزه قلیان و کوزه و با گیر قلیان را میناکاری
میکر هاندم ر ربار پا شاهان قاجار مخصوصاً ناصرالدیژ شاه که قلیان کشیدن از سرگرمیهای او بو ه قلیانهای میناکاری
شده وجو اشته استم همچنیژ ر خانههای اشراف و بزرگان آن عصر نیز ایژ قبیل اشیاء میناکاری شده موجو بو ه استم
اشیاء یگری مانند کمربند، آفتابه لگژ، انفیه ان، گلابپاش، گوشواره، اشکدان و قوطی سیگار میناکاری شده نیز موجو است
م
ر کتاب “بررسی هنر ایران” اثر پروفسور پوپ ربارهی هنر میناکاری چنیژ آمده است:
مینا کاری هنر رخشان آتش و خاک است، با رنگهای پخته و رخشان که سابقه آن به 1711 سای پیش از میلا میرسد «
و ظهور آن بر روی فلز ر طوی سدهی ششم تا چهار پیش از میلا و پس از سای 711 پیش از میلا مشاهده میشو م هنر
میناکاری ر ایران بیش از نقاط یگر تجلی اشته و یکی از نمونههای قدیمی آن رعهد صفویه توسط شار ن جهانگر
فرانسه ذکر شده است که قطعهی مینایی از کارهای اصفهان بو ه، مشتمل بر طرحی از پرندگان و حیوانات بر زمینه گل و بته
» به رنگ آبی کم رنگ و سبز و زر و قرمزم
ر مور سابقهی هنر میناکاری ر ایران للوبرونستیژ و ارویژ مرگولیس Erwin Margulies یا آور شدهاند که سابقه
ایژ هنر ر ایران به زمان اشکانیان و ساسانیان میرسد ولی استفا ه از آن ر آغاز اسلا ، تا پیش از حکومت ایلخان مسلمان
مغوی، غازان خان ) 898 تا 713 هجری( روشژ نیستم پا شاه ر مدت کوتاهی به علم شیمی ست یافت و بر خلاف پیشینیان
که مبالغ هنگفتی ر راه پیدا کر ن اکسیر صرف میکر ند ترجیح ا که انش و مساعی خو را صرف هنر میناکاری
نمایدم
ر سای 1198 هجری ) 1177 میلا ی( رباره صنف میناکاران اصفهان مینویسد که » جغرافیای اصفهان « مؤلف کتاب
میناکاری ر اصفهان استا ان معروف اشت ، مانند : آقاعلی فرزند آقاباقر نقاش که ر فژ نقاشی و مینا سازی همر یف
پدرش بو و ر اواخر سلطنت محمد شاه قاجار رگذشت )حدو 1188 هجری برابر با 1187 میلا ی( و اینک برخی از
نقاشان ایژ زمان ر هنر میناکاری هم استا ی ارند و اگر به آنها سفارش کار مینا بشو مانند استا ان مشهور گذشته از
عهدهی انجا آن به خوبی بر میآیند و هم اکنون سرقلیانهای میناکاری خوبی ساخته میشو م
روا صنعت میناکاری ر اصفهان از وران پهلوی و حدو سای 1311 شمسی است و مخصوصاً طی سی سای اخیر ایژ
صنعت به وسیلهی یکی از استا ان هنرمند و بنا اصفهان آقای شکرالله صنیعزا ه بسط و توسعه یافت و شاگر انی ر ایژ
مکتب تربیت شدند که هر یک ریچهی یگری را برای هنر میناکاری گشو ندم تا جایی که هم اکنون حدو پانصد نفر
استا و کارگر به تهیهی اشیاء مینائی اشتغای ارندم بیشتر اشیائی که میناسازان فعلی به بازار عرضه میکنند عبارت است از:
گوشواره سینه ریز گلوبند انگشتر جعبه های بزرگ و کوچک آرایش زنانه قوطی سیگار جعبه های – – – – – –
خاتمکاری و میناکاری سرویس چای خوری مینا شربت خوری مینا حبابهای مینا کاری بشقاب مینا گلدان مینا – – – – –
به اندازه های مختلف تابلوهای بزرگ و کوچک میناکاری که با هنرهای یگر مانند طلاکاری و خاتم کاری و مینیاتور –
ترکیب می شو کاسه قاب قدح میناکاری قاب های عکس ر اندازه های مختلف زیر سیگاری مینا پی مینا – – – – –
آلبو عکس گلاب پاش مینا پنکه سقفی جار و چهلچراغ مینا ، رها و پنجره ها و ضریح های مینا کاری شده برای – – –
مقابر ائمه شیعه ر کربلا و نجف و سامره و مشهد و قم و حضرت عبدالعظیم و اماکژ متبرکه یگرم
روی اشیاء طلایی و نقرهای هم میتوان میناکاری کر ولی اساساً میناکاری بر روی مس انجا میشو م برای فراهم آمدن مینا
چند مرحله باید طی شو به ایژ ترتیب که ابتدا آن چیزی را که میخواهند میناکاری کنند به هر شکل و هر اندازه باید به
وسیله مسگر متخصص به شکل لاز ر آید و پس از آن که ساخته شد استا میناکار به آن لعاب سفید رنگ می هد، معمولاً
سه الی چهار بار لعاب ا ه میشو و ر هر بار، شیء، به کوره میرو و حدو 711 رجه حرارت میبیند تا رنگ لعابش
ثابت شو م بعد روی آن با رنگهای گوناگون نقاشی میشو م سپس شیء باز به کوره میرو و حدو 811 تا 711 رجه
حرارت میبیند تا رنگها به صورت مطلوب رآیدم
رگذشته که میناکاری روا اندکی اشت، رنگهایی که به کار میرفت مانند رنگهایی که ر صنعت قلمکار به کار
میبر ند، گیاهی یا معدنی بو ه ولی اکنون برای نقاشی ظروف و اشیاء مینایی از رنگهایی شیمیایی استفا ه میشو که
معمولاً آنها را از آلمان وار میکنندم
رنگهایی که در میناکاری به کار میرود بر سه نوع است:
1( رنگهای گیاهی که ر چیت سازی هم به کار میرو م
1( رنگهای معدنی که ر نقاشی و میناکاری به کار میرفتهم
3( رنگهای فلزی که روی مینا کار میکنندم
برای میناکاری ر تهیه رنگ قرمز از طلا هم استفا ه میشو م رنگ سبز مینا از مس و رنگ زر آن از گل ماش به ست
میآیدم رنگ آبی و فیروزه ای از فلزات و رنگ سفید از رنگ مخصوص تهیه میشده است که ر شهر سامره از شهرهای
عراق نو خوب آن را به ست میآور هاندم
ر وران مغوی سبک جدیدی ر مینا کاری ایران به وجو آمده است م ر وره ی صفویه زمینهی هنر مینا کاری تغییر
یافتم ظروف نقره ر ایژ وره با نقوش مینیاتور و مجالس بز و رز و شکار و ربار تزئیژ یافته و نقوش اسلیمی و ختایی
نیز جایی ر میان نقوش فوق خو نمایی میکر ندم هنر مینا کاری را میتوان یکی از اختراعات خلاقانهی ایرانیان انست ،
زیرا زیبایی ایژ هنر، ر مهارت هنرمند ر مهار آتش و خاک و رنگ و لعاب است م
مینا به لناظ روش تولید به دو دسته تقسیم میشود :
1( مینای خانه بندی
1( مینای نقاشی
روش تولید ●
مینا طبعاً شفاف است و ایژ شفافیت از اکسید قلع به وجو میآید و ترکیبات آن از زمانهای قدیم تا به امروز ثابت بدون
تغییر مانده استم به طور کلی مینا کاری بر روی مس انجا میگیر ، هر چند میتوان روی طلا و نقره نیز مینا کاری کر م
تولید مینا نیاز به طی مراحل خاصی ار و آن ایژ است که ابتدا ظرف مور نظر )زیر ساخت ( به ست مسگر یا واتگر به
شکل و اندازهی لاز ساخته میشو ، سپس استا کار مینا به لعاب سفید رنگ میزند و ر کوره میگذار ، سپس به نقاشی
روی ایژ بو سفید پر اخته، ر انتها طلا کاری مینماید و ر نهایت با لعاب شفاف میپوشاندم ر مراحل ساخت هر ظرف
حدو 1 بار به کوره میرو و هر بار بطور متوسط از 111 تا 111 رجه سانتی گرا حرارت میبیند تا رنگها به صورت
مطلوب رآیدم
1( مینای انه بندی :
ر ایژ روش مفتولهای نازک فلزی را ر سطح ظرف ر محل نقوش اصلی به وسیلهی لحیم ثابت مینمایندم پس از تثبیت
مفتویها، اخل محدو ه و سطوح به وجو آمده را با رنگهای مینایی پر میکنند و حرارت می هندم اکثراً میناهای قدیمی به
ایژ روش ساخته میشوندم
1( مینای نقاشی :
که امروزه متداوی است، ر ایژ روش ابتدا سطح کار را با رنگ سفید و غلیم ) با رنگی یگر ( میپوشانند و پس از حرارت
روی ایژ بو سفید را نقاشی مینمایندم به همیژ لیل به آن مینای نقاشی میگویندم
مواد اولیه ●
ا موا اولیهی مور مصرف بدنهی مینا :
از فلزاتی مانند مس، طلا، نقره، ورشو و برن که ر واقع زیر ساخت را فراهم میآورند استفا ه میشو ،که فلز مس به خاطر
حالت چکش خواری، از بقیه فلزات رای تر استم
ن مواد اولیهی مورد مصرف در لعاب مینا :
از سیلیس، کربنات، سدیم، پتاسیم، آهک، قلع و ممم استفا ه میشو م ر مینا کاری برای تهیهی رنگ قرمز از طلای حل شده
به اضافهی براکس و کربنات سدیم، برای تهیه ی رنگ سبز از مس به اضافهی کرومات سرب و برای تهیه ی رنگ زر از
ترکیب آهژ ، اکسید کرو و قلع و ر هر صورت برای شفافیت لعابها از اکسید قلع استفا ه می شو م ر گذشته که مینا
کاری روا اندکی اشته ، رنگها گیاهی یا معدنی بو ه ، ولی اکنون برای نقاشی و لعاب اشیاء مینایی از رنگ های شیمیایی
نیز استفا ه می شو م
ابزار کار ●
ابزار کار ساخت ظروف مینا عبارتند از :
1( ورقهی مس ) طلا یا نقره و ممم (
1( کاغذ کپی
3( چکش: که با فر های متنوعی که ر سر خو ارند، قا رند حالتهای مختلفی )فرورفتگی و برآمدگی( را ر فلز ایجا
نمایندم
8( سندان : که میتواند بسته به اندازه و فر مور نظر کوچک یا بزرگ باشد، به جای سندان میتوان از تنهی رخت مناسب
استفا ه نمو م
7( گیره
8( کمان اره و تیغ ارهی فلز بر
7( قیچی فلز بر
1 قلم مو
9( انوا رنگهای گیاهی معدنی و فلزی –
11 ( کوره
من تولید ●
روش نگهداری ●
از آن جا نقوش مینا توسط لعاب شفاف پوشانده شده است، شستژ با آب گر و اسفن صدمهای به ظروف نمیزند ولی از
کشیدن اشیاء نوک تیز و برنده و ضربه ز ن به آن باید جلوگیری کر ) ضربه ز ن ایجا پریدگی مینماید(بدیهی است
حرارت زیا و نا متناسب نیز بعضی از رنگهای مینا را میسوزاندم
هنرمند ایرانی همواره با کارش هنریش به هنگا حک کر ن نقشی بر سنگ یا فلزی و یا ترسیم نقشهای هندسی و نما یژ
بر بافتهای و یا تراشیدن پیکرهای به هر حای مقصو ی را بیان و رمز و رازی را آشکار ساخته استم
فص شرم نگارگری –
نگارگری
نگار ر معانی متعد ی چون: نقش و نقاشی، نقشی که از حنا بر ست و پای محبوب کنند، تحریر، بت، صانم و معشاوق باه
مفهو عا ار و روشها و سبکهای گوناگون نقاشی ایرانی را شامل می شو ، چه آن » نگارگری « کار رفته استم ر حقیقت
ها که ر کتاب و نسخه های خطی صورت گرفته شامل تذهیب کاری، تشعیر، حاشیه سازی، جدوی کشی، گل و مرغ و غیره
است، چه آن ها که بر یوار بناها یا بومهای یگر انجا گرفته اساتم نگاارگری ایاران تجسام و ابادا هار چاه بیشاتر
زیباییهاست که ر خیای روشژ هنرمند نقش می بند .
نگارگری ایران با مینیاتور ربی
گفته مای » گوتیک « و » بیزانس « به نقاشیهای ظریف اخل کتابهای مذهبی وره های » مینیاتور « ر اروپا، لفم شاو م ایاژ
واژه نخست به وسیله جهانگر ان اروپایی و سپس توسط خاورشناسان سده نوز هم ر مور نقاشی ایاران اساتفا ه شادم ولای
را برای نقاشی سنتی ایران جایز می انند » نگارگری « هنرمندان ایرانی بیشتر عنوان .
مکتب بغداد
با ترجمه کتابها از زبان های پهلوی، سانسکریت و یونانی به عربی ر وره عباسی و نسخه بر اری از ایژ کتابها، زیباسازی و
نقش تصویر ر آن ها نیز رای شدم مشهورتریژ نسخه خطی ر » یستوریدوس « میان ایژ کتابهای علمی، نسخه ای از کتاب
به تاریخ 819 هم ق است که هم اکنون اوراق شده استم از ویژگیهای نگاره های ایژ وره، شباهت چهره ها باه ناژا ساامی
)عربی( است .
ویژگیهای نگارگری مکتب سلجوقی
ر مکتب سلجوقی، نقشها و تزئینات بر روی متژ رنگ آمیزی شده و پدیدار گشته اندم چهره ها با چشمهای با امی و شبیه به
نژا زر و لباسها با گل و گیاه تزئیژ می شدم » اسلیمی « و نقوشی به سبک
قدیمی تری و معروفتری نسخه شاهنامه که تاکنون شناسایی شد کدام است و مربوط به چه دور ای است؟
مربوط به وره سلجوقی استم » شاهنامه کاما « ، قدیمی تریژ نسخه شاهنامه
ویژگیهای نگارگری مکتب مغو
با حمله مغوی به ایران، موجی از ویرانی و مرگ، ایران را فرا گرفت و هستی مر را تهدید کر م ولی مغولان ر اثر آشنایی
با فرهنگ و هنر ایرانی و نفوذ اسلا ، از هواخواهان فرهنگ و هنر ایرانی شدندم ارتباط ایلخانان با اقوا خو باه ویاژه چایژ،
باعث نفوذ برخی از عوامل نقاشی چیژ ر نقاشی ایرانی شدم به ایژ ترتیب که ابرهای موا کنگره ار اخل هم، تنه رختان
گره ار و بسیار پیچیده، صخره های بلند و قله های نوک تیز نوعی منظره سازی ناهمگژ با نقاشی ایران کاه باا ویژگیهاای
نقاشی عصر مغوی تلفیو شده، ر آثار ایژ مکتب وجو ار م همچنیژ پر تحرک شدن انسان ها و حیوان ها ، رشتی و نازکی
خطها و چیژ و شکژ لباسها، به کارگیری صحنه های پر جمعیت تر و بر روی هم مجموعه مؤثرتری را به معارض یاد مای
گذار م
مکتب هرات
تیمور پس از تصرف شهرهای ایران، سمرقند را پایتخت خو قرار ا م او با کوچ ا ن هنرمندان ایرانی و بغدا ی به سمرقند،
باعث شد که ایژ شهر مرکز فرهنگ و هنر سرزمینهای اسلامی را باه » هارات « قرار گیر م پس از تیمور، پسارش شااهرخ
پایتختی برگزید و هنرمندان را به هرات عوت کر و بدینسان مکتب هرات پایه ریزی شد م
ویژگیهای نگارگری مکتب هرات
هنر ایژ وره، هنری واقعی، ملی و موافو با طبع و روحیه ایرانای اساتم ر ایاژ وره، نگاارگری وار مرحلاه جدیادی از
شکوفایی و تحوی شد و به عالی تریژ رجه خو رسیدم کمای الدیژ بهزا از هنرمندان ایژ وره، تحاولاتی شاگرف ر هنار
نگارگری ایران به وجو آور که می توان به رستی و پر تحرک بو ن طرحها همراه با پختگای شاگفت انگیاز رنگهاا و
ظرافت به کار گرفته شده ر نمایش رختان، گلها و حالتهای مختلف چهره ها اشاره کر م
کلیله و منه، شاهنامه بایسنقری، مجمع التواریخ اثر حافم ابرو، ظفرنامه، خمسه نظامی از کتابهای مصور شده ایژ وران استم
ویژگی هایی نگارگران مکتب تهریز
نگارگران تبریزی بی آنکه سطح تخت نقاشی را بشکنند، ترکیب بندیهای چند سطحی آفریدند که از پاییژ به باالا گساتر ه
می شو و غالبا از حد فوقانی قاب بیرون می زندم همه چیز آکنده از حرکت و جنابش اساتم رنگهاا رخشاان، پرمایاه و
پرکشش و حساس و آرا است . از جمله ویژگیهای نقاشیهای ایژ وره پوشش سر اشخاص به صاورت کالاه قرماز رناگ
قزلباشی است که واز ه ترک ار .
تذهیب
تذهیب به معنی زراندو کر ن و طلاکاری با نقوش الها گرفته از طبیعت، ولی کاملا تجریدی، منظم و هندسی است که باا
خطوط مشکی و آب طلا تزئیژ شده استم ر اوایل وره اسلامی تذهیب، برای تزئیژ و جداسازی آیات قارآن مجیاد ماور
استفا ه قرار گرفتم ر سده سو و چهار هجری، سا ه و بی پیرایه و با نقوش سا ه و هندسی به کار گرفتاه شاد م ر ساده
هشتم با شکوه و مجلل، ر سده نهم و هم ظریف و پرمایه و ر سده یاز هم و واز هم به او تنو و تعاد مکاتاب خاو
رسیده استم
ترعیر
گرفته شده استم ر تشعیر، خطوطی به نازکی و ظرافت یک موی به کار می رو که » مو « تشعیر از شعر به معنای علت ناا
گذاری ایژ هنر استم تشعیر با نقوش گیاهی و جانوری همراه است و معمولا ر حاشیه نسخه های خطی یا مرقعات باا طالا
رسم می شو م
ابزار و مواد نگارگری
قلم مو بو رنگ بست – – –
بوم
به هر چیزی که نقش، بر روی گویندم بو می تواند از جنس فیبر سافید، چاوب، » کار « یا » بو « ، آن صورت گیر کاغاذ،
مقوا، صاف و عا باشد که هریک از ایژ موا ، شرایط خاص خو را ار و قبل از استفا ه برای زمینه کار آن را آما ه مای
کنندم
رنگهای مورد استفاد در نگارگری
1( رنگهای گیاهی : پوست گر و، چای و غیره که بیشتر برای رنگ کر ن بو و کاغذ به کار می رو .
1( رنگهای معدنی : طلا، نقره، لاجور ، سرن و انوا اکسیدهای فلزی م
3( رنگهای شیمیایی م
رنگهای روحی و رنگهای جسمی
رنگهای روحی، رنگهایی هستند با رنگ انه های ریز و شفاف مثل آبرنگ که برای تزئیژ قلمگیری و صورت سازی به کار
می روندم رنگهای جسمی، رنگهایی هستند با رنگ انه های رشت و قدرت پوشانندگی زیا مثل گواش و رنگهای پو ری .
فص هفتم رودوزیهای سنتی –
رودوزیهای سنتی
رو وزی آن سته از صنایع ستی کشور ماست که طی آن طرحهاا
و نقوش سنتی با ابزاری سا ه نظیر سوزن، قلاب و غیاره و باا بهاره
گیری از انوا نخهای رنگیژ یا فلزی بر روی پارچه های بدون نقش
به وجو می آیدم
چهار گرو اصلی رودوزیهای سنتی
الف( رو وزی با حذف تار و پو
ب ( رو وزی با نخهای رنگی
پ ( رو وزی با زمینه پر
ت ( رو وزی با افزو نیهای تزئینی
نمونه هایی از رودوزی با نخهای رنگی
1( چرمه دوزی : قدیمی تریژ رو وزی اصفهان است که معمولا روی کتاب سفید یا رنگی با نخهای همرنگ یا رنگی انجا
می شو م ایژ وخت به وسیله نقشه و شمارش الیاف کتاب صورت می گیر م
1( سکه دوزی : عبارت است از بیرون کشیدن تعدا ی تار، پو یا هر و از نقطه یا نقاط معینی از پارچه و پر کر ن جای آن
با سوزن، به طوری که نقشی از آن پدید آیدم
3( شنهکه دوزی : معمولا روی پارچه کتانی، ابریشمی و پشمی ظریف، ر اطراف کارهای قلابدوزی انجا می شاو م بافات
پارچه باید سا ه باشدم محل شبکه را قبلا روی پارچه تعییژ کر ه، نخهای پارچه را به اندازه لاز می کشندو بارای وخات
آن از نخ همرنگ یا رنگی استفا ه می کنند م
انواع رودوزیها با نخهای رنگی
الف ( قلاب دوزی : ابتدا نقوش، روی پارچه شسته شده منتقل، و پس از آن پارچه به کارگاه بسته می شو م نخ را به پشات
کارگاه می برند و قلاب فلزی را که ارای سته چوبی است از روی نقش ر پارچه فرو می کنندم نخ زیر پارچاه را باه ور
قلاب پیچیده، قلاب را می چرخانند و از پارچه بیرون می آورندم
ب ( برودری دوزی دندان موشی( : ابتدا روی نقشه را با نخ ولا وخته، بعد روی آن را ندان موشی می وزندم سپس بیژ
نقشه هایی که ر وسط وخته می شو ، بندهایی ایجا می کنندم برای وختژ ایژ بندها، نخ را سه مرتباه از یاک طارف باه
طرف یگر می برند و ور ایژ نخها را از سمت راست به چ ندان موشی می کنند، تا پر شو م
انواع رودوزی با زمینه پر
1( بخارا وزی : از تزئینات سنتی ایران است که بیشتر روی پارچه های چلوار یا کتان و باه نادرت بار روی پارچاه هاای
ابریشمی انجا می شو م پس از انتقای نقش روی پارچه، از نخهای ابریشم تابیده به حالت توپر وزی کوتاه و بلند، استفا ه می
کنندم
1( سوزن وزی بلوچ : کار با نخهای مسه به رنگهای تند بر پارچه های کتان انجا می شو م
انواع رودوزی با افزودنیهای تزئینی
1م ملیله وزی : وختژ ملیله بر پارچه را ملیله وزی می گویندم ملیله یا نقره ای یا طلایی است که میانش مثال لولاه خاالی
باشدم ملیله معمولا بر پارچه های مخمل یا ترمه وخته می شو م
1م نقره وزی : هم ر یف ملیله وزی است و معمولا روی پارچه مخمل، ابریشم، تافته، اطلس، توری و کتان انجا می شاو م
نقره، سیمهای نازکی از طلا یا نقره است که مانند نخ با کمک سوزنی که قطر آن متناسب با ضخامت نقره مصرفی است، بار
پارچه نقش می اندازندم
رودوزیهای تلفیقی
پس از انتقای طرح مور نظر روی پارچه ساتژ یا مخمل، با وختژ پولکهای مطلا، ملیله و منجوقهای الوان روی طارح آن را
پر می کنندم ر ایژ تزئینات، گاهی فلزاتی شبیه سکه به رنگهای مختلف به کار می برندم
فص هرتم رنگرزی و چاپ سنتی –
رنگرزی
تثبیت یک ما ه رنگ ار بر می گویندم ما ه رنگی ممکژ است باه ساطح » رنگرزی « روی سطح اتکای مور نظر را جسام،
چسبیده و ثابت شو یا آنکه ر اخل الیاف نفوذ کند .
مراح رنگرزی سنتی
الف( ندانه ا ن ب ( رنگرزی
دنداننه دادن : به مجموعه عملیاتی می گویند که بر روی انوا الیاف انجا می شو م تا قدرت رنگ پذیری آن ها را افازایش
ا ه و رنگ حاصل شده را ثابت و با وا ساز . موا ی را که به ایژ منظور به کار می رو ، ندانه می نامندم نداناه ر روی
سطح الیاف، خلل به وجو می آور که باعث نفوذ بیشتر رنگ به اخل الیاف شو .
رنگنرزی : ر رنگرزی، برای آما ه نمو ن الیاف، ابتدا آن ها را ر حما آب گر 31 تا 81 رجه سانتیگرا بارای مادت و
ساعت خیس کر ه، سپس ر آب نیمه گر شستشو می هند تا موا اضافی و چربی آن گرفته شو م چنانچه کلافهاا خشاک
شو ، برای رنگرزی مجد ا آن ها را نمدار می کنند و اخل آب گر حدو 71 رجه سانتیگرا می ریزند، حرارت می هند
و ندانه را به آن اضافه می کنندم سپس الیاف ندانه شده را اخل حما رنگ می ریزند و مای حما را به تادری باه نقطاه
جوش می رسانندم ر طوی مدت جوش هر چند قیقه یک بار الیاف را به هم ز ه، زیر و رو می کنند تا باه طاور یکنواخات
رنگ بگیر م
چاپ سنتی
کلیه فرآور ه هایی که با چاپ « قلم مو، قالب و شابلون، رنگ آمیزی و پذیرای نقش می شوند، ر گروه قارار مای » سانتی
گیر مانند چاپ قلمکار و چاپ کلاته ای .
انواع چاپ سنتی روی پارچه
یا چیت سازی معروف است و تاریخی طولانی ار » قلمکار سازی « 1(چاپ روی پارچه های پنبه ای و کتانی که به .
مشهور است » کلاقه ای « 1( چاپ روی پارچه های ابریشمی که به چاپ .
چاپ کَلاقهای یا باتیک یکی از روشهای چاپ بر روی پارچه است که ر کشورهایی مانند اندونزی ، تایلند، سریلانکا و هند
و ایران از قدیم کاربر اشتهاند
ایژ روش ر ایران بیشتر ر تبریاز و اساکو روا ار و کَلاقاهای نامیاده میشاو م واژه باتیاک ریشاه انادونزیایی ار م
ر چاپ کلاقهای، کلیه طرحها و رنگها را با استفا ه از واکس و عملیات رنگرزی بر روی پارچه منتقل میکنندم بارای ایاژ
کار بیشتر از پارچه ابریشم استفا ه میشو م تاروپو پارچه از واکس پوشیده میشاو و هار و روی پارچاه یکساان نقاش
میشو م
رنگهای به کار رفته برای چاپ بیشتر از سته رنگهای گیااهی مانناد رونااس ، اساپرک، پوسات اناار و زر چوباه اساتم
یکی از ویژگیهای چاپ کلاقهای ایجا رگههای رنگی است که ر اثر شکستژ واکس و نفوذ رنگ از میان ایژ شکساتها
به پارچه ر حیژ عملیات رنگرزی برروی پارچه پدید میآیدم
نا ار که وسیلهای فلزی شبیه به قیف نازک استم همچنیژ قلممو ، مهار و کارگااه چاوبی » تیان « ابزار کار چاپ باتیک
)برای مهار کر ن پارچه( نیز استفا ه میشو م روشهای چاپ باتیک عبارتند از چاپ مستقیم، چاپ بر اشت، چاپ با شابلون،
نقاشی باتیک روی پارچه ابریشمی، تار عنکبوتی، قلممویی، بدون رنگرزی و باندا )پیچشی(م استا گنجینه از استا ان معاروف
ایژ سبک ر ایران استم
روش چاپ قلمکار سازی
ر ایژ شیوه از چاپ نقش اندازی با قالبهای چوبی، بیشتر روی پارچه های پنبه ای یا کتانی نظیر چلاوار، متقاای و غیاره یاا
پارچه های کدری سا ه انجا می شو م طراحی و ساخت قالبهای چوبی، اولیژ و شاید مهمتریژ مرحله چاپ قلمکار است .
ابتدا نقش مور نظر با مدا بر روی کاغذ پوستی یا روغنی رسم و سپس کار تفکیک رنگ انجا می شو م آنگاه نقش مربوطه
به هر رنگ را بر روی چوب گلابی یا زالزالک منتقل نمو ه، اطراف آن را به کمک ابزار مخصوصی مانند چاقو یا مغار مای
تراشند تا نقوش، حالتی برجسته به خو گیر م معمولا برای هر طرح چهار قالب می سازند که هر قالب یک رنگ را بر روی
پارچه منتقل می کند م پس از انتخاب و آما ه کر ن پارچه مور نظر ر اندازه مناسب، حاشیه وزی و ریشاه تاابی، آن را
برای چاپ آما ه می کنندم برای سفید کر ن، پارچه ها را ر معرض نور خورشید قرار می هندم هنرمند با کمک قالب چوبی
به چاپ نقش بر روی پارچه می پر از م ر پایان پارچه نقش ز ه را می شویند تا رنگهای اضافی از بیژ برو .
گازری کردن پارچه
برای ثبات رنگ پارچه پوست انار ساییده شده را ر آب جوش ریخته، مقداری مغز روناس به آن می افزایند و حارارت مای
هندم سپس پارچه را ر اخل پاتیل می جوشانندم با بیرون آور ن و شستژ مجد آن رنگهای به کار رفته ثابت می ماندم باه
پارچه می گویند » گازری کر ن « ایژ مرحله .
فص نهم شیره گری –
سیر تاریخی هنر شیره گری
قدیمی تریژ نمونه ها از شیشه های ست ساز ر خاورمیانه پیادا شاده
استم باستان شناسان معتقدند که سومری ها ر هزاره سو قبل از مایلا
با شیشه، آشنایی اشته انادم گیرشامژ بطریهاای شیشاه ای زیاا ی از
حفاریهای معبد چغازنبیل به ست آور ه اساتم از زماان هخامنشایان،
شواهد اندکی برای استفا ه کلی از شیشه ر ست استم آثار شیشه ای کهژ نشان می هد که تا قبال از ساده اوی پایش از
میلا ، از شیشه فقط به حالت تو ه ای استفا ه می کر ه اندم با کشف اشیای شیشه ای زمان پارتها و ساسانیان می توان گفات
صنعت شیشه سازی ر ایران روا کامل اشته و از و اساتفا ه مای شاده » میدن آزا « و » میدن ر قالب « روش ساخت
استم از وره سلجوقیان تا وره مغوی ظرفهای شیشه ای بسیار زیبا با تزئینات مختلف به صورت مینایی، تراشیده یا با نقاوش
افزو ه از کوره شیشه گران شهرهای مختلف ایران بیرون می آمد .
مواد و مصالح شیره گری
1( عناصر پایه: سیلیس یا اکسید سلیسیم، ما ه اصلی تما تولیدات شیشه است که به صورت شژ، سنگ چخمااق یاا سانگ
چینی وجو ار م اکسید بوریک به عنوان عنصر اصلی ر ساخت شیشه استفا ه می شو .
1 ( عناصر ذوب کنند : ایژ عناصر مانند سو به صورت کربنات سدیم، سولفات سدیم، استات سدیم نقطاه ذوب سایلیس را
پاییژ آور ه، به ضمیر شیشه حالت قلیایی می هند .
3( عناصر تثهیت کنند : برای مخلوط شدن بهتر موا اصلی و ذوب کننده و همچنیژ جلوگیری از حل شدن شیشاه ر ماوا
مختلف از ایژ موا استفا ه می کنندم کربنات کلسیم از رای تریژ موا تثبیت کننده است .
8 ( عناصر سفید کننند : برای خنثی کر ن یک رنگ ر خمیر شیشه از رنگ یگر استفا ه می کنناد ماثلا بارای خنثای
کر ن قرمز از سبز استفا ه می کنندم
وسایلی مورد استفاد در کارگا شیره گری
1 تا 1 / 1( بوری میلنه دم( : لوله توخالی و فولا ی به طوی 111 تا 171 سانتی متر و قطر 7 سانتی متر است که برای بر اشتژ
شیشه مذاب از اخل کوره به کار می رو .
1( سنگ کار : از جنس سنگ یا فلز برای گر کر ن موا روی میله استفا ه می شو .
3( قاشق چوبی : به صورت ملاته گیر که همیشه خیس است و نقش قالب را ار .
8( دستگا آب : حوضچه فلزی مکعب مستطیل که ارای آب است م
روشهای سا ت شیره
)1 روش فوتی 1(روش فوتی قالبی 3(روش پرسی
روش فوتی
بر اشت ما ه مذاب را کوره به وسیله بوری یا میله که قبلا گر شده، ثابت کر ن ما ه مذاب روی ناوک میلاه، مرماری
کر ن یا ورز ا ن و چرخاندن آن روی میز کار و گر کر ن آن، وباره گر کر ن خمیر شیشه روی سر میله، میادن ر
میله و ایجا حباب کوچک ر وسط خمیر سر میله، سر کر ن خمیر تا جایی که سرخی خاو را از سات هاد، بر اشات
مجد خمیر از کوره و ثابت کر ن آن روی میله ، قاشقی کر ن خمیر سر میله یا یکنواخت کر ن آن، کارهایی است کاه
باید انجا شو تا استا کار ساخت شیشه را آغاز نمایدم از ایژ مرحله به بعد استا کار میله را گرفته، باه چارخش رمای
آور تا شکل اولیه ظرف را بساز م سپس آن را به ستِ پا قالبی ساز می هد تا شیاری ر محل اتصای شیشه و میلاه فلازی
واگیره ایجا کندم سپس از آن واگیره، گیرمیله واگیره، را به ته ظرف می چسباند و استا کار میله را از محل شیار ظرف
جدا می کندم بعد از ایژ مرحله، کار شکل ا ن و ساخت و پر اخت هانه و الگوی ظرف شرو می شو م ر مرحله بعد سته
و تزئینات را روی آن قرار می هدم ر پایان ظرف را با میله واگیره به پشت بر می هد تا به گرمخانه ببر سپس کاوره را
خاموش می کنند تا اشیاء هم زمان با سر شدن هوای اخل کوره خنک شوندم
روش فوتی قالهی
ر ایژ روش، ابتدا مقداری از موا مذاب را با میله از کوره بر اشته، پس از آما ه کر ن و یک بار میدن ر آن مقاداری
موا به آن اضافه نمو ه، گر می کنندم سپس آن را ر قالب قرار ا ه ر میله می مند تا خمیر شیشه، شکل قالاب را باه
خو بگیر م سپس از میله جدا نمو ه، لبه کار را صاف می کنند و آن را به گرمخانه می برند، مانند انوا بطاری، آبلیماو ،
گلاب و غیره .
روش پرسی
ساخت ر قالب های پرس با ی نیز بیشتر برای انوا بطری به کار می رو ، به ایژ صورت که مقدار مناسب موا مذاب را با
میله از کوره بر می ارند و آن را بسیار سریع از میله جدا کر ه، ر قالب پرس قرار می هند و با بستژ قالب و فشاار
هوای وار شده ر قالب، خمیر شکل مور نظر را می گیر م سپس قالب را باز کر ه، به سرعت شیء سااخته شاده را خاار
نمو ه، ر گرمخانه قرار می هند م
روش تولید شیره رنگی
برای رنگی کر ن شیشه، ر خمیر آن از اکسیدهای فلزی به ترتیب زیر استفا ه می کنند :
الف ( اکسید آه : رنگ سبز روشژ و تیره به ست می آیدم همچنیژ با افزو ن اکسید کبالت به آن، آبی خیلای کمرناگ
به وجو می آید .
ب ( اکسید کرم : رنگ سبز، زر یا آبی سبز خواهد ا .
پ ( اکسید مس : معمولا رنگ سبز یا آبی سبز خواهد ا م ر بعضی حالات نیز رنگ قرمز ایجا می کند .
روش آب گز کردن
شیء شیشه ای ساخته شده را بعد از انبری کر ن، ر مقابل حرارت کوره قرار می هند تا کاملاً گداخته شاو م ساپس آن را
وار آب کر ه، به سرعت خار می کنندم به ایژ ترتیب ترکهای ریزی ر بدنه پدید می آید م سپس آن را ر کوره حرارت
می هند تا ترکها به هم جوش بخور م بعد از آن به تما کر ن ساخت ظرف ا امه می هند .
قدیمی تریژ کار تکمیلی و تزئیژ بر روی شیشه تراش شیشه استم ر حای حاضر نیز تراش شیشاه ر کارگاههاای شیشاه
گری معموی استم برای تراش، شیشه را با ضخامت زیا و گاه و پوست و سه پوست می سازند و از چرخهای سیلیسای 11
تا 31 سانتیمتری ، تراشهای مختلف ایجا می کنند .
نقاشی روی شیره
ایژ کار به و صورت سر و گر اجرا می شو م برای نقاشی سر از رنگهای روغنی بر روی شیشه هاای ماات، شافاف یاا
رنگی استفا ه می کنندم ر نقاشی گر از لعابهای رنگی شیشه ای با نقطه ذوب پائیژ استفا ه می کنندم پو ر ایژ رنگها به طور
عا ، وار اتی هستندم آن ها را با تربانتیژ مخلوط کر ه، با قلم مو روی شیشه نقاشی می کنندم سپس کاار نقاشای شاده را باه
گرمخانه بر ه، حرارت می هند تا رنگ روی شیشه تثبیت شو .
فص دهم سایر مصنوعات صنایع دستی –
سراجی سنتی
تهیه پوست و چر و استفا ه های کاربر ی از آن بیشتر تابع موقعیتها و مناطقی است که انسان ر آن زیست نماو ه اساتم
اهمیت فرآور ه های چرمی ر صنایع ستی تا حدو ی به ساختمان فیزیکی چر مربوط استم ایژ ما ه مانناد پارچاه قابال
وختژ و مانند چوب نقش پذیر استم قابلیت کشش ار و قابل رنگ آمیزی و شکل پذیری می باشدم ایژ ویژگیهاا سابب
گر یده تا چر ر ستهای یک ذهژ خلاق، شکلهای متفاوتی به خو بگیر و کاربر های فراوانی اشته باشدم مانناد کیاف،
کفش، کمربند و غیره که از چر ساخته می شو .
پوستی دوزی
برای ساختژ پوستیژ، ابتدا پوست را باغی و سپس رنگ آمیزی و یکدست می کنند و از روی الگو برش می زننادم پاس از
آن با نخهای ابریشمی روی آن را گلدوزی می کنند و ر پایان، قسمتهای مختلف را به شیوه سنتی به هم مای وزنادم هنار
پوستیژ وزی ر شاندیز، ویژ، مشهد، قوچان و رگز ر استان خراسان، هنوز هم روا ار .
هنر جلد سازی
انواع جلدها
– جلد ضربی
– جلد روغنی
– جلد سوخت
– جلد معرق
جلد ضربی
جلد ضربی را کوبیده نیز میگویند و به ایژ ترتیب ساخته می شو که ابتدا طراح یا مذهب، طرح مور نظار را روی و قطعاه
برن ضخیم طراحی می کندم سپس استا قلمزن آن را حکاکی می کندم بعد از آن، صحاف ایژ و قطعه برن حکاکی شده را
کمی اغ کر ه و با چکش روی چرمی که قبلا ر آب نها ه و نم بر اشته می کوبد تا اثر نقش بر روی آن منتقل شاو م ر
صورت تمایل فرو رفتگی و برجستگیهای ایجا شده را با محلوی طلا یا نقره می آرایند .
جلد رو نی
ابتدا صحاف مقوا و عطف آن را به اندازه مور نظر آما ه می کندم سپس نقاش یا مذهب آن را بو
ز ه ، زمینه نقاشی بر روی آن را فراهم می کند و تصاویری ر رو و پشت مقوای جلاد، نقاشای و
رنگ آمیزی می کندم پس از پایان نقاشی جلوه خو نقاش روی آن روغژ کمان مای ز ه اسات و
ایژ روغژ ز ن را ر فضای خالی از گر و غبار چند بار تکرار می کر ه تا نقش جلاد تابنااکی و
جلوه پیدا کند و از هر آسیبی محفو بماند .
جلد سو ت
ابتدا مذهب، نقشه را روی کاغذ یا پشت چر با قلم مو طراحی می کندم ساپس ساوخت سااز، باا
وسیله ای به و با قت بسیار، نقش آن را از بو جدا نمو ه و ر محلی روی جلاد » نقش بر « نا یاا
رون آن که قبلا با رنگ یا اطلس خوشرنگ آما ه کر ه، می کوبد تا بچسبد . باه جهات رناگ
یا سوخته می گفتند » سوخت « تیره چر مور استفا ه، به آن .
روش سا ت جلد معرق
جلد معرق نیز مانند جلد سوخت است، با ایژ تفاوت که ر معرق قطعه هایی با رنگهای مختلف از چر ، تیماا یاا سااغری
بریده شده و روی زمینه آما ه جلد، ر کنار هم قرار می گیر و نقشی را به وجو می آور .
نمد مالی
نمد فرآور ه ای است از پشم که بیشتر به عنوان لباس و کلاه یا زیرانداز از آن استفا ه می شو .
