پرسشنامه شناسایی و ارزیابی شایستگی های مدیران واحد آموزش شرکت های دولتی
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و ارزیابی شایستگیهای مدیران واحد آموزش شرکتهای دولتی شهر مشهد بر اساس مدل بازخورد ۳۶۰ درجه انجام شد. روش این تحقیق مطالعهی موردی و از حیث هدف نیز در زمرهی پژوهشهای کاربردی است. منابع جمعآوری داده ها در این پژوهشمدیران منابع انسانی، مدیران واحدآموزش، کارشناسان بخش موزش ومشتریان داخلی شرکتهای دولتی شهر مشهد در سال ۱۳۹۰ بودند که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و با استفاده از مصاحبه وپرسش نامه مورد مطالعه قرارگرفتند. در این راستا جهت شناسایی شایستگیها، از متدولوژی ۵ مرحلهای بیهام و مایر استفاده شد. بر این اساس در مرحله اول ادبیات موضوع و منابع علمی بررسی گردید و فهرستی مشتمل بر ۶۸ شایستگی از منظر ۴۶ صاحبنظر و سازمان شناسایی شد. پس از تعیین فراوانی هر شایستگی، روشن شد که به ترتیب شایستگیهای ارتباطات و روابط انسانی، کارگروهی و مشارکتپذیری، مدیریت دانش، تصمیم گیری، برنامه ریزی، توانمندسازی و پرورش کارکنان، توجه به ارزشهای اخلاقی ، اعتمادبه فس، رهبری، خلاقیت، نوآوری وتغییر، مدیریتمنابعانسانی، مدیریتعملکرد از بیشترین تأکید برخوردار بودهاند؛ در مرحله بعد اسناد شرکتهای دولتی مشهد شامل چشمانداز، ماموریت، اهداف کلان، اهداف و ارزشهای بخش آموزش گردآوری و تحلیل شد و سرانجام لیستی مشتمل بر ۴۸ مورد از شایستگیها استخراج گردید که از میان آنها، شایستگیهای مشتریمداری، بهبود مستمر، توانمندسازی، آموزش و یادگیری، پاسخگویی، مشارکت پذیری و خلاقیت و نوآوری بیش از بقیه شایستگیها تکرار و به آن اشاره شده بود؛ سپس طی فرایند مصاحبه با ۳۴ نفر از مدیران، کارکنان و مشتریان واحدآموزش شرکتهای دولتی شهر مشهد و طی فرایند دقیق ونظامدار تحلیلتفسیری، فهرستی مشتمل بر ۲۲ مورد از شایستگیهای مورد نیاز مدیران تهیه گردید و در قالب ۴ مقوله و سپس دو بعد شایستگیهای عمومی واختصاصی مدیران واحدآموزش نامگذاری شد. بعد شایستگیهای عمومی با ۱۲ مؤلفه شامل دو مقوله مدیریتی- سازمانی (با مؤلفههای ارتباطات، تصمیمگیری، ارتباطاتکاری، مهارت رهبری، مهارت حرفها و توسعه فعالیتهای تیمی) و شخصیتی (با مؤلفههای خلاقیت و نوآوری، بکارگیری قابلیتهای مثبت خود و دیگران ، اعتماد به نفس، توجه به ارزشها، خودکنترلی و خود ارزیابی) انتزاع گردید. و همچنین بعد شایستگیهای اختصاصی با ۱۰ مؤلفه شامل دو مقوله مدیریتی- سازمانی (با مؤلفههای مدیریتدانش، سازمانیادگیرنده، مدیریتتحول، توانمندسازی و مدیریتمنابع) و نقشی- شغلی (با مؤلفههای هوشهیجانی، تفکراستراتژیک، آموزش و بهسازی، یادگیری و بهبودمستمر و برنامهریزیآموزشی) انتزاع گردید. در نهایت به منظور ارایه چهارچوب مناسب از شایستگیهای مدیران واحد آموزش مدل پیشنهادی شایستگیهای مدیران واحدآموزش ارایه شد. در مرحله بعد جهت ارزیابی شایستگیهای مورد توافق مدیران ۷۰ نفر به روش سرشماری انتخاب شدند و توسط پرسشنامه بومیسازی شده رابرت. ای. براون ارزیابی شدند. روایی محتوایی این ابزار توسط اساتید مجرب تأیید گردید و جهت بررسی پایایی پرسشنامه، از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که ضریب آن ۹۸/۰ به دست آمد. پس از توزیع پرسشنامه در میان جامعهی آماری، که شامل ۵ گروه بودند، ۷۰ پرسشنامه به محقق بازگردانده شد. سپس دادههای پرسشنامه به صورت کدگذاری وارد نرمافزار spss شد و در سطح آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف استاندارد و آمار استنباطی با استفاده از آزمون ANOVA و متعاقب آن آزمون تعقیبی TUKEY، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج آمار توصیفی نشان داد که عملکرد مدیران در شایستگیهای عمومی مورد توافق مدیران با میانگین نمرهی کل ۳٫۷۲ بالاتر از میانگین مطلوب ۳ میباشد. و نتایج تحلیل واریانس نشان داد که بین گروههای مختلف ارزیابی در ۴ شایستگی ارتباطاتکاری (۰٫۰۴۵)، رهبری (۰٫۰۳۴)، شایستگیحرفهای (۰٫۰۱۹) و تیمی (۰٫۰۱۴) تفاوت معنیداری وجود دارد. نتایج آزمون تعقیبی توکی این اختلاف را از بین ۵ گروه ارزیابی بین مدیران واحدآموزش شرکتها و مشتری داخلی در هر یک از شایستگیهای نامبرده به ترتیب، (۰٫۰۲)، (۰٫۰۱)، (۰٫۰۰) و (۰٫۰۰) معنیدار نشان داد. بر اساس یافته های تحقیق میتوان نتیجه گرفت که ارزیابی شوندگان تمایل بیشتری برای امتیازدهی بالا به شایستگیهای خود در مقایسه با سایر گروههای ارزیابیکننده دارند. پنداشت نادرست مدیران از ظرفیتها، تواناییها و شایستگیهای ایشان موجب میگردد تا شناخت کافی از نقاط قوت و ضعف خود نداشته باشند و در اعمال مدیریت خود به صورت بهینه عمل ننمایند.