روش تهیه نمد
کار نمد مالی سخت و طاقت فرساستم پشم بعد از تمیز کر ن و رنگرزی، حلاجی شده،
سپس نمد مای با کمک ست و پا آن را روی زمیژ می غلتاند و ر ضمژ ایژ کار کف
صابون و آب به آن می افزایدم به ایژ ترتیب پشم را ر هم می کند و نمد می ساز م
پاپیه ماشه ساز
پاپیه واژه فرانسوی به معنی کاغذ و ماشه به معنی مچاله کر ن استم روش کاار چنایژ
است که با کاغذهای باطله، آب و مقداری چسب، خمیر تهیه می کنند و با آن اشیای کوچکی مانند قلمدان، جلد کتاب، جعبه
آینه و غیره می سازندم پس از خشک شدن روی آن را نقاشی و سپس با لاک یا روغژ می پوشانندم
ایلات و عرایر ایران
کوچ عبارتست از جابجایی سته جمعی خانوارهای یک ایل ، همراه با ا ها ، از محلی به محل یگر و بالعکس م
ای و عریر ای اایفه تیر انوار ( – – –
عشیره لغت عربی است از ریشه عشر به معنی هه م
ایل لغت ترکی است به معنی طایفه ، قبیله ، عشیره و ممم م
هدف از کوچ عبارتست از موقعیت سرسبزی مراتع و چراگاه های طبیعی ، ر فاصاله زماانی معایژ جهات پارورش ا و
برخور اری از فراور ه های امی است م
انوا کوچ
زمان کوچ : زمان کوچ ارتباط مستقیم با گر شدن و سر شدن هوا ار و نمی توان روز یا هفته معینی را ر نظر گرفات
علاوه بر سرما و گرما ، وری و نز یکی سر سیر و گرمسیر ، زمان رویش و علفزار مور تغذیه ا ها ، اشتژ یاا نداشاتژ
مراتع اختصاصی ر زمان کوچ مؤثر است م
اصطلاحات ر ایل :
1 ما کنون : عبارتست از کندن و جمع کر ن چا رها و اثاثیه اخل آن ها به قصد حرکات از گرمسایر باه سر سایر و –
بالعکس م ایژ امر علاوه بر عوامل جوی ، بستگی به ساعت و روز حرکت ار م
1 ای را : فاصله بیژ و منطقه سر سیر و گرمسیر و بالعکس ، که ایل باید ر پیش گیر را ” ایل راه ” گویند م –
3 ای پنیچ : اصطلاحی است ر بیژ عشایر بختیاری و زمانی گفته می شو که ایل به هر لیلی از مسیر اصلی خو منحارف –
گر و طوایف و تیره ها هر کدا به کوهی بار اندازند م ) به معنی اینکه ایل به کندی راه می پیماید م (
4 وارگه یا مننز : ایل ر طی مسافت از سر سیر به گرمسیر و بالعکس ، ناگزیر از ارتزاق ر محل های مخصاوص اسات –
که با محاسبه قیو و موقعیت طبیعی محل تعییژ شده است م
رسوم و ترریفات زایش
1 هفت شب عده ای از مر ان نگهداری و حفاظت از کو ک را بر عهده می گیرند م –
1 بالای سر کو ک چراغ روشژ می کنند و باور ارند با ایژ عمل کو ک از شر موجو ات نامریی ) بختک ( محافظت می –
شو م
ر برخی ایلات برای محافظت از حیوانات و آ میان ، برخی اعمای تابویی رعایت می شو م
1 كوچ عمودی : جابجایی گروهی خانوارهای كوچنده از دشت به ارتفاعات و بالعکس. –
2 كوچ افقی : این شیوه جابجایی انسان و دام بیشتر مربوط به عشایری است كه در سرزمین هاای وسایع –
مسطح و خشک زندگی می كنند و عمده چهارپایانشان شتر است . ) كرمان بلوچستان ( –
1 فر ریک بارث می نویسد : بره ها ، بزغاله ها و کره الاغ ها و اسب ها ، نباید به چا ری که ر آن کو ک اسات اخال –
شوند م
1 مر ی که سوار بر اسب است و یا مر ی که خیلی خسته است و همچنیژ زنی که مهره سفید و زر به تاژ ار نبایساتی –
به چا ر نز یک شو م
3 مراسم نامگذاری ر روز سو و یا هفتم تولد و ر موار ی با مفاهیم رمزی و باورهای جا ویی همراه است م –
8 خانوا ه بدون پسر که ختران زیا ی ارند ، برای جلوگیری از ختر زایی نا ختر را گل بس ، ماه بس ، ختر باس و –
ممم ، و به منظور جلوگیری از مرگ نوزا پسر ، او را ” بمانی ، مندنی ” می نامند م
مراسم مرگ و سوگواری
ر میان آ اب و رسوو جامعه عشایر ، از میان حالات چهارگانه ) تولد ، از وا ، طلاق و مرگ ( بیش از هماه باه از وا
اهمیت می هند اما ر بعضی از مناطو عشایری ، مرگ و سوگواری به اندازه از وا مهم بو ه ، باه ویاژه اگار ر ساا و
بزرگان را از ست ا ه باشند ، تا یکسای سوگواری ا امه پیدا می کند چرا که جامعه عشایری ، مرگ اشخاص بازرگ
از یک طرف سبب همبستگی قبیله ای و از سوی یگر سبب رفع خصومت با یگر طوایف می گر م
ر ایژ زمان طوایف ور و نز یک با فرستا ن هدیه به منظور تأمیژ مخار سوگواری ر مراسم ” پرسه ” شرکت می کنند م
ر مراسم سوگواری ، رسم ” کتل گر انی ” ) اسب و سایر وسایل متوفی ، پارچه سیاه پشت اسب و پارچاه سابز گار ن
اسب )= یای بند( و چمری ) ساز چ ( با استفا ه از سرنا و هل حرکات موزون و سته جمعی و مویاه کناان انجاا مای
گیر م
زبان
هر قو و قبیله یکسری اصطلاحات ار که آن ها را بکار می بر و معمولا از زمانیکه فکر یا اندیشه ر شخصی بوجو آید
، آن فکر را با کلمات و اصطلاحات خاص خو بکار می بر لذا زمانیکه بر روی زبان محلی تحقیاو نماییاد ، مای توانیاد
بسیاری از افکار آنان را نیز بخوانید م خیلی از کلمات هستند که متروک شده و یگر بکار نمی روناد م ر زباان عاده ای از
اقوا جژ را از ما بهتران می نامند م و بعضی از بکار بر ن کلمه مار وحشت ارند م
ادبیات
ا بیات ر میان ایلات و عشایر بسیار غنی است و به و صورت کتبی و شفاهی وجو ار م ا بیات شافاهی ساینه باه ساینه
منتقل شده تا به امروز رسیده است م ر مور ا بیات کتبی ، باید گفت بسیاری از طوایف و عشایر ایرانی ر مناطو روستایی
و شهری که ارای لهجه با گویش ویژه ای هستند ، استان ها و سرو ه هایی به زبان محلی ارند که به صورت ست نوشته ،
نز مر یافت می شو م استان ها به صورت حماسی و عشقی است که از شاهنامه مد گرفته شده است م
بازی و سرگرمی
ر نز ایلات و عشایر سان و کوچنده به عنوان تفریح و گذران اوقات فراغت وجو اشته است م بازی ر جوامع سنتی نوعی
کارآموزی تلقی می گر مخصوصا بیژ جوامع ایلاتی که بازمانده نظامی هستند م
سوارکاری ، تیراندازی ، چوب بازی ، کشتی گیری و ممم نه تنها به عنوان گذران اوقات فراغت ، که با هدف آما ه سازی فر
برای زندگی اجتماعی و مقابله با خطرات و هجو های احتمالی بو م
ر بیژ حیوانات هم بازی به عنوان آما گی برای جنگ است ، اما محدو است ولی ر میان انسان ها تنو زیا ی ار م
بازی ها به چند سته تقسیم می شوند :
1 بازی های حسی که هدف از آن پرورش حواس است م –
1 بازی هایی که هدف از آن نیرومندی انسان است م –
3 بازی های فکری –
8 بازی های اجتماعی که و سته به عنوان رقیب ر مقابل همدیگر قرار می گیرند م –
از خصوصیات بازی های اجتماعی ، تعدیل ر خو خواهی و تکروی فر و همراه شدن با گروه است و و آما ه سازی افرا
ر زندگی اجتماعی و مقابله با مشکلات و پیشامدهای اجتماعی است م
بازی کلمه ای است فارسی که اصل آن از واژیک پهلوی گرفته شده و به عنوان تفریح مجازی بکار می رفته است م
داستانسرایی و شاهنامه وانی
یکی یگر از اشکای تفریح و گذران اوقات فراغت ر نز ایلات و عشایر به خصوص ر ناز قاو تارک و لار ، برپاایی
مجالسی است که اصولا به خواندن شاهنامه فر وسی می پر ازند زیرا آنان به استان های حماسی و عشقی علاقمند بو ه و
به رشد و توسعه روحیه سلحشوری ر خو می پر ازند و از کسانیکه سوا کمی ارند و توانسته اند استان های شااهنامه را
از حفم شوند ، خواسته می شو که مجلس اری نمایند م
صفی نژا ر مور اهمیت شاهنامه ر میان عشایر کهگیلویه و بویر احمد از قوی کی خورشید نامی می نویسد : ر کنار جا ه
، جلوی قافله ها را گرفته و هرکس که سوا اشت به قبیله بر ه ، از وی پذیرایی می کر ند ، به او زن می ا ند تاا مجاالس
شاهنامه خوانی را برپا کنند م
نمایش
نمایش نیز مثل سایر رسو ر بیژ ایلات و عشایر وجو ار که نمایش ها یا نشان هنده استان های رزمی و حماسی است
و یا تعزیه و ر آخر اینکه ر جشژ ها و مراسم ویژه مثل میرنوروزی و کوسه انجا می گرفته است م ر اجرای ایژ نماایش
ها یا از حرکات و الفا کمدی و یا رفتار و گفتار جدی استفا ه می شده است م
موسیقی
از زمان های بسیار ور ر بیژ ایلات و عشایر موسیقی وجو اشته بطوریکه ر شاهنامه ، از موسیقی ر عهاد پیشادا یان و
کیانیان سخژ رانده است و ر عهد ما ها ، هخامنشیان ، اشکانیان و ساسانیان که او هنار موسایقی و نوازنادگی ر عهاد
باستان است ، از اشکای مختلف موسیقی استفا ه شده است م
امروزه بعد از گذشت نز یک به 1711 سای از پا شاهی خسرو پرویز ، نا شماری از الحان ساخته شده توسط باربد ر اشاعار
سرایندگان کُر از طوایف اهل حو کرمانشاه ، چون سیدالحو مایدشتی و خانای قبا ی سراینده خسارو و شایریژ کُار ی ،
آمده است م مانند : گن با آور ، هورمشا ، مشکاوا ، اورنگی ، حقه کاوس ، ماه بر کوهان ، آرایش خورشید ، سبز ر سبز ،
نوشیژ با ه ، مهرگانی و ممم م
مقا ها معمولا 3 نو است :
1 مقام های کنلام : که مذهبی هستند و اجرای آن جز ر جمخانه ) نیایشگاه اهال حاو ( و باه هنگاا نیاایش و آ اب و –
مناسک ینی مجاز نیست م
1 هور وانی و بیت وانی : گل و ره ، و نگی ، ساروخانی ، سحری ، خان امیری و ممم م –
3 مقام های مجاز : که نسبت به و مقا بالا ر مرتبه پایینتری قرار ار م –
سرو های مذهبی ) کلا ها ( اهل حو همراه با طنبور ) ساز مقدس ( رمز یاری و سر سپر گی با خالو است ، از ایاژ رو ر
نگهداشت آن کوشیده اند م
رباره موسیقی غیر مذهبی ،” بایل نیکیتیژ ” می نویسد : آوازهای غیر مذهبی کُر ها هم بر پایه موضاو هاای عشاقی و
غنایی و هم قهرمانی ترکیب یافته اند م
فقیرتریژ عشایر کُر از لحا آوازها و نغمه های لنواز غنی هستند م قصه های کوتاه ) چریکه هوره ( رباره جناگ هاا –
که به آواز می خوانند ر حیژ کوچشان به سمت چراگاه های تابستانی و به هنگامی که ر گر نه های سنگلاخی توقف مای
کنند ، طنیژ انداز است م
موسیقی ر نز ایلات و عشایر ” لنر ” بیش از اینکه شا ی بخش باشد ، حزن انگیز است و به احتمای زیا لیل آن ، هجاو
اقوا مهاجم باشد م
رقص در میان ایلات و عرایر
از موضوعاتی که ر کنار موسیقی قرار می گیر ، رقص و پایکوبی و ست افشانی است که معمولا ر ایلات و عشایر ، ر
کنار هم قرار گرفته ، ست به ست هم ا ه و همه با هم یک حرکت را اجرا می کنند م ر بعضی از ایلات و عشایر ، زن و
مر ر کنار هم هستند ، مثل کُر ها و ر بعضی از ایلات زن و مر جدا از هم می رقصندم ر اینگونه رقاص هاا کاه از
لحا حرکت پا ، تندی و کندی و نو آواز با همدیگر تفاوت ارند ، وجاه مشاترک آن هاا سات ر سات ا ن هماه
رقصندگان است که نفر اوی و نفر آخر ستمالی ر ست گرفته و سایریژ را هماهنگ می کنندم
اقوام کرد
کر ان ر شمار مهمتریژ ایلات ایران به شمار می روند و شامل طوایفی مانند : مکری ، گوران ، کلهار ، سانجابی ، قباا ی ،
زعفران لو و شا لو می باشند م
قسمت اعظم ر شمای غرب و غرب ایران ، ر مرز ترکیه و عراق از جنوب ماکو تا شمای لرستان سکونت ارند م
کر های ایران ، همه از یک ریشه و نژا آریایی هستند م زبان آن ها بازمانده زبان های اصیل کهژ ایران است و ر بخاش
از یگر زبان ها رای تر استم کوچ نشیژ هاای ، » کر ی مکری « و » کر ی سنه « های مختلف فرق می کند اما لهجه
کر ، غالبا سنی مذهب هستند م
ومرگان ، کر ان کوچ نشیژ مکری را اینگونه توصیف می کند :
مر می هستند زیبا ، با قد متوسط و شانه عریض و سینه سنگیژ برآمده ، ارای اندامی متناسب و کله ای کوچک م موهاای
سیاه و کمی مجعد ، پیشانی بلند ، بینی عقابی ، چشم های رشت به رنگ سیاه تند ، با ابروهای پرپشت و گونه های برجسته
و گلگون ، ریشی سیاه و کم پشت ارند م
پوشاک : پوشاک مر را نیم تنه ای با شلوار بسیار گشا و پیراهنی با آستیژ فراخ و بلند تشکیل می هد م روی کت آن ها
ملیله وزی شده و مندیلی به سر می نهند م
زنان کر با امنی کوتاه نیم تنه ملیله وزی شده و شب کلاه ظریف ، از خوش پوشتریژ زنان ایلات محسوب می شوندم
ایلات کر را ر قلمرو جغرافیایی ، به علت تفاوتی که با هم ارند می توان به و سته تقسیم نمو :
1 ایلات کر آذربایجان 1 ایلات کر کر ستان و کرمانشاه – –
بطور کلی تمامی ایلات و عشایر کر کوچنده و کر هایی که به صورت یکجانشیژ ، ر شهرها و روستاها زندگی می کنند ،
از چند وجه ارای خصوصیات مشترک و جالب توجه می باشند م مسکژ کر ها ، غذا ، بازی ها ، آ اب و رساو و فولکلاور
هر کدا ، نکات بسیار زیبایی است که ر جای خو به بررسی هر کدا می پر ازیمم
می نامند م یک مای از قسمت های زیر تشکیل شده است : » مای « عشایر و مر کر ، خانه را به هر شکل و صورت
1 نیشتمان : اتاق بزرگی که شامل و قسمت است م قسمت عقب اجاق و انبار آذوقه است م ر ایژ محل برای نگهداری آر –
،غلات و حبوبات از کنو Kano و برای نگهداری روغژ از هیز Hiza ) خیک ( استفا ه می کنندم قسمت جلو که با نمد
یا گلیم مفروش است ، محل نشستژ ، غذا خور ن و خواب خانوا ه است م
1 میوان خان : میوان هانه از نیشتمان کوچکتر است و با گلیم و قالیچه مفروش می گر م –
3 برهیوان : اتاق نشیمژ پاییزی م 8 کا ان : انبار علوفه م – –
7 گوور : طویله م 8 گل خان : آغل م – –
7 تپای ان : انبار سوخت م 1 کلانه : مرغ ان م – –
9 کنه لان : جای نگهداری مشک های آب م –
ر کتاب خو ، بخشی را به مسکژ و انوا آن اختصاص ا ه است و به توصیف و نو » کر شناس معروف « بازیل نیکتیژ
مسکژ پر اخته است : 1 خانه 1 سیاه چا ر – –
* بطور کلی خانه مشتمل بر و قسمت است :
1 قسمت اوی که خو شان کولان می نامند ، نوعی الان یا راهرو است که ر آن کوزه های آب ، هیز و موا ساوختنی ، –
جاروب و ممم را نگاه می ارند و انبار تابستانی ) کوچیک ( نیز ر همان جا واقع است م
1 قسمت و اتاقی است که ر آن زندگی می کنند م ر وسط آن تنور قرار ار که به شکل کوزه بزرگی ر زمیژ تعبیه –
شده است م
* سیاه چا ر : چا رهای ایلات و عشایر ، منزی های سبک و قابل حملی هستند که آن ها را به آسانی جمع نمو ه و بر پشت
حیوان قرار می هند و هر کجا که بخواهند ، میروند م چا رهای کر ها از تکه پارچه های سیاه که از موی بز بافته و به هام
یا خانه سیاه می گویند م رون چا ر با فرش های زیبا و مجلل مفاروش » رش مای « وخته شده اند ، تشکیل یافته که به آن
شده اند م چا رهای بزرگ ، به وسیله تجیر ) حصیر ( به اتاقک هایی تقسیم می شوند م یک اتاق مختص زناان و اتااقی هام
مختص رلیس خانوا ه است م
ذاهای ایلات کرد
کر ان غذاهای متنوعی ارند : غذاهای تابستانی و غذاهای زمستانی م
غذاهای تابستانی :
1 نان و و ) نان و وغ ( ، غذای عمومی عشایر و روستاییان م –
1 کلانه : از خمیر و پیاز ، گیاه معطر صحرایی موسو به پیچک و کره می سازند که از بهتریژ غذاهای مقوی است م –
3 سیر و ماس ) ماست ( : نان و سیر را ر وغ کهنه موسو به وچژ ترید کر ه و روغژ اغ روی آن می ریزندم –
8 پلاو : برن رسمی با عدس یا کشمش م –
7 قارومه : گوشت قیمه شده با پیاز سرخ شده م –
غذاهای زمستانی :
1 ونیه : بلغور گند پخته و وغ ترش را با گیاهان معطر رست می کنند ) به اصطلاح اهالی سنند و کرمانشاه –
” ترخینه ” ( م
1 شلم : گند خر شده ، شلغم و انه انار م –
3 نیسک – Nisk : آش عدس م
8 انه کلانه : آش گند و نخو م –
7 سیف و رون – Sife – u – Ron : سیب زمینی پخته را با پیاز و روغژ سرخ می کنند م
8 پلاو گوشت : برن رسمی با گوشت م –
کر ها ارای ا بیات شفاهی بسیار غنی هستند م فولکلور کر ی یعنی آن سته از آثار منظو و منثور کاه بادون اینکاه بار
صفحه کاغذ رقم ز ه باشد ، سینه به سینه از نسلی به نسل بعد منتقل می گر و غالبا گویای آ اب و رسو آن ها می باشاد
و عبارتند از:
1 هور یا گورانی : به معنی منظومه به گویش اورامی که به صورت شفاهی تنها از راه شنیدن باقی مانده اند و بیانگر استان –
مای نامناد م از » هوره خوان « قهرمانی ها ، عاشقی ها و حماسه هایی هستند که سراینده آن معلو نیست و خواننده آن را
هوره های حماسه ای مشهور : استان رستم و سهراب ، رستم و اسفندیار و ممم
1 چریکه یا بینت : منظومه های عشقی و قهرمانی به گویش کر ی کرمان ) گویش مر مهابا و سقز ر ایران ( سارو ه –
می نامند م » گورانی چوییژ « شده اند م و خواننده آن ها را
رقص کردی : سرنازن ، سرچوبی کش ، شیخانی ) تند ( ، رونیه ) معمولی تریژ رقص ( ، سه په یی ، میلانه ) شانه ها ( م
اقوام لر
اقوا لر ر غرب رشته کوه زاگرس و جنوب کر ستان سکونت ارند م برخی از جغرافی نویسان مانند ابژ بلخی و اصطخری ،
لرها را از طوایف کر می انند م با ایژ تفاوت که لرها پیرو مذهب شیعه می باشند م ر مقابل به عقیده بعضی ها ، لرهاا باا
عناصر نژا ی بیگانه چون ترک ها و سامی ها ترکیب شده اند ولی احتمای بستگی لرها با کر ان بیشتر از سایر نژا هاست م
لرها از خویشاوندان نز یک اقوا پارس هستند و زبان های لری از لهجه های نز یک به زبان های ایرانی بخصاوص پهلاوی
اشکانی و ساسانی است م
ر نژا شناسی ایران ، لرها را چنیژ توصیف می کند : قد متوسط ، جسم نیرومند ، موی سیاه ، ابروانای پار » وخانیکوف «
پشت ، بینی بزرگ و عقابی ، گونه برجسته و گر ن کوتاه م
ایلات و طوایف لرستان عبارتند از : کاکاوند ، ملک شاهی ، یوسف وند ، سیران وند و کبیر کوهی که ر مناطو پشت کوه
سکونت ارند م
سکوند ، فولا وند ، عیسوند ، حاجی وند ، زلفی و میر ها ی ر نواحی جنوب و مغرب بروجر ساکژ هستندم
ایلات بختیاری به عنوان مهمتریژ یلات و عشایر لر ) هفت لنگ و چهار لنگ بختیاری ( از فارس و اصفهان تا خوزساتان و
لرستان را ر قلمرو خو ارند م
تما بختیاری ها به و ایل بزرگ هفت لنگ و چهارلنگ تقسیم می شوند و هرکدا به نوبه خو به چند شاخه و تیره قسمت
می شوند م
بختیاری ها مانند ایلات یگر تعدا ی اسکان یافته و تعدا ی یگر هنوز چا ر نشیژ می باشند م ییلاق و قشالاق بختیااری هاا
بیژ طولی اصفهان تا فارس و خوزستان ) مرز ایلات قشقایی ( صورت می گیر م منبع معیشت و زندگی بختیاری هاا مانناد
همه ایلات لر است که اهم آن زراعت و پرورش ا می باشد ، ولی صنایعی مانند نخ ریسی و پشم ریسی و بافت گلایم و
قالی بیژ آن ها روا ار م
1 عرایر لک و لر –
بطور کلی طوایف لرستان به و بخش لک و لر تقسیم می شوند م لرها و لک از نظر لهجاه ، سانژ ، آ اب و برخای مساالی
مذهبی با هم متفاوت هستند م ایلات و طوایف لک ر شمای و شمالغربی لرستان ر منطقه کر نشیژ سکونت ارند م لک ها
ر اصل جنوبی تریژ گروه قبالی کر به شمار می آمده اند ، اما امروزه با طوایف لر آمیخته و همسان شده اند م لک ها شامل
طوایفی چون لقان و باجلان و مافی می باشند م
لرهای ایران ر لرستان ، ایلا ، چهارمحای و بختیاری ، کهگیلویه و بویر احمد و بخشی ر استان فارس و بوشهر زندگی مای
کنند م
1 بختیاری ها –
بختیاری ها یکی از شعبه های اقوا قدیم نژا آریایی هستند که سکونتگاه های اصلی بختیاری ها ، محدو ه شارقی و غربای
کوه زاگرس ر قلمرو کرمانشاه ، همدان ، لرستان ، خوزستان ، چهارمحای و بختیاری ، کهگیلویه و بویر احمد و غرب استان
فارس کنونی است م
وجه تسمیه بختیاری
هر وت مورخ یونانی ، بختیاری را باکتری می اند که نا قبیله است که از بلخ ) ر قدیم سرزمسژ بلخ را باکتر و مار آن
را باکتریان می گفتند ( و شرق ریای خزر به جنوب سفر کر ه و ر آنجا مستقر شده اند م نظار یگار ایاژ اسات کاه ر
گذشته ، لرها به و گروه لر بزرگ و لر کوچک تقسیم شده اند م ر جنگ صفویه و عثمانی ها ، گروه زیا ی از ایل بزرگ
به سپاه شاه پیوسته ، با لاوری ای که اشتند شمژ را به سختی شکست ا ند و چون افرا لر بازرگ باا شارکت ر ایاژ
جنگ ، شاه را همراهی و یاری کر ه بو ند ، لر بزرگ را بختیاری نامیدند ) جغرافیای کوچ نشینی (م
3 وراک و مصرف آن –
نان غذای اصلی عشایر بختیاری است و ر زمان وفور موا لبنی ، ماست و وغ همراه آن است م باا اینکاه عشاایر منطقاه ،
تولیدکنندگان اصلی گوشت مصرفی مناطو همجوارند ، اما خو کمتر مصرف می کنناد م ر الگاوی غاذای عشاایر منطقاه
بختیاری مصرف سبزی های خوراکی خو رو و انوا میوه های جنگلی متداوی است م مصرف چای و خانیات نیاز ر میاان
عشایر بسیار متداوی است م
4 مراسم منلی –
ایژ نو مراسم خاص منطقه است و علیرغم مشابهت هایی که با مراسم سایر نقاط عشایری ایران ار ، ویژگی بومی بختیاری
ها را نشان می هد م اهم ایژ مراسم از قرار زیر است :
* مراسم الب باران
ر مواقع خشکسالی ، یک نفر آ کوسه )بی ریش و سبیل ( را انتخاب می کنند م برایش ریش و سبیل می گذارنادم یاک
کیسه چرمی بزرگ روی سرش قرار می هند م لباس های گشا ی به تژ می کنند و کیسه ای هم روی وشش می گذارناد م
سپس عده زیا ی ور او را گرفته و با هم و سته جمعی به ر خانه ها می روند و شرو می کنند به خواندن ایژ شعرها :
هارهار هارونک ، خدا بزن بارونک سی او عیای ارون ، خدا بزن بارونک
گندما که زیر خاکژ ، ز تشنلی هلاکژ هارهار هارونک ، خدا بزن بارونک
آنگاه شخصی که به ر خانه یا چا رش رفته اند ، مقداری آر یا گند به آن ها می هد م ر پایان از آر های جماع شاده ،
نانی می پزند و تکه چوبی ر میان نان ها قرار می هند م آن را بیژ سایریژ تقسیم یم کنناد و کسای کاه چاوب از ناانش
ربیاید ، او را می گیرند و آنقدر کتک می زنند تا یکنفر بیاید و ضمانت کند و بگوید که تا فلان روز باران می بار م اگار
ت روز تعییژ شده باران نبار ، ضامژ را کتک می زنند تا یکنفر یگر ضامژ او شو م ایژ کار تا آمدن باران ا امه ار م
* مراسم چ کچلون
ایژ مراسم به هنگامی برگزار می شو که باران زیا ببار و خسارت به بار آور م
* تنه سوران
از یگر رسومی که بختیاری ها به آن اهمیت می هند ، ختنه سوران است که قبلا جشژ آن هاا سات کمای از عروسای
نداشت م ر ایژ جشژ نیز مراسم ستمای بازی و چوب بازی برقرار بو م ختنه بر عهده سلمانی ها است که از بهار تا اواخار
تابستان ر میان مای های ایل می گر ند و پسر بچه ها را ختنه می کنند م
* اعیاد ملی مذههی
بختیاری ها برای اعیا ملی و مذهبی ، به ویژه عید نوروز ، مراسم سیز ه بدر ، بزرگداشت تولد المه ، عید قربان ، عید غدیر و
عید فطر اهمیت خاصی قائلند م شب عید ر چا رهای خو می مانند ، ولی روز اوی عید با لباس های مخصوص خو و کالاه
های لری کجی که به سر گذاشته اند ، به ید و باز ید می پر ازند م
بختیاری ها اعتقا ارند لباس سیاه را حتما باید تا قبل از نوروز از تژ رآور زیرا ر غیر اینصورت بااروری و نعمات از
طایفه رخت خواهد بست م
5 پوشاک بختیاری ها –
الف ( ت پوش زنان
لچک : کلاه چه ، علاوه بر سکه های وخته شده بر لبه لچک ، منجو و الماس وزی نیز می باشد م –
مِی نا : روسری که به شیوه خاص ور سر و گر ن پیچیده و بلندی آن از پشت تا نز یک زانو می باشد م –
جومه جوه : پیراهژ بلند و چاکدار که نو مر انه آن نیز وجو ار م –
شولار : شلواری حدو 7 تا 8 متر پارچه که بالای آن چیژ ار است و به شلوار قری معروف است م –
پاکش : زیر شلواری م –
کت زنانه که بیشتر اوقات از جنس مخمل استم –
میل پا : حلقه نقره که به مچ پا می بندندم –
میل ست : حلقه نقره که به مچ ست می بندندم –
بند سیزن ) سوزنی ( : زنجیری همراه با سکه که از و پهلوی سر به پشت کمر زنان آویزان می شوند م –
ب ( ت پوش مردان بختیاری
گیوه ، جلزقه ) جلیقه ( ، چوقا ، کت ، شلوار گشا ، کلاه نمدی ، شلوار ور کمر م –
6 موسیقی بومی –
مقا های موسیقی ایل بختیاری به نا بیت معروف هستند م از معروفتریژ آن ها مقا گله اری ، برزگری ، ابوالقاسم خاان و
مقا شیرعلی مر ون که تعدا آن ها 11 تا 17 مقا است م
می گویند م توشامای هاا ارای طایفاه و محال » توشمای « هر طایفه و تیره ، نوازندگان محلی ویژه ای ارند که به آن ها
زندگی جداگانه ای هستند و مخار خو را با شرکت ر مراسم عروسی ، عزا اری و جشژ های یگر به ست می آورند م
ر مراسم عروسی ، توشمای ها ترانه هایی را که شعرای محلی سرو ه اند ، می خوانند م موضو ایژ ترانه ها بیشاتر ر شارح
قهرمانی های برخی سلحشوران ایل و یا با جنبه عاشقانه می باشد م
بختیاری ها توشمای را مر می پاییژ تر از خو می انند م هر چند خو آن ها به ایژ موضو واقفند که توشمای ها ر غام و
شا ی آنان شریکند م آلات موسیقی بختیاری ها شامل کرنا ، ساز و هل است م
7 رقص های منلی –
ر مراسم عروسی زن و مر با هم می رقصند ولی زنان و مر ان بختیاری ر رقص سته جمعی ر نبای هم قرار می گیرناد
و به ایژ صورت است که یک قسمت از ایره را زنان و قسمت یگر را مر ان تشکیل می هند م
رقص ستمای : زنان با لباس رنگارنگ و زیورآلات مخصوص ، ر رقص ستمای شرکت می کنند م –
رقص آرا : ر ایژ نو رقص ، افرا سه قد را به طور ضربی به جلو برمی ارند و و قد یگر به عقب برمای گر ناد و –
ایژ رفتار طوری تنظیم شده است که از ایره منظم خار نمی شوند م
رقص تند : حرکت پا مثل رقص آرا است ، اما ریتم تندی ارند و به عقب برنمی گر ند م –
رقص مجسمه : با آهنگ ساز اجرا می شو م هروقت نوای ساز قطع می شو ، افرا نیز ر همان حای می ایستند تا آهناگ –
بعدی نواخته شو م
چوب بازی : ایژ بازی و نفره است و اغلب ر موقع عروسی صورت می گیر م ر ایژ بازی یک نفر مهاجم و یاک نفار –
مدافع خواهد بو م
8 بازی های سنتی –
الخترو : ر ایژ بازی و سته و نفره روبروی هم می ایستند م هر نفر یک پای خو را بلند کر ه و با ست پاچه شالوار –
خو را می گیر و همدیگر را هل می هند و هرکس که افتا ، بازنده است م
کله بر : چهار سنگ و یک پیش سنگ ) 81 متر طوی ، 11 متر عرض ( –
سوارکاری و قیقا : از جمله سرگرمی بختیاری ها ر مراسم عروسی ، سوارکاری است م –
بر اشتژ ستمای ر میدان م –
9 الکوبی –
زن ها برای پسر ار شدن و بعضی برای رمان ایژ کار را انجا می هند م
اقوام ترک
ترک زبانان به و سته عمده و چند سته کوچک تقسیم می شوند :
الف ( سته اوی ایلات آذربایجان هستند م مانند : شاهسون ها ، ارسباران ، خلخالی م
ب ( سته و ایلات فارس می باشند م مانند قشقایی و ایلات خمسه م
الف ( ایلات آذربایجان : ر منطقه آذربایجان سکونت ارند م معیشت آن ها امپروری است م مراتع امنه های سهند و سبلان
بهتریژ چراگاه های تابستانی برای احشا آنان است و عموما به ییلاق و قشلاق کوچ می کنند م
ایلات شاهسون :سابقه آن ها به وران شاه اسماعیل صفوی می رسد م به زبان آذری تکلم می کنند و ر مقایساه باا ساایر –
ایلات از همه قدرتمندتر هستند م مر ایژ ایل چابک و پر تحرک بو ه و ر حای حاضر به اسکان و زراعت ، گرایش پیادا
کر ه اند م قلمرو اصلی آن ها حواشی ارس و ارتفاعات اهر و مشکیژ شهر می باشد م
عشایر ارسباران بیشتر ر مناطو کوهستانی و جنگلی به سر می برند م قلمرو عمده کوچ نشینان ر آذربایجان شرقی است م –
ایلات ارسباران ر تابستان به ارتفاعات ارسباران و سبلان می روند و ر زمستان به شت مغان و کراناه رو ارس روی مای
آورند م ورزیده تریژ امداران را ر میان ایژ ایل می توان جستجو کر م
ایل خلخالی ر اطراف خلخای و جنوب ار بیل سکونت ارند م –
ب ( ایلات فار : ایلات فارس ر مقایسه با سایر ایلات ایران ، از لحا وسعت قلمرو سکونت و جابجایی مهمتر می باشاند
م مجمو ایلات و طوایف فارس بالغ بر چهل ایل و طایفه است ، که بنابر عقیده برخی ، غالب آن ها از نواحی ور ست به
فارس آمده اند م مهمتریژ آن ها ایل قشقایی و خمسه می باشند که حدو قلمرو قشقایی از آبا ه تا فیروزآبا و کازرون است
* ایلات قرقایی
به لیل اهمیتی که ایل قشقایی از نظر حفم آ اب و رسو محلی خو نسبت به سایر ایلات آذری زبان ارند ، به بررسی ایاژ
ایل می پر ازیم م ویژگی های موجو ر ایل قشقایی معرف فرهنگ پابرجا و استوار ر میان کلیه آذری زبانان است م
قشقایی یکی از و ایل بزرگ ایران است و از ایلات ترک زبانان به شمار می روند م مرکز اصلی ایاژ ایال فاارس اسات م
قشقایی ها ر وره های مختلف به ایژ سرزمیژ کوچیده و ساکژ شده اند م
استقرار ایلات ترک ر مناطو گوناگون ایران ر وران سلجوقیان ، مغولان ، تیموریان و صفویه شدت یافته است م پااره ای
از مورخان ، مسکژ اصلی ایل قشقایی را آذربایجان و تبریز می انند م ترانه های فولکلوریک قشقایی ها هم ایژ نظر را تأیید
می کند م
وجه تسمیه
باو ه یعنای بگاذار و – » قاچ قویی « روایت های مختلفی ر مور وجه تسمیه قشقایی ذکر شده است که یکی از آن ها
فرار کژ و تدریجا از کثرت استعمای ، قشقایی شده است و به همیژ لیل بیژ سایر ایلات شیراز ، خاصه باویر احمادی هاا
معروف است که ” ترک پاشنه ندارند ” م بعضی استقامت نمی کنند و می گذار و فرار می کند م
باه معنای » قااچ قاایی « میرزا حسژ فسایی ) صاحب فارسنامه ناصری ( رباره نا قشقایی معتقد است که ریشه ایژ نا
گریخته بو ه است و ر ایژ باره می نویسد : چون ایل خل از اراضی ممالک رو به خاک عراق عجام آمدنادمگروهی از آن
ها فرار کر ه و ر ممالک فارس توقف نمو ند و مر مان خل ایژ گروه را قاچ قایی گفتناد و یگار اینکاه ” قاشاقه ” ر
گویش ترکی به چهارپایان ، مخصوصا به اسبی که ر پیشانی نشان سفید اشته باشد ، گفته می شو م
سابقه تاریخی
ایل قشقایی را قبل از وره صفویه از قفقاز به شمای ایران کنونی نقل مکان ا ند و سپس ر زمان شاه عباس اوی آن ها را به
فارس کوچاندند م ر سای 1187 ق نا رشاه پس از فتح گرجستان ، شصت هزار خانوار ایالات قشاقایی ، شاهساون و افشاار
آذربایجان را کوچانده و ر شهرهای خراسان جای ا اما ر زمان کریم خان به لیل قدرت و اعتباار ایالات قشاقایی ر
ربار ، به مناطو قبلی خو بازگشتند م
اوایف و تیر های ای قرقایی
1( اایفه در شنوری : یکی از طوایف مهم ایل قشقایی است که تعدا ی از آن ها تخت قاپو گر یاده و بقیاه هام ر حاای
اسکان می باشند م
1( اایفه عمله : طایفه عمله یا عمای اجرای ستورات و فرمان های ایلخانی ) جمع آوری حو مالکاناه ، رسایدگی باه اماور
کشاورزی ، تنظیم امور ایل و ممم ( با اینکه اکنون سمت و وظایف قبلی خو را از ست ا ه اند ، هنوز هام باه اسام عملاه
خوانده می شوندم
طایفه عمله ارای یک تیره به نا صفی خانی است که ایژ تیره از 71 زیر تیره تشکیل شده است م
3( اایفه فارسنیمدان : ایژ طایفه زمستان ها ر حوالی شهر کازرون و تابستان ر پیرامون شهرستان های آبا ه و قمشه به سر
می برند م
8( اایفه شش بلوکی : چون مر ایژ طایفه ر اصل از ناحیه شش بلوک خلجستان به ایژ منطقه آمده اند به شش بلوکی نا
گرفتند و از راه زراعت و گله اری امرار معاش می کنند م
7( اایفه کرکولی : طایفه کشکولی به و طایفه کشکولی بزرگ و کوچک تقسیم می شاوند و بار روی هام از 71 تیاره
تشکیل گر یده است م
مساک ای قرقایی
خوانده می شو را از موی بز و به رنگ سیاه می بافند م ایژ چا رها باه شاکل » بوهون « الف ( چادر : چا رهای ایلی را که
مستطیل است و از چند بخش گوناگون تشکیل شده است م
به جز چا ر سیاه که چا ر رسمی است ، چا رهای برزنتی سفید یا اخرائی رنگ و پوشش برای پذیرایی مهمان هاا و بارای
استفا ه ر جشژ ها و عروسی ها وجو ار م گاهی ر رون ایژ چا رها شستشو می کنند و باز یک ناو چاا ر کوچاک
مستطیلی شکل از کرباس سفید رنگ نیز ارند که ویژه آبریزگاه است م چا ر آبریزگاه به وسایله تجیاری از میاان باه و
بخش مجزا تقسیم می شو و ر قسمت وسط آن چاله کوچکی کنده اندم
ب ( انه های روستایی : بعضی از عشایر قشقایی ر گرمسیر و یا ر سر سیر ارای مساکنی هستند که همانند خاناه هاای
روستاییان می باشد م ایژ خانه ها از خشت خا ، گِل ، سنگ و آجر ساخته می شو و چوب و حصیر و شاخ و برگ رختان
هم سقف آن را می پوشاند م
پوشاک قرقایی
الف ( پوشاک زنان : پوشاک زنان قشقایی بسیار زیبا و جالب توجه است و عبارتست از : چهار یا پن اماژ چایژ ار کاه
تنبان یا زیر جامه نامیده می شو و تنبان ها را روی هم می پوشند و هر کدا از 11 تا 18 متر پارچه وخته می شو م تنباان
های زیری از پارچه ارزان مانند چیت و امژ های رویی از پارچه های بهتر مانند مخمل یا تور است م
پیراهژ زنان تا ساق پاا ، یقاه بساته و آساتیژ بلناد اسات و ر و طارف پااییژ چااک ار کاه روی اماژ هاا قارار
می گیر م اگر پیراهژ گلدار نباشد ، پیش سینه را پولک وزی می کنند م
بر روی سر کلاخچه ای ) کلاهچه ( و بر روی کلاخچه ، چارقد تور یا زری سه گوش بزرگای سار مای کنناد و آن را باا
سنجاقی محکم زیر گلاو مای بندناد و روی آن را ساتمای کلاغای رنگای مای بندناد و کلاغای را از پشات سار گاره
می زنند و قسمت زیری آن را از پشت آویزان می کنند م
پوشش پایشان کفش سا ه یا گیوه است ، جوراب نمی پوشند و انه میخک خوشبو را به عنوان گلوبند ر کنار سایر زینات
آلات استفا ه می کنند م
ب ( پوشاک مردان : لباس مر ان عمدتا کت و شلوار است م
آرخالو = لباس آستر ار بلند که تا مچ پا می آید م زیر آرخالو ، پیراهژ به رنگ های گوناگون سا ه یا راه راه با شلوار بلناد
می پوشند م کفش آن ها گیوه است و بر روی آرخالو ر قسمت کمر شای پهنی می بندند و کلاه و گوشای بار سار مای
گذارند که برای تمایز از سایر ایل ها بر سر می گذارند م
ویژگی های قومی مردم قرقایی
الف ( ا لاق و عادت
قشقایی ها مر می زحمتکش ، غیور ، لاور و مهمان نواز هستند م ایژ قو به قدری ر تیراندازی مهارت ارند کاه ساواره ،
کبکی را ر حای پرواز و خرگوشی را ر هنگا ویدن ، هدف قرار ا ه و می زنند م
آرنولد ویلسژ یکی از مدیران سابو نفت ایران و انگلیس ، رباره عشایر قشقایی می نویسد :
سکنه ایژ نواحی ر تیراندازی مهارت ارند م همواره به جنگ و پیکار ابراز علاقه می کنند م قشقاییان باه نوشایدن چاای و
کشیدن قلیان علاقه زیا ی ارند م مر ایژ ایل اجاق یا کانون پدری را محتر و مقدس می انند حتی وقتی که ختار باه
خانه بخت می رو ، پیش از رفتژ ، 3 بار به ور اجاق خانه پدری باید گر انده شو و سپس انگشتی از خاکستر اجاق را به
هان می گذار تا بدیژ وسیله از زحمات پدر حو شناسی نمو ه باشد م
ب ( اعیاد
قشقایی ها به اعیا نوروز ، فطر و قربان اهمیت می هند م روز قبل از عید به گورستان می روند و برای مر گان خو فاتحاه
می خوانند م بعد به حما می روند م زنان و کو کان به سر و ست خو حنا می بندند و لباس ناو مای پوشاند و شاا شاب
عیدشان باید حتماًًً پلو باشد م
عید فطر : ر ایژ روز همه افرا ی که به سژ بلوغ رسیده اند ، اعم از اینکه روزه گرفته باشند یا نه ، باید به اشخاص مساتحو
تیره فطریه بدهند م
عید قربان : ر ایژ روز خانوا ه فقیر و غنی ، گوسفندی که از قبل انتخاب کر ه اند را سم هایش را تمیاز مای کنناد و بار
برخی از قسمت های بدنش حنا می بندند و ر کنار بقا متبرکه عمل ذبح را انجا می هند م
1 تولد نوزاد او و تنه سوران –
اگر پسر نباشد ، ما ر نوزا مور غمخواری نز یکان قرار می گیر و اگر پسر بو ، خبر هنده مژ گانی قابلی مای گیار و
جشژ و رقص و آواز و ساز و هل برگزار می شو م
سلمانی قبل از ختنه کر ن که آن هم جشژ گرفته می شو ، ستمالی را ر جلوی کو ک می گاذار و 3 باار شااباش مای
گیر م هرکس نسبت به بو جه مالی ، مقداری پوی روی ستمای می گذار اما اکنون فقط پدرکو ک به سلمانی پوی مای
هد م
1 مراسم جر چله به در –
یکی از پرشکوه تریژ مراسم ، چله به ر است که وقتی 87 روز از فصل زمستان می گذر و طبیعت چهره جدیدی به خاو
می گیر ، چا ر نشینان تغییر مکان ا ه و جای چا رها را عوض می کنند و ایژ تحوی را چله به ر می گویند م ر ایاژ روز
مقدار زیا ی خار و خاشاک جمع آوری می کر ه و 1 ر یف آتش می افروختند و گوسفندان را از میان آن عبور می ا ند و
با بر هم ز ن ظروف مسی ، سر و صدای زیا ی می کنند و می گویند : ” چله به ر، قضا به ر ” م
3 مراسم الب باران کوسه گلی ( –
جوانان ایل ر تاریکی شب مراسم را اجرا می کنند م ر ایژ مراسم یک نفر خو را به شکل هیاولایی ر مای آور م لبااس
مشکی می پوشد م شای و پاپیچ به وی می بندند م شاخ بزرگی به سرش و ریش بلند به صورتش می گذارند و با آر صورتش
را سفید می کنند م چماقی به ست وی می هند و عده ای هم به نبای وی راه می افتند و به چا رها می روند و می گویناد :
باران آور ، کوسه کوسه گلینم ، شاخ زرینم ، شیرینی ا را می خوا م ” بعضی به او شیرینی می هند و طشت پارآب باه
سرش می ریزندم
4 مراسم جابجایی موقت –
ساعت و زمان را با استخاره تعییژ می کنند و ر جهت حرکت کوچندگان ، وجو ستاره نحس را خوش یمژ نمای انناد و
اگر ستاره ر مسیر حرکت نباشد ، کوچ می کنندم
5 مراسم جر اسفندما –
اسفند نمایانگر بهار ر ایل است م ر ایژ ماه به علت تغییر رجه حرارت هوا ، سرسبزی طبیعت ، زا و ولد
ا ها و وفور لبنیات ، مراسم جشژ اسفندماه می گیرند م
شب اوی اسفند مقداری جوهر قرمز ر آب حل می کنند و قسمتی از پشم گوسفندان را رنگ آمیزی می کنند م هنگا عصار
ختر بچه ها و پسر بچه ها مقداری علوفه خشک و خار جمع آوری کر ه و همزمان با غروب آفتاب آتش می زنند و شا ی
می کنند و صبح روز بعد خاکسترها را نگاه می کنند و اگر ر وسط آن جای پای شتر یا گوسفند یده شاو ، آن را شاانس
می انند م
رقص قشقایی نما همبستگی ، اتحا و وستی است م ر هنگا رقص همه ست ر ست و وشا وش یکدیگرند م زنان و –
مر ان ر کنار هم هستند م ستمای ر ست می گیرند و یا چوب بازی می کنند م زنان حوی یک ایره ایستا ه و کال Kel
می کشند م
رقص چوب ، رقص هلی ، رقص هلی سنگیژ ) یورقاهلی = رقص زنانه تند ( ، رقص هلی اوچ باسما ، رقص هلی بش باسما )
بعد از 7 حرکت پا ، ست ها را به سمت بالا می کشند م ( م
چرا موسیقی قرقایی م انگیز است ؟
موسیقی قشقایی با احساسات و عواطف و گذشته آن ها هماهنگ و ایژ هنر ملی که معرف خواست های قلبی و آرا کننده
آلا رونی آن هاست ، سای هاست از ستبر حوا ث و ایا ، تا حدی مصون مانده است م
با موسیقی خو گرفته اند ، هر چند جنبه غم و اندوه ار م برای مثای بی گناه کشته شدن سیاوش به ست افراسیاب و کشاته
شدن ایر پسر فریدون به ست برا ران خو ، موجب پیدایش آهنگ های غم انگیز و ملای آور ” کیژ سیاوش ” و ” کیژ
ایر ” شده و علت اینکه اغلب آهنگ های ایلات غم انگیز است ، می تواند لایل زیا ی اشته باشد :
1 عد لبستگی به نیای ما ی م –
1 مسایل و مشکلات زندگی کوچ نشینی م –
3 جریان های مذهبی و مصائبی که بر خاندان نبوت گذشته م –
8 مهاجرت های اجباری و تبعید و ور ماندن از غافله گروه ها م –
* ایلات مسه
عشایر خمسه از 7 ایل بزرگ : اینانلو ، بهارلو ، عرب ، باصری و نفر تشکیل شده و وجه تسمیه عشایر خمسه نیز باه همایژ
علت است م ایل های مذکور به جز ایل عرب ، بیشتر از قشقایی ها هستند که به مرور زمان تخت قاپو گر یده اند و ر شرق
و جنوب شرق فارس زندگی می کنند م
1 ایل عرب : مر ایژ ایل ر اصل از عربستان ، یمژ و عمان به فارس مهاجرت کر ه اند م عشایر عرب ر ساده نخسات –
اسلامی به ایران آمده و ر جنوب ایران و گروهی ر سرزمیژ فارس و گروهی یگر ر خاک خوزستان اقامت نمو ه اناد م
گویش مر ایژ ایل مخلوط است زیرا ر آن واژه های عربی ، ترکی ، لری و فارسی وجو ار م
1 ایل اینانلو : مر ایژ ایل پیش از تخت قاپو شدن ر مرو شت و ر ناحیه اراب و فسا ، ییلاق و قشلاق می کر ه اند و –
از سای 1179 شمسی ، زندگی چا رنشینی را رها کر ه و به زراعت پر اخته اند م
عشایر اینانلو از ترکستان آمده و ر فارس مستقر شده اند م
3 ایل بهارلو : مر ایژ ایل ، سای ها قبل اسکان یافته و ر حوالی رو اراب به سر می برند م منطقه گرمسیر و سر سیر آن –
ها بیژ مرو شت ، سروستان و اراب است م
8 ایل باصری : آن ها ر شت ها و کوه های جنوب ، شرق و شمای شهر شیراز ، ییلاق و قشلاق می کنند و از راه زراعت –
و گله اری امرار معاش می کنند م
7 ایل نفر : رئیس ایژ ایل از زمان حکومت نا رشاه افشار ، حاجی حسیژ خان نفار باو و مار آن ر ناحیاه گاراس ) –
Geras ( زندگی می کنند م
اقوام بلوچ
قلمرو سکونت ایلات بلوچ تنها بلوچستان نیست م بلکه ایژ ایل ر سیستان و بلوچستان و کرمان و حتی خراسان نیز ساکونت
ارند ولی ساکنیژ بلوچستان از اولویت برخور ارند م
ر مور استقرار بلوچ ر جغرافیای مفصل ایران آمده است که عمده آن ها از مهاجریژ ایرانی هستند که بعد از فتح اعاراب
از مغرب ایران کوچ کر ند و به نواحی مشرق و جنوب شرقی پناه بر ند م
سیستانی ها همه از نژا خالص ایرانی و بیشتر از نژا آریایی تاجیک می باشند ولی از نژا بلوچ و قائنی نیز ر سیستان وجو
ار م طایفه های سیستانی عبارتند از : براهوئی ، سربندی ، شهرکی ، سرگزی ، سیدها ) هاشمی و طباطبایی ( ، میر عارب و
ممم و طوایف عمده بلوچ عبارتند از : یار احمد زائی ، میر عبدی ، ناروئی ، سارانی ، سراوانی و غیره که خو هر یک به تیاره
های کوچکتر تقسیم می شوند م
ویژگی های نژادی مردم بلوچستان
به عقیده مر شناسان ، قو بلوچ از نژا آریایی می باشند م ایژ مر چشم و ابروی مشکی ، موهای پرپشت و مشاکی ، قاد
بلند و زیبا رو هستند م کلا مر بلوچستان مهمان نواز ، جنگجو ، لاور ، قانع ، بر بار و ارای تحمل و صبر بسیار ر مقابل
مشکلات هستند م ر وستی وفا ار و ر شمنی سر سخت هستند م مر بلوچ به تعد زو علاقه و توجاه بسایار ارناد و
فرزندان زیا ی را بوجو می آورند م آنان طلاق ا ن را زشت می انند م مر ایژ ناحیه به قلیان علاقه ارند ولی از تریااک
و الکل گریزانند م بلوچ ها ر تیراندازی و کوهنور ی نظیر ندارند زیرا از قدرت جسمانی فوق العا ه بالایی برخور ارند م
پوشاک مردان بلوچ
1 سربند : پارچه ای است تقریبا به طوی 1 متر و آن را همانند عمامه به ور سر می پیچند م –
1 پیراهژ : و نو پیراهژ ارند م یک نو آن ارای آستیژ بلند و یقه برگر ان است که چاکی نسبتا بلند ر و پهلو ار –
و نو و آن با آستیژ کوتاه و یقه بدون برگر ان می باشد م جنس پارچه ها از کتان است و به رنگ های سفید ، کار و
طوسی است م
3 شلوار : مر ان بلوچ همانند مر ان کر ، شلوار گشا با مپای تنگ ارند م –
8 کفش : سه نو کفش ارند م کفش بافته شده از گیاه ، کفش صندی چرمی ، کفش مجلل با نخ های ابریشمی الوان م –
پوشاک زنان بلوچ
1 جامک : پیراهژ زنانه است که پیش سینه ست وزی شده ار م –
1 تگو : چارقد م –
3 سریک : روسری بزرگتر از چارقد م –
8 پاجامک : شلواری که حاشیه مپای آن گلدوزی شده باشد م –
7 کرو : جوراب م –
8 کفش م –
زبان
زبان بلوچی ر میان لهجه های مختلف زبان ایرانی شکل و ترکیب خاصی ار و از جمله زبان های مهم ایاران اساتم ایاژ
لهجه به زبان پهلوی اشکانی و ساسانی نز یک است م زبان بلوچ به و شعبه شمالی و جنوبی تقسیم می شو که بلوچی شمالی
شامل : زاهدان ، خاش و سیستان ، و بلوچی جنوبی شامل نواحی ایرانشهر ، سراوان و چابهار است که تلفم بیشتر لغات با هام
متفاوت است م
رقص
ر منطقه خاش رسم است ر مراسم عروسی زنان و مر ان همراه با هم ر جشژ عروسی می رقصند اما ر یگر نقااط ایاژ
استان بستگی به شرایط ، محیط ، سلیقه ، رسو و عقاید مر ، رقص ها متفاوت است م ر بعضی نقاط فقط شعر می خوانند و
ساز می زنند م سرنا ، هل و وتار از ابزارآلات موسیقی ایژ منطقه می باشد م
صنایع دستی
صنایع ستی ر ایژ استان پر رونو است و از صنایع ستی آن ها می توان به موار زیر اشاره کر :
سفالسازی ، حصیربافی ، پشمی بافی ، جواهرسازی ، چا ربافی ، خورجیژ بافی ، قالیبافی ، سوزن وزی و ممم که ایاژ فعالیات
ها اکثرا زنان بلوچ انجا می هند و مهمتریژ آن ها سوزن وزی است م
نامگذاری فرزند
بلوچ ها اکثرا نوزا اوی خو را چنانچه ختر باشد ، به نا ما ر و اگر پسر باشد ، به نا پدر خو نا می نهند و انتخااب ناا
روزهای هفته برای اسم پسران بسیار زیا معموی است م به جز یکشنبه و سه شنبه که ایژ و روز را بد و نحاس مای انناد م
بعضی از خانوا ه ها اسم رختان را انتخاب می کنند مانند کهور و ممم و اسم ختران معمولا مرکب از و کلمه است مانند نور
کن ، مهر خاتون و ممم م
اقوام ترکم
ترکمژ ها که ر حقیقت از مهاجمیژ آسیای مرکزی به ایژ سرزمیژ هستند ، ر جنوب شارقی ریاای خازر و ر ناواحی
شمالی خراسان و شرق مازندران سکونت ارند م زبانشان ترکی است و چهره آن ها مغولی است م اگرچه ر سای های اخیار
ست از کوچ نشینی بر اشته اند ولی هنوز آ اب و رسو و سنژ یرینه قبیله ای خو را حفم کر ه اناد م پارورش اساب و
سوارکاری ترکمژ ها شهرت ار م مر مانی شجا و نسبت به ایلات یگر ایران خشژ تار هساتند م صانعت قاالی باافی از
گذشته های ور ر ایژ اقوا وجو اشته و قالی ترکمنی شهرت خاص اشته است م گلاه اری و کشااورزی از اشاتغالات
عمده ترکمژ ها می باشد م
ترکمژ ها به طوایف متعد تقسیم می شوند و 3 طایفه از میان آن ها اهمیت و نفوذ بیشتری ارند :
1 یموت ) ر ترکمژ صحرا ( : الف( تیره آتابی ب( تیره جعفربای –
1 کوکلان –
3 تکه –
قو کوکلان ر نواحی کوهستانی شرق گرگان سکونت ارند و قلمرو سکونت آنان تا اطراف بجنور کشیده می شو م
طایفه ” تکه ” بیشتر ر ترکمنستان سکونت ارند ولی حدو 111 خانوا ه آن ها ر اطراف گنبد ساکژ می باشند م
اساس زندگی ترکمژ ها بر پرورش اسب ، ماهیگیری و قالی بافی است که میزان هرکدا نسبت به منطقه سکونت متفااوت
است م ترکمژ ها به لیل اینکه ر یژ و مذهب تعصب خاصی ارند ، توتم و تابوهای فراوانی نیز ر بیژ آن ها یاده مای
شو م
ترکمژ ها برای خانوا ه به عنوان بنیا اصلی جامعه اهمیت فوق العا ه ای قائل هستند م زن ترکمژ همانند بسیاری از اقاوا و
عشایر ایرانی سهم مهمی ر زندگی ایفا می کند و یکی از خصوصیات مهم ترکمژ ها ، مهمان نوازی آنان است م
جشژ و شا ی ر میان آن ها اهمیت زیا ی ار م مرگ از نظر آن ها مشیت الهی است و انتقا معناایی نادار م هنگامیکاه
« مهمان برایشان می آید ، از او پذیرایی می کنند و بهتریژ خوراکی ها را برای وی مهیا می کنند م خوراک مهماانی آناان
( » چکدرمه Chek – der – meh ( نامیده می شو و شامل برن و گوشت است م
لباس زنان شامل پیراهنی بلند است که از رنگ های شا و گل و بوته ار پُر شده است م زنان ترکمژ بسیار به آ اب و رسو
اهمیت می هند و زنان شوهر ار حلقه ای زیر شالی که به سر می کنند ، می گذارند که نشاانگر ایاژ اسات کاه زن ارای
همسر و فرزند است م
معمولا مر ان ترکمژ ر مراسم سنتی و مذهبی خو کلاه های پوستیژ ار بر سر گذاشته و با قبایی بلند ر حالی که شالی به
کمر خو می بندند ، فریا گر ماجراهایی می شوند که تاریخ ایران ر خصوص ایژ نژا مظلو به خو یده است م
اقوام گیلانی
وضعیت جغرافیای سرزمیژ گیلان ، پوشش انبوه گیاهی ، سترسی به ریا و یگر عوامل اقلیمی ، مر گیلان را انسان هاای
شا اب ، سرزنده و با روحیه ای متفاوت با یگر نقاط ایران زمیژ بارآور ه است م مر گیلان وابسته به زمینژ هستند م زمینی
که قرن هاست محل کاشت برن است م ایژ محصوی بر پندارها و عقاید عامیانه مر ر سیساتم زنادگی اقتصاا ی و ناو
معیشت آنان بطور یکسان تأثیر نها ه است م
ریا نیز ر زندگی مر گیلان تأثیر زیا ی ار م بدست آور ن روزی از ریا ، قایقرانی و خلاوت نماو ن باا آب ، خاو
حکایتی مفصل ار م
گیل مر ان و گیل زنان ر تمامی فصوی سای ، وش به وش یکدیگر ر تمامی امور زنادگی فعالیات مای نمایناد م تناو
محیطی ، نو تنو معیشتی را برای آنان ایجا کر ه است م غذاهای عمده گیلانی ها عبارت است از میرزا قاسمی ، باقالاقاتوق
و کباب ترش م انوا شیرینی ها نیز مانند کلوچه ، رشته خشکبار و ممم را می توان نا بر م
اقوام مازندرانی
عد اختلاط بیژ ساکنان نواحی مختلف سواحل خزر باعث شده است که آ اب و رسو و عقاید مذهبی ، حتی لهجه ها و زبان
های خاصی ر نواحی نز یک به هم به وجو آید و ر طی تاریخ نیز به وجو خو ا امه هدم ر اساتان مازنادران ، جواماع
انسانی به و گروه مازندرانی و ترکمژ ها که هر یک ارای آ اب و رسو اجتماعی خاصی هستند ، تقسیم می شوندم ر ایژ
حوزه شهرها و روستاها به هم نز یک هستند و ر فاصله بیژ شهرهای بزرگ منطقه نیز شهرهای کوچاک و روساتاها قارار
ار م ر طوی زمان تر افرا مختلف با زمینه های اجتماعی فرهنگی متفاوت ، و ساکژ شدن آن ها ر شهرهای بازرگ ، –
به تدری به گرگونی ر آ اب و رسو محلی انجامیده استم
اولیژ نکته ای که ر ورو به مازندران توجه را به سوی خو جلب می کند ، نقش زنان ر امر فعالیات هاای کشااورزی و
امداری استم زنان مازندران از قدیم الایا وش به وش مر ان ر آبا انی سرزمیژ خو کوشیده اند ، به ویژه ر امر بارن
کاری تلاش زنان چشمگیرتر است م ر فصل سر سای که امکان کشت برن وجو ندار و ر مازار کااهو و سابزیجات
کاشته می شو ، باز زنان نقش مهمتری بر عهده ارند م
از وا نیز از آ ابی است که ر مازندران بسیار مور توجه است البته ر شهرها ، بسیاری از مراسم و خر ه فرهنگ ها کنار
گذاشته شده ، اما ر مناطو روستایی آ اب و رسو تا حد ممکژ بطور کامل رعایت می شو م
اهالی مازندران به روشنایی و نور آفتاب علاقه و اعتقا خاصی ارند ، بطوریکه به روشنایی و نورآفتاب قسم می خورناد م از
لحا رژیم غذایی ، آن ها وابستگی زیا ی به رژیم نشاسته ای به ویژه برن ارند ، به گونه ای که اگر ر یک وعده غاذایی
برن طبخ نشو ، گویا ر آن روز غذا میل نکر ه اندم
ذای منلی
گفته می شو بیش از 3111 نو غذای محلی ر ایران وجو ارند که هر یک شیوه پخت و ستورالعمل خاصای ار م مهام
تریژ غذاهای مخصوص ایران که کم و بیش رنگ ملی ارند عبارتند از: پلو، آبگوشات، چلوکبااب و کبااب و آشم تماا
غذاهای مناطو مختلف محلی ایران به لیل لذیذ بو ن ر همه نقاط مصرف می شوند ولی اگر بخاواهیم یاک سافره کلای از
غذاهای ایرانی را ترسیم کنیم بایستی انوا ماهی , برن و سبزیجات را ر شمای کشور. انوا کباب و آبگوشات را ر شامای
غرب و غرب. انوا آش و خورش را ر مرکز ایران. انوا ماهی ر جنوب و انوا خورش های محلی را ر شرق ایران قرار
هیم .
پلو یا چلو، برنجی است که با روغژ یا کره به طرزی خاص پخته میشو و احیاناً انوا سبزی ها، حبوباات و یاا کشامش و
زیره را نیز با آن مخلوط میکنند و ترکیبی لذیذ به وجو میآورندم چلو، که برن خالص سفید است اگر آبکش نشو به ناا
خوانده میشو م برن سفید )چلو( را با » کته « یا » می « خورش که آن هم ترکیبی از سبزی یا حبوباات باا گوشات اسات،
مصرف میکنندم خورش انوا متعد ار خورش های قیمه، فسنجان. قورمهسبزی و قیمه با مجان از معروف تاریژ خاورش
های ایرانی هستندم آبگوشت نیز از گوشت )به ویژه گوشت گوسفند( و سیبزمینی و گوجهفرنگی و حبوبات تشاکیل شاده
که غذای لذیذی است و » کباب « مصرف بالایی ار م ر ایران گوشت بریان کر ه روی ذغای نیز به نا خواناده میشاو و
انوا کباب تهیه و مصرف می شو م انوا گوشت شامل گوشت قرمز، مانند گوشت گوسفند، گاو و گوساله و گوشت سافید
از جمله طیور مانند : مرغ خانگی، کبک، قرقاوی و مرغابی و ماهیها و جانوران ریایی فلس ار کاه – باه موجاب ماذهب
نیستند به مصرف میرسندم تنها ر نواحی – » حرا گوشت « اسلا ساحلی، چون اطراف ریای خزر و خلی فارس است کاه
ماهی، غذای معموی همه روز است، اما ر برخی موار خاص، مانند شب نوروز )شب سای نو( ماهی، به ویژه مااهی و ی و
سفید، بر سر سفره بیش تر مر یده میشو م شر اسلا خور ن گوشت حیوانات رنده و گوشت خوار را حرا کر ه است .
صرف میکنند که از چای، » ناشتا « ایرانیان، صبحانه سا های به عنوان نان و پنیر تشکیل شده استم البته نیمرو. کره. مرباا و
عسل نیز ر وعده صبحانه مصرف می شو ولی ناهار و شا آن ها مفصلتر است و تهیه آن ها وقت بیش تری میگیر و با
آ اب خاصی خور ه میشو م ایرانیان به فژ طباخی و خوراک اهمیت خاصی می هندم ر ایران صرف میوههای لذیذ و اناوا
ترهبار، مانند خربزه و هندوانه و خیار، به ویژه پس از صرف غذا، معموی استم نوشیدنی رای ایرانیان ر تابساتان آب یاخ و
وغ )ماست و آب( و ر زمستان به ویژه چای است البته ر سراسر روزهای سای، چای پرمصرفتریژ نوشیدنی ایرانی است .
خانوا ههای ایرانی علاقه خاصی به تهیه انوا شربتها، مانند : شربت آلبالو، بِه لیمو و تمشک، مربا و ترشی )مخلوط از میاوه
و یا حبوبات و سبزیها با سرکه( مانند ترشی لیته، ترشی انبه و ترشی مخلوط نشان می هند و » سُاس « ایژ ترشای باه منزلاه
چاشنی غذاهای یگر مانند چلو با آبگوشت میشو و بُرناده « معمولاً غذاهای گوشت چرب را با ترشی که به اعتقاا مار
ست، » صفرا صرف میکنندم صرف تنقلات چون آجیل و میوههای خشک و هم چنیژ انوا شیرینیها، مانند قُطاب، ساوهان،
گز، باقلوا، بامیه و زولبیا نیز ر ایران بسیار معموی استم مصرف انوا شله زر و مسقطی نیز به عنوان سار ر ایاران رایا
مخلوطی از برن و زعفران و شکر است که شبیه ژله بو ه » شُله زر « استم تهیاه » ناذری « و ر روزهای مقدس باه عناوان
میشو و ر برخی خانوا ه ها نیز به عنوان سر مصرف می شو .
ر پارهای از روزهای سای و ر جشژها یا مراسم عزا اری، خوراکی های مخصوصی ر ایران تهیه می شوند کاه خااص آن
روز هستندم مانند شیریژپلوی روزهای جشژ که از خراشه پوست پرتقای و زعفران و احیاناً پسته، کشمش و گوشت یا مارغ
ایا سوگواری خوراک یگری است که آن » حلوا ی « با پلو پخته میشو م را از آر سرخ شده ر روغژ باه هماراه شاکر
میپزند و طعم خوبی ار و » حلایم « ایرانیان معمولا آن را برای اموات خو خیرات می کنندم خوراکی یگار اسات کاه از
گند ، با ا ویه و گوشت و روغژ رست میشو . طعم خوبی ار و معمولاً ر زمستان ها برای صبحانه مصرف می شو .
گفتنی است که ر جامعه ایران، نان ارای جایگاه خاصی است و به و نباید نعمت خدا را » نان نعمت خداست « اعتقا ایرانیان
کفران کر . بنابرایژ نان غذای اصلی جامعه محسوب و بدیژ لحا مقدس شمر ه میشو م انوا شیرینی های محلی ر سراسر
ایران تهیه و مصرف می شوندم آخریژ تحولی که ر شیوه تغذیه مر ایران پدید آمده، مصرف زیا برن ، ماکارونی، رشاته
فرنگی، انوا سالا ها، ژله و میگوست .
به طور کلی می توان گفت ر شمای و جنوب کشور ایران ماهی غذای اصلی را تشکیل می هدم ر شمای ایران که منطقه ای
جنگلی با انوا گیاهان وسبزیجات است. مصرف ماهی به همراه برن و طبخ انوا خورش های محلی باا اناوا سابزیجات و
حبوبات بسیار معموی استم ر مناطو شمای غربی و غرب ایران که منطقه کوهستانی است. مصرف انوا کباب ها رای است
ضمژ ایژ که انوا لمه و آش و هم چنیژ برن و نان نیز مصرف بالایی ار م ر مناطو مرکزی ایران نیز غذاهای مخصوص
محلی از قبیل انوا خورش ها و آش ها بیش تر رای است .
آب و هوا
اولیژ عاملی که گر شگران قبل از حرکت از محل زندگی به آن توجه می کنند آب و هوا می باشد م
“کلیماتولوژی” ، شرایط کلی و طولانی مدت هوا را بررسی می کندم
” هواشناسی ” ، بیانگر وضعیت لحظه ای آب و هوا است م
تعریف آب و هوا : مجموعه شرایطی که ر نتیجه ترکیب عناصر و عوامل آب و هوایی ر طولانی مدت ر یک منطقه
بوجو می آیدم
– ˚ 1 عرض جغرافیایی در ایران : ایران بیژ مدار 44 – ˚ 25 عرض شمالی ر منطقه معتدی قرار گرفته
است م
شناخت آب و هوای یک ناحیه ) اقلیم شناسی (:
Meteorology
شناخت آب و هوای یک ناحیه ) اقلیم شناسی (:
Climatology
آب و هوا = عناصر آب و هوایی + عوامل آب و هوایی
•رطوبت
•دما
•فشار
•عرض جغرافیایی
•دوری و نزدیكی به دریا
•ارتفاع
•توده های جوی
1 ارتفاع : عرض جغرافیایی بدون توجه به ارتفا و ر واقع جهت ارتفا قابل بررسی و توجیه نیست م ارتفاعات هم نقشی –
مشابه نقش عرض جغرافیایی ارند به گونه ای که هم باعث تغییر زاویه تابش می شوند و هم به مسیر جریانات هوا و تو ه
های جوی جهت می هند م
اهمیت جهت ارتفا یا جهت چیژ خور گی ها هنگامیکه ر ارتباط با مسیر جریانات هوا قرار می گیرند بیشتر می شو م
برای مثای رشته کوههای البرز و زاگرس که یکی ر جهت غرب به شرق و یگری ر جهت شمای غرب به جنوب شرق
کشیده شده به گونه ای قرارگرفته اند که یک سمت از آنها ر مقابل تو ه های هوا و یک سمت آن پشت به تو ه ها و
جریانات هوایی قرار می گیر م بنابرایژ ر ایران ، عامل ارتفاعات یکی از عوامل مهم ر شکل گیری اقلیم است م
3 تود های جوی : –
تو ه های عمده که کشور ما را تحت تأثیر قرار می هند عبارتند از :
توده کم فشار
میدترانه ای و
اقیانوس اطلس
3 كاهش دما وجود دارد ˚ ، با هر 0111 متر افزایش ارتفاع
.
توده پار فشاار سایبری هماراه هاوای
سرد و خشک که در شامال شارقی ،
ساارد وخشااک و در شاامال رطوباات
مااای گیااارد و سااارد و مرطاااوب مااای
شود
توده های موسامی كاه
از جنوب هند می آیناد
، جنوب شرقی كشاور
را تحااات تااار یر قااارار
می دهد .
توده بادهای غربی
4 دوری و نزدیکی از دریا : وری و نز یکی از ریا هم ، می تواند ر شکل گیری اقلیم مؤثر باشد م ایران به علت ور –
بو ن از ریا از رطوبت کمتری برخور ار است، به استثنای شمای و جنوب که به صورت محلی و منطقه ای مرطوب می باشد
م
* عوامل ایجا کننده آب و هوا ر ایران را می توان به و سته اصلی تقسیم کر :
1 عوامل ماکرو اقلیم ) ماکرو کلیما ( : ایژ عوامل ر سطح جهانی تأثیر می گذارند م مثل عرض جغرافیایی تو ه های هوا – –
م
1 عوامل میکرو اقلیم ) میکروکلیما ( : ایژ عوامل بصورت جزئی ر یک منطقه یا کشور، باعث تغییر ر آب و هوا می –
شو م مثل ارتفاعات و جهت ارتفاعات ، وری و نز یکی به ریا م
* از عوامل جزئی تر ر میکرو اقلیم می توان جنگل یا پوشش گیاهی را ر نظر گرفت که می توانند ر اقلیم محلی تأثیر
گذار باشند، نه ر کل یک اقلیمم
کشور ایران به لیل گستر گی و وجو کوهستانهای بسیار و زمیژ های بیابانی و همجواری با و ریای بزرگ ر شمای و
جنوب، و نیز به علت قرار اشتژ ر مجاورت نسبی اروپا و ریای مدیترانه و صحرای بزرگ آفریقا و اقیانوس هند و
ارتفاعات اخلی آسیا و سرزمیژ وسیع سر سیر ارای آنچنان تنوعی ر اقلیم است که ر کمتر کشوری یده می شو م اثر
وری و نز یکی ریا را می توان از مقایسه باران بسیار و پوشش گیاهی غنی و شرایط انسانی سواحل ریای خزر با بیابان
های خشک و بی آب وعلف و خالی از سکنه مراکز ایران به خوبی رک کر م
ر مجمو چهار نو آب و هوا ر ایران قابل تشخیص است که عبارتند از:
آب و هوای بیابانی و نیمه بیابانی : بخش های وسیعی از سرزمیژ های اخلی و کناره های جنوبی ایران را پوشش ا ه است
م از ویژگیهای ایژ نو آب و هوا وجو گرمای خشک و طولانی است که بیش از 7 ماه سای را ر برمی گیر م میزان بارش
سالانه ر ایژ نواحی بیژ 31 تا 171 میلی متر) mm ( متغیر است م
آب و هوای کوهستانی سرد و معتد کوهستانی ( : ر ارتفاعات و قله های بلند یده می شو بارش سالانه ناحیه از 171
میلی متر تا 811 میلی متر متغیر است م
آب و هوای زری : مناطو میان ریای خزر و رشته کوههای البرز را پوشش می هد و میزان بارش سالانه ر ایژ نواحی
بیژ 811 تا 1111 میلی متر متغیر استم
آب و هوای مدیترانه ای : خاص مناطو غربی کشور استم ر ایژ نواحی تابستان ها با گرمای شدید ر رّّهً ها و هوای
معتدی ر ارتفاعات همراه بو ه و زمستانها هوای معتدی ر رّه ها و سرمای شدید ر ارتفاعات حکم فرماست م
باغ ایرانی
اصل واژه باغ فارسی است و ر زبان پهلوی و سغدی به همیژ شکل آمده و ر زبان تازی نیز بااغ باه کاار مای رو و ر
بعضی زبان های هندی ” باک ” نامیده شده و مفهو باغ و پر یس ر فارسی یکی است م
پارا ائیزا ) = « پر یس ر زبان ما ی Paradaeza به معنی باغ و بوستان است و ایاژ وا ژه ریشاه فارسای ” ژالیاز و »)
فر وس ” است م ایژ واژه ر اوستا نیز به کار رفته است م
Pairi به معنی پیرامون و daeza به معنی یوار کشیدن است و ر کل معنی ” رختکاری پیرامون ساختمان ” را می هد م
ایژ کلمه ر پهلوی تبدیل به پالیز شد و مفهو باغ و پر یس ، همان بهرت است که ر آمار و فرهنگ ایرانی جاای گرفتاه
است م ر وره هخامنشیان تعدا زیا ی باغ وجو اشته ، بطوریکه گزنفون از آن ها نا بر ه اسات م چاون بااغ ر یوناان
وجو نداشت ، همان واژه فارسی را به کار بر ناد م ایاژ واژه ر زباان یوناانی ” Paradeisos ” و ر زباان انگلیسای ”
Paradise ” به معنی بهشت به کار بر ه می شو م
منشأ پیدایش باغ 8111 ق م ، زمانی است که شکارچیان از کوه ها جهت کشاورزی ، به طرف ره ها و شت هاا سارازیر
شدند و جنبه های مختلف زندگی و باورهایشان را روی بعضی از اشیا مانند کاسه های سفالیژ نقش کر ند م
روی بعضی از اشیاء سفالی ، نقش آبگیر و رخت یده می شو م گاه تصویر آبگیری ر مرکز باغی کاه باه چهاار بخاش
تقسیم شده ، یده می شو م
ر اوستا ر قسمت گات ها ) سرو ه های زرتشت ( رباره رختکاری و نگهداری از آن پند ا ه شاده اسات م و یکای از
فرشتگان اوروزا ، نگهبان رختان و گیاهان بو ه و هرکس که شاخه رختان را بشکند مور خشم فرشته قرار می گیر م
هخامنریان
آثار باغ پاسارگا با شبکه آبیاری آن از زمان هخامنشیان باقی مانده است م کوروش رلیدیه باغی ساخته و به ست خو ر
آن رخت کاشته است م
باغ هخامنشی ارای طرح مستطیل با خیابان ها و رختان متقاطع بو م حجاری های به جای مانده ، به خوبی اهمیات بااغ ر
میان ایرانیان را نشان می هد م
باغ ر وره ساسانیان بر پایه اصوی گذشته بو ه م ر وران اسلامی باغ های انبوه ، فضای کاخ را احاطه مای کار اماا از
لحا نظم هندسی به قرار گذشته بو و از همان قرن اوی هجری ، باغ ایرانی توسعه پیدا می کناد م مانناد بااغ هاای زیباای
آندلسی ) الحمرا ( و باغ باربری کشمیر م
بابر شاه از شاهان مغولی حاکم بر هند ، شیوه باغ آرایی ایران را به هند بر و باغ هایی را ر آگرا ) شامای هناد ( احاداث
کر و سپس جهانگیر ) جانشیژ وی ( چندیژ باغ ر منطقه کشمیر ایجا نمو م
ویل ورانت رکتاب تاریخ و تمدن گفته است که باغ ایرانی مور تقلید سایر ملل مثل هند ، اعراب و ر قرون وساطی بار
اروپا تأثیر گذاشته است م
جلو باغ در فرهنگ ایرانی
علاوه بر اینکه باغ جایی برای تفریح و تفر بو ه ، خو نیز نقشی ر فرهنگ و آ اب و رسو مر مان ار م باغ ها بایش از
هر چیز ر ا بیات و شعر فارسی ، معماری و هنرهای ایرانی تأثیر گذاشته است علاوه بر ایژ ، باغ ها ر معماری و تزئینات
وابسته مثل کاشیکاری تأثیر گذاشته بو ند م
عناصر ترکی دهند باغ ایرانی
1 ( عناصر اصلی : عناصری هستند که بدون آن ها شکل گیری باغ غیر ممکژ است م مانند زمیژ ، آب ، گیاه و فضا م
1( عناصر فرعی : که وقتی ایژ چهار عنصر ر فکر معمار ایرانی ، ر کنار هم قرار می گیرند ، باغ شکل می گیار م مانناد
برکه ، استخر ، فواره ، حما و آشپزخانه م
زمنی :زمیژ ارای ویژگی های عمومی مثل : شکل و موقعیت ، جنس خاک ، شیب و اخاتلاف ساطح ، قابلیات آبیااری و
حاصلخیزی می باشد م به علاوه ر زمیژ های شیبدار ، امکان حرکت آب به صورت طبیعی فراهم می گر و زمانیکه شایب
زیا باشد ، امکان استفا ه از آبشار و آبشره ر باغ نیز وجو ار م
آب : آب از و جنبه کارکر ی و زیباشناختی ر باغ مهم است م ایژ جنبه ر مباحثی همچون نحاوه حضاور آب ر بااغ ،
چگونگی گر ش و حرکت ر آن ، منابع تأمیژ آب و آبیاری باغ قابل پیگیری است م آب از چشمه ها و قنات ها تأمیژ می
شده و میزان آب نشان هنده مساحت باغ بو ه است م به خاطر احترا و قداست آب ر نز ایرانیان ، آب ر باغ ها به شیوه
های گوناگون حرکت می کر م
گیاهان : گذشت از جنس و گونه ، از نظر محل قرار گیری ، طرح کاشت ، زیبایی و سو مندی ، بسیار قابل ملاحظه هساتند م
گیاهان با اهداف سایه اندازی ، محصوی هی و تزئیژ به کار می رفتند م
بیشتریژ حجم باغ را رختان میوه و رختان سایه افکژ ، و کمتریژ میزان آن را گیاهان تزئینی تشکیل می ا ه اند م
فضا : ر میان عناصر چهارگانه ، فضا عنصری معمارانه است که همچون قالب و ظرفی ، یگر عناصر را ر بر مای گیار و
یک محیط انسانی به وجو می آور م
فضاها ر باغ به انوا مختلفی تقسیم می شوند :
1م تقسیم از نظر مقیاس
تما فضاهای اصلی و فرعی ، توأمان معماری باغ را شکل می هند ، که هر کدا از فضاهای اصلی ر مکاان هندسای خاو
قرار می گیر م
1م تقسیم از نظر ویژگی کالبدی فضا :
اصلی : كوشك ، شاه نشین ، سردخانه
فرعی : حمام ، خلوت خانه ، فضاهای جنبی
باز
نیمه باز
بسته
عناصر فرعی باغ
بدون عناصر فرعی ، باغ شکل می گیر م اما ایژ عناصر به باغ زیبایی و روح می بخشد و به قوا یافتژ فضای اخلای بااغ ،
کمک می کند م اجزای فرعی بیشتر وابسته به اجزای اصلی هستند اما به صورت مستقل هم می توانند حضور اشته باشاند م
از جمله اجزای فرعی می توان به تزئینات معماری باغ اشاره کر م همچنیژ جلوه هایی خااص از حضاورآب مثال آبشاره و
آبشار م
عناصر فرعی باغ :
هندسه ، سا تار و نظام باغ ایرانی
ساخت باغ ایرانی از اصوی و قواعدی خاص و با هندسه ای منظم به وجو می آید که ایژ اصوی و قواعد ممکژ است از نظاا
های اقتصا ی و اجتماعی ، کارکر ی ، آبیاری ، نظا گیاهی تبعیت کند تا جایی که هیچ باغ ایرانی بدون توجه به ایژ نظاا
ها شکل نگرفته و به وجو نمی آید م
تأثیر عناصر باغ ها بر سایر هنرها
باغ از گذشته ای ور ر ذهژ ایرانی ها وجو اشته و به صورت یک پدیده فرهنگی رآمده است م باغ توسط ویژگی های
مذهبی ، تاریخی و سنت های ریشه ار ر شعر فارسی و تفکر عرفانی شکل می گیر م باغ ها روح و مظهر طبیعت تلقی مای
شوند م گل ها ر باغ ، گنجینه ای همیشگی هستند و اطلاعات ر مور گل ها ناکافی است حتی تاریخ پیادایش گال رز )
گل سرسبد گل ها( که نا گل از آن گرفته شده است م
گل نسترن به رنگ یاسی از گل های اصیل ایران است م
اما ر ایران خو گل مهم است ، نه منشأ آن م که توانسته ر هنرها و تزئینات باغ های ایران ، ر نقاشی ها و کاشیکاری هاا
، ر فرش ها ، پارچه ها رسوخ کند و زیبایی و جلوه ای خاص به ایژ هنرها بدهد م
ر باغ ایرانی رختان چنار و کا ، به صورت یک ر میان کاشته می شوند تا ر زمستان سبزی باغ حفم شو و همچنیژ باغ
ایران بزرگتر جلوه کند م
وابسته : زمین ، گیاه ، آب ، فضا
مستقل : استخر
اُسطور ها و ادیان باستانی
سخنی کوتا دربارۀ اسطور
اسطوره، معرّب واژهء یونانی Historia به معنی « تاریخ « و » روایت » است . واژهء Myth ر زبان های اروپایی از واژهء
یونانی Mythos گرفته شده به معنی شرح، خبر و قصهم انش اسطوره شناسی را « میتولوژی » می گویند .
اسطوره واقعیتِ فرهنگی بسیار پیچیده ای ار که آن را می توان از یدگاه های گوناگون بررسی کر م جامعه شناسان، قاو
شناسان، روان شناسان و یژ شناسان از اسطوره ها کمک می گیرند تا بتوانند با جمع کهژ بهتر آشنا شوند .
اسطوره خاستگاه عاطفه بشر است و آرزوهای او را باز می تاباندم از ایژ رو با فلسفه و یژ پیوندی نز یاک ار و ر آثاار
ا بی و هنر تاثیر فراوان گذاشته است .
انسان ر جوامع کهژ پیچیدگی های جهان و طبیعت را به گونه ای نما یژ ساختار اجتماعی اقوا باستانی را به ما نشاان مای
هند .
هر چند اسطوره ها ر جزئیات با هم متفاوتند، اما ساختارشان شبیه به هم است، زیرا همگی طرحی جهانی ارند .
به لطف نمایه ها و اُسطوره های به یا گار مانده ، رحای کشف تاریخ « به نظر یونگ امروزه ما » باستان هستیمم
موضو مهم ر اسطوره شناسی اهمیتی است که نما ها ارند، زیرا نقش خادایان، نیماه خادایان و قهرماناان را ر زنادگی
اجتماعی مر ر وران گذشته روشژ می سازند .
اسطوره نقل کننده سرگذشتی قدسی و مینوی است، راوی واقعه ای است که ر زمان نخستیژ، زمان شگرف بدایت همه چیز،
رخ ا ه استم به بیانی یگر، اسطوره حکایت می کند که چگونه به برکت کارهاای نمایاان و برجساته موجاو ات ماافوق
طبیعی، واقعیتی، چه کل واقعیت ویا تنها جزئی از آن پا به عرصه وجو نها ه استم بنابرایژ اسطوره همیشه متضامژ روایات
یک خلقت است، یعنی می گویند چگونه چیزی پدید آمده و هستی خو را آغاز کر ه استم اسطوره فقط از چیزی که واقعااً
روی ا ه و به تمامی پدیدار گشته، سخژ می گویدم شخصیت های اسطوره موجو ات مافوق طبیعای اناد و خاصاه باه لیال
کارهایی که ر زمان سرآغاز هر چیز انجا ا ه اند، شهرت ارندم اساطیر کار خلاق آنان را باز می نمایانند و قِداسات و یاا
تنها فوق طبیعی بو ن را عیان می سازندم
می انید که سنت پرستش ما ر _خدا ر ایران از وره های کهژ سنگی و نوسنگی آغاز و ر وره های بعد به گوناه هاای
یگر نمایان می شو .
ر سنگ نوشته هایی که از وران هخامنشی به جا مانده و به خط میخی و زبان فارسی باستان است، ما ر _خدا نامی مشاخص
خوانده می شو م و ایژ همان ایز بانویی است » آناهیتا « میابد و » میتارا « که شاهان هخامنشی او را همانند اهورامز ا و مهر
ستایش می کر ه اندم از ایژ وران به بعد است که مجسمه های فراوانی از ایژ ایز بانوی اساطیری به فرماان ار شایر و ر
شهرهای شوش، اکباتان، مشو و بابل ساخته و تصویر او ر کتیبه ها نقش می شو م ایژ تصاویر مانند مجسمه های بُرنزی و
گِلی وران های پیشیژ نیستند که به گونه ای ابتدایی ساخته شده بو ند، بلکه از زیبایی و شکوه ویژه برخور ارند .
ر اُسطوره های ایرانی انسان ر طوی تاریخِ یرپای خو همواره ذهنیتی اشته و ر ایژ نظا ذهنی پدیده پرستش ایز بانوان
بسیار رای بو ه است .
آناهیتا یکی از ایژ ایز بانوان استم تندیس های فراوانی که ر بسیاری از نقاط ایران یافت شده است، وجو او را ر ذهژ و
باورهای مر ایژ مرز و بو ثابت می کند . امّا متأسفانه میزان آگاهی ما از ایژ ایز بانوی ارجمند بسیار اندک است .
انسان ر طوی تاریخ یرپای خو همواره ذهنیتی ینی اشته و ر ایژ نظا ذهنی پدیدۀ پرستش ما ر_خدایان یکی از کهاژ
تریژ سُنت های رای بو ه است .
آناهیتا، ایژ ایز بانوی نامدار ایرانی، یکی از ایژ ما ر_ خدایان است . تندیس های فراوانی که ر بسیاری از نقاط ایژ سرزمیژ
یافت شُده است، وجو او را ر ذهژ و باورهای مر ایژ مرز و بو ثابت می کندم امّا ایرۀ آگاهی های ماا از ایاژ ماا ر_
خدایِ کهژ چندان نیز گستر ه نیستم مثلاً هنوز هم برای ما تاریخ قیو پیوستژ ایژ بانوی ارجمند به جمع خدایان اسااطیری
ایژ سرزمیژ شوار است، همچنان که کاملاً مشخص نیست که وی از چه زمانی به نامی که شهرت یافته، خوانده شُده است .
ما با توجه به پیکره های بسیاری که از ایژ ما ر_ خدای صاحب نا ر جای جای ایژ مرز و بو یافت شده اسات، از او باه
عنوان یک « ایز بانوی ایرانی » نا بر یم، امّا واقعیت آن است که ایژ بانوی بزرگ را نه تنها ساکنان ایژ مرز و بو ، بلکاه
مر بسیاری از بخش های جهان نیز ار می نها ه اند و ستایش می کر ه اندم البته سخژ ما ر ایژ گفتار ر رجاۀ نخسات
رباره رَب النّوعی است که ر ایران به نا آناهیتا یا ناهید شهرت اشته است .
ممکژ است ر ایژ جا ایژ پرسش کلی مطرح شو که چرا ر جهان کُهژ به ما ر_ خدایان و اصولا زناان تاا ایاژ حاد ار
نها ه می شد و برای آنان اعتبار ویژه ای قائل بو ندم پاسخ ایژ پرسش شوار نیست، باید توجه اشت که ر جواماع بادوی،
زن وظایف بسیار مهمی اشتم او گذشته از آن که ناقل خون قبیله بو ، نگهبان آتش نیز بو م باه نظار گیرشامژ، زن حتای
سازنده ظروف سفالیژ و ست افزارهای ابتدایی برای انجا امور کشاورزی بو ه است .
از ایژ رو جای شگفتی نیست اگر زن ر جوامع بدوی نه تنها کارهای قبیله را مستقیما انجاا میادا ه، بلکاه حتای باه مقاا
روحانیت نیز می رسیده است .
گفتیم که تعییژ تاریخ قیو حضور آناهیتا ر جمع خدایان اساطیری سا ه نیست، اما آنچه به تحقیو می انیم ایژ است که نا
وی برای نخستیژ بار ر کتیبه های ار شیر و ر همدان و شوش ظاهر می شو م چیزی که ر ایژ کتیبه ها نظر را جلب می
کند، ایژ است که ر آن ها آناهیتا بلافاصله پس از اَهورامز ا * و پیش از میترا « مهر » * ذکر می گار ، و ایاژ واقعیات
نشانگر پایگاه ارجمند اوست .
ر ورۀ پارتیان نیز آناهیتا ر کنار اَهورامز ا و مِهر پرستش می شده استم اما به نظر می رساد ر ایاژ وره ر میاان ساه
خدای یا شده، ناهید جایگاه والاتری اشته است گیرشمژ حتی معتقد است که ر وران پارتیان همۀ معابد ایرانی به آناهیتاا
تعلو اشته اند .
اما آییژ ستایش آناهیتا همیژ جا پایان نمی یابد: ر عصر ساسانیان، که یژ رسمی ایرانیان زرتشتی بو ، شاهان ایاژ سلساله
آییژ وی را گرامی می اشتند و از آن پاسداری می کر ندم کتیبه هایی که از ایژ روزگار به جای مانده، گاواه ایاژ ساخژ
استم ما حتی ر برخی از آن ها نرسی و خسرو و را می بینیم که حلقه سلطنت را از ناهید ریافت می کنند .
نکته شایان ذکر یگر ایژ است که ر پاره ای از یشت های کهژ اوستا از رَب النوعی به نا « اَپا نپات « نوۀ آب ها یاا
می شو که اگر چه ر آغاز جایگاهی همسان با اهورا مز ا و مِهر ار ، اما کم کم از اهمیت وی تا بدان حد کاسته می شو
که ر اوستا یگر سخنی از او به میان نمی آیدم اکنون » ایز بانوی آب ها « آناهیتا جای او را می گیر و یری نمای پایاد
که از چنان اعتباری برخور ار می شو که سرو شکوه مندی ر یشتِ پن اوستا به او اختصاص می یابد .
ر برخی از متون ورۀ میانه ار وی سور آناهیتا به و خدای مستقل اطلاق می شو : یکی اَر وی سور پدر آب ها و یگاری
آناهیتا ما ر آب ها
امّا ر متون یا شده به جمع ایژ خدایان « اَپا نپات » نیز افزو ه می شو .
اگر ر اینجا پرسیده شو که چگونه چنیژ امری ممکژ است، پاسخ چندان شوار نیست: باید ر نظر اشت که اصاولا هایچ
موجو اساطیری ر قالبی تغییر ناپذیر و نهایی نمی گُنجدم ر ایژ مور خدایان نیز مستثنی نیستندم آن ها نیز پیوسته ر حاای
تغییر و تبدیلند ر وره ای پدید می آیند و بر تختِ سلطنتِ ذهژ ها می نشینند وسپس سقوط می کنند و جای خاو را باه
خدایان یگر وا می گذارندم امّا ایژ مسلله سبب نمی شو که صفات و ویژگی های آن باقی نماند و جلاوه ای ناو باه خاو
نگیر و سرانجا به شکلی یگر، ر زمان و مکانی یگر و ر قالب ایز ی یگر، ظاهر نشو م ایژ واقعیت ربارهء اَپا نپاات
و آناهیتا نیز صدق می کند .
ر متون ورهء اسلامی لقب آناهیتا « بَغدخت » « یا بیدخت » است و ایژ واژه را مای تاوان ر ناا بسایاری از شاهرها و
پرستشگاه های کهژ ایژ سرزمیژ بازیافتم اگر شمار زیا ی از بناها و بقعه ها ر ایران اثری از نا ایاژ خداوناد آب هاا و
چشمه سارها ار ، باید نشانۀ جایگاه والای ایژ ایز بانوی اساطیری ر باورهای مر ایژ مارز و باو انساتم ضامناً نبایاد
فراموش کر که بسیاری از آتشکده های معروف ایران ر آغاز پرستشگاه های بو ه اندم ما نمونه هاایی از » آناهیتا « ناهید
ایژ آتشکده ها را ر پاره ای از شهر های ایژ سرزمیژ )به ویژه ر یز ( می یابیم که پس از پیروزی مسلمانان به مسجد بدی
شده اند .
اما ایرۀ نفوذ ایژ ایز بانوی اساطیری به همیژ جا محدو نمی گر : ر ا بیات و به ویژه ر شعر فارسی نیز بارهاا از ناهیاد
» یا زهره « به عنوان نما ی برای موسیقی نا بر ه شده است .
آیی زروان
زروان یژ تازه ای ر مقابل کیش زرتشتی محسوب نمی شد بلکه بیشتر یک طرز تلقی یگر از مسلله خیار و شار باو و
نوعی مذهب کلامی ر آییژ مز یسنا بشمار می آمادم ایاژ کلماه اوساتایی ر اوساتا Zarvan ر پهلاوی Zurvan یا Zarvan به معنی زمان استم ر عصر اوستایی به عنوان یک ایز مور توجه و حتی رجه و ، از آن نشانی ناداریم ،
بلکه به شکل ایز ی بسیار کم اهمیت ر پاره ای از قسمتهای متأخر اوستا نمایان می شو هر چند لایل متیّقنای ر سات
نیست که به ایژ پرسش پاسخ ا ه شو اما با ایژ حای بایستی مقارن با آغاز شاهنشاهی اشکانی ، شرو چنیژ جنبشی را پیوند
ا م ابتدا بنگریم که آیا ر اوستای قدیم اشاره ای به زروان شده است یا نه م حاصل ایژ نگرش منفی اسات م اماا برخای از
» انگنر میننو « و » سنپنتامینو « محققان ، بر مبنای افسانه ای که بعدها برای زروان ساخته شد ، یعنی اورمز و اهریمژ ، یا
واژه زروان
که و گوهر قدیم و خو آفریده بو ند ، هر و پسران توأ زروان هستند ، متوجه گاتاها شدندم ر یک قطعاه گاتاایی از و
3 (م / گوهر همزا که نماینده خیر و شر هستند ، یا شده استم ) گاتاها ، یسناها 31
چون ر گاتاها اشاره شده که سپنتامینو ) = اهورامز ا ( و انگره مینو یا اک ملینو ) = اهریمژ ( توأمان بو ه اند که نمایاانگر
خیر و شر محسوب می شدند ، اما به پدر و آفریننده ایژ توأمان اشاره ای نشده است و بایستی ایاژ پادر و آفرینناده هماان
زروان باشد م ایژ نکته نشان می هد که چرا زروانیان همواره خو را همچون یک فرقه اصیل زرتشاتی قلمادا کار ه اناد م
گزارش معروف پلوتارک ر باب آییژ زرتشت ر حقیقت معرف کیش زروانی است و نشان می هد که زروانی ها همواره
یک فرقه زرتشتی تلقی می شده اندمهر چند به موجب سکوت کامل گاتایی به هیچ وجه چنیژ اساتنباط قااطعی نمای تاوانیم
اشته باشیم ، اما بی گمان منشأ پیدایش زروانیسم را ر همیژ نقطه بایستی جستجو کر م بنابر آیایژ زروانای زروان خادایی
است که ر زمانی که هیچ چیز وجو ندار نیایشهایی به جا می آور تا پسری با ویژگیهای آرمانی اورمز اشته باشاد کاه
جهان را بیافریندم ر پایان هزار سای زروان ر اینکه ایژ نیایش به ثمر برسد شک می کند و همان هنگاا نطفاه اورماز و
اهریمژ ر بطژ او بسته می شو م اورمز ثمره نیایش و صبر او و اهریمژ میوه شک اوستم زروان آن هنگا پیمان می بند
پسری را که نخست زا ه شو فرمانروای جهان کندم اهریمژ از ایژ نیت آگاه می شو و سعی می کند نخست به نیاا بیایادم
به ایژ ترتیب اهریمژ آلو ه و بدبو ر برابر زروان ظاهر می گر و اورمز ، پاکیزه و خوشبو و پر از نور و روشنایی پاس
از او زا ه می شو م زروان برای التیا به پیمانش مجبور می شو اهریمژ را برای ورانی از نه هزار ساای باقیماناده فرماانروا
کند ، با اطمینان به اینکه ر پیکاری که ر پایان جهان میان و همزا رخ خواهد ا اورمز پیروز خواهد شد و به تنهایی و
تا ابد فرمانروایی خواهد کر م به ایژ ترتیب کل آفرینش زروانی ر واز ه هزار سای انجا خواهد شدم
ر بندهشژ ر مور زروان با اشاره سخژ رفتاه اسات کاه اورماز ر روشانایی قارار اشات و ایاژ روشانایی
بی پایان ، زمان سرمدی بو م
با روی کار آمدن ساسانیان ایژ مذهب ر نواحی غربی ایران تفوق اشت و البته سابقه آن به زمان اشکانیان و قبل از آن می
رسیدم اینکه خدای بزرگ مانی ر نز مانویان با زروان انطباق ار نه با اهورامز ا ، نشان می هد که مقارن با ظهاور ماانی
ظاهراً آییژ زروان ر نواحی غرب ایران روا اشته استم نفوذ مذهب زروانی ر بعضی پا شاهان ساسانی و پاره ای طبقاات
موبدان بو ه است م کرتیر گرایشهای زروانی را ر عهد شاپور و نوعی بدعت می انست چون ایژ ماذهب ر نظار آنهاا
جایی برای اختیار نداشت و محلی نیز برای ثواب و عقاید اخروی نداشتمقبل از انوشیروان کساانی بو ناد کاه بطاور باارز
تمایلات زروانی نشان ا ند یا بدان منسوب شدند م از جمله یز گر و که ظاهراً بارای مقاومات ر مقابال نفاوذ موبادان
گرایش به تسامح مذهبی اشت وقتی ر صد بر آمد تا جهت جلوگیری از نفوذ مسیحیت ر ارمنستان ر آنجاا باه تاروی
آییژ زرتشتی بپر از کیشی که به نشر و تروی آن همت گماشت آنگونه که بعضی از روایات ارمنی بار مای آیاد کایش
زروانی بو م وزیر او مهرنرسی به قدری ر آییژ زروانی رسوخ اشت که یک تژ از اولا خاو را “زروانادا ” ناا ا و او
بعدها ر ا بیات پهلوی زرتشتیان همچون مظهر کامل بدعت گری تلقی شدم اینکه بعد از خسرو انوشایروان ر آثاار پهلاوی
منش ا پیدایش زروان
گس رش زروان در غرب ایران
تأثیر زیا ی از ایژ مذهب باقی نمانده نشان می هد که خسرو با حمایت و تروی آییژ اثریت موبدان ، مذهب زروانی را نیز
مثل مز کی و مانوی به شدت تعقیب کر ه استمپس از سقوط ساسانیان ر وران نخستیژ اسلامی کوشش فراوانای شاد تاا
زروانیسم که جنبش مذهبی عمیو بو از میان رفته و فراموش شو م با ایژ وصف تأثیرات شدیدی که ر میاان فرقاه هاای
باقی است نشان می هد که ایژ کوشش به طور کامل » روایات هرمزدیار « اسلامی بر جای نها و نشانه هایی که ر کتاب
مؤثر واقع نشد :
یگر بدانند ر آفرینش جهان و اختران و گر ش افلاک و روشنی و تاریکی و نیکویی و بدی که ر جهان پدید است ، ولی
یگر همه آفریده اسات و آفریادگار زماان را هام » زمنان « ر کتاب پهلوی جهان را آفریده گویند و پیداست که جز از
گویند زمانه ، زمانه را کناره پدید نیست ، بالا پدید نیست و بژ پدید نیست ، همیشه بو ه است ، و همیشاه باشاد م هار کاه
خر ی ار نگوید که زمانه از کجا آمد ممم پس آتش و آب را بیافرید ، چون به هم رسانید اورمز موجو آماد م زماان نیاز
آفریدگار بو پس اورمز پاک و روشژ و خوشبوی و نیکو کر ار بو و بر همه نیکویی ها توانا بو م پس چون فروشیب تر
نگرید ، 981111 فرسنگ اهریمژ را ید سیاه و گنده و پلید و بدکار م اورمز را شگفت آمد که خصامی ، ساهمگیژ باو م
اورمز چون آن خصم را ید اندیشه کر که مرا از میان برباید گرفت م
به یگر روش نیز موجو است و حاکی از عقاید زروانی است و نویسنده آن » رساله علمای اسلام « ایژ قسمتی بو که ر
بایستی زروانی بو ه باشد م ر ایژ نوشته ها زمینه عقاید جبری به طور کامل مشهو است و بعدها هریاه ، کاه روزگاار و
زمان را عنصر قدیم و خداوند می انستند ، از عقاید زروانی متأثر شدند و خو زروانی ها نیز به هریه موسو گشتند م آیایژ
زروانی یا هری را قدریه نیز می خواندندم چون زروان تنها به معنی زمان نبو بلکه مفهو سرنوشت و قضا و قدر را نیز اشت
و فرقه از فرقه های اسلامی سخت تحت تأثیر عقاید زروانی قرار گرفتند و آن و فرقه ، قدریه و هریه می باشند م از سویی
یگر هر چند ر فرقه جبریه نیز اعتقا صرف به سرنوشت و حاکم نبو ن انسانی بر کارسازی ارا ه خو ، اساس است ، باا
ایژ حای سرچشمه ایژ معتقدات مأخوذ از قدر هریان نیست م یگر طرح مسائلی است رباره آفرینش و سانوات آفارینش
که موجب بحث هایی شده است ، و یگر مسلله تثلیث زروانی استم منبع یگر اطلاعات ما رباره زروان آییژ میترایی می
باشد م چون زروان ر آییژ مهر و همچنیژ ر آییژ مانی ارای مقا فوق العا ه ای می باشد م
مانویان ایران پیشوای یوان را به اسم آز و یا اهریمژ می خواندند م بزرگتریژ خدای جهان نیکی و روشنایی را مانویان ایران
می نامیدند » هرمزد « و فرزند او را که باز جنبه خدایی اشت » زروان «
آیی میترایسم مهر پرستی )
ر کنار یژ زرتشت آییژ مهر پرستی ایران قرار ار م مهر یا میترا )خورشید خدا ( مشترک میان ایران و هند است و
خدای نور و راستی به شمار می رو م ر اوستا ایژ ایز از زمره بزرگتریژ ایز ان است و ر آییژ کهژ ایران پیش از عصر
اوستایی یکی از بزرگتریژ خدایان بو ه است م ر کتیبه هخامنشی نیز به املا و تلفم اوستایی
آمده است ، ر سانسکریت )میترا » میثر « Mitra ( و ر پهلوی ) میتر Mitr » مهر « ( و ر پارسی مصطلح امروزی
شده است م
کهژ تریژ سند مکتوبی که نا ایژ خدای کهژ بشری ر آن ثبت و به ست ما رسیده است ر الواح گلینی است متعلو به
1811 سای پیش از میلا به سای 1917 میلا ی ر کاپاتوکا از شهرهای آسیای صغیر ، ر محلی به نا بغاز کوی الواحی گلیژ
پیدا شد ر یکی از ایژ لوح ها که پیمانی است میان هیتی ها و میتانی ها از میترا و وارونا و خدای بزرگ هند و ایران
استعانت شده است م ر و اها جز یکی وبار آنهم به اختصار از میترا به تنهایی یا نشده است م
اصلاحی که زرتشت ر آییژ خو روا اشت ، میترا را از مقا بلندش ر ر یف یکی از ایز ان کوچک پاییژ آور م امّا ر
زمان هخامنشیان وباره توجه و نظرها به سوی ایژ خدای پیشیژ جلب شد م پس از اریوش ر آسیای صغیر ، شهرت ایژ
خدا میان مغان بسیار بو م مغان ر نواحی ایژ منطقه مراسم پرستش آییژ مهری را ، با تما قایقش به جا می آور ند و به
همیژ جهت اغلب مورخان یونانی چون از منطقه یدار می کر ند و سخژ می گفتند ، آییژ میترا را نا انسته به جای آییژ
زرتشت معرفی می کر ند م گو اینکه آییژ میترا سخت با آییژ زرتشتی ر آمیخته بو م از همیژ آسیای صغیر بو که آییژ
میترا به وسیله سربازان رومی ، به ایتالیا رفت و از ایتالیا ر تما خطه مغرب زمیژ پراکنده شد و ایژ حا ثه ر سده یکم
پیش از میلا ر صورت قطعی اش انجا گرفت م
امّا ایژ میترایی که از آسیای صغیر به رو و جهان غرب راهی شد ، آن میترایی که ر آییژ مز ایی و اوستاست ، نبو م امّا
ر صورت قّت ، بسیاری از اجزای متشکله ایژ آییژ ر همیژ وران ، پایه هایی ایرانی ار که یا آن اصوی ایرانی ، ر
فرهنگ ینی ایران مهجور بو ه و یا چنان ستخوش تغییر شکل شده که بنیا ایرانیش فراموش شده است م ر اروپا کلیسا به
ویران کر ن آثار و معابد میترایی پر اخت و ر مبارزه ای سخت ، آییژ میترا و مؤمنان به آن را ، پراکنده ساخت و معابد
مهری ، به کلیسا تبدیل گشت م ر ایران ایژ مبارزه از زمان ساسانیان شرو شد و مهرابه ها به آتشکده بدی شد ، همان
آتشکده هایی که ر وران تسلط تازیان به مسجد تبدیل گشت م
کشته شدن گاو به ست مهر ، ممیزه اساسی ایژ آییژ است و بدون استثنا ر تما مهرابه ها ر انتهای آن ، نقش کشته شدن
گاو به ست مهر ، چه به وسیله نقاشی و چه به وسیله نقش برجسته ، وجو اشته استم بر پایه اساطیر کهژ ، ر شب یلدا
“مهر” ر کوه البرز ر یک غار از فروغ زاییده می شو و بواسطه وجو او از روز بعد بر طوی مدت روز و روشنایی افزو ه
می شو م پارسیان همواره میترا )مهر( و ناهید ) آناهیتا ( را به عنوان و فرشته مقرب رگاه ایز ، مقدس انسته و احترا
می گذار ندم ر آییژ ایرانیان باستان ، میترا فرشته ای است که سمبل پشتیبانی از راستگویان و رستکاران است، همینطور
ناظر بر عهد ها و پیمانها ، معاهدات و قرار ا ها م آنها بر ایژ اعتقا بو ند که اگر کسی عهدی ببند و بر آن وفا ار نماند ،
میترا از او انتقا می گیر م نباید تصور کر که ایژ و فرشته ، همچون الهه های یونانی هستند ، چرا که اگر ایژ چنیژ بو ،
ایرانیان که مهارت بسزایی ر کار سنگتراشی و مجسمه سازی اشتند چون یونانیان از آنها مجسمه می ساختند م میترا و
آناهیتا تنها نما ی از راستی ، رستی ، نیکی و حقیقت بو ند و ایرانیان آنها را ر خو می پروراندند م از کارهایی که به میترا
منسوب می ارند ، غلبه بر گاو خشکسالی ) نما اهریمنی
( استم گفته شده میترا گاو شرور را از آسمان به زمیژ
کشانده ، بر گر ه اش سوار گشته و شنه ای ر کتفش
فرو کر ه است م از اصابت شنه به کتف گاو ” سه قطره
خون ” بر زمیژ چکیده که منشاٌ روییدن سه گیاه شده
استم
از اولیژ قطره گناد ، ومایژ انگاور و ساومیژ ، گیااه
شفابخش هو روییدم بدیژ ترتیب زمیژ بارور و حاصلخیز
شد م یکی از مواری که باعث جشژ گرفتژ ر شب یلدا می شو ، شکرگزاری بابت ایاژ پیاروزی و برکات حاصال از آن
است م هنگامی که میترا بر گاو خشکسالی ) اهریمژ ( غلبه کر از یارانش با نان و شراب ) برکت و شا ی ( پذیرایی کار
و به آنها نوید ا که هرگاه اهریمژ بر جهان مستولی شو ، باز می گر و با او به ستیز و مقابله می پر از و حتمااً بار او
پیروز می شو سپس خو با حواریونش به آسمان عرو کر م ر مسیحیت چون روز میلا مسیح مشخص نبو ه ایاژ روز را
روز تولد مسیح اعلا کر ند .
معجز آب
میتارا باا ز ن تیاری باه صاخره از آن چشامهای جاویاد باه وجاو آور م ایاژ هماان چشامه آب زنادگانی میباشاد . معجز شکار
میترا سوار بر اسب تاخته و حیوانات را شکار میکند تما تیرهای او به هدف میزنند و با هر تیر موجو ی را شکار میکندم بعد
از شکار میترا به سراغ شمنان خو میرو و آنها را از پای ر می آور م لقب مهر شکست ناپذیر از همیژ جا پدید میآید
شام آ ر
ر آخریژ روز زندگی زمینی میترا او ر ضیافتی شرکت میکندم و خون گاو،گوشت او،نان و شراب میخاور م ایاژ ضایافت
رون غاری انجا میشو .
عروج میترا
بعد از ضیافت میترا سوار ارابه خورشید شده و به آسمان عرو میکند .
رستا یز
ر آخر کار جهان آتشی عظیم ر تما جهان رمیگیر و تنها پیروان میترا از آن آسو ه خواهند بو .
آیی های مهرپرستان
آزمایش های مهر پرستان
چشمان نوآموز را میبستند مهیار نوآموز را به جلو میراند سپس ناگهان او را هل میدا و شخص یگری قبل از زمیژ خاور ن
اورا ر آغوش میگرفت که به ایژ شخص ناجی گفته میشد .
ر منابعی گفته شده که مچ و ست نوچه را با رو ه مرغ میبستند سپس آنها را رون برکه آبی میانداختند شخصی با شمشیر
رو ه را پاره میکر که همان ناجی بو م ترساندن نوچه ،خوابیدن ر قبر،شنای طولانی،مبارزه با گاو، گرسنگی طولانی ،ماندن
ر آب یخ ز ه ،روزه اری از یگر آزمایشها بو هاستم به قولی نوچه باید چهل آزمایش را پشت سر میگذاشت تا به سلک
مهریان ر آیدم با از انجا ایژ آزمایشها نوچه رون آب میرفت و هنگا بیرون آمدن میگفتناد کاه حیاات وبااره پیادا
کر هاستم سپس قسم میخور و خالکوبی میکر م هنگا قسم خور ن نوچه ست راست را بلناد میکار و اینگوناه شخصای
میتوانست به آییژ مهر ر آیدم
مهرپرستان هنگامی که ر مهراباه جماع میشادند گااوی را
قربانی میکر ندمگوشت ایژ حیوان را کباب میکر ند و خون
آن را ر جامی ر زیر مهراب میریختندم ایژ خون را باشایره
هو و شراب مخلوط میکر ند و به آن آب حیاات میگفتنادم
ایاژ آب مقادس را ر جا هاای مخصاوص میریختناادم و
حاضران آن را به هماراه کبااب و ناان میخور نادم ساپس
سرو هایی ر سپاس از مهر میخواندهاندم ر مهرابهها شامع و
آتش روشژ میکر ند که نما مهر بو .
مهرابهها
به پرستشگاههای مهرپرستان مهرابه گفته میشو م که از مهر آبه ساخته شدهاست م آبه به معنی جای گو است .
ساختمان مهرابهها از یک ورو ی سپس هلیز رونی که به سه راهرو منتهی میشد تشکیل شدهاستم تالار روبرویای بازرگ
بو ه و تالار اصلی معبد بو هاستم و راهرویی که ر سمت چ و راست قرار اشتند تنگتر بو ه و سقف آن هام کوتااهتر
استممهراب بالای تالار اصلی قرار میگرفت و عبارت است از گو ی اندکی ر یوارکه نقش مهر)و گااهی مجسامه او( ر
حای کشتژ گاو ر آن یده میشد و مهربان نیز ر و سوی او یده میشدندم ر و طرف تالار اصلی نیمکتهایی سنگی قرار
میدا ندم روشنی مهرابه از روزنههای کوچک سقف و یا پنجرههای باریک تامیژ میشد ، به طوری که فضاای مهراباه تقریبااً
تاریک بو م و ایژ برای آن بو که حالت اصلی غار حفم شو .
مدار روحانی ر آییژ میترا ، هفت رجه یا هفت منصب و مقا است ) همانند هفت وا ی عرفان ایران که ر تاریخ عرفان
و عارفان ایرانی آمده است ( ، بحث رباره ایژ مناصب ، و اینکه چگونه و تحت چه شرایطی ، یک مهری یژ ، از مقا اوّی
به مقامات بالاتر ترقّی می کر و ر هر مرحله ای چه اعمالی انجا می ا و چگونه رواناش منازه و تصافیه مای گشات و
چگونه به اسرار یژ وقوف می یافت و بسیاری از مسایل یگر ، برای ما ر پر ه ای از تاریکی قرار ارندمهفت رجاه یاا
هفت مقا ، ر سلسله مراتب میان محققان جز یک مور اختلافی به وجو نیاور ه است و آنهم مقا و است که رباره اش
توضیح ا ه خواهد شدمهفت مقا روحانی عبارتند از :
آب( که آن را پیک نیز می گفتند م (» مقام کلاغ « نخست
همسر ) با ( « و مقا
خاک( ( » مقام سرباز « سو
مدارج روحانی در آیین می را
آتش( ( » مقام شیر « چهار
م » مقام پارسی « پنجم
م » مقام ورشید « ششم
م » مقام پدر یا پدر پدران « هفتم
کلاغ : ر قربانی کر ن گاو، کلاغ منا ی است م علامت مشخصه = چوبی است که باه ور آن و ماار چنباره ز ه انادم ر
هنگا اجرای وظایف نقاب کلاغ به صورت خو می زند م
همسر : به جای همسر میترا نقابی به چهره می زند به عقد میترا ر می آیند م فشر ن ست راست به علامت وفا اری است م
سرباز : میترا خدایی شکست ناپذیر ، ر راه چیرگی بر شر پیکار می کند م ورو به یژ مهرها برای همیشه مسجل می شو م
لباس قهوه ای رنگ بر تژ ار م علامت نیزه و کلاه خو ، علامت مهر بر پیشانی آنان ز ه می شو م تا بر سر نمی گذارند
و میترا تا سر آن هاست م
شنیر : جامه ای به رنگ ارغوان بر تژ ار م علامت مشخصه او بیلچه است و به جای آب ، عسل بر روی سات شایر مای
ریزند و بر روی زبانش نیز عسل می ریزند م شیر چشمانی سیاه ار و غرور از اقامت او هویداست م
پارسی : جامه ای به رنگ خاکستری بر تژ ار م ستانش را با عسل تطهیر می کنند م نشان آن اس است م
پیک ورشید : علامت مشخصه آن مشعل است م
باید متذکر شد که زبان ینی پیروان میترا ر اروپا یونانی بو ه است و ر نا گذاری ایژ هفات مقاا نیاز از زباان یوناانی
استفا ه کر ه اند ) نامهای ایرانی هفت رجه یا هفت مقا میترایی ر اثر از بیژ رفتژ مدارک روشژ نیست ولی آثاار آن را
ر هفت وا ی عرفانی ایرانی و باطنیان می توان جستجو کر ( م ر کتیبه هایی که از آنان بااقی اسات زباان یوناانی ماور
استفا ه بو ه است م
پیتنر – « همانطور که نوشته شد مقا و منصب هفتم آییژ میترایی مرحله تشرف بارای یاک ساالک باو م ایاژ مقاا را
PATER یا پدر و پدر پدران می نامیدند م پدران ر واقع عالی تریژ مناصب را ر آییژ میترایی اشتند م همیژ لقاب را »
عیسویان چنانکه هشتا رصد مراسم میترایی را اقتباس کر ند ، به خو نسبت ا ند م بزرگتریژ منصب روحانی شاان پااپ
)پدر پدران( شده و کشیشان را پدر گفتند م میان فرقه باطنیه یا اسماعیلیه نیز هفت منصب روحانی و هفت مقا برای تکمیل
مدار ارتقا ، تقلیدی از همیژ بنیان میترایی بو م میان صوفیه نیز هفت وا ی سلوک ، بر اساس همیژ هفت مرحله میترایای
پدر ( مای رساید = ( » پیر « یا هفتمیژ مرحله سلوک که سالک به مقا » پیر « بنا پیدا کر م ر ایژ مقایسه به ویژه مقا
نیز شناخته می شد م به ایژ معنی که نهایی تریژ مقاا » عقاب « جالب توجه استم ر آییژ میترایی مقا پیر یا پدر ، با اسنا
» منطنق الطینر « ارتقای میترایی ، مقا عقاب بو م اکنون هرگاه به معتقدات و اصطلاحات عرفانی ایران بنگریم به ویژه باه
عطار و هفت وا ی مطرح شده ر آن توجه کنیم ر خواهیم یافت که سیمرغ یا عقاب ، نهایی تاریژ مادار کماای عرفاان
ایرانی بو ه است م
« مقا پدر پدران که بسیار پارسا بو و عالی تریژ مقا را ر مدار میترایی اشت ر ا بیات پارسی ، به ویژه اشاعار حاافم
شد م مطالعه اشعار حافم رباره تأثیرات آییژ میترایی ر وی و همچنیژ نظر حافم رباره آییژ میترا و چگونگی » پیر مغنان
اجمالی آییژ میترا ر عصر حافم بسیار جالب توجه است:
حلقه پیر مغانم ز از در گوش است
بر همانیم که بودیم و همان واهد بود
خوانده می شدند و کتیبه هایی نیز ر تأکید ایژ موضاو موجاو » مغ « با توجه به اینکه روحانیان و بزرگان آییژ میترایی
همان پتر ) = پدر ( مغان ، یعنی پدر مغان ، پیر مغان ، و بزرگ و سرور روحانیان آییژ میتراست م » پیر مغان « است
چنانکه حافم می گوید :
گر مدد واستم از پیر مغان عیب مک
پیر ما گفت که در صومعه همت نهود
نمادهای مهری
صلیب : علامت صلیب t از علائم مهر پرستان استم مهریان به صلیب شکسته نیز به نا چرخ خورشید احترا میگذاشتند . אایژ
نما نشانه چرخ خورشید است
در ت کاج : ر میان مهر پرستان به رخت کا اهمیت به سزایی ا ه میشو
ناقو : ر آییژ مهرپرستی از ناقوس استفا ه میشده که ر کلیسا نیز ایژ موضو یده میشو
زرترت
زرترت زردشت زردهرت – –
1 دارنده روشنایی زرین رنگ –
2 دارنده شتر زردفام –
3 ستاره زرین –
4 در متون یونانی باستان = ستاره شناس –
زرترت
و به تعبیری » ارنده روشنایی زریژرنگ « زَرتُرت، زردشت، زردهُرت یا زراتُرت) ر اوستا زَرَثوشْتَرَ به تعبیری به معنی
نا پیامبر ایرانی و بنیا گذار یژ زرتشتی یا مَز یَسنا و )» ستاره زریژ « و سرانجا به معنای » ارنده شتر زر فا « یگر
سراینده گاهان )کهنتریژ بخش اوستا( استم ر متون باستانی یونانی، معنای زرتشت برابر با ستارهشناس انسته شدهاستم
بعضی پژوهشگران بر ایژ باورند که زایش زرتشت ر روز ششم فرور یژ بو هاست ولی رباره تاریخ زایش او یدگاههای
فراوانی وجو ار م برآور ها از ششصد تا نهصد سای پیش از میلا تفاوت ارندم تولد زرتشت را ر شمای غربی ایران ر
نز یکی ریاچه چیچست )ارومیه( و برخی ر شرق ایران انستهاند که احتمای ایژ که از شرق ایران بو ه باشد بیشتر است م
پس از اعلا پیامبری ر سژ 31 سالگی، زندگی بر زرتشت ر منطقه مذکور ایران سخت شد و او ناچار به کوچ به شمای
شرقی ایران آن روزگار یعنی منطقه بلخ شدم ر آنجا زرتشت از پشتیبانی گشتاسبشاه برخور ار شد و توانست یژ خو را
گسترش هدم زرتشت ر سژ 77 سالگی ر روز خور برابر با یاز هم ی ماه ر نیایشگاه بلخ بدست یک تورانی به نا
توربراتور کشته شدم
تهار و انواد زرترت
جد پدری زرتشت شخصی بو به نا پیترگتراسپهم نا خانوا گی زرتشت اسپنتمان بو م ما ر او غدو و پدر وی پوروشسب
نا اشتندم پوروشَسْب اِسپَنْتْمان مر ی انشور و رستکار بو م غدو ختر فریهیمرَوا از خاندان نژا گان )اشراف( و ینور
بو م حاصل از وا پوروشسب و غدو پن پسر بو و زرتشت سومیژ آنهاستم زرتشت از همسر خو به نا هووی شش
فرزند اشتم نا سه پسر ایشان ایسَتواسْتَرَه، اورْوْتَتْنَرَه، هْوَرْچیثْزَه و نا سه خترشان فرینی، ثریتی و پوروچیستا
بو ممَیدیوماه پسرعموی زرتشت و نخستیژ کسی که به پیامبر ایمان آور م لفم اشو که به معنی مقدس روحانی و جسمانی
راستی و رستی است و ر اوستا زیا آمدهاست صفت یا عنوان پیغمبر میباشدم
اندیره زرترت
زرتشت آزا ی و اختیار را گزینشی برای مر میداندم بهره کار هر کس همانست که انجا می هد جبری برای اشخاص
نیست نیکی اشخاص جز بهرهای از نیکوئی و شر اشخاص جز شری برای وی نخواهد بو م هرمز یا اهورامز ر ایژ آییژ
خدا هست و اهریمژ هم یو استم تاریخ موجو یت زرتشت را نمیتوان بطور قطع مشخص نمو که احتمالاً قدمت آنرا از
911 سای تا 811 سای پیش از میلا می انندم زرتشت از سرزمینی کهنی برخاست که مر مانش آریایی بو ندم
ز
ایش زرترت
بعد تاریخی
استان زایش زرتشت هنگامی به اسطوره وار شد که ر گذر زمان و ر اثر از میان رفتژ منابع تاریخی ر مور زرتشت ،
پیروان و مورخانِ پس از وی ر بررسی قیو هویت زرتشت چار اشتباه شدندم هنوز تاریخ قیو زایش وی ر پر های از
ابها قرار ار و اختلاف نظر مورخان تا چندهزار سای استم همچنیژ نمیتوان آنرا به یدِ معجزه نگاه کر ، چرا که بنا به
تعالیم زرتشتی معجزه ر مز یسنا وجو ندار م
ر مور سای زا ه شدن زرتشت چند تاریخِ متفاوت ر نوشتار های مورخیژ یده میشو م 881 پیش از میلا ، 1781 پیش از
میلا و 8811 پیش از میلا م
دیدگا زرترتیان
از یدگاه زرتشتیان ، زا ه شدن زرتشت بدیژ گونه بو ه:
شش هزار سای از آنروز که اهریمژ به جنگ با هرمز آغاز کر ه بو گذشته بو ، و ر ایژ مدت، اهریمژ وبار با )آفات
و یوان و تاریکی و بیماری و ر و نیاز و خشم و روغ( به جهان هورمز کمیژ ز ه و آب و خاک و گیاه و حیوان و
مر را آزار کر ه بو م ر سه هزار سای سو ، هورمز برای رهایی از ایژ آفتها ، زرتشت را به ایژ گیتی فرستا و یژ و
آیینهای خو را به او سپر تا مر مان را به سوی نیکی راهبری کند و جهان را به راستی و پاکی و آبا انی از شر و بدیِ
اهریمژ آزا گر اند تا پیروزی هورمز به انجا برسدم ر پایان آن سه هزار سای، )رستاخیز( خواهد شد و بدی و زشتی و
ناپاکی از میان بر خواهد خاست و ست اهریمژ تا ابد از امان آفریدگان اهورامز ا کوتاه خواهد شد و جهان، پاک و فرِ
نخستیژ را باز خواهد یافتم
بنابر گفتارهای زرتشتی ، برای زا ن زرتشت سه چیز از جهان بالا بهم پیوست: نخست، فره زرتشت که فروغ و شکوه ایز ی
بو ، و روان بو و سو ، تژم اینک بهتر است به تشریح هریک از ایژ سه عنصر و چگونگی همگون شدن آنها برای زایش
زرتشت پر اخته شو م
فر زرترت
بو بنا کر و از آنجا به خورشید و از آنجا به ماه و » سپهر ششم « که ر » روشنایی بیکران « فره زرتشت را اهورا مز ا از
فِراهیم « فره زرتشت به آتشگاه خاندان ، » سپهر ستارگان « از آنجا به سپهر ستارگان که ر زیر سپهر ماه بو ، فرو آور م از
فرو آمدم از آن پس ، آتشگاه فراهیم بدون نیازمندی به چوب و هیمه ، پیوسته و با فروغ بسیار میسوختم » روان زُیش
فراهیم نیای زرتشت شد و فره زرتشت از آتشگاه خانه ر وجو زن فراهیم که فرزندی را آبستژ بو اخل شدم پس از
گذار ندم غدوا همچون یگر کو کان رشد میکر و » د دو « یا » د دوا « چندی زن فراهیم ختری بدنیا آور که نامش را
چون فره ایز ی را ر وجو خو اشت چون چراغ میدرخشید و نور میپراکندم از یگر سو، اهریمنان که از زا ن زرتشت
بیم اشتند ، وسیله انگیختند تا فراهیم و یگر مر مان گمان کنند که غدوا ازینرو آانچنان میدرخشد که با جا وگران راه
» سپیتمان « ار م پس فراهیم فریب خور و غدوا را از خانه و قبیله خویش راندم غدوا ر مسیر آوارگی خو به قبیله
فرزند رئیس قبیله از وا کر م بدیژ گونه بو ،» پوروشَس « رسید و ر خانه سرور قبیله فرو آمدم پس از چندی غدو با
که فره زرتشت از خاندان فراهیم به خاندان سپیتمان و پوروشس ، پدر زرتشت رسیدم
روان زرترت
آفریدم پیش از آنکه زرتشت به جهان زیریژ بیاید، روان وی ر جهان بالا » ایز ان بهشتی « روان زرتشت را هورمز بگونه
از ایز ان مینوی و یاوران هورمز ، ساقه بلند و زیبایی از » ار یبهشت « و » بهمژ « میزیستم چون زمان زا ن زر شت رسید
را از سپهر ششم که جایگاه روشنایی بیکران است، برگرفتند و به زمیژ فرو آمدند و آن را بر سر رختی که » هَو « گیاه
و مرغ برآن آشیانه اشتند فرو آور ندم
به آشیانه راه یافت و جوجه مرغان را فرو بر م آنگاه ساقه هو ، مار را کشت و مرغکان را رهایی بخشیدم آنگاه » ماری «
روزی پوروشس که تازه غدوا را بزنی گرفته بو رپی گله به چراگاه رفت م ر راه ، بهمژ و ار یبهشت بر او آشکار
شدند و او را بسوی رختی که ساقه هو برآن بو رهبری کر ندمپوروشس به یاری ایژ و مهیژ فرشته، ساقه مقدس را
بدست آور و آنرا بخانه بر و به زن خویش سپر تا آن را نگاه ار م
ت زرترت
و ایز یگر از یاوران هورمز ساخته شدم پس ، » امر ا « و » خور ا « بدست » آب و گیاه « گوهرِ تژ اشو زرتشت از
خور ا و مر ا ر آسمان، ابر انگیختند و باران فروانی بر زمیژ باریدم چارپایان و مر مان شا شدند و گیاهان، تازه و خر
گر یدندم مایه تژ زرتشت، که خور ا و امر ا ر باران نشانده بو ندش، با قطرات باران به زمیژ رسید و ر ی گیاه جای
گرفتم آنگاه پوروشس به راهنمایی خور ا و امر ا ، شش گاو پرمایه بر اشت و به چراگاه بر م گاوان از گیاهانی که
مایه تژ زرتشت ر آنها بو خور ندم بزو ی پستانهای گاوان پرشیر شد و مایه تژ زرتشت به شیر آنها آمیختم
پوروشس گاوان را بخانه بر و به غدو سپر شان تا آنها را بدوشدم آنگاه زن و شوی اش ، ساقه گیاه مقدس هو را که
بیاری بهمژ و ار یبهشت بدست آور ه بو ند ، نر کر ند و ر شیر آمیختند و از آن خور ندم
بدیژ گونه روان زرتشت و مایه تژ وی ر وجو غدوا با فره زرتشت گر آمد و پس از چندی زرتشت برای راهبری
یژ و آییژ هورمز ر ششم فرور ینگان از ما رش غدوا ر کنار ریای چیچست زا ه شدم
شورش زرترت بر ضد دینی که در آن بدنیا آمد بود.
زمانیکه زرتشت ینی را که ر آن به نیا آمده بو
زیر پرسش بر و سپس آنرا سرکوب کر
از همان وران جوانی، زرتشت به ینی که ر آن به نیا آمده بو شک کر م به مراسم آن که با قربانی کر ن حیوانات بی
گناه همراه بو ، به گفته های آن که پر از خرافات و روغ بو ، به آموزشهای آن و سرانجا به خدایان آنم او همگی را
زیر پرسش بر م
ر آن هنگا زرتشت جوانی بو سی ساله و بسیار زیبا که چهره نورانی او زبانز همگان بو م عده ای میگفتند که فرایز ی
ر او میده و او با خو راز هستی را حمل میکند م او ر تما انش آن زمان سرآمد روزگار خو شده بو .زبان شاعرانه ولی
فراموش شده سخنوری برای او رازی نداشتم ر انش فلسفه، هستی شناسی و انسان شناسی به سرحد کمای رسیده بو و
بهمیژ لیل ر میان فرزانگان آن زمان به مرتبه ای بلند رسیده بو م رباره او استانها گفته میشدم میگفتند که هنگامی که
زرتشت چشم به جهان گشو تنها کو کی بو که با لبخند به نیا آمد م میگفتند که او با خنده به نیا آمد تا به جهان لبخند
بیاموز م ولی زرتشت سی ساله رباره ینی که ر آن به نیا آمده بو پرسش هائی میکر که با تما انش خو برای آن
نامیده میشدند » کرپان « پاسخی نداشت م شک کر ن آغاز هر انشی است م و زرتشت به آموزش رهبران ینی آن زمان که
شک کر م
او از خو میپرسید آیا ینی که او ر آن بدنیا آمده میتواند مر مان و سایر جانداران را به خوشبختی برساند؟ آیا میتواند ایژ
زمیژ را شکوفا کند؟ اگر نه، پس پیروی از ایژ یژ برای چیست ؟ و اگر آری پس چرا زمیژ ایژ چنیژ از ستم و بیدا گری
میخروشد و میگرید؟
پایه های دی زرترت
1( یکتاپرستی : از بیژ رفتژ خدایان پنداری و پرستش خدای یگانه م
1( ایزدان : خدایان نخستیژ ، خدایان چند گانه و پرستش ایز ان م
3( نیروهای متضاد
8( امراسپندان : ا = بی ، نا مشا = مرگ و نیستی سپنتا = پاک و پارسا و سو رسان
امشاسپندان شامل :
1م وهومژ = بهمژ ) اندیشه نیک (
1م اشاوهیشتا = ار یبهشت ) بهتریژ راستی و رستی (
3م خشتره وئیریه = شهریور ) کشور آرزو شده ، خویشتنداری (
8م سپنتا آرملیتی = اسفند ) فروتنی و فداکاری پاک ، مهر و عشو (
7م هورتت = خر ا ) کمای ، رسایی و بالندگی (
8م امرتت = مر ا ) بی مرگی و جاو انگی (
7( دیوان : ر فرهنگ زرتشتی ، ر آ می ه یو است که تباه کننده انسان است م
1م خشم 1م آز 3م رشک
8م فراموشی 7م شمنی و کینه 8م فزونی خواهش های جهانی
7م یو بسیار خور ن و خوابیدن 1م یو خو ستایی 9م یو ناسپاسی
11 م یو تژ پروری و تنبلی
ر فرهنگ زرتشت هر جا واژه یو بیاید ، به معنی مر مان بی یژ ، بی فرهنگ ، ستمکار، گمراه و خدانشناس است م
8( فروهر : فر = پیش وهر = راندن و بر ن ، و ر کل به معنی پیش برنده است م
و ر وجو آ می نیز فروهر وجو ار م
7( سروش : به معنی ” سراوشا ” می آید و ر لفم به معنای شنیدن است و ر یژ زرتشت به فرمانبر اری از اهورامز ا گفته
می شو م ر یژ زرتشت ” سروش واژ ” سرو ی است که واجب است زرتشتیان هر روز آن را تکرار کنند م
فروران : ) گزینش کیش زرتشتی ( کیش زرتشتی بر پایه آزا ی گزینش استوار است و اجباری نیست م
سدر و کرتی
سدره : لباس سفید گشا بدون یقه ) که از جلو چاک خور ه است ( ، با آستیژ کوتاه که از 1 تکه تشکیل شده است م
1( گیتی 1( تژ 3( ا راک و احساس 8( جان 7( کالبد
8( یژ 7( روان 1( نیروهای ریابنده
کشتی : بندی است سفید و باریک و بلند از 71 نخ از پشم گوسفند که روی لباس می بندند م
شماره 71 نشانه 71 بخش یسنا است م
71 از 8 ر یف 11 تایی تشکیل شده است که عد 11 نشان هنده 11 ماه سای است و عد 8 نشانه 8 جشژ بزرگ گاهنباار
استم
جر ها و آیی ها
برگزاری جشژ و عید از ویژگی فرهنگی ملت هاست م واژه جشژ ) آییژ شا مانی ( از واژه یسژ / یسنه اوساتایی گرفتاه
شده است م یزشژ پهلوی = ستایش و پرستش م هیچ فرهنگی را سراغ نداریم که جشژ نداشته باشد م
کمتر یده می شو که و جامعه ارای جشژ شبیه به هم باشند م اما جشژ از بعضی از جهاات همگاونی هاایی ارناد و آن
عبارتند از :
1 جشژ ها با زیا ه روی کر ن ر خوراک ، آشامیدن ، خندیدن و شور و هیجان گروهی همراه است م –
1 به بازی گرفتژ و مسخره کر ن قدرت و حکومت با وارونه جلوه ا ن رابطه های اجتماعی و سیاسی : –
الف ( ر رو خر ه فروشان ، چند روزی حکومت می کرند م
ب ( ر اروپا تا پایان سده میانه ، جشژ یوانگان برگزار می شد م ) یک پاپ خنده ار انتخاب می کر ند ، کشیش هایی با
لباس زنانه آرایش می کر ند و کتاب مقدس را وارونه می گرفتند م ایژ جشژ ر روزهای کریسمس ، ششم ژانویه و آمادن
ماژها ا امه اشت م(
( ر ایران حاجی فیروز ) میر نوروزی ( را ر روزهای پنجه رست می کر ندم
) که بیش از پن روزی نیست حکم میر نوروزی (
3 کم و زیا شدن عا ت ها و حرمت خور نی ها و آشامیدنی ها –
الف ( ر بعضی جاها ، گوشت حیوان توتم خور ه می شو و از خور ن سفارش شده ها پرهیز می کنند م
ب ( رابطه جنسی نیز ر برخی قبیله ها ، گرگون شده و تابوها شکسته می شو م
8 قربانی کر ن : بسیاری از جشژ ها با قربانی کر ن و خور ن گوشت آن همراه است و ر بیژ یژ ها ، تنها یژ زرتشت –
است که قربانی کر ن را قدغژ کر ه است م
رد بندی کردن جر ها
1 جشژ ها و آییژ های باستانی و اسطوره ای : مانند نوروز ، تیرگان ، مهرگان م –
1 جشژ ها و آییژ های ینی –
3 جشژ ها و آییژ های ملی و میهنی –
8 جشژ ها و آییژ های خانوا گی –
7 جشژ ها و آییژ های منطقه ای ) ویژه یک شهر یا یک روستاست و ر ر ه بندی 1،1،3 قرار می گیر م ( –
-1 جشژ باستانی : ر ابتدا برای یا آوری فصل ها و تنظیم برنامه های کشاورزی بو ه است م مانند تیرگان ، نوروز، مهرگان م
1 جشژ های ینی : چهار یژ ر ایران وجو ار م –
به علت اینکه آییژ های اسلامی بر پایه گاهشماری قمری است م یاز ه روز تفاوت گر ش سای باعث همزمانی جشژ هاای
باستانی مذهبی می شو م –
3 جشژ ملی مانند : 11 بهمژ و 11 فرور یژ م –
8 جشژ و آییژ خانوا گی مانند : تولد ، از وا ، مرگ م –
7 جشژ و آییژ های منطقه ای مانند : گلابگیری ، قالیشویان مشهد ار های م –
جوامع اولیه بر ایژ باورند که ماه و خورشید و همه ستارگان ایز انی هستند که بر سرنوشت و نیک و بد جهاان فرماانروایی
می کنند م
گاهشماری و محاسبه گر ش سیاره ها برای انستژ روز و ساعت برگزاری آییژ ها ، نیایش ها ، جشژ هاا و زماان شاکارو
کشاورزی بو م مر شناسان اعتقا ارند که شرو گاهشماری با آغاز کشاورزی همراه بو ه است زیرا کشااورزان بایاد
زمان کاشت ، اشت و بر اشت را می انستند م
کهژ تریژ گاهشماری ، قمری است زیرا تغییر صورت ماه برای مر محسوس بو ه است م
زرتشتی : توید و مرگ اشو زرتشت ، گاهنبارها
یهود : عید فصح ) یادبود مهاجرت از مصر (
مسیحی : توید عیسی ، رلیب كشیدن ، رستاخیز
اسلا : توید محمد)ص(،عید فطر،قربان،غدیر، توید و شهادت
گاهشماری قمری بعدها با گاهشماری خورشیدی که فصل بندی ثابت بهار و تابستان و پاییز و زمستان را ار ، هماهنگ شد
م گاهشماری خورشیدی 11 بار گر ش زمیژ به ور خورشید 387 روز و ربع است م
نام روزها
بنابر گاهشماری ایران پیش از اسلا ، همه ماه ها سی روز است م به جای روزهای هفته ، هر یک از سی روز ماه اسم اشاته
اند و روزهای ماه مانند روزهای هفته ، ر گاهشماری کهژ اروپایی نا ستارگان و ایز ان را ارند م
1 اورمز 1 بهمژ 3 ار یبهشت 8 شهریور 7 سپندارمذ – – – – –
8 خور ا 7 امر ا 1 ی به آذر 9 آذر 11 آبان – – – – –
11 خور 11 ماه 13 تیر 18 گوش ) گلوش( 17 ی به مهر – – – – –
18 مهر 17 سروش 11 رشژ 19 فرور یژ 11 ورهرا – – – – –
11 را 11 با 13 ی به یژ 18 یژ 17 ارَ – – – – –
18 اشتا 17 آسمان 11 زامیا 19 مانتره سپند 31 انار – – – – –
نام 11 ما سا و جر ها
) فرور ینگان ) 19 ( ، ار یبهشتگان ) 3( ، خور ا گان ) 8( ، تیرگان ) 13 ( ، امر ا گان ) 7( ، شهریورگان ) 8( ، مهرگان ) 18
13 ( ، بهمنگان ) 1( ، سپندارمذگان ) 7( م – – – 17 1 ، آبانگان ) 11 ( ، آذرگان ) 9( ، یگان ) 1
ر آثار بسیاری از شاعران ، از جمله فر وسی ، از نا روزها استفا ه شده است م
به شهریور بهمژ از بامدا جهاندار اراب را بار ا ) روز چهار بهمژ ماه (
ر گاهشماری زرتشتیان چهار روز ” نابر” است م شامل بهمژ ) 1( ، ماه ) 11 ( ، گوش ) 18 ( ، را ) 11 ( که هنوز زرتشتیان ر
یز به آن عمل می کنند و جشژ مهرگان فقط به صورت مقالات یا آوری می شو م
فص ها و آ از سا
نظرات مختلفی وجو ار که مرحو تقی زا ه ر کتاب گاهشماری ر ایران قدیم ارائه نمو ه است م
از کهژ تریژ سای ها ، ایران و فصل زمستانه و تابستانه اشته است م –
1 ماه تابستان و 11 ماه زمستان ) که ریشه هندی و اروپایی ار (م –
تابستان 7 ماهه و زمستان 7 ماهه ریشه ایرانی ار م )جشژ سده ، 11 بهمژ ر صدمیژ روز فصل زمستان 7 ماهاه برگازار –
می شد(م
هنگامی سای ارای 8 فصل بو ه است 8 جشژ گاهنبار وجو اشته است م –
و زمانی چهار فصل بو ه ) ر زمان پهلوی = وهار ، هامیژ ، پاییز ، زمستان ( م
ر میان کشاورزان ایران ، هنوز محاسبه فصل ها به جای ماه ها فراموش نشده است م
مانند چهل و پنجم بهار ) 17 ار یبهشت (، هفتا تابستان ) 11 شهریور (
آ از سا
ر ایران کهژ ، آغاز سای اوی بهار بو ه ولی با محاسبه کر ن کبیسه ، گرگونی ر آن به وجو آمد م زماانی آغااز ساای
اوی تابستان ) ماه تیر ( بو م
و زمانی آغاز سای اوی پاییز ) مهرماه ( بو م
و ر وره ای سای ثابت ر ایران از نوز ه حمل ) 19 فرور یژ ( آغاز می شد م
سرانجا با گاهشماری جلالی ، آغاز سای بر اعتدای بهاری و آغاز فرور یژ استوار ماند م
و گاهشماری قمری بعد از اسلا فقط جنبه ینی و مذهبی ار م
کهیسه
واژه کبیسه معرب واژه سریانی ” کبیشتا ” و به معنی پر و افزو ه می باشد م هر چهار ساای یکباار ر ایاران اماروز، ساای
کبیسه می گر م پیش از اسلا هر 111 سای ، یک ماه به سای می افزو ند م کیبسه کر ن ر وره نابسامانی ساسانی انجاا
نشد و به همیژ لیل نوروز به آغاز تابستان رسید م
ر گاهشماری قمری ، هر سه سای یکبار یک ماه اضافه می شد م سای قمری 11 روز کمتر از شمسی است م
از سای 1318 خورشیدی ، به شش ماه اوی یک روز اضافه شد و اسفند 19 روز شد و روزهای پنجه نیز به فراموشی سپر ه شدم
نوروز
ر ا بیات فارسی ، جشژ نوروز را مانند بسیاری یگر از آییژ ها ، رسم ها و فرهنگ ها به نخستیژ پا شاهان نسبت می هند
م شاعران و نویسندگان قرن چهار و پنجم هجری ، چون فر وسی ، منوچهری ، عنصاری ، بیرونای ، طباری ، و مساعو ی ،
برگزاری جشژ نوروز را از زمان پا شاهی جمشید می انند م
چو خورشید تابان میان هوا نشسته بر او شاه فرمانروا –
به جمشید بر گوهر افشاندن مر آن روز را روز نو خواندند –
روزها یا ما جر نوروز
مدت برگزاری جشژ های مهرگان ، یلدا و سده یک روز یا یک شب است م و جشژ نوروز ست کم یک یا و هفتاه مای
باشدم
ابوریحان بیرونی مدت برگزاری جشژ نوروز را یک ماه می نویسد ، و چون ر گذشته ، پا شاهان همه روزهای ایاژ مااه را
جشژ می گرفتند عید 8 بخش بو ه :
7 روز نخست را به پا شاهان اختصاص می ا ند م – 1
7 روز اشراف م – 1
7 روز خا مان و کارکنان پا شاهی م – 3
7 روز ندیمان و رباریان م – 8
7 روز تو ه مر م – 7
7 روز برزیگران م – 8
کمپفر) ر زمان شاه سلیمان صفوی ( ر سفرنامه خو گفته که نوروز 3 هفته طوی می کشیده است م
امروزه مراسم عید نوروز با چهارشنبه آخر سای آغاز و ر سیز ه بدر پایان می پذیر م
آداب پیش از نوروز
پنجه ، میر نوروزی ، چهارشنبه سوری ، پنجشنبه آخر سای ، خانه تکانی ، کاشتژ سبزه م
پنجه
بنابر سای نمای کهژ ، هر سای 11 ماه و هر ماه 31 روز است و پن روز آخر سای را پنجاه گویناد م ایاژ پان روز را کاه
همزمان با یکی از شش جشژ گاهنبار است را جشژ می گرفته اند م که ایژ مراسم پنجه تا سای 1318 برگزار می شد م
چهارشنهه آ ر سا چهارشنهه سوری (
ر مور چهارشنبه سوری ر کتاب ها و سندهای تاریخی اشاره ای نشده است و فقط ر ایژ نیم قرن اخیر است که مقاله هاا
و پژوهش های متعد ی ر ایژ باره منتشر شده و یا ر نوشته های مربوط به نوروز ، به چهارشنبه سوری نیاز پر اختاه اناد م
مراسم چهارشنبه سوری ر همه مناطو ایران اجرا می شو بدیژ صورت که ر آخریژ چهارشانبه ساای ) یعنای نز یاک
غروب آفتاب روز سه شنبه ( همه اهل خانه آتش می افروزند و با گفتژ ” زر ی مژ از تو ، سرخی تو از مژ ” بیماری هاا و
نگرانی های سای کهنه را به آتش می سپارند تا سای نو را با آسو گی و شا ی آغاز کنند م
بی گمان چهارشنبه سوری از رسم های کهژ پیش از اسلا نیست م ر آن زمان هر یک از روزهای مااه را ناامی باو ، ناه
روزهای هفته را م
آتش افروزی ایرانیان قبل از نوروز ، از آییژ یریژ است و افتا ن ایژ آتش افروزی به شب آخریژ چهارشنبه سای، پاس از
اسلا رسم شده است زیرا روز سه شنبه نز عرب ها روز شو و نحسی است م ایژ است که ایرانیان آتش افروزی پایان سای
خو را به آخریژ چهارشنبه انداختند تا پیشآمدهای سای نو از آسیب روز پلیدی چون چهارشنبه ، بر کنار ماند م
یکی از لیل هایی که نشان می هد ، چهارشنبه سوری از آییژ های پیش از اسلا است ، می تواند ایژ باشد کاه مراسام آن
ر غروب آفتاب روز سه شنبه برگزار می شو م ر گاهشماری قمری آغاز بیست و چهار ساعت شبانه روز از غروب آفتاب
روز پیش است و چهارشنبه سوری مانند بسیاری از آییژ ها ، جشژ ها و سوگواری های مذهبی ر غروب روز پیش برگازار
می شو م نحس بو ن چهارشنبه سوری ر باورهای عامیانه باعث شده که هنوز بعدازظهر به احوای پرسی و مهمانی نمی روند
و پنجشنبه را عامه ” شب جمعه ” می گویند ر صورتیکه آییژ های کهژ مثل نوروز، مهرگان و سده بر اساس گاهشماری
خورشیدی از نیمه شب یا سپیده آغاز می شو م
ر برخی از شهرهای آذربایجان چون ارومیه ، ار بیل و زنجان ، همه چهارشنبه های اسفند ، هریک نقش و نا معینی ارند م
از جمله ر منطقه زنجان بدیژ شرح است :
نخستیژ چهارشنبه : ” موله ” نا ار و روز شستژ و تمیز کر ن است م
ومیژ چهارشنبه : ” سوله ” نا ار و روز خرید وسایل عید است م
سومیژ چهارشنبه : ” گوله ” نا ار و روز خیس کر ن و کاشتژ عدس ، گند و ممم برای سبزه نوروز استم
چهارمیژ چهارشنبه : ” کوله ” نا ار و چهارشنبه سوری است م
آجیل خور ن ، فای گرفتژ ، فای گوشی و قاشو زنی ، از رسم هایی است که هنوز ر شهرهای کوچک و روستاها انجا مای
شو م
روزهای مردگان و پنجرنهه آ ر سا
زرتشتیان معتقدند که : روان و فره مر گان ، هیچ گاه کسی را که به وی تعلو اشت فراموش نمی کنند و هار ساای هنگاا
جشژ فرور یژ به خانه باز می گر ند م
از صورت های برجای مانده ایژ رسم ، ر شهر و روستا ، به گورستان رفتژ ) پنجشنبه آخر سای ( است به ویژه خاانوا ه
هایی که ر طوی سای عضوی را از ست ا ه اند م
انه تکانی
اصطلاح خانه تکانی را بیشتر برای تمیز کر ن ، نو خریدن ، تعمیر کر ن ابزارها ، فرش ها ، لباس ها و ممم به مناسبت ناوروز
به کار می برند م
خانه تکانی سه تا چهار هفته طوی می کشد و بایستی تمامی ابزارها و وسیله هایی که ر خانه است جابجا، تمیز و تعمیر شاده
و به جای خو بازگر م بعضی از اشیاء سنگیژ مانند فرش ها ، تابلوها ، پر ه ها ، فقط سالی یکبار ، آن هم ر هنگاا خاناه
تکانی نوروزی جابجا و تمیز شو و ر برخی از شهرهای آذربایجان ، نخستیژ چهارشنبه ماه اسفند ) موله ( به شستژ و تمیاز
کر ن فرش های خانه اختصاص ار م
کاشت سهز
اسفندماه هنگا کاشتژ انه و غله است م کاشتژ ” سبزه عید ” به صورت نما یژ و شگون ، از روزگار کهژ ر هماه خاناه
ها و ر بیژ همه خانوا ه ها مرسو است م
ر ایران کهژ 17 روز پیش از نوروز ، ر میدان شهر 11 ستون از خشت خا برپا می شد و بر آن ها :
1 گند 1 جو 3 برن 8 باقلا – – – –
7 ارزن 8 ذرت 7 لوبیا 1 نخو – – – –
9 کنجد 11 عدس 11 ماش 11 کاجیله ) از تیره مرکبات که ساقه آن – – – – cm 71 است
م (
می کاشتند و ر ششمیژ روز فرور یژ ، با سرو و ترنم و شا ی ، ایژ سبزه ها را می کندند و برای فرهیختگی به هر سو می
پراکندند م
ابوریحان نقل می کند : ایژ رسم ر میان ایرانیان پایدار ماند که روز نوروز ر کنار خانه ، هفت صانف از غالات ر هفات
استوانه بکارند و از روییدن ایژ غلات ، خوبی و بدی زراعت و حاصل سالیانه را حدس بزنند م امروزه ر همه خانه ها رسام
است که ه روز یا وهفته پیش از نوروز ، ر ظروف کوچک و بزرگ و یا پشت کوزه انه هایی چاون گناد ، عادس ،
ماش و ممم می کارند م موقع تحویل سای و روی سفره هفت سیژ بایستی سبزه بگذارند م ایژ سبزه را تا روز سیز ه نگه اشته
و ر ایژ روز ، زمانی که برای سیز ه بدر از خانه بیرون می روند ، ر آب روان می اندازند م
امروزه جلوی ماشیژ قرار ا ن سبزه ر روز سیز ه بدر به عنوان یک رسم ر آمده است م
سفر هفت سی
افرا ر زمان تحویل سای ، ر کنار سفره هفت سیژ جمع می شوند م
هفت روئیدنی خوراکی است که با حرف ” س” آغاز می شو و نما ی برای فراوانی روئیدنی ها و فراور ه های کشااورزی
و افزون بر آن آیینه ، شمع ، تخم مرغ رنگ کار ه ، مااهی ، » سیب ، سبزه ، سنجد ، سماق ، سیر ، سرکه ، سمنو « است م
نان ، سبزی ، گلاب ، سکه ، کتاب ینی می گذارند و ایژ سفره ر بیشتر خانه ها تا روز سیز ه گستر ه است م
ر برخی از نوشته هاا از سافره ” هفات شایژ ” ساخژ گفتاه و آن را رسامی کهاژ تار انساته اناد م ر ریشاه یاابی
هفت سیژ ، نظرهای یگری چون هفت چیژ ) هفت روییدنی از کشتزار چیاده شاده ( و هفات ساینی از فارآور ه هاای
کشاورزی نیز بیان شدهم
علت تعد نظرها اشاره نشدن ر کتاب های تاریخی و ا بی به هفت سیژ است و بیشتر از زمان قاجار مطالعاتی انجاا گرفتاه
است م
میرزا ه عشقی ر نوروزنامه مسمطی برای مر آن یار سرو ه :
همه ایرانیان نوروز را از یا بو کی «
بپا سازند از مازندران تا شوش و ملک ری
» بساط هفت سیژ چینند و بنشینند ور وی
لها نو
پوشیدن لباس نو ، رسم همگانی است م تهیه لباس برای سای تحویل ر بیژ غنی و فقیر وجو ار م خلعت ا ن پا شاهان و
امیران ر جشژ نوروز برای نو پوشاندن کارگزاران و زیر ستان بو م بسیاری از خانوا ه ها که رسوگ یکای از نز یکاان
لباس سیاه پوشیده اند ، به مناسبت نوروز به ویژه هنگا سای تحویل ، لباسی یگر می پوشند م کسانی که لباس نو ندارند ، می
کوشند هر قدر هم اندک ، حتی جوراب ، پیراهژ و یا چیزی ر هنگا تحویل سای نو بپوشند م
از باورهای کهژ ایران ایژ بو که ر نوروز از طبیعت پیروی کنیم و لباس نو بپوشیم م
وراک های نوروزی
خوراک ها با ویژگی های اقلیمی و نو فرآور ه های هر منطقه هماهنگی اشته و ر عیژ حاای بهتاریژ و کمیااب تاریژ
غذای منطقه بو م
امروزه ر برخی شهرهای ایران ” سبزی پلو با ماهی” خور ن ر شب عید و ” رشته پلو ” ر روز نوروز رسم اساتم پلاو ر
شهرهای مرکزی و کویری ، تا چندی پیش ، غذای جشژ ها و مهمانی ها و نشانه رفاه بو و ایژ غذا خاوراک خااص هماه
مر فقیر و غنی ر شب نوروز بو م – –
دید و بازدید نوروزی عید دیدنی (
از جمله آییژ نوروزی ، ید و باز ید یا عید یدنی است م رسم است که روز اوی به یدن بزرگان فامیل و طایفه می روناد م
یدن های نوروزی که ناگزیر باز ید ها را به نبای ار و همراه با روبوسی است ، ر روزهای نخست فرور یژ که تعطیال
رسمی است ، بو ه و گاه تا سیز ه فرور یژ ) و ر عهد کهژ تا آخر فرور یژ ( بیژ خویشاوندان و وستان و آشانایان ور
و نز یک ا امه ار مرفت و آمد گروهی خانوا ه ها هنوز از میان نرفته استم تا زمانی که مسافرت های نوروزی رسم نشاده
بو ، ید و باز ید عید ، وظیفه ای الزامی بو ه و چه بسیار افرا ی که فقط سالی یکبار آن هم ر نوروز به خانه یکدیگر مای
روند و خیلی از کدورت ها به مبارکی ید و باز ید عید ، برطرف می شو م
نوروز او نو عید (
ر ید و باز ید های نوروزی رسم است که نخست به خانه کسانی بروند که نوروز اوی رگذشات عضاوی از آن خاانوا ه
است م ر ایژ روز ، خانوا ه و خویشاوندان ، لباس سیاه را از تژ سوگواران ر می آورند و یدار کنندگان ر نوروز اوی باه
خانوا ه سوگوار ، تسلیت نمی گویند بلکه برای آنان آرزوی شا مانی می کنند تا ر آغاز سای نو، فای بد نزنند م
هدیه نوروزی عیدی (
هدیه ا ن به مناسبت نوروز رسمی کهژ است م کتاب های تاریخی از پیشکش ها و بخشش های نوروزی قبل از اسلا و بعد
از اسلا خبر می هند م از رعیت به پا شاهان و حکمرانان و از پا شاهان به وزیران ، بیاران ، شااعران و از بزرگترهاا باه
کوچکترها به ویژه کو کان ا ه می شو م
پیشکشی رعیت ) تاجر ، صنعتگر ، کشاورز ( و حاکمان ولایات به پا شاهان و خلفا ر واقع بخشی از با و خرا و مالیات
سالانه بو که به آن متعهد بو ند و خزانه های کشور از آن آبا می شد م
امروزه به جای هدیه هایی چون سوغات ، چشم روشنی ، جاخالی پا از واژه کا و ) فرانسوی( استفا ه می شاو م البتاه ایاژ
بااور وجاو ار کااه هدیاه گاارفتژ از سات افاارا ماور احتارا از نظاار سانتی تباارک اشاته و ارای شااگون و
” ست لاف ” است م ) شت کر ن (
کارت تهریک عید
تبریک گفتژ عید ر آ اب کهژ ، به صورت نامه نگاری بو ه ، ولی با روا صنعت چاپ ، فرستا ن کارت تبریاک عیاد ،
وار فرهنگ ما شده است م با کم شدن ید و باز ید ها ، فرستا ن کارت تبریک رونو بیشتری ار و اماروزه باا پیشارفت
تکنولوژی ر شهرهای کوچک و بزرگ ، فرستا ن پیا کوتاه به وسیله تلفژ همراه ، رونو فراوانی یافته است م
سیزد بدر
ر مور سیز ه بدر به مانند هفت سیژ ، چیزی ر منابع تاریخی یده نمی شو ، یا اینکه ایژ ها رسو گذشاته نیساتند و یاا
اینکه با معیارهای مورخان زمان ، ارزش و اعتبار ثبت و ضبط نداشته است که حالت و معتبر تر است ، زیرا رسمی که ر
همه روستاهای شهرهای بزرگ و کوچک اجرا می شو ، حاصل و نسل و سه نسل نمی باشد م و همچنیژ مورخان رویدا ها
و جشژ های رسمی را که ر حضور شاهان و خاصان بو ه را توصیف می کر ند ولی سیز ه بدر رسمی خانوا گی و عاا و
به بیانی پیش پا افتا ه و همه پسند ) و نه شاه پسند ( بو و نحس بو ن عد سیز ه ر بسیاری از کشورها و نز بسی از ملت
ها ، باوری کهژ است م
مسیحیان هیچ گاه سیز ه نفر بر سر یک سفره غذا نمی خورند و ر باور تازیان ، سیز همیژ روز ماه ناخوشایند است .
خانوا ه ها ر ایژ روز به صورت گروهی ، با هم غذای ظهر را آما ه کر ه و نیز آجیل ها و خور نی ها سفره هفت سیژ را
باخو بر اشته و سبزه آن را به آب روان می اندازند م
رسم گره ز ن سبزه برای ختران بخت ، شگونی برای از وا و همسریابی است و ر هنگا گره ز ن ایاژ شاعر را مای
مشی و شمیانه ، فرزندان کیومرث ر ایژ روز از وا کر ند م » سیز ه بدر ، سای گر ، خانه شوهر ، بچه بغل « خوانند
باورهای عامیانه درمورد نوروز
روز سیز ه ، کار کر ن نحس است م –
روز سیز ه باید یک نفر خوش قد اوی وار خانه شو ) زنان خوش قد نیستند ( –
کسی که روز نورز گریه کند ، تا پایان سای اندوه او را رها نمی کندم –
کسانی که مر ه اند سالی یکبار هنگا نوروز فروهر آن ها به خانه برمی گر م پس باید خانه را تمیز کنند و چاراغ – – –
روشژ کنند و با سوزاندن عو و کندر ، بوی خوش ایجا کنند م
جر زایش اشو زرترت = ششم فرور یژ
جشژ فرور ینگان ) فرو گ ( = 19 فرور یژ
فرور ینگان به معنای ” فروهرها ” است و ایژ جشژ به عنوان تجلیل از فروهرها برگزار می شو م ر ایژ جشژ زرتشاتیان ،
سر مزار رگذشتگان خو می روند و برای خوشنو ی روان ها عو و کندر آتش می زنند م
جر اردیههرتگان و 1 ورشیدی
ر روز سو ار یبهشت انجا می گرفته است م ایژ روز بزرگ یا آور ” اشه و هیشته ” و ویژگای هاای آن یعنای بهتاریژ
راستی و پاکی می باشد م ار یبهشت ومیژ امشاسپند است م نیازر ن چهار گوهران ) آب ، با ، خاک ، آتش ( یعنی آلاو ه
نکر ن محیط زیست و پاک نگه اشتژ آن و همچنیژ پاک نگه اشتژ تژ و جامه از ویژگی های ایاژ جشاژ مای باشاد م
ایرانیان ر ایژ روز لباس سفید می پوشند وار یبهشت یشت می خوانند م
جر ردادگان و 4 ورشیدی
روز ششم خر ا و پنجمیژ امشاسپند است م ر اوستا هلورتات به معنای رسایی و کمای است و ر عالم ما ی ، نگهباان آب
خر ا است و ر ایژ روز غسل و شستشو انجا می گرفته و مر به چشمه ها و جویبارها می رفتند و به پاایکوبی و شاا ی
می پر اختند و خور ا یشت می خواندند و با شا ی به یکدیگر نیلوفر یا گل یاس هدیه می کر ند م
ر ایژ ماه ، زرتشتیان ر روزهای 18 تا 31 خر ا به زیارت پیر سبز چاک چاک مای روناد و همچنایژ ر 18 خار ا ،
زیارتگاه ستی پیر ر شرق یز ، نز یک مریم آبا مور توجه آنان می باشد م
به باور زرتشتیان ایژ زیارتگاه ، پناهگاه ما ر شاهزا گان ساسانی است م
جر تیرگان = 13 تیر و 11 ورشیدی
سیز همیژ روز ر هر ماه زرتشتیان ، ” تیر ” یا ” تشتر ” نا ار م روایت است تشتر به باریدن باران کمک مای کناد م ر
زمان منوچهر، شاه پیشدا ی ، چون افراسیاب تورانی بر منوچهر پیروز شد و او را ر طبرستان محاصره نمو ، طرفیژ حاضار
به سازش شده و قرار شد آرش ، جوان لیر ایرانی از قله ماوند تیری پرتاب نماید م ایژ تیر ر کنار رو جیحون بر رختی
نشست و مرز ایران و توران مشخص شد م استان یگری که ربارۀ جشژ تیرگان آمده : ر زمان فیروز ساسانی هفت ساای
ایران چار خشکسالی شد تا مر روی به بیابان آور ند و با نیایش از پرور گار ، آرزوی باریدن باران کر ند و پاس از آن
بارش باران شرو شد و به شا ی آن ر چنیژ روزی ایرانیان به یکدیگر آب می پاشند م
از ویژگی های ایژ روز تار نازکی از ابریشم هفت رنگ است که نو ار رنگیژ کمان ، و معروف به کمان آرش اسات کاه
زرتشتیان ایژ تار را ر روز تیر به ست بسته و ه روز بعد ر روز ” با ” به هنگامی که تیر آرش بر رخت نشسات ، باه
با می هند م
جشژ تیرما سیزه شو : هنوز ر قسمت هایی از مازندران اجرا می شو م
ر شب سیز هم آبان ماه ، خانوا ه ها و خویشاوندان نز یک ر خانه بزرگ فامیل با تدارک قبلای جماع مای شاوند م ایاژ
گر همایی تا پاسی از شب ا امه ار م هرکس به اندازه امکان ، مقداری از خور نی شب را که شامل آجیل و میوه و تنقلات
و ” شب چره ” است ، تدارک می بینند م
شگون چوب وردن از لا
قسمت عمده رسم ، آمدن لای است که ر برخی از شهرها ایژ مراسم لای شو ) شب لای ( گفته می شاو م ر ایاژ شاب
شخصی با لباس مبدی ، ستمالی به سر بسته و صورتش را سیاه می کند و مانند لای ها باکسی حرف نمی زند م چند نفار او را
همراهی می کنند م او وار خانه شده و با چوبی که ر ست ار و به آن ” شیش ” گویند ، ضربه ای به ساکنان خاناه مای
زند و باور ارند که هرکس را بزند ، تا سای یگر آن فر مریض نمی شو م ایژ ز ن را شگون برای تندرستی می انند و به
او چیزی می هند م
لای مخصوصاً به سراغ زنان نازا ، حیوانات نازا ، ختران شوهر نکر ه و رختان بی میوه می رو و ترکه ای به آن ها می زند
م یک نفر از حاضران پا رمیانی کر ه و ضمانت می کند که مثلا ایژ زن یا آن ختر را نزن و تا سای آینده زن بار ار شاده
و یا ختر به خانه شوهر می رو م
صاحب خانه به آن ها شیرینی می هد و آمدن لای را به خانه خو به فای نیک می گیر م
از رسم های یگر تیرماسیزه شو ، ” فای گرفتژ با یوان حافم ” است م نوجوانان محل ، کمتر ر خانه می مانند و به هماراه
لای و معمولا به صورت ناشناس ، از خانه ای به خانه یگر رفته و شیرینی و آجیل گرفته و بیژ خو تقسیم می کنند م
رسوم آب پاشی در جر تیرگان
ر جشژ تیرگان ، شست و شو کر ن ر آب روان ، رسمی کهژ است م ابوریحان می نویسد : چون کیخسارو از جناگ باا
افراسیاب برگشت ، ر ایژ روز از ناحیه ساوه عبور نمو و به کوهی رفت و تنها و بدون هیچ یک از لشکریان ، به چشمه ای
وار شد و فرشته ای را ید و ر مدهوش شد ولی ایژ کار با رسیدن بیژن پسر گاو رز، مصاا ف شاد و قادری از آب
چشمه بر روی کیخسرو ریخت و رسم اغتسای و شست و شوی با آب ، از آن زمان باقی ماند م
رسم آب پاشان ر وره صفویه ، ر آغاز تابستان برگزار می شده و مورخان و سفرنامه نویسان از آن به تفصیل یاا کار ه
اند م ایژ جشژ آریایی که پیش از مسیح ر میان آریایی ها به ویژه ایرانیان روا اشته و هم اکنون ر بیژ ایرانیان ارمنای و
یگر ارمنیان جهان مرسو است و همه ساله آن را ر ماه ژوئژ که مصا ف با تیرماه ایرانی است ، برپا می ارند م
جر امردادگان هفتم مرداد ( و سوم ورشیدی
واژه اوستایی امر ا ، امرتات است و به معنی بی مرگی است و اگر الف آن را که پیشاوند نفای اسات ، بار اریم ، فرشاته
جاو انگی به یو نیستی و مرگ تغییر شکل می هد م چون امر ا فرشته جاو انی است ر عالم جسمانی ، نگهبانی نباتاات و
روییدنی ها با اوست م نیاکان ما ر ایژ رو به باغ ها و مزار می رفتند و پس از نیایش به رگاه اهورامز ا ، ایژ جشژ را باا
شا ی و سرور ر طبیعت برگزار می کر ند م
جر شهریورگان چهارمی روز 31 مرداد ورشیدی ( –
واژه شهریور ر اوستا ، خشتره وئیریه است م جزء اوی یعنی خشتره معنی قدرت و حکومت کشور اسات و کلماات شاهر و
شهریار از ایژ واژه گرفته شده است و جزء و به معنای آرزو شده است م ایژ امشاسپند ر عالم روحانی مظهر قدرت و نیرو
می باشد و ر عالم جسمانی ، نگهبانی فلزات با اوست م ایژ جشژ نیز مانند سایر جشژ هاا باا ساپاس و نیاایش باه رگااه
اهورامز ا آغاز و با جشژ سرو به پایان می رسد م
جر مهرگان 11 مهر 16 ورشیدی ( –
ر میان همه جشژ هایی که ر ایران باستان متداوی بو ، و جشژ از همه بزرگتر و مهمتر بو ند کاه عبارتناد از ناوروز و
مهرگان م نوروز پیش رآمد بهار است ، ر حالیکه مهرگان ر نیمه و سای و سپری شدن گرمای تابستان است م مهرگاان
می نامندم ایاژ – » مهرگان خاصه « و روز آخر را » مهرگان عامه « 18 ( ا امه اشت که روز اوی را از روز مهر تا روز را ) 11
جشژ مربوز به فرشته مهر که ر اوستا ، میترا به معنی نور و خورشید ،مهر و محبت ،
و عهد و پیمان می باشد ، نامیده می شو م روایت است که فریدون شاه پیشدا ی ر ایژ روز به رهبری کاوه آهنگر بر – –
ضحاک ستمگر چیره شد و ضحاک را ر کوه ماوند حبس نمو و فریدون تا پا شاهی بر سر نهاا م فرشاتگان ر جشاژ
مهرگان به یاری فریدون آمدند و ر روز را ، ضحاک اسیر و ر کوه ماوند زندانی شد م
جر آبانگان 11 آبان 4 آبان ورشیدی ( –
آبان به معنای آب و هنگا آب است و یکی از عناصر پاک کننده نز زرتشتیان است م ربااره پیادایش جشاژ آبانگاان
روایت است که ر پی جنگ های طولانی بیژ ایران و توران ، افراسیاب ستور ا تا کاریزها و نهرها را ویران کنند م پاس
از جنگ پسر تهماسب که ” زو ” نا اشت ، ستور ا تا کاریزها و نهرها را لایروبی کنند و پس از لایروبای ، آب روان
گر ید م ایرانیان آمدن آب را جشژ گرفتند م
ر روایت یگر آمده که پس از هفت سای خشکسالی ، ر ماه آبان ، باران آغاز به باریدن نمو و از آن زمان جشژ آبانگان
پدید آمد م زرتشتیان ر ایژ روز همانند سایر جشژ ها به شا ی می پر ازند م به کنار جوی ها و نهرها می روند و با خوانادن
اوستای آب زور ) بخشی از اوستا ( که توسط موبد خوانده می شو ، اهورامز ا را ستایش کر ه و رخواست فراوانای آب و
نگهداری آن را می نمایند م
جر آذرگان 9 آذر باستانی 3 آذر ورشیدی ( –
آذر به معنی آتش است و یکی یگر از چهار عنصر پاک کننده ناز زرتشاتیان اسات م از آن جاا کاه آتاش بهتاریژ و
سریعتریژ عنصر پاک کننده و گرما می باشد ، از زمان های قدیم مور احترا بو ه است م زرتشتیان ر جشژ آذرگان مانناد
سایر جشژ ها ، با لباس آراسته به نیایشگاه می روند و با خواندن آذر یشت ) بخشی از اوستا ( اهاورامز ا را ساپاس گفتاه و
پس از نیایش به شا ی می پر ازند م
جر دیگا
ی یا توشو به معنی ا ار و آفریدگار است و ر نامه های اوستایی ، اغلب به جای واژه اهورامز ا به کار رفتاه اسات م ر
سی روز ماه ، روزهای هشتم و پانز هم و بیست و سو هر ماه به نا ی نامگذاری شاده اسات کاه بارای تمیاز آن هاا از
یکدیگر ، هریک به نا روز بعدش خوانده می شو م بنابرایژ ر ماه ی ، چهار روز به نا خدا نامیده می شاو کاه ر ایاژ
روزها ، زرتشتیان به نیایش همگانی و استراحت می پر ازند و ر ی ماه چهار بار جشژ برگزار می شو م
ر ماه ی روز یاز هم باستان / 7 ی خورشیدی / زرتشت با حمله ارجاسب تورانی کشته شد م
یلدا
امروزه از چهار جشژ ی ماه ، تنها شب نخستیژ روز ی ماه یا شب یلدا را جشژ می گیرند م یعنای آخاریژ شاب پااییز و
نخستیژ شب زمستان م پایان قوس ، آغاز جدی و رازتریژ شب سای م
واژه یلدا سریانی و به معنی ولا ت است م ولا ت خورشید ) مهر میترا ( –
بنابر باور پیشینیان ، ر پایان ایژ راز شب که اهریمنی و نامبارکش می انستند ، تاریکی شکست مای خاور و روشانایی
پیروز و خورشید زا ه می شو و روزها رو به بلندی می نهند م
ر سده چهار میلا ی ، بر اثر اشتباهی که ر محاسبه کبیسه رخ ا ، روز 17 سامبر ) بجای 11 سامبر ( روز تولاد میتارا
انسته و تولد عیسی مسیح را نیز ر ایژ آغاز سای قرار ا ند م
بنابرایژ نوئل اروپایی ، همان شب یلداست ) Noel سالروز تولد مسیح ( و نوئل واقعی ر 31 آذر و برابر با بیسات و یکام
سامبر است م
انگیزه پایدار ماندن یلدا عبارتند از :
1 یلدا شب زایش خورشید است م ) از باورهای کهژ ( –
1 طولانی تریژ شب سای است م –
3 پایان بر اشت محصوی تابستان و آغاز فصل استراحت ر جامعه کشاورزی است م –
یلدا را می توان جشژ گر همایی خانوا گی انست م به عبارتی یگر ر سرمای آغاز فصل زمستان ، ور کرسای نشساتژ و
تا نیمه شب میوه و آجیل خور ن و فای حافم گوش کر ن از ویژگی های شب یلداست م
جر بهمنگان دوم بهم اوستایی و 16 دی ورشیدی –
بهمژ از واژه اوستایی وهومژ به معنی اندیشه نیک است و همچنیژ یکی از امشاسپندان نز یک به رگاه اهورامز ا می باشد م
اشوزرتشت برای ریافت پیا های اهورایی ، از وهومژ یاری می گیر م پاسبانی چهارپایان سو مند ر عالم جسمانی به ایاژ
امشاسپند واگذار می شو م از ایژ رو زرتشتیان ر جشژ بهمنگان ، از کشتار حیوانات ساو مند و خاور ن گوشات آناان ،
خو اری می کنند و برخی از زرتشتیان پرهیز از خور ن و کشتار را ر تما روزهای بهمژ ا امه می هند م ایژ جشژ حامی
مر ان رستکار می باشد م
جر سد روز مهر از ما بهم 16 بهم و 11 بهم ورشیدی تعطی زرترتیان ( – –
جشژ سده ، جشژ پیدایش آتش است که به پیدایش آتش ر زمان هوشنگ پیشدا ی اشاره می کند م سده از واژه ” ست ”
ر زبان پهلوی آمده است و معنی آن صد می باشد م سده هنگامی است که صد روز از زمستان می گذشت و یاا باه روایات
امروز 71 شب و 71 روز به نوروز مانده است م
اجرای مراسم سده : پس از غروب آفتاب ، 3 تژ از موبدان ، ر حالیکه لباس سپید بر تژ ارند ، به ساوی تاو ه ای از هیاز
خشاک کاه از قبال تهیاه گر یاده ، حرکات مای کنناد م گروهای از جواناان کاه لبااس سافید بار تاژ ارناد باا
مشعل های روشژ ، موبدان را همراهی می کنند م موبدان بخشی از اوستا را که آتش نیایش می باشد را مای سارایند م موباد
بزرگ به وسایله آتاش موجاو ر آتشادان و جواناان ساپید پاوش باا یااری از شاعله هاای مشاعل ، هیاز را آتاش
می زنند م گروه موزیک ، از آغاز تا پایان ، آهنگ شا ی می نوازند م زرتشتیان با شا ی و پیروزی ، شعله ور شدن آتاش را
جشژ می گیرند ، به امید آنکه تا جشژ سای یگر ، روشنایی و گرمی ر ی هایشان ، به خانه بازگر م
جر اسفندگان 5 اسفند باستانی و 19 بهم ورشیدی –
سپندارمذ نگهبان زمیژ است و از آنجا که زمیژ مانند زنان ر زندگی انسان نقش باروری و بار هی ارند ، جشاژ اسافندگان
برای گرامیداشت زنان نیکوکار برگزار می شو م زرتشتیان ایژ روز را به نا روز زن و روز ما ر جشاژ مای گیرناد م واژه
سپندامذ ر اوستا ، ” سپنته آرملی تی ” آمده و به معنای فروتنی و بر باری می باشد م
پیر سهز چک چک
پیر سبز زیارتگاهی است ر 81 کیلومتری شمای شرقی یز و بر سینه کوهی قرار گرفته که چشام اناداز آن رو باه امناه
خشک و ریگزار کویری است و از شکاف سنگ های کوه ، جریان کمی از قطره های آب می چکد م ایژ قطاره هاای آب
امکان رویش رختان کا و سرو منطقه را فراهم آور ه و زیارت کنندگان را سیراب می کند م ایژ منطقه مزار ” حیات بانو
” است که توسط شبانی که ر عالم ر یا بو ه ، کشف شده است م
11 خر ا ( به آنجا می روند و چند روز می مانند م ر روزهای یگر ، – زرتشتیان سالی یکبار ، ر هفته پایانی خر ا ) 18
فقط ربان زیارتگاه ، نگهبان خانه ها و چند مسافر ر آنجا قرار ارند م
ر امنه کوه زرتشتیان هر شهر ، بنایی ساخته اند م بنایی که شامل یک مطبخ ، چند صفه و چند اتاق است و به آن مجموعاه
” یله ” می گویند م
خیله ها ر کمرکش کوه و پاییژ تر از معبد و چک چک آب ساخته شده اند م اهمیت خیله ها بستگی باه وری ونز یکای
به معبد ار م خانوا ه هایی که امکان و قدمت بیشتری ر زیارت سالانه اشته و از موقعیت اقتصا ی و اجتماعی برخور ارند
، خیله شان به معبد نز یکتر است م
زیارتگاه های زرتشتیان که امروزه بیشتر ر یز و کرمان به جای مانده ، هریک زمان معینی را بارای زیاارت هاای ساته
13 تا 17 تیر / ویژه باانوان ( ، ( » پار بنانو « ، ) 8 تا 11 فرور یژ ( » پیر هریرت « جمعی به خو اختصاص ا ه ، مثل
18 تا 11 خر ا ( که همه ر بهار و تابستان برگزار می شو م ( » پیر سهز « ، ) 11 تا 18 مر ا ( » پیر نارکی «
» شا مهر ایزد «،) 8 کیلومتری شمای شرقی کرمان ( » بابا کما «، ) 18 کیلومتری غرب کرمان ( » آب مراد «
) ر محدو ه شهر کرمان ( ، مهمتریژ زیارتگاه پیر چک چکو است م
از جمله مراسمی که ر زمان زیارت پیر سبز چک چک انجا می شوند ، عبارتند از :
1 مناسک و مراسم اعتقنادی : ر مدت توقف ، خانوا ه ها و یا سه بار به زیارت می روناد م شامع روشاژ کار ن ، عاا –
خواندن ، نذر کر ن ، سدره پوشی و کشتی بستژ از جمله مناسکی است که ر معبد به جای می آورند م
1 لهنا : ر ایژ مراسم زنان لباس سنتی زرتشتی می پوشند و ر یز و کرمان لباس زرتشتی هنوز اصاالت خاو را حفام –
نمو ه است م
لباس سنتی عبارتست از : 1 روسری ابریشمی ) سایه کوئی ( ، 1 مقنعه بزرگ گلدار ) مکنو ( ، 3 زینت هایی که هنوز – – –
بعضی از زنان به روسری خو می آویزند ) پَر سمالی ( ، 8 شلواری گشا از پارچه گلدار که ر مچ پا جمع می شو ) –
شوای سیخ و تیر ( ، 7 پیراهژ گلدار ) پَرئنه ( م –
3 وراک : ممنوعیت و محدو یت خوراکی ر یژ زرتشت ر مقایسه با یژ یهو و اسلا اندک است م –
8 دید و بازدید : جمع شدن ر خیله ها باعث می شو ، خانوا ه هایی که از هم ور هستند ، بتوانند همدیگر را ببینند م با –
هم گ بزنند و اگر ختر و پسری ر سژ از وا هستند ، با همدیگر آشنا شوند م
کتک ز ن تازه اما ها ر ایژ روز از مراسم شا ی بخش جوانان بو ه است م
7 آب پاشی او تیر : خانوا ه هایی که تا اوی تیر ر خیله مانده اند ، به همدیگر آب می پاشند و همه مواظب هساتند کاه –
غافلگیر نشوند م ر روز آخر هنگا بازگشت ، زمزمه ” آشم وهو ” از معبد بلند است م
آیی سالانه قر کلیسا
واژه ارمنستان به معنی کشور آرمژ ها است م بنابر نوشته های مورخان ، هایک نخستیژ رئیس ایژ قو ، چهار پسر اشت که
نا یکی از آن ها آرمناک بو و ارمنی ها را منسوب به او می انند م
” هائیاسان ” نیز که نا هایک و از واژه ” های ” به معنی ارمنی گرفته شده ، نامی است که ارمنستان را ر قدیم بادان مای
نامیدند م
از زمان ” گریگور منور” که ارمنستان به مسیحیت گرویدند ، واژه ارمنی معرف قو و یانت ارمنی است م
کلیسای تا ئوس ) طاطائوس ( معروف به قره کلیسا ، ر هی به همیژ نا ر هستان چالدران از بخاش سایه چشامه ر –
شهرستان ماکو استان آذربایجان غربی قرار گرفته است م –
تا ئوس یکی از حواریون مسیح ، ر سای چهل میلا ی به ارمنستان آمد و به تبلیغ مسیحیت پر اخت م گروه زیا ی به آیایژ
ولی سلطان کمی بعد پشیمان شاد » ساندخت « پا شاه ارمنستان و خترش » ساناتروک « مسیحیت روی آور ند م از جمله
و شمژ مذهب جدید شد م او نتوانست خترش را از یژ جدید برگر اند م لذا ستور قتل طاطاوس و ختار خاو را صاا ر
کر م طاطاوس و پیروان یگر کشته شده و ر ناحیه آرتاز به خاک سپر ه شدند م
بعدها چهار کلیسا ر ایژ منطقه ساخته می شو که احتمالا چالدران از چهار اران گرفته شده است م
818 هجری ( ، هنگا حمله چنگیز توسط ارغون سر ار مغوی کلیسا غارت و ویران شاد و بعادها ر – – ( ر سای 1131
زمان هلاکوخان ایژ کلیسا مرمت شد م
ایژ کلیسا یکبار نیز ر سای 711 هجری ، توسط زلزله ویران شده که زمان تعمیر آن مشخص نیست م ر سای 1111 هجری ،
ر زمان لشکرکشی آغامحمدخان ، کلیسای مزبور مور تار قرار گرفته و ر سای 1118 هجاری باموافقات عبااس میارزا
توسط اسقف ” بزنونی ” قسمتی از سنگ های سیاه را به سنگ سفید تبدیل می کنند م ایژ جشژ بیژ 17 تیرماه تا 11 مر ا به
مدت 3 روز ر روز پنجشنبه ، جمعه و شنبه برگزار می شو م محل توقف مسافران ، چا رهایی است که توسط خلیفه گاری
نصب شده و اجاره ا ه می شو م مراسم و مناسک ینی سه روز عای کلیسا ر روزهای پنجشنبه و جمعه صابح و عصار –
برگزار می گر م ر روز شنبه تنها یکبار آییژ ویژه عید به وسیله اسقف اعظم اجرا می شو م قربانی کر ن وقت خاصای
ر یژ مسیحیت ندار ، اما ر ایژ سه روز انجا می گیر م
آیی قالیشویان اردها
بازمانده ای کهژ از جشژ تیرگان و آرزوی باران
آییژها و باور اشتهای مقدس، همواره برای مر مان باورمند بدان، به عنوان یک اصل مقدس و گرامی زناده میمانناد و ر
کشاکش رویدا های زمانه و هنگامههای گوناگون، تنها از شکلی به شکل یگر ر میآیند و یا وجه تسامیه خاو را تغییار
می هندم نیایشگاهها، زیارتگاهها و هرگونه مکان مقدس یگری نیز به همیژ گونه و ر گذر زمان و بنا به مصلحتها، پارهای
تغییرات ر نا و آییژهای وابسته به آن انجا میشو ، اما تقدس خو را حفم میکنندم از همیژ روی اسات کاه بسایاری از
کلیساها راروپا برجایگه نیایشگاههای میترایی ساخته شدهاند و بسیاری از مساجد و امامزا هها ر ایران، جایگاه آتشاکدهها و
یگر نیایشگاههای کهژتر بو هاند و همان آتشکدهها نیز خاو بار روی بازمانادههای یگاری از نیایشاگاههای پیاروان و
باورمندان به میترا و آناهید و تشتر و یگران سر بر کشیده بو ندم
برگازار میشاو کاه از برخای ویژگیهاا و » قالیشاویان « امروزه ر ار های کاشان به پیروی از رسمی کهژ آیینی به نا
شیوههای برگزاری مراسم، پیوند آن با آییژهای جشژ تیرگان، ستایش تشتر/ تیر و یا عای باران به یده میآیدم
ر 81 کیلومتری غرب کاشان و ر کنار راهی است که از راوند به سوی لیجان میرو م ر ایژ محل بناای » مشهد ار های «
امامزا ه سلطان علی بژ محمد باقر قرار ار که قدمت آن به سده ششم هجری میرسد و ر طوی زمان، به ویژه ر عصارهای
صفوی و قاجار، بناها و آرایههای معماری گوناگونی بر آن افزو ه شده و هنوز هم میشو م بناای نیایشاگاه بار کناار یاک
واقع است و تکیه بر جبهه جنوبی کاوهی ناه چنادان بلناد ار م ر » ار ی « خشکرو و ر نز یکی ره و گر نههای کوه
روستا و شت پیرامون، بازماندههای قلعهها، امامزا هها، رختان کهنسای و یوارهای بزرگ و کهژ فراوانی به چشم میخور
که نشانهای از گذشته پر رونو آن ناحیه هستندم
ر صحژ امامزا ه، سنگابی بزرگ و نگاریژ برای آب آشامیدنی و حوض بزرگی جاای ار کاه از آب قناات غیاثالادیژ
نیز ر آنجا بو ه که امروزه همانند نمونههای مشاابه » چراغخانه « یا » آتشخانه « سیراب میشده استم ر گذشته، اتاقی به نا
آن ر زیارتگاههای یگر، ویران شده استم
ر روز سیز هم مهرماه هر سای )امروزه ر ومیژ آ ینه مهرماه( که سالگر شها ت امامزا ه انسته میشو مر مان بسیاری
از ور و نز یک ر ار های گر هم میآیند تا شاهد مراسم نما یژ تغسیل امامزا ه باشندم ر ایژ مراسم که منحصاراً توساط
کاشان و چند روستای یگر برگزار میشو و یگران حو شرکت ر آنرا نداشاته و تنهاا تماشااچی » فیاژ « اهالی روستای
هستند یکی از قالیهای رون بنای امامزا ه، به عنوان قالیای که به هنگا شها ت ر تابوت او بو ه و پیکار اماامزا ه را ر
آن پیچیده بو هاند، به صورت لولهشده بر وش جوانان قرار میگیر و آنان آنرا به سوی چشمهای که ر حادو چناد صاد
متری شرق بنا واقع است، میبرندم به نبای ایژ سته، گروهی یگر که هر یک چوبدستی بلندی را بر ست ارند، حرکات
میکنند و با تکان ا ن چوبدستی ر هوا به نبر ی نما یژ با قاتل امامزا ه میپر ازندم
قالی بر کنار چشمه به زمیژ میآید و آب چشمه را به نشانه غسل ا ن امامزا ه بر آن میافشانند و آنگاه وباره آنرا با شاور
و هیجان به سوی بنا باز میگر انندم پیش از ورو قالی به آرامگاه، چوب بدستان با ویدن و تکان ا ن چوبهاا و فریاا و
قاتل امامزا ه را نبای میکنندم رسیدن حاملان قالی به رگاه ورو ی امامزا ه و سپر ن آن به » اشقیاء « شعارهای مهی ، نبر با
گروهی یگر که میباید آنرا به رون ببرند، همراه با تشریفات خاصی است که شادت از حاا و فشاار و کشوقوسهاای
فراوان، آن هنگا را به لحظههایی پر تبوتاب تبدیل میکند و بسیاری از جوانان چنان از شدت ایاژ همهماه و گیارو ار از
حای میروند که جز با یدار آن، امکان توصیف یگری نیستم
حاشیه ایژ مراسم نیز یدنی و جالب استم هزاران هزار مر مان و ماشیژهایی که از ور و نز یک ر شات ار هاای گار
آمده و گاه تا چند روز اتراق میکنند پر هخوانان و شبیهخوانان تواناا کاه یا ماانی از آییژهاای نمایشای ایرانای هساتند
ستفروشان بسیار و بازار مکاره بزرگی که تا چند روز ر شت پیرامون برگزار شده و هر آنچه از شیرینیها وخوراکیها،
پارچه و پوشاک، عطر و ا ویه، آینه و کار و ظروف آشپزخانه، تله موش و ا پرندگان، ابزار کشاورزی و زیژابزار اساب
و چارپایان، تا هر آنچه که فروش و تماشای آن حتی به وهم کسی هم نمیرسد، از یدنیها و ویژگیهای آیایژ قالیشاویان
مشهد ار های استم بسیاری از مر خرید پارهای از جهیزیه ختران یا ابزار کشت و زر خو از ایژ بازار مکااره را خاوش
یمژ و موجب برکت می انندم
ر زمینه رویدا های تاریخی مربوط به چگونگی و چرایی ورو امامزا ه به ار های و وقاایع پیشآماده و ساپس جنگهاا و
شها ت او، روایتهای متعد و بسیار متفاوتی گفته شده است که همیژ تفاوتها و تناقضهای فراوان، ر کنار نباو اسانا
تاریخی، نشانهای از استانگونه بو ن همه آنهاستم از همیژ روی است که ملا محسژ فیض کاشانی، حکیم و عاارف عصار
وجو شخصیتی به نا سلطان علی و آرامگاه او ر مشهد ار های را یکسره افساانه و خرافاه » انجم فروزان « صفوی ر کتاب
می اندم
1378 ، ص 99 تاا 111 ( ایاژ ( » اساطیر و فرهنگ عامه ایران « امروزه برخی از پژوهشگران و از جمله استا جابر عناصری ر
مراسم را بازماندهای از جشژ مهرگان می انندم ر حالیکه هیچگونه شباهتی بیژ مراسم قالیشاویان باا جشاژ مهرگاان )جاز
نز یکی زمانی ایژ و با یکدیگر( عرضه نشده استم
آییژ قالیشویان ار های کاشان ر سیز همیژ روز مهرماه برگزار میشده که ر سایهای اخیر برای فراهم آمدن امکان بیشاتر
حضور مر ، ر ومیژ آ ینه مهرماه برگزار میشو م ایژ مراسم شباهتی فراوان با آییژهای کهژ ایرانی و همچنیژ آییژهای
تایار(، پرنورتریژ ستاره سراسر آسمان و ایز بارانآور و بخشنده سای خوب و خر ار و ظااهراّ ( » تاشاتار « ر پیوند با
و به لایل زیر نه تنها ارتباطی با وجه تسمیه شناختهشده خو ندار ، بلکه شباهتی فراوان با جشژ تیرگان و یگار آییژهاای
بارانخواهی ار م
نخست اینکه، زمان برگزاری ایژ مناسک که به سالگر شها ت و تدفیژ امامزا ه منسوب است، باا گاهشاماری خورشایدی
سنجیده و انجا میشو که هیچ نمونه مشابهی ر مناسبتهای مذهبی یگر ندار م
و اینکه، سیز همیژ روز مهرماه برابر است با تیر روز از ایژ ماه که نخستیژ تیر روز فصل پاییز و نخستیژ تیر روز از سای
نوی زراعی است که می انیم سای زراعی از ابتدای پاییز، آغاز و ر پایان تابستان بعدی به پایان میرسدم
ایژ روز، هنگا یکی یگر از چهار جشژ تیرگان سالیانه است که سه جشژ یگری عبارتند از جشژ سیز هبدر ر سیز همیژ
روز فصل بهار برای سالی که از ابتدای بهار آغاز میشو جشژ تیرگان ر سیز همیژ روز تابستان، هام بارای گاهشاماری
فعلی و هم برای سالی که از ابتدای تابستان آغاز میشده و نیز جشژ یگری ر سیز هم )و گاه چهار هم( ژانویه برای سالی
که از ابتدای زمستان آغاز میشده و امروزه تنها ر میان ارمنیان ایران روایی ار م
آمده اسات » تایارماه « از سوی یگر نا فصل پاییز ر بسیاری از متون ا بیات فارسی از جمله ر شاهنامه فر وسی به گونه
» تیرمااه « و منظور از آن، نه ماه تیر که کل فصل پاییز یا خزان استم ر آثارالباقیه ابوریحان بیرونی نیز از اوی پاییز به ناا
یا شده و ر فرهنگ اسدی توسی هم، تیر به معنای فصل خزان ضبط شده استم امروزه تا آنجا کاه ایاژ نگارناده می اناد،
چنیژ نامگذاری برای ایژ فصل، ر میان مر مان فارسی/ تاجیکی زبان آسیای میانه و نیز ر افغانستان کاربر و روایی ار م
به عبارت یگر، سیز هم مهرماه برابر است با تیر روز از تیرماهی که خو نخستیژ تیر روز سای میباو ه و مر ماان ر ایاژ
روز برای آرزوی باران کافی و سالی پر باران و حاصلخیز به انجا آییژهایی ر ستایش و گرامیداشت تشاتر میپر اختهاناد
اوستا یده میشو م » تشتر یشت « که نمونههای فراوان آن ر
سو اینکه، پیوند تابوت و تدفیژ و قالیشویی با مراسم عای باران یا بارانخواهی ر نواحی گوناگون یگری از ایاران یاده
شده استم هر چند که نگارنده نمیتواند لیلی برای ایژ ارتباط ارائه کند اما واقعیتی است که نمونههایی از آنارا میتاوان ر
تفرش، تابوتی نخلمانند را رست بر روی نهر آبی که از میاناه » ششناو « باورهای مر می نبای کر م برای نمونه، ر حسینیه
حسینیه میگذر ، جای ا هاند تا از آب چشمه فرو کاسته نشو م ر روستاهای پیرامون تبریز، تابوتی را به هنگا خشکساالی
ر میان آبهای قنات یا نهر میگذارند تا سبب افزایش آب شو و ر روستاهای اطراف مراغاه اینکاار را باا پاشایدن آب
چشمه بر روی قالی انجا می هندم نمونهای که شباهتی فراوان با قالیشویان ار های ار م
چنیژ باور اشتهایی ر متون جغرافیای تاریخی ایرانی نیز روایت شده استم اصطخری نقل میکند که مر مان شاهر شاوش
مر مان شوش آن تابوت را حرمات اشاتندی و باه « تابوتی را یافتند که گفته میشد استخوانهای انیای نبی ر آن بو ه و
اصطخری، مسالک و ممالک، به اهتما ایر افشار، چاپ ساو ، 1381 ، ص ( » وقت تنگی بیرون آور ندی و باران خواستندی
91 (م
چهار اینکه، استانهایی که از سرگذشت و جنگهای امامزا ه با شمنان، ر باورها و نقلها و قصههای مر منطقاه بااقی
مانده است نیز تا اندازهای با آییژهای بارانخواهی ر پیوند استم ر گزارشهایی از ایژ نمونه گفته میشاو کاه اماامزا ه
سلطان علی به هنگا جنگ با مشرکان چار تشنگی سختی شد که چون سترسی به آب نداشت، شمشیر خو را بر زمیژ فرو
کر و از جای آن شمشیر، چشمه آبی جوشان شدم همچنیژ گفته میشو که یکی از لایل شکست امامزا ه ر جناگ، ایاژ
بو که شمنان بدخواه، گروهی از نسوان برهنه را به نبر با او فرستا ند که ایشان بارای اجتنااب از یادار آناان، از نبار
خو اری کر و ایژ منجر به شکست شدم ارتباط چنیژ برهنگانی با طلب باران و آییژهای نیایشی به رگاه ایز بارانآور، به
فراوانی ر اسطورههای بسیار کهژ و به ویژه ر اساطیر میاندورو )بیژالنهریژ( فرا ست آمده اسات کاه اکناون فرصات
مناسبی برای پر اختژ بیشتر بدان نیستم
که ر کوههای خاوه » زر زهر « همچنیژ ر روایتهای یگری از مر مان محلی، امامزا ه را لاوری می انند که با اژ هایی
)روستایی ر غرب ار های( منزی اشت، مبارزه کر ه و او را هلاک میکندم ر باورهای ایرانی، اژ ها از نابو کننادگان و
سوزندگان زمیژ زراعی و تباهگران آبها انسته میشو و ر بند سو از فرگر یکم وندیدا ، به روشنی از اژ ها باه عناوان
یا میشو م » ایرانوِی « ر » ائیتیا « عامل تباهی رو گرامی
پنجم اینکه، نکته جالب یگری که نگارنده ر ایژ مراسم یده، چنیژ است که پس از آبپاشی به قاالی )و ناه شستشاو( و
بازگشت حاملان قالی از کنار چشمه به سوی بنای امامزا ه، گروهی از زنانی که به فراوانی ر محل چشمه حاضر بو ناد، باا
کاسههای کوچکی که ر زیر چا ر به همراه اشتند و یا با کف ست، آغاز به پاشیدن آب به سر و روی یکادیگر کر ناد
که البته برخی یگر نیز آنان را از اینکار نهی میکر ندم
تمامی آییژها و مراسمی که ر ایژ روز ر ار های برگزار میشو و همچنیژ شیوه گر همایی مر مان و نمایشها و بازارهاا
و آبپاشیها، حکایت از آیینی کهژ همراه با جشژ و شا ی و حضور ر صحرا ار و نه مراسمی که با غم و مویه توأماان
باشدم نگارنده جز مرثیهها و روضههایی که از بلندگوهای متولیان بنا پخش میشو ، هیچ نمونهای از اشک و زاری و ناله، حتی
ر میان برگزارکنندگان مراسم مشاهده نکر م
همچنیژ به نظر میآید که بجز اینکه چنیژ مراسمی، یا مانی از آییژهای ستایش و نیایش تشتر و طلاب بااران باو ه باشاد
گمان میرو که بنای امامزا ه نیز میتواند ر اصل یکی از نیایشگاههای باستانی تشتر ر ایران بو ه باشد که تاکنون نمونهای
قطعی از آن شناخته نشده است
موسیقی سنتی ایران
1[ نیز یا شده است واژهای یونانی اسات، [» موسیقار « که گاهی ر ا بیات فارسی از آن با » موزیک « یا ،» موسیقی « واژهی
که پس از ترجمهی کتابهای علمی یونانی به زبان عربی، ر ایژ زبان اخل شد، و چون بیشتر نویساندگان ایاژ کتاابهاا
ایرانی بو ند و البته ر زبان فارسی هم گاهی به همانگونه به کار گرفته میشدم تا آنکه امروز هم آن را به رسمیت شناختهاند
و ر نوشتهها و گفتارها به کار میبرندم
« ایژ واژه از ریشهی لاتیژ Musa گرفته شده است که فرشتهی هنر و انش و الههی نغمه و سرو استم »
ریرهی واژ ی ایرانی موسیقی
چنانکه گفته شد واژهی موسیقی ر کتابهای علمی یا کتابهایی که ترجمهی کتابهای یونانی بو ، به کار میرفت، اما ر
یگر فترها ایژ نا به کار گرفته نمیشد و ر کتابهای ورهی اوی پس از اسلا معا ی ایرانی آن بیشتر از نا موسیقی باه
ا ه استم » موسیقی « چشم میخور ، تا آنکه امروز ایژ معا ی فراموش شده و یکجا جای خویش را به
و پساوند » راماش « از و بخش » رامشگر « یا شده استم » نیناگر « یا » رامرگر « از موسیقیدان ر ا ب فارسی ری، با نا
ساخته شده استم » گر «
رامش به معنی خوشی، خوشحالی، خوشبختی آمده است و ایرانیان، گذران زندگی را به رامش، از جمله فارایض ینای مای-
شمر ندم
سااخته » گار « بو ه است،و آن نیز از یک ریشه و پسوند » هونیاکر « و با تخفیف » هونیاک کر « ر زبان پهلوی » خنیاگر «
» هومژ « همان است که ر واژهی ،» هو « نیز خو ارای و بخش استم بخش نخست آن » هونیاک « شده استم ریشهی آن
که ر زباانشناسای ماور » خا « به » ها « هنوز به همان صورت ر واژه به جای مانده و با تبدیل » اندیشهی نیک « به معنای
امروز ساخته شده استم » خوب « تحقیقی قرار گرفته از آن واژهی
خوانده میشو م زیرا کاه بسایاری از » نوا « است که امروز » نواک « است، که گرگون شدهی واژهی » نیاک « ، یگر بخش
خو را از ست ا ه- » ک« پیش از حرف صدا ار پایان میپذیرفتهاند به مرور از پهلوی به فارسی ری » ک« واژهها که به
و » خاوراک « پرساتو( و ممم و از آن میاان فقاط و واژهی =(» پرساتوک « ) روا =(» رواک « ،) اناا =(» انااک « اند، مانند
به همان صورت نخستیژ باقی مانده استم » پوشاک «
است و ایژ هماان اسات کاه » نوای خوش « یا » آواز خوب « به معنی » خنیا « یا » هونیاک « یا » خنیاگر « پس روی هم رفته
فر وسی بزرگوار ما ر مقدمهی استان کاووس و مازندران ر آمدن رامشگر چیره ست و خواندن سرو مازندرانی، ر یک
بیت گفته است :
چنی گفت : کز شهر مازندران یکی وش نوازم ز رامرگران
تاریخچه موسیقی
مصریها : موسیقی ر بیژ مصریها نیز روا اشته و آلات موسیقی از قبیل چنگ و طنبور و نی سا ه و نی مضاعف و باوق و
سیتار و طبل و ایره میان آنها مرسو بو ه است م همچنیژ یک قسم ساز مضرابی شبیه به سه تار بو ه و فرنگیها آن را نموناه
گیتار می انند م اخترا یک قسم ارگ را که ارای لوله های متعد بو ه نیز به مصریها نسبت می هند م از نقاشایهایی کاه
روی ظروف قدیم مصر شده و آلات ضربی مختلفی که اشته اند چنیژ بر می آید که رقص نیز بایژ آنهاا مرساو باو ه و
مصریها به ایژ امر علاقه اشته اند م
سومریها : بطوریکه از تاریخ بر می آید موسیقی ر تشریفات و رسو مذهبی سومریها اهمیت اشته م ر میان آثاری کاه از
آنها بدست آمده ، یک قطعه نقش برجسته ای است که شامل و قسمت است: ر قسمت پاییژ ساازی اسات شابیه سایتار و
چنگ که ر قاعده آن جعبه ای برای انتشار و انعکاس صدا تعبیه شده و نوازنده ای آن را با و ست می نواز م ر قسامت
بالا هم چهار نفر موسیقیدان یده می شو که یکی از آنها جامه ای بلند بر تژ ار و صفحه ای مدور را ر یک ست گرفته
و ر ست یگر چیزی شبیه به چکش ار م نفر یگر مشغوی ست ز ن است ویک نفر هم آواز خوان اسات و چنایژ باه
نظر می رسد که ایژ اشخاص مامور اجرای قربانی هستند و ایژ کار را با رسو و تشریفات خاصی انجا می هند .
عیلامیها : عیلامیها نیز موسیقی را هنگا بر پا کر ن رسو مذهبی به کار می بر ه اند م آلات موسایقی آنهاا یکای و قسام
چنگ ونی سا ه ومضاعف و بعضی آلات ضربی بو ه ماز جمله سازی اشته شبیه سنتور که بعد ها تغییر شاکل ا ه وکامال
شده و سازه های کلاویه ار فرنگی را که کامل تریژ آنها پیانو است از روی آن ساخته اند م از نقوش برجسته آثار عیلامی
و نمونه کامل از ارکستر آنها که یکی سته نوازندگان و یگری سته سرایندگان است بدست آمده و ر)) بریتیش میوزیو
(( است م سته نوازندگان از یاز ه نوازنده تشکیل می شو که هفت نفر آنها چنگ می زنند و و نفر نی مضاعف مای زنناد
ویک نفر سازی شبیه به سنتور می نواز و نوازنده یگر هم یک قسم آلات ضربی می زند م ر سته سارایندگان ناه بچاه و
شش زن شرکت کر ه اند : زنی که ر جلو واقع شده راهنمای سایریژ است و زن یگر زیر چانه گذاشته که عاا ت اغلاب
خوانندگان مشرق زمیژ است م سایر زنها و بچه ها هم ست می زنند م
آشوریها : خداهای آشوری وستدار موسیقی بو ه و آشوریها به خاطر آنها ر موقع عبا ت و پرستش ارباب انوا موسایقی
مخصوصی به کارمی بر ه اند مآلات موسیقی آنها چنگ و سیتار ونی سا ه و مضاعف و بوق و طنبور بو ه م ر آثاری که از
آشوریها بدست آمده نمونه های مختلف از نوازندگان آشوری یده می شو و اغلب آنها به صورت تک نوازی اسات م فقاط
ر یکی از ایژ نقشها یک ارکستر چهار نفری به نظر می آید که و نفر آنها سازی که بیژ چنگ و سیتار است می نوازناد و
و نفر یگر آلات ضربی می زنند
سایر ملل شرقی : موسیقی سایر ملل مشرق زمیژ با موسیقی کشور ما بی رابطه نیسات ازقبیال فینیقیهاا و یهو یهاا و اهاالی
فلساطیژ و ساوریه کاه آلات موسایقی یگاری کاه باا اختلافاات جزئای شابیه باه ساازهای ماذکور ر فاوق اسات
اشته اند م مخصوصا از اشاراتی که ر کتاب تورات شده معلو می شو که موسیقی یهاو اهمیات اشاته و عاده زیاا ی
سرایندگان و نوازندگان ور او بو ه و زبور او با الحان مخصوصی خوانده می شده م همچنیژ اهاالی آسایایی صاغیر مانناد
ساکنان لیدیه و فریگیه و رینها از موسیقی یو نانی نیز اقتباساتی کر ه بو ند و ایژ کشورها نیز به تصرف شاهان هخامنشای
رآمده موسیقی آنها هم شاید ر موسیقی ما بی اثر نبو ه است .
موسیقی ر وره هخامنشی : از موسیقی ایژ وره اطلا کافی نداریم ولی ملتی که خو را رقیب یونان می انسته و با اهاالی
آن سرزمیژ روابط تاریخی اشته و از حیث آثار صنعتی نمونه های پر ارزشی مانند حجاریهاای تخات جمشاید باه یا گاار
گذار ه ، بی شک از موسیقی هم بی بهره نبو ه است م از ایژ گذشته چون ولت هخامنشی جانشیژ ولتهای متمدن زمان خو
گر ید از صنایع آنها نیز تا آنجا که مطابو ذوق ایرانیها بو اقتباس کر م اینک اشااراتی را کاه و نفار از تااریخ نویساان
معروف یونان ر ایژ باب کر ه اند بیان می کنیم :
هرو ت ر تاریخ خو راجع به ایرانیها گوید :
)) ایرانیان برای تقدیم نذر و قربانی به خدا و مقدسات خو مذبح ندارند ، آتش مقدس روشژ نمی کنند ، بر قبور شراب نمی
پاشند ، ولی یکی از موبدان حاضر می شو و یکی از سرو های مقدس مذهبی را می خواند م ((
از گفته هرو ت چنیژ بر می آید که ایرانیان ر آن موقع موسیقی مخصوصی برای تشاریفات ماذهبی اشاته اناد م و شااید
سرو ی که هرو ت به ان اشاره می کند از سرو های کتاب اوستا باشد ذکر می کنیم م زنوفژ تاریخ نویس یونانی ر کتاابی
که راجع به بخصای کوروش نوشته ، چند جمله ذکر کر ه که می توان از نوشته های او نتایجی به سات آور م چنانکاه ر
یک جا چنیژ می نویسد :
)) کوروش هنگا حمله به ارتش آسور بنا برعا ت خو سرو ی آغاز کر که سپاهیان با صدایی بلناد و باا احتارا و ا ب
زیا نبای آن را بخواندند و چون سرو به پایان رسید آزا مر ان با قدمهای مساوی و با نظم تما براه افتا ندم((
ر جای یگر گوید :
)) کوروش برای حرکت سپاه چنیژ ستور ا که صدای شیپور علامت حرکت و عزیمت خواهد بو و همیژ کاه صادای
شیپور بلند شد باید همه سربازان حاضر باشند و حرکت کنند م((
پس از چند سطر یگر گوید :
)) ر نیمه شب که صدای شیپور عزیمت و رحیل بلند شد ، کوروش سر ار سپاه را فرمان ا تا با همراهان خو ر جلاوی
صفوف سپاهیان قرار گیر م بعد کوروش می گوید : همیژ که مژ به محل مقصو رسید و حملات و ساپاه نز یاک شاد
سرو جنگی را می خوانم و شما بی رنگ جواب مرا بدهید م ر موقع حمله چنانکه گفته بو کوروش سرو جنگ را آغااز
کر و سپاه همگی با وی هم آواز شدند م ((
از مطالب فوق چنیژ بر می آید که ایرانیان وره هخامنشی یک قسم موسیقی مخصوصی برای جنگ اشته اند که بی شاک
ر تحریک احساسات سپاهیان موثر بو ه و آلات موسیقی رزمی آنها از قبیل شیپور و طبل نیز ر ایژ هنگا بکار می رفته و
سرو های رزمی ر بر انگیختژ حس شجاعت و لیری سربازان و کامیابی آنها ر میدان نبر وسیله خوبی بو ه است اما معلو
نیست ایژ سرو ها ر چه مایه ای بو ه و چه شعری با آنها خوانده می شده م ضمنا از بیانات زنوفژ معلو میشو هماان طاور
که ایرانیان موسیقی مخصوصی برای میدان جنگ و ستیزه اشته اند ، بی شک آنقدر ها با موسیقی آشنا بو ه اناد کاه بارای
موقع فراغت و تفریح نیز موسیقی یگری اشته باشند م چنانکه ر کتاب هرو ت کلمه )) نی (( مکرر ذکر شده و ایژ طاور
به نظر میرسد که از نواختژ ایژ ساز تاثیرات مخصوصی حاصل میشده م
راجع به وجو موسیقی مذهبی ر ایژ وره با اشاره ای که هرو ت کر ه مخصوصا با توجه باه ایاژ نکتاه کاه قادیمتریژ
قسمت کتاب اوستا شامل سرو ها و مناجاتهایی است که ر وقت عبا ت با تشریفات خاصی خوانده میشده شکی بااقی نمای
ماند م از نظر موسیقی یک قسمت از کتاب یسنا که موسو به گاتها می باشد قادیمتریژ قسامت اوساتا و شاامل سارو های
موثری است که شاید آهنگهای مخصوصی اشته م گاتها ر اواسط کتاب یسنا واقع شده و عبارت از 17 سرو مذهبی است و
احتمای میرو که از خو زرتشت باشدم سرو های گاتها را می توان شعر یا اقلا نثر مسجع نامید و همیژ ثابت میکند که خالی
از آهنگ موسیقی نبو ه م ایژ نکته را نیز باید متوجه بو که قو ایرانی ر اصل از یکی از شاخه هاای مهام ناژا آریاییهاا
جداشده از ابتدا جهات مشترکی اشته اند چنانکه کتاب مذهبی هندیها موسو به و ا که یا گار قدیم زبان )) سانساکریت ((
است نیز شامل سرو ها و ترانه های مذهبی و ا بی نژا آریایی است واز مقایسه مطالب کتاب و ا و اوستا باه خاوبی معلاو
میشو که قو ایرانی و هندی فرزندان یک ما رند و احساسات و طرز تفکر و کیفیت ذوق آنها جنبه های مشاترکی اشاته
وهمانطور که اشاره شد موسیقی ایران و هند ارای شباهتهایی به هم نیز می باشد م
ضمناً باید اشاره کر که اگر اثری از نوازندگان و سرایندگان و آلات موسیقی ایژ وره ر ست بو و حداقل ر یکای از
گوشه های آثار تاریخی حجاری یا نوشته و نقش برجسته ای بدست آمده بو ، راه تتبع و فهم مقصو را نز یک تر می کر
م ولی هیچ گونه اثری باقی نمانده و اهل فژ هم ر خرابه های آثار هخامنشی چیزی ر ایژ خصوص کشف نکر ه اند م پاس
از وره هخامنشی چون اسکندر و جانشیژ او یونانی بو ند و بعد از اشکانیان هم مر خارجی به شمار می رفتند و نسابت باه
آثار تمدن ایرانی ابراز علاقه نمی کر ند همانطور که ر ایژ وره تمدن یونانی وار ایران شد ، شاید از آهنگهاای موسایقی
آنها نیز اقتباسی شده باشد م مثلاً یکی از پا شاهان اشکانی موسو به ار اوی وستدار ا بیاات یوناانی باو و ر مجاالس او
را نمایش می ا ند م وشاید همان کسانی که از نمایشهای یونانی اطالا اشاته و » اری پید « نمایشهای یونانی مانند تصنیفات
بازی می کر ه اند ، از موسیقی یونان نیز بی بهره نبو ه و ر موقع خو آوازهای یونانی هم میخوانده اند ولی به واسطه موجو
نبو ن مدارک و اطلاعات کافی فعلا بیش از ایژ نمی توان ر ایژ موضو بحث کر
موسیقی ر وره ساسانی : از آنجاکه پا شاهان ساسانی ایرانی نژا بو ند و به بسط و توسعه تمدن ایرانای علاقاه مخصوصای
اشتند ، ر وره آنها علو و صنایع ترقی کر و موسیقی هم ر اثر ترغیب و تشویو آنهاا بایش از پایش روا و روناو
گرفت م ار شیر ساسانی مر را به طبقات مختلف تقسیم کر ه بو که از آن جمله موسیقی انها طبقه خاصی را تشکیل مای
ا ند و ر نز او مقامی مخصوص اشتند م ذوق ا بی و موسیقی بهرا گور معروف است ، چنانکه نوشته اند وی چهاار صاد
تژ نوازنده و خواننده از هند به ایران آور و ر زمان او موسیقی انها بر سایر طبقات مقد بو ند و او آنها را ناوازش بسایار
می کر م موسیقی وره ساسانی مخصوصا ر زمان خسرو پرویز بیشتر ترقی کر و باربد موسیقی ان خاص او بو ه کاه ر
کتابهای ا ب وتاریخ مانند شاهنامه فر وسی و خسرو و شیریژ نظامی حکایاتی از او نقل شده است م به طوریکاه نوشاته اناد
باربد مختر عده ای نواها و آهنگهایی است که آنها را ر حضور خسرو پرویز می نواخته و مشهور است که وی 381 لحاژ
موسیقی برای روزهای سای ساخته و هر روز یکی ازآنها را که مناسب موقع بو ه می نواخته است تا خسرو از تکرار نغماات
موسیقی خسته نشو م مقا او نز خسرو به آن پایه بو که هر کس حاجتی اشت مطلب خو را به وسیله او به عارض شااه
می رساند م از جمله وقتی که اسب محبوب سلطان موسو به )) شبدیز (( مر ، کسی را جرات اظهار آن نباو ، بارباد نغماه
مخصوصی ر ایژ زمینه تهیه کر و خسرو را از حا ثه آگاه نمو م نظامی اسامی سی لحژ بارباد را کاه بارای 31 روز مااه
ساخته ر کتاب خسرو و شیریژ آور ه و مطلب را با ایژ شعر آغاز کر ه :
ستای باربد آواز ر ا سما ارغنون را ساز ر ا
اسامی که نظامی ر خسرو و شیریژ آور ه معلو نیست نغمات اختراعی باربد باشد ولی چون نا اغلب آنهاا فارسای خاالص
است و یگران هم همیژ نامها را کم و بیش قبل از او ذکر کر ه اند ، می توان با حدس نز یک باه یقایژ گفات کاه ایاژ
نغمات یا گار وره ساسانی است م از قبیل : گن با آور ، آرایش خورشید ، مشگدانه ، نیمروز ، رامش جان ، نوشیژ باا ه ،
نو روز ، شبدیز ، کبک ری ، کیخسروی ، سبزه ر سبزه ، سروستان ، ماه ، شا روان مروارید ماز یگر موسیقی انهای ایاژ
وره نکیسا می باشد و رست معلو نیست که وی ایرانی یا یونانی بو ه . همیژ قدر اورا ر نواختژ چنگ ماهر انسته اناد و
نامش هنوز بر سر زبانهاست . یگر بامشا و رامتیژ یا )) رامیژ (( و آزا وار چنگی که آنهاا نیاز از مطرباان و مغنیاان و
رامشگران وره خسرو پرویز بو ه اند م بعضی از تاریخ نویسان و تحقیو کنندگان ایرانی و اروپایی اسامی الحان قدیم موسیقی
را گر آور ه و ر اینکه کدا یک از انها مربوط به وره ساسانی است سخنها گفته اندم از جمله استا فقید عباس آشتیانی ر
اثر تتبع و کاوش ر فرهنگها و یوان شعرا نا عده ای از نغمات موسیقی را جمع آوری کار ه و ر مجلاه کااوه مقالاه ای
استا انه نوشته اند م اینک نیز برای نمونه نا چند نغمه یگر را از میان اسامی که ایشان یافته و مربوط باه وره ساساانی مای
انند ذکر می کنیم :
پالیزبان ، سبز بهار ، باغ سیاوشان ، راه گل ، شاا باا ، تخات ار شایر ، گان ساوخته ی انگیازان ، خساروانی ، ناوروز
) بزرگ و کوچک و خارا ( ، جامه ران م نهفت ، ر غم ، گلزار ، روشژ چراغ ، گل نوش، زیر افکژ .
باری تجمل سلطنت ساسانیان خو لیل یگری است که موسایقی ر آن وره آبارو و احتارا و روناو و اعتبااری اشاته
بخصوص که بعضی از شاهان ایژ سلسله از قبیل بهرا گور و خسرو پرویز مر می عشرت وست و عیش طلب و خوشگذران
بو ه اند . لیل یگر بر اهمیت موسیقی وره ساسانی اینکه عربها بعد از فتح ایران موسیقی ایرانی را عینا اختیار کر ند و بایژ
آنهایی که بکلی از ایژ هنر عاری بو ند نوازندگان و خوانندگانی پیدا شدند ، چنانکه ر جای خو اشاره خواهد شاد م ضامنا
اشاره به ایژ نکته بی فایده نیست که به عقیده مز ک که ر زمان قبا ساسانی مذهبی آور ، خداوند آسمانها مانندپا شااهی
برتخت نشسته و چهار قوه یعنی شعور و عقل و حافظه و شا ی ر پیش او ایستا ه اند م و ایژ چهار قاوه باه ساتیاری شاش
وزیر امور عالم را ا اره می کنند و وزیرها ر میان واز ه روح ر حرکتند که یکی از ایژ ارواح )) خواننده (( اسات م قاوه
شا ی که نماینده موسیقی است ر نظر مز ک مانند سه قوه یگر اهمیت اشته و ایژ عقیده شاید از اوضا زمان ساساانی ر
روح مز ک نفوذ کر ه باشد م زیرا همانطور که ساسانیان مخصوصا بعضی از شاهان ایاژ سلساله بارای طبقاه نوازنادگان و
سرایندگان مرتبه خاصی تشکیل ا ه بو ند و آنها را احترا می کر ند ، مز ک هم یکی از قوا را که ر نز خدا محتر بو ه
قوه شا ی و موسیقی تصور کر ه است م راجع به سازهایی که ر وره ساسانی معموی بو ه بطوریکه از مضامون حکایاات و
قصص و افسانه ها و اشعار و مطالبی که ر ایژ باب نوشته اند برمی آید ، نای و عژک و رباب و بربط و چنگ ر آن زماان
متداوی بو ه استم
موسیقی در دور اسلامی : پس از حمله عرب و اضمحلای ولت ساسانی موسیقی ایران ر کشاور هاای عربای زباان هام
متداوی شد و عربها موسیقی را نیز مانند سایر علو و آ اب و صنایع از ایران اقتباس کر ند م عرب وره جاهلیت از موسیقی
بهره ای نداشت و تنها شاعر عرب که قبل از اسلا به اشعار خو تغنی کر ه اعشی بژ قیس است که از شاعران معروف وره
جاهلیت است م ایژ شاعر ر مجلس ملوک حیره و ایران آمد و رفت اشته و معروف است که ر عهد انوشیروان باه مادائژ
رفته و موسیقی ایرانی را فرا گرفته و کمی هم به زبان فارسی آشنا شده بطوریکه کلمات فارسی و اساامی آلات موسایقی از
قبیل نای و سن و بربط را ر اشعار خو ر آور ه است م بعضی گویند اوی فعه ر زمان عبد الله بژ زبیر که مشغوی مرمات
خانه کعبه بو معماران و بناهای ایرانی که ر ایژ کار بر عهده اشتند ، ر ضمژ عمل آواز می خواندندو عرب را آواز آنهاا
خوش آمد و بیژ ایژ کارگران بعضی از موسیقی اطلا اشتند و آوازهای ایرانی را یا گرفته و اشعار عربی را با الحان ایرانی
خوانده سعید بژ مسجع بو ه که مجذوب موسیقی ایرانی شده و برای همیژ منظور مسافرتی به ایران کر ه و پس از مراجعات
نغمات فارسی را که فرا گرفته بو ر مکه روا ا ه است م
از جمله موسیقی انهای ایرانی یکی نشیط فارسی ) متوفی 11 هجری ( است که از موالی عبدالله بژ جعفر بژ ابی طالب باو ه
م یگر ابژ محرز است که وره هشا بژ عبدالملک را رک کر ه و یونس کاتب که ر یوان مدنیه کاتب بو ه است . ابژ
ندیم ر کتاب الفهرست می نویسد که یونس کتابهایی راجع به موسیقی نوشته و از آن جمله اسم کتاب الانغم را باه ناا وی
ذکر می کند که فعلا اثری از آن باقی نیستم ابوالفر اصفهانی نیز ر اغانی از کتاب موسیقی یونس نا می بر و چنیژ باه
نظر می رسد که ایژ اوی کتابی است که بعد از اسلا راجع به موسیقی و نمونه وسرمشو کتاب اغانی ابوالفر بو ه است .
چون اسلا بعللی موسیقی را ممنو کر ، ایژ صنعت ر صدر اسلا بخصوص ر وره خلفای راشدیژ که قوانیژ شر را باا
کمای شدت اجرا می کر ند ، تقریبا متروک شد ولی پس از آنکه خلفای اموی مسند خلافت را به مقا سلطنت تبدیل کر ند
و از شدت احکا شر کاسته شد ، موسیقی نیز ر مجلس آنها وار شد و موسیقی انهای ایرانی قرب و منزلتی تما یافتند و
پس از آشنائی به زبان عربی اشعار عرب را با الحان فارسی خواندند و بیشتر طرف توجه شدند م البته میان خلفای اماوی هماه
نسبت به موسیقی یک عقیده نداشتند چنانکه سلیمان بژ عبدالملک با موسیقی مخالف بو و اهل ایژ فژ را به مشو بر و باه
ایژ وسیله موسیقی ایران قد از حجاز بیرون نها و ر شهر های یگر اسلامی نیز منتشر شد .
ر وره جاهلیت زندگانی عرب بسیار سا ه و بی تکلف بو ولی پس از ظهور اسلا و فتح ایران و سایر کشورها و تشاکیل
ولت بزرگ اسلامی و آشنائی عربها به زندگانی پر تجمل پا شاهان قدیم ایران و رو بخصوص ر وره عباسیها که خلافت
ایرانی ر لباس عربی جلوه کر ، خلفای عباسی بکلی خلافت را تبدیل به سلطنت نمو ند و بارای خاو رباناان و خا ماان
مخصوص انتخاب نمو ند و ر حر خلیفه کنیزان زیباروی از ملل مختلف گر آمدند و خلفا اوقات فراغات را باه عایش و
نوش پر اختند و ثروت هنگفتی از اطراف ممالک اسلامی به مرکز خلافت آمد م و ایاژ طارز زنادگی خلفاا طبعاا اوضاا
اجتماعی و ا بی و علمی را تغییر ا و ر ترقی و پیشرفت صنعت موسیقی کمک موثری شد م از طرف یگر وزرای خلفای
عباسی که اغلب از خاندان ایرانی بو ند از قبیل برامکه و بنی سهل به احیای آ اب و عا ات ایرانی علاقاه شادیدی اشاتند و
قدرت ما ی و معنوی و ثروت و تجمل زندگانی آنها نیز برای پرورش اهل هنر مشوق یگری بو م خلاصه یری نگذشات
که بغدا که جایگاه خلیفه عباسی بو مرکز علمی و ا بی ومحل اجتما ثروتمندان و اهل عیش و نوش گر ید م و طبعا غزی
سرایی و غناء و آواز خوش رونقی به سزا یافت و مطربان و خوانندگان و نوازندگان ر اطراف خلیفه و وزراء و خاناه هاای
اعیان جمع شدند م و بطوریکه از کتاب اغانی برمی آید اوضا خانه های بغدا و کنار جسار و رو جلاه هنگاا شاب باه
صورتی حیرت انگیز ر آمد و از هر طرف صدای ساز و آواز بلند شد و شعر و تغزی و رقص و سرایندگی و نوازندگی شیو
و انتشار غریبی یافتم
شک نیست که خلفای عباسی نخست به خوشگذرانی اشتیاقی نداشتند ، زیرا تازه روی کار آمده بو ند و شمنان زیا اشتند
و بواسطه جنگهای پی ر پی فرصت عیش و نوش نمی کر ند م چنانکه عبدالله سفاح اوی خلیفه عباسی و برا رش منصاور (
خلیفه و ( با با ه نوشی و عیش و نوش مخالف بو ند و گویند غوغایی شنید پرسید چه خبر است م گفتند یکی از بنادگان
ر میان کنیزان مشغوی طنبور ز ن است م منصور بر سر آن جمع رفت و همه از ترس او پراکنده شدند م آنگاه منصور طنبور
را از ست خا گرفت و چنان بر سر او کوفت که شکست و خا را بواسطه ارتکاب به ایژ عمل فروخت تاا یگار روی
اورا نبیند .
مهدی خلیفه سو عباسی هنرهای زیبا از جمله موسیقی را وست می اشت ولی نغمه نوازنادگان و خواننادگان را از پشات
پر ه گوش می ا م و پسرش ابراهیم عاشو ایژ هنر بو و فژ خوانندگی و طرب را ر خانه فرا گرفات و آوازی خاوش
اشت و خو از سرایندگان معروف ایژ وره بشمار آمد ماهل صنعت هم چون خلیفه را بی ترغیب ندیدند ر تغزی و وصاف
می و معشوق و تحریض مر به خوش گذرانی کوشش کر ند .
ر ایژ موقع اشعار بشاربژ بر شاعر غزی سرای ایرانی انتشار زیا یافت و او بدون پروا مر را باه عایش و ناوش و باا ه
گساری عوت می کر ، تا آنجا که مر از عفت کسان خو به هراس افتا ند و مهدی امر کر که بشارت حو غزی سرائی
ندار م ولی او ر خفا اشعاری می سرو و شیوه خو را ترک نکر . عاقبت طرفداری بشار از افکار و عقاید ایرانی و علاقاه
او به طریقه شعوبیه و افراط او ر فژ تغزی و سوء استفا ه از ذوق لطیف شعری خو و بدگویی زیا از عربها کاه شایوه او و
سایر طرفداران شعوبیه بو به ضرر او تما شد و ر 181 هجری به ست مهدی خلیفه عباسی کشته شد .
هارون الرشید خلیفه عباسی از یک طرف ر زهد و تقوی افراط می کر و از طرف یگر ر عیش و نوش و خوشگذرانی و
با ه نوشی هم زیا ه روی می نمو و هر و جنبه را ارا بو م پسرانش امیژ و مامون نسبت به موسیقی انها و نوازنادگان و
خوانندگان زیا محبت می کر ند و مامون غناء رابسیار وست می اشت م و ر وره او اهل ایژ هنر قرب و منزلتای بسازا
یافتند .
از حکایاتی که راجع به خوانندگان و نوازندگان ر کتاب اغانی ذکر شده معلو می شو که ر وره عباسای بخصاوص ر
زمان هارون و مامون که رخشان تریژ زمان خلافت عباسیان است ، فژ موسیقی خیلی ترقی کر ه و عده موسیقی انها زیاا
و اغلب ایرانی بو ه اند م از جمله معاریف موسیقی شناسان ایژ وره و نفر موسیقی ان مشهورند موسو به ابراهیم موصلی و
پسرش اسحو که حکایات نوازندگی و خوانندگی آنها به تفصیل ر کتاب اغانی مسطور است و اینک بطور خلاصاه از آنهاا
نا می بریم .
ابراهیم موصلی : او از یک خانوا ه نجیب و اصیل ایرانی بو ه و ر کوفه متولد شده است . مسافرتی هم به ری و بغدا کر ه
و از استا ان فژ موسیقی نواختژ عو و خواندن آواز را فرا گرفته .
مهدی خلیفه عباسی علاقه شدید به او اشته م ابراهیم ر نظر هارون نیز محتر بو ه است م چنانکه موسیقی ان و ندیم خاص
وی شدم ابراهیم ر اثر هدایایی که از هارون و سایر بزرگان گرفت ثروتی هنگفت یافت و عده زیا ی شاگر اشت که باه
آنها موسیقی تعلیم می ا م از جمله چند نفر از ختران جوان را برای فژ خوانندگی تربیت می کر م قبل از او زنهایی که از
فژ آواز اطلا اشتند از کنیزان سیاه روی بو ند و اوبرای اوی فعه چند ختر سفید روی زیبا صورت را ر فژ آواز تربیت
کر و وجاهت منظر نیز بیشتر سبب اهمیت ایژ نو خوانندگان شد م ابراهیم قوه سامعه قیقی اشت و بیژ 31 نفر ختر کاه
عو می نواختند اگر یکی ازسیمها ناکوک بو ه فورا تشخیص می ا ه است م گویند ابراهیم 911 نغمه موسیقی سااخته باو م
پسرش اسحو بیژ ایژ الحان 311 نغمه را شاهکار پدر خو انسته و 311 نغمه را متوسط و 311 نغمه یگر را مبتذی و نغماات
عا ی تشخیص ا ه م ابراهیم مسافرتی به ری کر ه و ر آنجا موسیقی قدیم ایران را از جوانویه زرتشتی فرا گرفته است .
اسنق اب ابراهیم – )135 151 : شهرتی بسزا ار و نوازنده و سازنده و خواننده و شاعر و ا یب بو ه است م موسایقی را از
پدر خو و سایر استا ان فژ از قبیل منصور زلزی که ایرانی بو ه فرا گرفته ماسحو نیز مانند پدرش از هدایایی که باه او ا ه
میشد ثروت هنگفتی به ست آور م صاحب اغانی او را به ریا و سایر موسیقی انها را به جویها و نهرها تشبیه کر ه و وی
را ر موسیقی صاحب سبکی خاص انسته و می نویسد که اسحو اوزان موسیقی را تحت نظم و ترتیب مخصوصای ر آور ه
و ر کتابی که حاوی مجمو تصانیف او است نغمات موسیقی را که خو ساخته از حیث وزن طبقه بندی کر ه است م گویند
اسحو بقدری خوب از کیفیت فواصل و پر ه های موسیقی اطلا اشته که قطعات موسیقی خیلی مشکل را روی عو ناکوک
می نواخته ، و ایژ لیل بر قت قوه سامعه و مهارت انگشتان و آشنائی زیا او با عو بو ه است م از کتابهایی کاه او نوشاته
متأسفانه چیزی ر ست نیست ، ولی بی شک ایژ کتابها مرجع کتاب اغانی ابو الفر اصفهانی بو ه اسات . پاس از مارگ
اسحو، خلیفه عباسی با اظهار تاسف گفت که مجلس خلیفه بی وجو اسحو یگر زیور و رونقی نخواهد اشت .
اسحو شاگر ی موسو به زریاب اشته که ندیم و خواننده مخصوص خلیفه بو ه م زریاب سراینده و شاعر معروفی بو ه و ر
بغدا نز اسحو تعلیم موسیقی گرفته و بعد خواننده ربار هارون شده سپس به اسپانیا مسافرت کر ه و خلیفه عبادالرحمژ اورا
نوازش بسیار نمو ه و جاه و جلای تما یافتم چنانکه ر موقع عبور از معابر صد بنده ر خدمت خو اشته است .
نهضت علمی موسیقی
موسیقی ایران ر وره قبل از اسلا یک نو موسیقی عملی بو ه و نوازندگان و سرایندگان ر صد جستجوی قواعد ارتباط
اصوات و الحان نبو ند م چنانکه باربد بزرگتریژ موسیقی ان وره ساسانی را همه به نا نوازنده و سراینده معرفی کر ه اند و
الحانی هم که ساخته لیل برایژ نیست که از نظر علمی ر موسیقی وار بو ه است . زیرا امروز هم ر کشور ما بسیاری از
نوازندگان که سازنده نغماتی هستند از اصوی و قوائد علمی موسیقی اطلاعی ندارند و فقط به مقتضای ذوق طبیعی الحانی
ترکیب و تنظیم می کنندم
جای تعجب است با آنکه کتابهایی ر فژ موسیقی نوشته شد ، هیچ گاه ایژ کتب تغییری ر موسیقی ما ندا و راه پیشارفت
آنرا باز نکر و هرگز تحولی ر سبک نوازندگی و سازندگی ایجا ننمو م ر حقیقت می توان گفت که کتابهایی که راجع
به ایژ موضو نوشته شد علم را با عمل توا نکر ، بلکه تنها اثری باقی گذار که ما می توانیم به طور خیلی سا ه و مختصار
رباره موسیقی وران گذشته ایژ سرزمیژ صحبت کنیم ، زیرا ر هیچ یک از ایژ رسالت نه قائاده ای بارای نوشاتژ الحاان
موسیقی بیان شده و نه از سبک سازندگی و ترکیب نغمات و الحان گفتگویی به میان آمده م از طرف یگر نویسندگانی کاه
ر موسیقی بحث کر ه اند همه مقلد یکدیگر بو ه و آنهایی که از خو ابتکاری اشته اند فقط رویه نویساندگان پیشایژ را
انتقا کر ه و مطالب بسیار مختصری بر نوشته گذشتگان اضافه کر ه اند و نوشته هاای آنهاا نیاز ابادا تااثیری ر سابک
نوازندگان و سرایندگان نداشته است .
– ) ابو نصر فارابی) 339 179 : اوی کسی است که ر وره اسلامی کتابی ر فژ موسیقی نوشاته و ر آن از قاوانیژ صاوت و
نسبتهای ریاضی صداها گفتگو کر ه و رساله او برای ما باقی مانده است م فارابی ر کتاب الموسیقی الکبیر می نویسد مطالبی
را که قدما و گذشتگان راجع به موسیقی نوشته اند بررسی کر ه م بنابرایژ قواعد و اصوی اولیه موسیقی را از فیلسوفان یوناان
اتخاذ کر ه است م فارابی به خوبی از عهده بیان قواعد اصلی موسیقی بر آمده بطوریکه یگران که بعد از او ر ایژ فژ کتاب
نوشته اند نوشته های او را بعنوان اصل مسلم قبوی کر ه و تنها نباله افکار او را گرفته و تعقیب کر ه اند .
– ) ابوعلی حسیژ بژ سینا) 811 371 : ابژ سینا و رساله ر موسیقی نوشته یکی به عربی که جزء کتاب شفا اسات . یگار باه
فارسی که جزء انشنامه علائی است و بنا علاءالدوله همدانی از سلاطیژ یلمی نگاشته و ایژ اوی کتاب موسیقی است که به
زبان فارسی نوشته شده و به ست ما رسیده است م معروف است که چون علاءالدوله از کتابهای ابژ سینا که به زباان عربای
بو چیزی رک نکر ،بوعلی کتاب مذکور را ر انوا حکمت به زبان فارسی نگاشت تا مور استفا ه او واقع شو مابژ ساینا
نیز مانند فارابیموسیقی را به زبانی یگر شرح ا ه است م منتها چون فارابی به موسیقی علمی و نواختژ ساز آشنا بو ه سازهای
زمان خو را کاملا شرح ا ه ولی ابژ سینا چیزی از خو اضافه نکر ه و ر تائید مطالبی که فارابی نوشته اشاراتی نمو ه است
.
صفی الدیژ عبدالمومژ ارموی ( وفات 878 ( : رسالات فارابی و ابژ سینا تا و سه قرن تنها منبع اطلاعات راجع به موسایقی
علمی بو مو ر ایژ مدت طولانی از نویسندگان ایرانی و عرب کسی چیزی راجع به موسیقی ننوشت تا آنکاه صافی الادیژ
عبدالمومژ ارموی که معاصر مستعصم آخریژ خلیفه عباسی بو ، و کتاب ر ایژ فژ نگاشت : یکی به ناا رسااله شارفیه و
یگر موسو به کتاب الا وار .
صفی الدیژ ر رساله شرفیه اشاره می کند که کتاب مزبور شامل اصولی است که از فیلسوفان یونان و قادما اتخااذ شاده و
ضمنا برای آنکه ثابت کند که رساله او تقلید نوشته های گذشتگان نیست ، می نویسد ر ایژ کتاب از مطالبی سخژ به میاان
آمده که نویسندگان سابو به آن اشاره نکر ه اند م البته منظور او از قدما اشخاصی است کاه قبال از وی راجاع باه موسایقی
کتابهایی نوشته اند از قبیل خلیل بژ احمد واضع علم عروض که کتابی ر اوزان شعر نوشته و از بیژ رفته است و نویسندگان
رسالات اخوان الصفا و فارابی و ابژ سینا و امثای آنها .
قطب الدیژ شیرازی ( وفات 711 ( : کتابی ر فلسفه و علو بنا ره التا لعزه الدبا نوشته و ر فژ چهار از جملۀ چهاار
که ر علم ریاضی است شرح مفصلی راجع به موسیقی نگاشته که مشتمل بر یک مقدمه و پن مقاله اسات م ایاژ کتااب باه
فارسی نوشته شده و ارای مباحث قابل استفا ه ای راجع به صوت و ملحقات آن و نسبتهای ابعا موسیقی و رابطه اصاوات از
نظر ریاضی و آوازها و پر ه شناسی آلات موسیقی ذکر کر ه و گفته های آنها را توضیح و تشریح کر ه است و نسابت باه
صفی الدیژ خیلی اظهار تکریم و تمجید نمو ه م همچنیژ برای رابطه ابعا و آوازها اشکالی ترسایم کار ه و توضایحاتی ا ه
است که قت کامل او را ر ایژ فژ نشان می هد و ر حقیقت کتاب او یکی تالیفات گرانبهایی است که ر موسیقی نوشته
شده است .
عبدالقا ر مراغه ای )وفات 131 ( : کتاب موسیقی خو موسو به مقاصد الالحان را به نا یکی از شاهان عثمانی موساو باه
سلطان مرا و موشح کر و از سمرقند به آسیای صغیر رفت و ر سای 118 کتاب را به او تقدیم نمو م عبادالقا ر مجاد ا
سفر یگری به سمرقند رفت و ر خدمت سلطان شاهرخ فرزند تیمور که مر ی ا ب وست و هنر پرور بو روزگاری بسار
می بر و تا آخر حیات نز او بو م عبدالقا ر و کتاب یگر ر موسیقی نوشته یکی موسو به جامع الالحان که ر 111 باه
سلطان شاهرخ تقدیم کر ه ، یگر شرحی است که به کتاب الا وار صفی الدیژ نوشته و به قرار معلو ایاژ کتااب آخاریژ
تالیف او است م از نوشته های او چنیژ بر می آید که وی ابتدا کتابی به نا کنزالحان نوشته و ر آخر آن نغمات موسایقی را
که خو ساخته بو با خط مخصوصی نوشته است ولی از ایژ کتاب فعلا اثری ر ست نیست و شاید از بیژ رفته باشد
موسیقی ملی ایران، که مبانا و سابقه ای بسیار کاهاژ ار ، شامل شاخه های مختالفی به شرح زیر است:
1 قابل از اسلا : موسیقی های اقوا کهاژ ایران شامل : باخاتایااری، کر ی، لری و ممممم –
1 بعاد از اسلا : –
الف موسیقی مقامی ) حماسی، تعازیه، عازا ( –
ب ر یفای ) ستگااه های موسیقی سناتی ( –
ر وره حاضر ایژ تاقاسیم باندی به شرح زیر است:
1 قابل از اسلا –
1 بعاد از اسلا –
3 موسیقی های محالی ایران و نغامه های سناتی ) ملو ی های و گاروه قابل ( و تاناظیم و تهایه کلاسیک آنهاام –
طبو روش طبقه باندی جادید ر آواز و مقامات، که از حدو صد سای پایش برقارار شده، آواز و موسیقی سناتی ایران را
ر واز ه مجاموعه قرار ا ه اندم
از واز ه مجاموعاه تاقاسیم باندی شده، هافت مجموعاه که وسعات و
استاقالای بایاشاتری اشتاه اند، ستگااه نامیده شده و پان مجموعاه
یگار را که مستاقل نابو ه و از ستگااهاهای مزبور منشعاب شده اند،
آواز نامیده اندم
بنابرایژ موسیقی سانتی امروز ایران، که باقی مانده مقاماات واز ه گااانه
قادیم است، قابلا مفاصل تر بو ه و امروز جازئی از آن ر ستارس استم
بر هافت ستگااه اصلی و پان آواز، تعادا ی گوشه استواری و الگاوی نوازندگاان و خواناندگاان امروزی استم
شمار ایژ گاوشه ها را 111 ذکار کر ه اند، ر یف های مخاتالف و مشهاور استا ان موسیقی سناتی صد ساله اخایر ماناند
آقا حسیاناقالی، میرزا عابدالله، رویش خان و صابا نایاز از هامیژ ناظم پایاروی می کانندم
اسامی دستگنا ها و آوازهنا در موسیقی سننتی ایران:
نا هافت ستاگااه اصلی عابارت است از شور، ماهاور، هامایون، سه گااه، چاهاارگااه، نوا و راسات پانجاگاااه ناا
پان آواز بدیژ شرح است: اصفاهاان، ابوعاطا، بایات ترک، افاشاری و شتایم
اجنزای دستنگنا و آواز:
برای اجرای یک ستگااه با یک آواز تارتایابی را باید رعاایت کر که معامولا ایژ چانایاژ است:
رآمد، آواز، تصنایف و رنگ، از زمان مرحو رویش خان و به اباتکااری وی پایش رآمد و چاهار مضراب نیاز به ایژ
سلسله مراتاب اضافه شده استم
ترانه های فنولکنوریک ایران:
زنده یا خالاقی، ر ایژ باره چانایژ می نویاسد:
یکی از منابع ذیاقایمت موسیقی هار کشور آهانگ هاا و نغامات و ترانه هایی است که ر نقاط مختالف آن مملکاات،
خاصه ر هاات، قصبات ور از شهار به وسیله مر بومی و روستایی خوانده می شو و چون ایژ ناو موسایقی کامتاار
تحات تاثایر افاکار مر شهار ناشایژ واقع شده، طبایعی تر و به موسیقی حقیقی و اصیل و قدیمی آن کشاور نز یکااتر
است جمع آوری آنهاا عالاوه بر اینکاه باعاث حافام و نگاهاداری آنهاا اسات، کمکای هاام باه تحاقاایو ربااره
مخاتصات آن مامالکات می کاند، و چاگاونگی و کایفایت آن را معالو می نمایدم
چاون ر ایران اقوا مخاتالفی ساکاناند که از نظر فرهانگ و قاومی تافاوت های باسیاری با یکادیگار ارند، بناابرایژ
موسیقی فولکوریک ایران ارای خصوصیات بسیار متانوعی از نظر طارز باایان و لحااژ موسایقی اساتم مثاالاً موسایقی
آذربایجاانی، گایلانی، خراسانی، باخاتایاری، کر ی، شایرازی و بلوچی ناه تاناها ملو ی هاا، بلکه ر گاویش ناایز باا
یکادیگار باسیار متافاوتاندم
از نظر فر موسیقی می توان از و نو موسیقی بومی ر ایران نا بر :
1 تارانه های بومی آوازی که به صورت انافرا ی یا سته جمعای خوانده می شو م –
1 رقص های محلی سازی که با سازهاای محلی به اجرا ر می آیدم –
ترانه های محلی ایرانی از نظر ملو ی باسیار غانی و پار مایه است که از ایژ ناظر یاکی از غاانی تاریژ، زیاابا تاریژ و
متانو تریژ تارانه های فاولکوریک نایا هاستاندم ایژ ترانه ها کاه نشاانۀ طارز فکار و تاامدن و فرهاانگ کااشور
هاستاند، سینه به سینه نقال شده و از نسلی به نسل یگر می رسد و آئینه تما نمای افکاار و اندیشه های مر مای اناد کاه
خو خالو و آفاریانانده آن باشمار می رونادم ایژ تارانه ها از وضع اجاتما ، طرز فکر، نو زندگی و طبایعاات کاه ر
سرزمیاژ ایران وجو ار ، یکی از غانی تریژ منابع فارهانگی ایران به شمار می آیاندم ایژ تارانه ها نمایانااندۀ ملات و
گاذشته ایران هاستاند و می تواناند بهاتریژ الها بخاش موسیقیدانان ر پادید آمدن آثار موسیقی عالمی قرار گایرندم
نمونه هایی از موسیقی فنولکوریک ایران:
موسیقی باخاتایاری، لرستان و فارس موسیقی گایلان و تالش موسیقی کر ستان موسایقی ساواحل جناوب ایاران – – – –
موسیقی سیستان و بلوچستان موسیقی خراسان موسیقی ترکمژ موسیقی آذربایجان – – –
فولکوریک نمونه هایی از موسیقی :
موسیقی سازی:
موسیقی ایرانی از زمان های بسیار قدیم عامدتا با ساز و آواز توا بو ه است و ر کاتب تاریخی نیز هارگااه باه موسایقی
اشاره شده بایاشتر نا الحان و ترانه ها بر جای مانده استم ولی شکی نیست که موسیقی ساازی نیاز ارای اهاامیت باو ه
استم
ر حدو صد سای قابل موسیقی سازی به تادری راهای مشاخص ر پاایش گارفاات، و ر ایاژ رشاته نوازندگااان و
آهانگاسازانی به وجو آمده و نوآوری هایی ر ایژ زمینه انجا ا ندم به طور کلی موسیقی سازی ایرانای ارای و بخاش
اساسی است:
الف تکانوازی که بر پایه موسیقی سناتی و بداهاه نوازی قارار ار م –
ب هامنوازی که بر پاایه کارهاای جمعای اعام از گاروه هاای کوچک یا بازرگ یک صادایی و یاا چااند صادایی –
استوار استم
تکننوازی :
تکانوازی ر موسیقی مشرق زمیژ از اعاتبار و اهامیت فراوانی برخور ار استم به تعابایری مای تاوان آن را مرباوط باه
فالسفه و عارفان شرق و ایجا ارتاباط معانوی با عالم بالا انستم چارا که نوازنده شرق با ساز و موسیقی خاو باه ناوعی
عبا ت خصوصاً ر کان خلوت و تانهاایی خو می پار از م
هنمنوازی :
از ورۀ ناصرالدیژ شاه قاجار کار گاروه نوازی چاه ر زمینه موسیقی و سازهای سنتی و چه باا رعایات اصاوی و قواعااد
موسیقی ارکستر غربی که به وسیله مسیو لومر ) معالم موسیقی فرانسوی که برای تادریس ر ارالفانون آن زمان و رشتااه
موسیقی نظا به ایران عاوت شده بو ( ر قالب موسیقی نظا و سازهای غااربی باه ایاران آور ه شاد، باایشتر معااموی
گار یدم بعادهاا کم کم کار گاروهی رونو بایاشتری گارفت، و با اضافه شدن سازهای غاربی به جامع سازهای ایرانای
و اجرای قطعاات ایرانی بر روی آنهاا با فار تازه معاموی شدم
ایرانیان ر مقاطع مختالف تاریخی از آلات متعاد موسیقی، به ویژه قادیمی تریژ آنهاا یعانی نای و ایاره استاافا ه مای
نمو ندم انوا آلات موسیقی که مور استافا ه قارار می گارفته و هانوز هام ر گاوشه و کاانار ایاژ کشاور پاهااناور
استافا ه می شو به هامراه یک تاقاسیم باندی کالی به ایژ شرح است:
آلات موسیقی بادی
نی
نی قدیمی تریژ ساز با ی است و ر ایران سه نو آن مور استفا ه قرار می گیر :
1 نی کوتاه : نی کوتاه با قطر نسبتا کلفت که – سازیست محلی و با آن آهنگ های محلی را اجرا می کنند و و نو صدا از
آن اخذ می شو :
الف بم که ر آن نوازنده از صدای خو کمک میگیر و ورگه است م –
ب صدای زیر که یک اوکتاو با بم اختلاف ار و گاهی نوازنده و صدا را با هم مخلوط می کند ایاژ ناو نای معماولا –
ارای 7 بند است که 7 سوراخ آن روی آن و یکی ر پشت آن قرار ار و طوی آن معمولا 31 تا 33 سانتی متر و قطار آن
1 سانتی متر است و ر اکثر نقاط ایران وجو ار منوازنده آنرا ر وسط لبها قرار ا ه و هان را کمی باز میکند و / تقریبا 7
ر آن می مد و صدای آن زیر و بسیار روشژ است م وسعت هر یک از صداها 8 نت میباشد و بعضای از نوازنادگان چیاره
ست نیم پر ه بالاتر را هم اخذ می کنند م
1 نی بلند : که ر قدیم به نای خرک معروف بو ه است و شاید به خاطر بلندی به ایژ نا معروف شاده اسات م ایاژ نای –
تقریبا بلندتریژ نو نی است که صدای بسیار بمی ار و ر قدیم صدای حالت ست بسته آنرا با صدای سیم بم عاو یکای
می انستند م ایژ نو نی ارای 7 سوراخ است که 8 سوراخ روی آن و یکی ر پشت آن قرار ار و به رساتی نمای تاوان
1 سانتی متر است م صادای / گفت که ارای 7 بند است م طوی ایژ ساز بیژ 71 تا 11 سانتی متر است و قطر هنه آن تقریبا 7
بسیار بم و سوزناکی ار و ر بیژ مر ، ایژ نی و نی کوتاه به نی چوپانی معروفند م نوازنده آنرا ر گوشه لب قارار ا ه و
ملو ی های کم وسعت و کوتاه را اجرا می کند ، صدای آن و رگه است م همراه با مقداری از صدای خو نوازنده که بیشتر
ر مقا های شتستانی و ماهور و بیات ترک قطعاتی می نوازند وسعت صدای آن 8 نت است ولای معماولا نوازنادگان باا
تجربه 7 صدا را از آن اخذ می کنند م ایژ ساز ر جنوب ایران و مازندران و بیژ قبایل ترکمژ و خراسان نواخته می شو م
3 نی هفت بند : جزء سازهای موسیقی اصیل ایرانی می باشد م ساختمان آن تقریباً تثبیت شده است و روی آن 7 ساوراخ و –
پشت آن 1 سوراخ ار م ایژ ساز را معمولا با ندان می نوازند ) لیکژ نوازندگانی هم هستند که آنرا با لاب مای نوازناد و
نواختژ ایژ ساز را با ندان جزء ابداعات نایب اسدالله اصفهانی می انند که به احتمای قوی ایژ طرز نواختژ قبال از وی نیاز
رای بو ه است ( بدیژ ترتیب که سر آن را ر هان بیژ ندان ها می گذارند و هوا را بدون واسطه به اخل نای می مناد م
برای میدن ر نی باید از نفسی که ر اخل ششها اندوخته ایم استفا ه شو م سرش را باید وسط نادان پیشایژ قارار ا و
بعضی ها برحسب عا ت نی رامیان ندان و نیش و پیشیژ می گذارند که حالت اوی اصولی تار اسات و بخااطر اینکاه هاوا
مستقیم وار نی میشو ر هر و صورت زبان باید روی نی قرار گیر م اگر نی را سمت راست بدن قرار هایم بایاد سامت
راست هان روی نی باشد و طرف چ آزا و برعکس اگر طرف چ بدن قرار گیر قسمت چ هان بوسیله لبها نای را
می پوشاند و هوای ششها باید بدون مزاحمت زبان و ندانها وار نی گر م لرزاندن لبها که به نظر بعضیها کار زشتی اسات
به ویبراسیون صدا کمک می کند و بیشتر برای صدای او و غیث مور احتیا است
نی هفت بند ارای 8 منطقه صوتی به قرار زیر است : بم ، او ، غیث ، ذیل م
سرنا
سرنا ساز یگاری از خانوا ه آلات موسیقی با ی است که ر تامان نقاط ایران معاموی است و شامل سرنای باخاتایاااری
و آذربایاجانی استم ر ایران ایژ ساز به هامراه هال و یا نقاره نواخاته می شو م لاز به ذکر است که نواخاتژ ایژ سااز
ر نقاط مخاتالف کشور ر مواقع خاصی و به منظورهای مخاتالف انجا می شو م ر کر ستان با نواخاتژ هاال و سارنا
مرگ کسی را خبر می هاند و ر شمای ب هامراهی طناب بازهااا سارنا نواخااته مای شاو و ر آذربایجاان غااربی،
روستائیان ر عاروسی ها حیژ رقص چوبی، سرنا می نوازندم
کنرنا
کرنا: سازی قدیمی و تاریخی است که ر استان های مخاتالف ایران به شکال های متافاوت ساخااته و اجارا مای شاو م
مهامتریژ کرناهاا، کرنای شمای، گایلان و کرنای مشهاد اساتم ایاژ سااز بایااشتر ر کر ساتان و آذربایجاان ماور
استاعامای قرار می گایر م
نی انهان
نی انبان بایاشتر ر جنوب ایران مور استافا ه قارار می گیر و ر بعاضی نقاط ایران آن را ” خایک ناای ” ناایز مای
نامند و ر نقاطی از آذربایجان نیز نواخته می شو م
آلات موسیقی زهنی
چنگ
چنگ بسا کهژ تریژ ساز تار ار ایرانی می باشد و نا آن بیش از هر ساز یگر ر کتابها آمده و نقش آن ر آثاار باساتانی
بجا مانده استم بنا به اسنا موثو که از حجاریهای بابل و آشور و نواحی مجاور آن ر ست است چنیژ برمای آیاد کاه ر
هشت قرن بیش از میلا مسیح انوا و اقسا سازهای مختلف ر نواحی مزبور به مراحل ترقی رسیده و ر سات نوازنادگان
بو ه است م نقشهایی که از آغاز ایژ وره ممتد تاریخ تمدن بشر از آلات موسیقی ر ست است نشان میدهد که چنگ مثال
سنتور و قانون از سازهای بسیار قدیمی است که از و هزار سای پیش از میلا ر ایژ مناطو روا اشته است مناو ابتادایی
آن شکل مثلث و شامل یک تخته به طوی تقریبا یک گز و یک میله چوبی است و معمولا شکل ست انسان را اشته است م
سیم های ایژ ساز که معمولا 1 یا 9 تا بو ه به موازات وتر ایژ مثلث قائم الزاویه بیژ تخته و میله امتدا یافته است م یک سر
سیم ها به تخته وصل می شده و انتهای یگر آن ور میخها یا گوشی هایی که روی میله چوبی قرار اشته پیچیده می شده و
باقی مانده آن سیمها از طرف یگر آویزان بو ه است م چنگهایی که ر وره های اخیر تاریخ بابل و آشاور نقاش شاده از
حیث شکل و طرز گرفتژ و نواختژ با چنگهای وره های قدیم تفاوت بسیار ار م برتعدا سیمها نیز افزو ه شدم جعبه صوتی
ایژ نو چنگ گاهی مستقیم و بدون انحنا و ر موار یگر منحنی بو ه است م طرز نواختژ ایژ ساز نیز تغییر کر ه باه ایاژ
معنی که ایژ را طوری می گرفتند که سیمها تقریباً عمو بر زمیژ باشد یعنی به خلاف قدیم که میله چوبی کاه باه ماوازات
زمیژ بو ولی سیمها عمو بر زمیژ نبو م نکته یگر اینکه ر نواختژ ایژ نو چنگ زخمه بکار بر ه نمی شد بلکه آنارا باا
ست می نواختند و هر و ست ر نواختژ آن خیل بو م
کمانچنه
) کمان کوچک را گویند م به معنی مضراب و زخمه ز ن نیز می باشد ( فرهنگ آنندرا
)) ایژ ساز چو روی کاسه اش پوست کشیده شده و خرک روی پوست قرار ار ر اثر تغییر هوا صدای آن هم عوض می
شو ولی از آنجا که پوست کمانچه کلفت تر تار است ، حرارت و رطوبت کمتر ر آن تاثیر می کند م صدای کمانچه کمی
تو ماغی استم وقتی ویولون به ایران آمد چون ارای چهار سیم بو ،کمانچه کش ها هم یک سیم آخر را به تقلید ویولاون
اضافه کر ند و چون ر طرز نواختژ خیلی شبیه به ویولون بو کمانچه کش ها معلم ویولون شدند ((
یکی از قادیمی تریژ سازهای زهای، کمانچه است که اولیژ شکل ویولون امروزی استم ایاژ سااز ناقااش تاک ناواز و
هامانواز، هار و را به خوبی اجرا می کندم کمانچه سازی ملی استم ر تما استان های ایران نواخاتژ آن متداوی اسات و
بایشتر ر میان طوایف ترک و ترکامژ روا ار م
نوازندگان ترکمژ به کمانچه قیچاق می گویند م قیچاق سه سیم ار و اندازه آن نیز از کمانچه های رای کوچک تر است م
جنس کاسه ر گذشته از کدو با رویه پوست آهو بو ر صورتیکه کمانچه های کنونی از چوب رخت تاوت سااخته مای
شو
بربط
بربط: سازی از خانوا ه سازهای رشته ای مفاید که به آن ” ای عاو یا لوت ” نیز مای گاویااندم ساخااتمان ایاژ سااز
شابایه گالابی است که از رازا به و نایم شده استم ارای کاسه ای بازرگ و سته ای کوتاه که ر آغاز سه رشته سایم
اشته استم
رباب
رباب: ایژ ساز زهای است از چاهاار قاسمت شامل شکم خاربزه ماناند، سینه، سته و سر تاشاکایل شده استم سیم هاای
رباب ر قدیم از رو ه و امروز از نخ نایلون ساخاته می شو و مضراب رباب از پار مرغ ساخاته شده استم ایژ سااز اساسااً
سازی محلی است و بایاشتر ر نواحی خراسان معاموی است و هامچانایژ ر نواحی سیستان نیز نواخااته مای شاو م ر
کشور های خاورمیانه و نز یک هفت نو رباب مختلف وجو اشته است :
1 رباب با کاسه مربعی شکل 1 رباب با کاسه استوانه ای 3 رباب با کاسه کشتی یا کشکوی 8 رباب با کاسه گلابای – – – –
شکل 7 رباب با کاسه کروی شبیه به کمانچه کنونی ایران 8 رباب با کاسه ای شبیه سه تار یا تنبور کناونی 7 ربااب باا – – –
کاسه ای بیضی شکل (( مهدی فروغ مداومت ر اصوی موسیقی ایرانی –
رباب فعلی که ر جنوب شرقی ایران باقی مانده از سته آلات زهی مضرابی است که ارای 11 سیم است م سیم ها ر انتها
به یک کمه متصل شده و پس از عبور از خرک موازی هم ر امتدا سته ساز به گوشیها متصل میشوند م ایاژ سااز ارای
جعبه بزرگتر پوست کشیده شده است و روی آن خرک قرار ار که سیم های اصلی و فرعای از روی آن عباور میکنناد م
سته ساز از چوب است و ر روی آن سه یا چهار پر ه از زه قرار ار م ر روی سته کاه تعادا ی روی جعباه و قارار
گرفته سوراخهای زیا ی به شکلهای مختلف کنده شده است م ایژ جعبه فقط برای اضافه کر ن طنیژ بیشتر ساز است م ربااب
ارای 8 سیم زه ای اصلی است که به گوش ها متصل است و اضافه بر ایژ 11 سیم فلزی فرعی ار که برای کمک به طنیژ
صدای اصلی است و ایژ سیمها به وسیله 11 خرک کوچک عاجی به گوشیها که به بدنه ساز نصاب شاده متصالند م بارای
نواختژ ساز را روی زانو قرار میدهند و با مضرابی که به شکل مثلث است بر سیم ها ضربه وار میکنند م افغان هاا باه سااز
سا ه رباب ، قیچک می گویند م رباب واژه ای ایرانی است که به تعدا زیا ی از ساز های متفاوت زهی می گویند م ایژ ساز
ر گذشته با کمان و ر حای حاضر با مضراب نواخته می شو م ر پاکستان و شمای هند ر گذشته حداقل به 1 نو ساز عو
مانند رباب می گفته اند که یکی از آن و ر حای حاضر ر افغانستان هنوز به همیژ نا متداوی استم
تار
تار: یکی از سازهای زهی اصیل ایران است که یک شاکم چاند قاسمتی ار و ارای شش تار می باشادم از ایاژ گااروه
سااااازهااا، ساه تار و و تار را می توان نا بر که نوازندگی وتار ر تارکاامژ صاحرا و ناواحی خراساان بااسیار
معاموی می باشدم
سه تار
سه تار سازی است قدیمی و از سته سازهای زهی که ر اثر ضربه ناخژ انگشت سبابه به صدا ر می آید م وجه تسامیه ساه
تار معلو است زیرا اوی ارای سه سیم بو ه و بعد ها یک سیم به آن اضافه شده است م می گویند کاه سایم چهاار را ((
مشتاق علیشاه (( اضافه کر ه و به نا او آن را )) مشتاق (( گویند م سه تار تشکیل شده از کاسه ، سته و پنجاه کاه محال
گوشی ها استم کاسه ایژ ساز تقریبا کروی و به شکل گلابی است که از وسط نصف کر ه باشند .
جنس کاسه از چوب رخت توت است م روی کاسه ساز صفحه نازک چوبی قرار ار که ر روی آن نز یاک ساته سااز
چند سوراخ تعبیه شده است م اندازه سه تار ر نواحی مختلف فرق می کند و بطور متوسط ر حدو 78 تا 11 سانتی متر است
محل ارتعاش آزا سیم یعنی فاصله خرک تا شیطانک 83 سانتی متر است م روی سته به وسیله زه باریکی پار ه بنادی شاده
است و ر پهلوی سته شیاری است که محل گره ز ن زه پر ه ها است م
قانون
قانون یکی از قدیمیتریژ سازهای ایرانی است که توانایی بیان گوشه های موسیقی ایرانی را ار ولی متاسفانه مادت مدیادی
است که ر سرزمیژ ما ناشناخته مانده ر حالیکه ر کشورهای همجوار سالهاست که ازیژ ساز استفا ه شده است م تقریبا از
نیم قرن پیش تاکنون موسیقی انان ایرانی به اجرای ایژ ساز روی آور ه اند اما با وجو اینکه زمینه کار اینان بر نغماه هاای
موسیقی ایرانی مبتنی بو ه است به لیل تقلید نا آگاهانه از روش و سبک نوازندگی موسیقی عربی ، ایژ پندار اشاتباه بوجاو
آمده ساز قانون عربیست و آنرا باید به شیوه عربی نواخت ، حای آنکه ایژ سبک ر قانون نوازی علاقمندان به موسیقی ایرانی
را فرسنگها از شناخت اصوی و ظرایف ایژ ساز که کاملا با موسیقی ایرانی منطبو است ور می سااز م )ملیحاه ساعیدی –
آموزش ساز قانون(
چنگ و قانون جهان را تارهاست ناله هر تار ر فرمان تو
قانون سازیست تقریبا به شکل سنتور و با مضراب فلزی که مانند انگشت انه است و به انگشت اشاره میکنند نواخته مای
شو م قانون از یک جعبه مجوف چوبی ساخته شده که سطح قاعده زیریژ و زبریژ آن ذوزنقه غیار مناتظم اسات م شاکل و
اندازه آن ر نواحی مختلف فرق میکند مانند قانون مصری ، قانون ترکی ، قانون بغدا ی م معمولا قاانون مصاری بزرگتار و
قانون ترکی کوچکتر است م هر قسمت از جعبه ساز نا خاصی ار م برای خار شدن ارتعاشاات صاوتی ساه ساوراخ کاه
شکلهای متفاوت و از ایژ نظر نامهای مختلفی ار ایجا میکنند
عود
بربط ظاهرا نا ایرانی همان سازیست که اعراب کاسه آنرا با چوب یعنی عو پوشانده اند م عو ر اندازه های مختلف ساخته
شده که اندازه معموی متداوی همان عو های ساخت ایران است و به طور کلی بزرگ یا کوچک باو ن سااز ر نوازنادگی،
اشکای یا تسهیلاتی بوجو نمی آور م عو های ساخت کشور های عربی ارای کاسه ای بزرگ و عو های ترکیه کوچک
و عو های ایران ر اندازه متوسط می باشد م با توجه به صدای گر و جذاب ان به خوبی قابل استفا ه ر موسیقی سنتی ایران
و بویژه برای تکنوازی آوازها و گوشه های اصیل ایرانی است م عو سازیست با صدای بم و لنشیژ و به علت وساعت کام
صدا که جمعا و اکتاو است باید نوازنده قت و سلیقه بیشتری از خو نشان هد تا ر نواختژ آن موفو گر م
آلات موسیقی ضنربی
از سازهای ضربی معاروف ایرانی هال، طبل و تانابک می باشاندم
دهن
ایژ ساز از استوانه کوتاهی از جانس چاوب که قاطر ایره آن حادو یک ماتر و ارتافا آن 17 تا 31 سانتی متار اسات
تاشکایل شده و بر و سطح ایره ای شکال آن پاوست کاشایده شده استم مضراباش و چاوب یکی به شکال عاصا و
یگاری ترکه ای نازک می باشدم هال سازی کاملا محالی و بایاشاتر هامراهای کاناانده باا سارنا اساتم ر منااطو
فارس، بلوچستان و کار ستان بایش از سایر جاها مور استافا ه قارار می گایر م
داینر
ایژ ساز ضربی از حلقه ای چوبی تاشاکیل گار یده بر یکی از سطوح جانبی ایره ای شکل آن پاوست کشایده شده است،
ایژ ساز را با ضرب سر انگاشتان هار و ست می نوازند و بایاشتر شهاری اسات تاا محاالیم ساازی اسات هاامراهی
کانانده با سایر سازهاام ایره ر حای حاضر ر آذربایجان بایاشاتر از سایر جاهاا روا ار م
اه
یکی یگر از سازهای ضربی که کوچکاتر از هال مای باشاد و مضاراب آن و کوباه چاوبی اسات و آن را ر مراسام
عازا اری ر اکثار مناطو ایران می نوازندم
تنننهک
امروزه از و قسم تمبک میتوان استفا ه نمو :
الف : تمبک برای همراهی با ارکستر که آن را )) تمبک ارکستر (( می نامند م
ب : تمبک برای همراهی با ساز تنها یا )) تمبک تکنواز ((
هر یک از تمبک های فوق از قسمتهای زیر تشکیل یافته است : هانه بزرگ ، تنه ، نفیر ، هاناه کوچاکم روی قسامت
هانه بزرگ پوست انداخته می شو م پوست تمبک تکنواز باید از پوست تمبک ارکستر نازک تر باشد م انتخاب پوسات ر
صدای تمبک اهمیت زیا ی ار م پوست کهنه بز یا میش بهتر است م قطر پوست باید ر تما نقاط کاملاً یکسان باشدم رنگ
پوست باید کاملا یکسان باشدیعنی انه انه یا به اصطلاح اهل فژ )) تگرگ (( نداشته باشد م معمولاً چاون تمباک از کناده
رخت گر و انتخاب و حداقل و سای ر سایه نگهداری می شو م و برای آنکه بعدها انحناء پیدا نکند آن را ر یاگ آب
جوشانده و ر حدو 17 روز لای پهژ خشک قرار می هند ایژ عمل علاوه بر آنکه چوب را خشک می کند بر استحکا آن
نیز می افزاید م به ایژ ترتیب چوب برای ساختژ تمبک آما ه می گر م چوب رخت توت نیز برای ایاژ منظاور مناساب
است و تا کنون زیا مور استفا ه قرار گرفته استم ((
سازهای مضرابی زهنی کوبی ( –
ساز منحصر بفر ایرانی که ر ایژ تاقاسیم باندی قارار می گایر سناتور استم ایژ ساز شامل جاعابه ای ذوزنقه ای است
و از هافاتا و و رشته سیم سفاید و زر تاشکایل شده استم
سناتور اساساً سازی است که قابالیت تاکانوازی و هامنوازی را اراست و نواخاتژ آن ر تما استان های ایران متااداوی
استم
)) سنتور سازی است شرقی و از سته سازهای زهی با مضراب چکشی است م جعبه طنینی آن باه شاکل ذوزنقاه متسااوی
الساقیژ و جنس چوب آن از گر و است م ارای 71 سیم و 11 خرک است سیم ها از یک طرف به گوشی هاا و از طارف
یگر به میخ هایی متصل اند م از روی هر خرک 8 سیم می گذر که هم صدا کوک می شوند امنه صوتی سنتور از اولایژ
سیم زر که مقابل نوازنده قرار ار از mi2 تا Fa5 است م مضراب سنتور از چوب باریکی سااخته شاده کاه جانس آن
معمولا از شمشا یا گر و است و قسمت انتهایی آن حلقه ای قرار ار که بیژ انگشت وسطی و سابابه و شسات قارار مای
گیر و نوک آن هلالی شکل است م سنتور را بطوری که قاعده طولش مقابل نوازنده باشد با و ضرب چاوبی مای نوازناد و
کوک کر ن آن به وسیله پس و پیش کر ن خرک ها و پیچاندن گوشی ها صورت می گیر ((
پرچم شیر و ورشید ایران
نخستیژ اشاره ر تاریخ اساطیر ایران به وجو پرچم ، به قیا کاوه آهنگر ، علیه ظلم و ستم آژی هاک ) ضاحاک ( برمای
گر م ر آن هنگا کاوه برای آنکه مر را علیه ضحاک بشوراند ، پیش بند چرمی خو را بر سر چوبی کر و آن را باالا
گرفت تا مر گر او جمع شدند م سپس کاخ فرمانروای خونخوار را ر هم کوبید و فریدون را بار تخات شااهی نشاانید م
فریدون نیز پس از آن فرمان ا تا پاره چر پیش بند کاوه را ، با یباهای زر و سرخ و بنفش آراستند و ر و گوهر به آن
افزو ند و آن را رفش شاهی خواند و بدیژ سان ” رفش کاویان ” پدید آمد م نخستیژ رنگ های پرچم ایران زر و سارخ
و بنفش بو ، بدون آنکه نشانه ای ویژه بر روی آن وجو اشته باشد م رفش کاویان صرفا افسانه نبو ه و به استنا تاریخ تا
پیش از حمله اعراب به ایران ، به ویژه ر زمان ساسانیان و هخامنشیان ، پرچم ملی و نظامی ایران را رفش کاویان می گفتند
، هر چند ایژ رفش کاویانی اساطیری نبو ه است م محمد بژ جریر طبری ر کتاب تاریخ خو به نا الامام و الملاوک مای
نویسد : رفش کاویان از پوست پلنگ رست شده ، به رازای واز ه ارش که اگر هر ارش را که فاصله بیژ نوک انگشتان
ست تا بندگاه آرن است را 81 سانتی متر به حساب آوریم ، تقریبا پن متر عرض و هفت متر طوی می شاو م ابولحساژ
مسعو ی ر مرو اهب نیز به همیژ موضو اشاره می کند م به روایت اکثر کتب تاریخی ، رفش کاویان زمان ساساانیان از
پوست شیر یا پلنگ ساخته شده بو ، بدون آنکه نقش جانوری بر روی آن باشد م هر پا شاهی که به قدرت می رسید تعدا ی
جواهر بر آن می افزو م به هنگا حمله اعراب به ایران ، ر جنگی که ر اطراف شهر نهاوند ر گرفت ، رفش کاویان به
ست آنان افتا و چون آن را همراه با فرش مشهور ” بهارستان ” نز عمربژ خطاب ، خلیفه مسلمانان بر ند ، وی از بسیاری
گوهرها ، رها و جواهراتی که به رفش آویخته شده بو چار شگفتی شد و به نوشته فضل الله حساینی قزوینای ر کتااب
المعجم می نویسد : ” امیر المومنیژ سپس بفرمو تا آن گوهرها را بر اشتند و آن پوست را سوزانیدند م ”
با فتح ایران به ست اعراب مسلمان ، ایرانیان تا ویست سای هیچ رفش یا پرچمی نداشتند و تنها و تاژ از قهرماناان ملای
ایران زمیژ ، یعنی ابومسلم خراسانی و بابک خر یژ ، ارای پرچم بو ند م ابومسلم پرچمی یکسره سیاه رنگ اشت و بابک
سرخ رنگ به همیژ روی بو که طرفداران ایژ و را سیاه جامگان و سرخ جامگان می خواندند م از آنجایی که علمای اسلا
تصویر پر ازی و نگارگری را حرا می انستند تا سای های مدید هیچ نقش و نگاری از جانداران بر روی رفش هاا تصاویر
نمی شد م
نخستی تصویر بر روی پرچم ایران
ر سای 377 خورشیدی ) 978 میلا ی ( که غزنویان ، با شکست ا ن سامانیان ، زما اماور را ر سات گرفتناد ، سالطان
محمو غزنوی برای نخستیژ بار ستور ا نقش یک ماه را بر روی پرچم خو که رنگ زمیناه آن یکساره سایاه باو ، زر
وزی کنند م سپس ر سای 811 خورشیدی ) 1131 میلا ی ( سلطان مسعو غزنوی به انگیزه لبستگی به شکار شیر، ساتور
ا نقش و نگار یک شیر جایگزیژ ماه شو و از آن پس هیچگاه تصویر شیر از روی پرچم ملی ایران بر اشته نشد تا انقلاب
ایران ر سای ) 1979 میلا ی(م
افزود شدن نقش ورشید بر پرت شیر
ر زمان خوارزمشاهیان یا سلجوقیان سکه هایی ز ه شد که نقش خورشید بر پشت آن بو ، رسمی که باه سارعت ر ماور
پرچم ها نیز رعایت گر ید م ر مور علت استفا ه از خورشید و یدگاه وجو ار ، یکی اینکه چون شیر گذشته از نماا
لاوری و قدرت ، نشانه ماه مر ا ) اسد ( هم بو ه و خورشید ر ماه مر ا ر او بلندی و گرمای خو است ، به ایژ ترتیب
همبستگی میان خانه شیر ) بر اسد ( با میانه تابستان یده می شو م
نظریه یگر بر تاًثیر آییژ مهرپرستی و میترائیسم ر ایران لالت ار و حکایت از آن ار که به لیل تقدس خورشاید ر
ایژ آییژ ، ایرانیان کهژ ترجیح ا ند خورشید بر روی سکه ها و پرچم بر پشت شیر قرار گیر م
پرچم در دوران صفویان
ر میان شاهان سلسله صفویان که حدو 131 سای بر ایران حاکم بو ند ، تنها شاه اسماعیل اوی و شاه طهماسب اوی بار روی
پرچم خو نقش شیر و خورشید نداشتند م پرچم شاه اسماعیل یکسره سبز رنگ بو و بر بالای آن تصویر ماه قارار اشات م
شاه طهماسب نیز چون خو زا ۀ ماه فرور یژ ) بر حمل ( بو ، ستور ا به جای شیر و خورشید تصویر گوسافند ) نماا
بر حمل ( را هم بر روی پرچم ها و هم بر سکه ها ترسیم کنند م پرچم ایران ر بقیۀ وران حاکمیت صفویان سابز رناگ
بو و شیر و خورشید را بر روی آن زر وزی می کر ند م البته موقعیت و طرز قرارگرفتژ شیر ر همۀ ایژ پرچم ها یکساان
نبو ه ، شیر گاه نشسته بو ه ، گاه نیمرخ و گاه رو به سوی بیننده م ر بعضی موار هم خورشاید از شایر جادا باو ه و گااه
چسبیده به آن م به استنا سیاحت نامۀ ژان شار ن جهانگر فرانسوی ، استفا ه او بیرق های نوک تیز و باریک کاه بار روی
آن آیه ای از قرآن و تصویر شمشیر و سر علی یا شیر خورشید بو ه ، ر وران صفویان رسم بو ه است م به نظر مای آیاد
که پرچم ایران تا زمان قاجارها ، مانند پرچم اعراب ، سه گوشه بو ه و نه چهار گوش م
پرچم در عهد نادرشا افرار
نا ر که مر ی خو ساخته بو توانست با کوششی عظیم ایران را از حکومت ملوک الطوایفی رها ساخته ، بار یگر یکپارچاه
و متحد کند م سپاه او از سوی جنوب تا هلی ، از شمای تا خوارز و سمرقند و بخارا ، و از غرب تاا موصال و کرکاوک و
بغدا و از شرق تا مرز چیژ پیشروی کر م ر همیژ وره بو که تغییراتی ر خور ر پرچم ملی و نظامی ایران بوجو آماد
م رفش شاهی یا بیرق سلطنتی ر وران نا رشاه از ابریشم سرخ و زر ساخته می شد و بر روی آن تصویر شیر و خورشاید
هم وجو اشت اما رفش ملی ایرانیان ر ایژ زمان سه رنگ سبز و سفید و سرخ با شیری ر حالات نیمارخ و ر حاای راه
رفتژ اشته که خورشیدی نیمه بر آمده بر پشت آن بو و ر رون ایره خورشید نوشته بو : ” المک الله ” ساپاهیان ناا ر
ر تصویری که از جنگ وی با محمد گورکانی ، پا شاه هند ، کشیده شده ، بیرقی سه گوش با رنگ سفید ر سات ارناد
که ر گوشۀ بالایی آن نواری سبز رنگ و ر قسمت پایینی آن نواری سرخ وخته شده است م شایری باا برافراشاته باه
صورت نیمرخ ر حای راه رفتژ است و رون ایره خورشید آن بازهم ” المک الله ” آمده است م بر ایژ اسااس مای تاوان
گفت پرچم سه رنگ عهد نا ر ما ر پرچم سه رنگ فعلی ایران است م زیرا ر ایژ زمان بو که برای نخستیژ باار ایاژ ساه
رنگ بر روی پرچم های نظامی و ملی آمد ، هر چند هنوز پرچم ها سه گوشه بو ند م
دور قاجارها ، پرچم چهارگوشه
ر وران آغامحمدخان قاجار، سر سلسلهً قاجاریان ، چند تغییر اساسی ر شکل و رنگ پرچم ا ه شد ، یکی اینکه شاکل آن
برای نخستیژ بار از سه گوشه به چهارگوشه تغییر یافت و و ایژ که آغامحمدخان به لیل شمنی که با ناا ر اشات ساه
رنگ سبز و سفید و سرخ پرچم نا ری را بر اشت و تنها رنگ سرخ را روی پرچم گذاشت م ایره سافید رناگ بزرگای ر
میان ایژ پرچم بو که ر آن تصویر شیر و خورشید به رسم معموی وجو اشت با ایژ تفاوت بارز که بارای نخساتیژ باار
شمشیری ر ست شیر قرار ا ه شده بو م ر عهد فتحعلی شاه قاجار، ایران ارای پرچمی وگانه شد م یکی پرچمی یکسره
سرخ با شیری نشسته و خورشید بر پشت که پرتوهای آن سراسر آن را پوشانده بو م نکته شگفت انگیز اینکاه شایر پارچم
زمان صلح شمشیر بدست اشت ر حالی که ر پرچم عهد جنگ چنیژ نبو م ر زمان فتحعلی شاه بو که استفا ه از پارچم
سفید رنگ برای مقاصد یپلماتیک و سیاسی مرسو شد م ر تصویری که یک نقاش روس از ورو سفیر ایران ” ابوالحساژ
خان شیرازی ” به ربار تزار روس کشیده ، پرچمی سفید رنگ منقوش به شیر و خورشاید و شمشایر، پیشااپیش سافیر ر
حرکت است م سای ها بعد ، امیرکبیر از ایژ ویژگی پرچم های سه گانهً ورهً فتحعلی شاه استفا ه کر و طرح پرچم امروزی
را ریخت م برای نخستیژ بار ر زمان محمدشاه قاجار ) جانشیژ فتحعلی شاه ( تاجی بر بالای خورشید قرار ا ه شاد م ر ایاژ
وره هم و رفش یا پرچم به کار می رفته است که بار روی یکای شمشایر و سار حضارت علای و بار یگاری شایر
و خورشید قرار اشت که پرچم اوی رفش شاهی و و رفش ملی و نظامی بو م
امیرکهیر و پرچم ایران
میرزا تقی خان امیرکبیر، بزرگمر تاریخ ایران ، لبستگی ویژه ای به نا رشاه اشت و به همیژ سبب باو کاه پیوساته باه
ناصرالدیژ شاه توصیه می کر شرح زندگی نا ر را بخواند م امیرکبیر همان رنگ های پرچم نا ر را پذیرفت ، اما ساتور ا
شکل پرچم مستطیل باشد ) بر خلاف شکل سه گوشه ر عهد نا رشاه ( و سراسر زمینۀ پرچم سفید ، با یاک ناوار سابز باه
عرض تقریبی 11 سانتی متر ر گوشه بالایی و نواری سرخ رنگ به همان اندازه ر قسمت پاییژ پرچم وخته شاو و نشاان
شیر و خورشید و شمشیر ر میانه پرچم قرار گیر ، بدون آنکه تاجی بر بالای خورشید گذاشته شو م بادیژ ترتیاب پارچم
ایران تقریباًًً به شکل و فر پرچم امروزی ایران رآمد م
انقلاب مرروایت و پرچم ایران
با پیروزی جنبش مشروطه خواهی ر ایران و گر ن نها ن مظفرالدیژ شاه به تشکیل مجلس ، نمایندگان مر ر مجلس های
اوی و و به کار تدویژ قانون اساسی و متمم آن می پر ازند م ر اصل پنجم متمم قانون اساسی آمده باو : ” الاوان رسامی
بیرق ایران ، سبز و سفید و سرخ و علامت شیر و خورشید است ” ، کاملا مشخص است که نمایندگان ر تصویب ایژ اصل
شتاب ز ه بو ه اند م زیرا اشاره ای به ترتیب قرار گرفتژ رنگ ها ، افقی یا عمو ی بو ن آن ها ، و اینکه شیر و خورشید بار
کدا یک از رنگ ها قرار گیر به میان نیامده بو م همچنیژ ربارۀ وجو یا عد وجو شمشیر یا جهت روی شایر ذکاری
نشده بو مبه نظر می رسد بخشی از عجلۀ نمایندگان به لیل وجو شماری روحانی ر مجلاس باو ه کاه اساتفا ه از تصاویر
را حرا می انستند م نمایندگان نو اندیش ر توجیه رنگ های به کار رفته ر پرچم به استدلالات ینی متوسل شدند ، بادیژ
ترتیب که می گفتند رنگ سبز، رنگ لخواه پیامبر اسلا و رنگ ایژ یژ است ، بنابرایژ پیشنها می شاو رناگ سابز ر
بالای پرچم ملی ایران قرار گیر م ر مور رنگ سفید نیز به ایژ حقیقت تاریخی استنا شد که رنگ سفید رنگ مور علاقۀ
زرتشتیان است ، اقلیت ینی که هزاران سای ر ایران به صلح و صفا زندگی کر ه اند و اینکه سفید نماا صالح ، آشاتی و
پاکدامنی است و لاز است ر زیر رنگ سبز قرار گیر م ر مور رنگ سرخ نیز با اشاره به ارزش خاون شاهید ر اسالا ،
بویژه اما حسیژ و جان باختگان انقلاب مشروطیت به ضرورت پاسداشت خون شاهیدان اشااره گر یاد م وقتای نماینادگان
روحانی با ایژ استدلالات مجاب شده بو ند و زمینه مساعد شده بو ، نو اندیشان حاضر ر مجلس سخژ را به موضاو نشاان
شیر و خورشید کشاندند و ایژ موضو را ایژ گونه توجیه کر ند که انقلاب مشروطیت ر مر ا )سای 1117 هجری شمسای
1918 میلا ی( به پیروزی رسید ، یعنی ر بر اسد ) شیر(م از سوی یگر چون اکثر ایرانیان مسلمان شیعه و پیرو علی هستند
و اسدالله از القاب حضرت علی است ، بنابرایژ شیر هم نشانهً مر ا است و هم نشانهً اما اوی شیعیان ر ماور خورشاید نیاز
چون انقلاب مشروطه ر میانهً ماه مر ا به پیروزی رسید و خورشید ر ایژ ایاا ر او نیرومنادی و گرماای خاو اسات
پیشنها می کنیم خورشید را نیز بر پشت شیر سوار کنیم که ایژ شیر و خورشید هم نشانۀ علی باشد هم نشاانۀ مااه مار ا و
هم نشانۀچهار هم مر ا یعنی روز پیروزی مشروطه خواهان و البته وقتی شیر را نشانۀ پیشاوای اماا اوی بادانیم لاز اسات
شمشیر ذوالفقار را نیز بدستش بدهیم م بدیژ ترتیب برای اولیژ بار پرچم ملی ایران باه طاور رسامی ر قاانون اساسای باه
عنوان نما استقلای و حاکمیت ملی مطرح شد م ر سای 1338 منوچهر اقبای ، نخسات وزیار وقات باه پیشانها هیاأتی از
نمایندگان وزارت خانه های خارجه ، آموزش و پرورش و جنگ طی بخش نامه ای ابعا و جزییات یگر پارچم را مشاخص
کر م بخش نامۀ یگری ر سای 1337 ر مور تناسب طوی و عرض پرچم صا ر شد وطی آن مقرر گر یاد طاوی پارچم
اندکی بیش از یک برابر و نیم عرضش باشد م
پرچم بعد از انقلاب
1979 میلا ی( ر مور پرچم گفته شده اسات کاه ( ر اصل هجدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مصوب سای 1371
پرچم جمهوری اسلامی از سه رنگ سبز، سفید و سرخ تشکیل می شو و نشانۀ جمهوری اسلامی ) تشکیل شده با حاروف الله
اکبر ( ر وسط آن قرار ار م
پرچم ایران قبل از سا 1150
پرچم ایران بعد از سا 1150
زبان ایرانی که
از زبانهای ایرانی کهژ به و زبان فارسی باستان و اوستائی به وسیله مدارک کتبی آشنائی اریم:
فارسی باستان : ایژ زبان که فرس قدیم و فرس هخامنشی نیز خوانده شده ، زبان رسمی آریاییان ر وره هخامنشیان بو ، و
آن با سنسکریت و اوستایی خویشاوندی نز یک ار م مهمتریژ مدارکی که از زبان فارسی باستان ر ست اسات ، کتیباه
پدر جد اریوش بزرگ ) حادو 811 ا 711 » آریارمنه « های شاهنشاهان هخامنشی است که قدیمی تریژ آن ها متعلو به
قبل از میلا ( ] یعنی وهزار و ششصد و هفده سای قبل از امروز [ و تازه تریژ آن ها از ار شیر سو ) 371 ا 331 قم م (
است م مهمتریژ و بزرگتریژ اثر از زبان فارسی باستان کتیبه بغستان
) بیستون ( است که به امر اریوش بر صخره بیستون ) سرراه همدان به کرمانشاه ( کنده شده است م ایژ کتیبه ها به خاط
میخی نوشته شده و از مجمو آن ها قریب به 711 لغت به زبان فارسی باستان استخرا می شو م
زبان اوسنتائی : زبان یکی از نواحی شرقی ایران بو ه است، ولی به رستی معلو نیست کدا ناحیه و نیز روشژ نیسات کاه
ایژ زبان ر چه زمان از روا افتا ه است م تنها اثری که از ایژ زبان ر ست است، اوستا کتاب مقادس زرتشاتیان اسات م
سرو های خو زرتشت ، گاتاها که کهنتریژ قسمت اوستاست، حاکی از لهجه قدیمیتری از ایژ زبان استم کمتاریژ زماانی
که برای پیدایش زرتشت می توان قرار ا ، قرن ششم قبل از میلا استم بنابرایژ زبان گاتاها تازه تر از ایاژ زماان نیسات،
ولی می تواند بسیار قدیمی تر باشد م اوستا به خطی نوشته شده که به خط اوساتائی مشاهور اسات و ظااهراً ر اواخار وره
ساسانی ر حدو قرن ششم میلا ی بو ه م به همیژ منظور از روی خط پهلوی اخترا گر یده و به خلاف خط پهلاوی، خطای
روشژ و سا ه و وافری به مقصو است م
اوستا کتاب ینی تاریخی زرتشتیان ر یک زمان نوشته نشده، بلکه چنانکه از چگونگی زبان و مضمون قسمتهای مخاتلفش –
پیداست، ر وره های مختلف انشاء گر یده است م کتاب اوستا به مرور زمان توسط موبدان مختلف گر آوری و تهیه شاده
است و مرجع اصلی ینی زرتشتیان گاتها است م
از زبانهای کهژ یگر، اثر مستقلی هنوز به ست نیامده، ولی از وجو بعضی از آنها به وسیله کلماتی که ر زبانهای یگر به
جا مانده و یا ذکری که مورخان کر ه اند و یا به وسیله صورت میانه ایژ زبانها، آگاهیمم
از ایژ جمله یکی زبان ما ی کهژ ایران است که زبان شاهان سلسله ما و مر مغرب و مرکز ایران باو ه اساتم ر کتیباه
های شاهان آشور از مر ما نا بر ه شدهم کلماتی از ایژ زبان ر زبانهای یونانی و لاتینی بااقی ماناده، ولای مأخاذ عماده
اطلاعات ما از ایژ زبان، کلمات و عباراتی است که ر کتیبه های شاهان هخامنشی که جانشیژ شاهان ما ی بو ند باه جاای
مانده است م
یگر، زبانهای سغدی و خوارزمی و سکائی و پارتی است که از صورت میانه آنها مدارک کتبی ر ست اسات و هماه باه
نواحی شرقی فلات ایران تعلو ارند م ر کتیبه های اریوش بزرگ نا شهرهایی که ایژ زبانها ر آنها رای بو ه یا شاده :
سغد، خوارز ، سکا و پارت م همچنیژ از شهرهای یگری چون هرات و رخ و بلخ نا بر ه شده که زبان جداگانه اشته اندم
ر مآخذ یگر نیز به نا زبانهای بلخی و رخجی و هروی و مروزی و سگزی و کرمانی برمی خور یم که به تدر ی از میاان
رفته اند م
زبانهای ایرانی کهژ با زبانهای کهژ هندوستان به خصوص زبانی که ر سرو های و ا ، که قدیمی تریژ اثر زبانهای آریاائی
است، به کار رفته نز یکی و شباهت بسیار ارندم غالب افعای و پیشوندها و پسوندها و لغات اصولاً یکی اسات، اماا افعاای و
کلماتی نیز هست که مخصوص یکی از و سته است، مانند گفتژ و سای و برف که تنها ر زبانهای ایرانای یاده میشاو م
برای ریافتژ شباهت اساسی ایژ زبانها میتوان به ه عد اوی زبان سانسکریت و اوستایی توجه نمو م
ر اصوات و قواعد صرفی نیز اصولا زبانهای کهژ هند و ایرانی مشترک اند،ولی چنانکه از مقایسه ه عد اوی نیز برمی آید
بعض تفاوتهای اصلی ر اصوات میان و زبان وجو ار که میتوان آنها را به عنوان میزان تشخیص به کار بر م
زبان ایرانی میانه : زبانهای میانه، فاصل بیژ زبانهای کهژ و زبانهای کنونی ایران اندم شوار است بگوئیم زبانهای میانه از چاه
تاریخی آغاز میشو م اگر ر نظربیاوریم که سیر و تحوی زبان از صورتی به صورتی یگر تدریجی است، ایژ نکتاه نیاز باه
ست می آید که تصور حد قاطعی، میان زبانهای کهژ و میانه و کنونی همیشه ممکژ نیستم
میزان تشخیص زبانهای میانه اصولا یکی تفاوت آنها نسبت به صورت قدیمی تر ایژ زبانها ، عموماً سا ه تر باو ن و یگار
متروک بو ن آنهاستم اما ممکژ است بعضی از زبانهای رای ر تحوی، محافظه کارتر از بعضای زبانهاای متاروک باشاند م
چنانچه پشتو و آسی، از پارتی و فارسی میانه محافظه کارترند م
از کتیبه های شاهان اخیر هخامنشی می توان ریافت که زبان فارسی باستان از همان ایا ، رو به سا گی می رفته و اشتباهات
ستوری ایژ کتیبه ها ظاهرا حاکی از ایژ است که رعایت ایژ قواعد از روا افتا ه بو ه استم بنابرایژ میتوان مقدمه ظهاور
فارسی میانه را به اواخر وره هخامنشی منسوب اشت) حدو قرن چهار پیش از میلا ( م
اطلا ما از زبانهای ایرانی میانه، با کشفیاتی که از اوایل ایژ قرن رآسیای مرکزی و چیژ حاصل شد افزو ه گر یاد و چناد
زبان میانه که قبلا از آنها آگاه نبو یم به ست آمدم فعلا از زبانهای میانه، فارسی میاناه پهلاوی ، زباان ساساانیان و زباان
پارتی زبان اشکانیان و زبان سغدی و زبان سکائی ختنی و زبان خوارزمی شناخته شدهم قطعات کوچکی نیز به خطی مشاتو از
خط یونانی به ست افتا ه که ظاهرا هپتالی و از زبانهای ایرانی است م از ایژ گذشته کلمات بسایاری، از زبانهاای پهلاوی و
پارتی که ر وره های ساسانی و اشکانی وار زبان ارمنی شده ،از مآخذ عمده برای تحقیو زبان های میانه ایران به شمار می
رو م
زبانهای ایرانی را معمولا می توان برحسب شباهت صوتی و ستوری و لغوی آنها به و سته عمده تقسیم کر : سته غربای
و سته شرقی م
زبانهای فارسی باستان و ما ی و فارسی میانه پهلوی و پارتی و فارسی کنونی به سته غربی تعلاو ارنادم زبانهاای ساغدی و
سکائی و خوارزمی و آسی به سته شرقی متعلو اندم زبان اوستائی از جهاتی به زبانهای سته غربی و از جهااتی باه زبانهاای
سته شرقی شبیه است، از ایژ رو منسوب اشتژ آن به یکی از ایژ و سته آسان نیست ولی از لحا ماوطژ از زباان هاای
شرق ایران است م
ایژ تقسیم بندی ر زبانها و لهجه های امروزی ایران نیز صا ق است، چنانکه پارسی و کر ی و لری و بلوچی و لهجاه هاای
سواحل جنوبی خزر و لهجه های مرکزی و جنوبی ایران همه به سته غربی تعلو ارند ولی پشاتو، زباان محلای افغانساتان و
یغنوبی بازمانده سغدی و لهجه های ایرانی فلات پامیر و آسی، که مر آن از مشرق به قفقاز کوچیده اند، باه ساته شارقی
متعلو اندم لهجه های کافری افغانستان نباله زبانی هستند که شاید حد فاصل میان زبانهای هندی و ا یرانی بو ه است و از ایژ
جهت با هر و سته وجوه اشتراکی ار م
ر زبانهای میانه به طور کلی میتوان گفت که ستور زبان سا ه تر شده و تصریف اسامی و صافات و ضامائر اگار از میاان
نرفته، مختصر گر یده و ستگاه مفصل افعای با وجوه و حالات و زمانهای متعد به سا گی گرائیده و به کار بار ن حاروف
اضافه برای تعییژ حالات مختلف اسم، بیش از زبانهای کهژ معموی گر یده و افعای مرکب روا بیشتر یافته اند م
ر زبانهای میانه سته غربی تطور به سوی سا گی بیشتر پیش رفتهم رپهلوی و پارتی عملا اسامی صرف نمی شوند، تثنیه از
میان رفته است، تشخیص مذکر و مونث و خنثی نیز عملا ناپدید شده م ر کتیبه های پهلوی بعضی اسامی به y ختم می شوند
که ر پلوی کتابی به صورت w آمده است م
ر ایژ و زبان از ما ه های اصلی فعل ما ه مضار که فعل امر و فعل التزامی نیز از آن ساخته میشو ، باقی ماناده ماضای و
مشتقات آن، چنانکه رفارسی ری و غالب لهجه های کنونی ایران معموی است، از صفت مفعولی ساخته میشو ، و ایژ یکای
از ممیزات مهم ایژ زبان هاستم برای ا ای معنی مژ گفتم ر حقیقت عبارت گفته مژ با ضمیر ملکی به کار می رو م
ایژ طرز بنا کر ن فعل ماضی یکی از موجباتی است که ر نتیجه آن ر غالب لهجه های غربای ایاران، و از جملاه فارسای،
ضمایر و صیغه های حالت اضافه اهمیت و تسلط یافته، و غالبا ضمایر فاعلی و سایر ضمایر را به کلی از صحنه زباان راناده
استم ر فارسی “مژ” اصولا ضمیر ملکی است، که از “منا” ر فارسی باستان نتیجه شدهم ضمیر فااعلی ر فارسای باساتان
برای متکلم آ است که رفارسی اثری از آن به جا نمانده، ولی ر لهجه های شرقی ایران عموما و ربعضای لهجاه هاای
غربی مانند پارتی و خلخالی و تاتی اثر آن بجاستم
ر مور افعای لاز ، صفت مفعولی با فعل معیژ، یعنی با زمان حاضر فعل . ha = بو ن ، برای ساختژ ماضی به کار میارو م ر
سو شخص، صفت مفعولی به تنهائی کار فعل را انجا میدهدم ر پارتی، سو شخص جمع، گاه با فعل معیژ به کار می رو و
گاه بدون آن م
زبانهای سته شرقی یعنی سغدی و سکائی ختنی و خوارزمی و آسی و پشتو و عده ای از لهجه های فلات پاامیر، ر لغاات و
تغییرات صوتی و قواعد ستوری مشترکاتی ارند که آن ها را از سته غربی متمایز می ساز م
از حیث مشترکات ستوری، می توان فقدان کسره اضافه یا نظیر آن را ر زبانهای شرقی ذکر کر م همچنایژ ر سااختمان
افعای، می توان مشترکاتی یافت چنانکه ر سغدی و خوارزمی صیغه ماضی را می توان از ما ه مضار بنا کار ، باه خالاف
فارسی و پارتی که ماضی را همیشه از صفت مفعولی می گیر و نیز ایژ و زبان کلمه، کا را برای بنای فعال آیناده و باه
عنوان معیژ فعل به کار می برند م__